ادامه از پست بالا 👆فریاد جمعی از زندانیان اوین در حمایت از اعتصاب غذای زندانیان قزلحصار
جمعی از زنان #زندانی_سیاسی اوین: امیدواریم اعتراض علیه اعدام، دغدغهی عمومی جامعه شود. «دستی که برای سیر کردن خود یا فرزندش دراز شده باشد، به گیوتین و سری که بر فقر و گرسنگی خروشیده باشد، به دار سپرده میشود. گسترش فقر، فساد و فلاکت، جامعه را به دو نیمهی فرادست و فرودست تقسیم کرده است. بر سفرهها نان بیاتی هم باقی نمانده تا گرسنگی را فرو نشانند. آنکه دست از آستین برون آورد و آنکه بر این فقر و فلاکت فریادی برآورد، به مسلخ برده میشود. سیستم همواره، بیآنکه به آسیبشناسی و ورشکستگیهای سیاسی و اقتصادی خود اشاره کند، اعمال مجرمانه را «جرائم خشن و بزه» نامیده و افکار عمومی را علیه محکومان به مرگ برانگیخته است. حاکمیت میکوشد با پاککردن صورتمسئله — که همان ناکارآمدی و فساد سیستماتیک است — احساسات عمومی را تحریک و با تأکید بر اعمال مجرمانهی محکوم، اجرای حکم مرگ را توجیهپذیر سازد. اعمال مجرمانهای نظیر قتل، مواد مخدر، سرقت و تجاوز — که عموماً منجر به صدور احکام مرگ میشوند — نتیجهی مستقیم تدابیر سیاسی و اقتصادی حاکمیتاند. اعتراض علیه این سیاستها، نشانهی بلوغ افکار عمومی است. اخیراً و در زندان قزلحصار، بیش از هزار زندانی در بند محکومان به مرگ، در برابر اعدام و در مخالفت با سیاستهای سرکوبگرانهی حکومتی شوریدهاند. بلوغ سیاسی محکومان به مرگ در زندان قزلحصار، نقطهی عطفی در تاریخ مبارزات مردم ایران علیه سرکوب و مجازات مرگ است. بند زنان اوین، ضمن تقدیر از حرکت تأثیرگذار زندانیان قزلحصار، تا لغو مجازات اعدام، در کنار تمامی محکومان به مرگ و خانوادههای آنان ایستاده است. همانطور که محکومان به مرگ در زندان قزلحصار طی روزهای اخیر از مردم خواستهاند، امیدواریم اعتراض علیه اعدام، دغدغهی عمومی جامعه شود.»
جمعی از زنان زندانی سیاسی اوین
مهر ۱۴۰۴
نتیجه:
امروز صدای زندانیانِ اعتصابی از قزلحصار به اوین، و از آنجا به درون خانهها، خیابانها و جهان رسیده است؛ و این فریاد، بیش از پیش برای ما مسئولیت میآفریند...
https://t.me/AmirJavaheriLangroudi
Telegram
اندیشه با امیر
پادکست اندیشه با امیر
نگاهی به رخدادهای هفته در ایران
www.andishe.nu
a.javaher99@gmail.com
0046736778815
نگاهی به رخدادهای هفته در ایران
www.andishe.nu
a.javaher99@gmail.com
0046736778815
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
موزیک ویدیوی فرشید هیدن در حمایت از کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام
این اثر که با هدف جلب توجه به موضوع اعدامها و دفاع از حقوق بشر ساخته شده، بخشی از تلاشهای جامعه هنری برای حمایت از جنبشهای اجتماعی و اعتراض به مجازات ضدبشری اعدام است.
#نه_به_اعدام
https://t.me/AmirJavaheriLangroudi
این اثر که با هدف جلب توجه به موضوع اعدامها و دفاع از حقوق بشر ساخته شده، بخشی از تلاشهای جامعه هنری برای حمایت از جنبشهای اجتماعی و اعتراض به مجازات ضدبشری اعدام است.
#نه_به_اعدام
https://t.me/AmirJavaheriLangroudi
👍2
لینک پخش آنلاین پادکست ۵۶:
https://drive.google.com/file/d/1G-E7iXdBDDdbN7N895PKV9D2swEXB8B6/view?usp=drive_link
https://drive.google.com/file/d/1G-E7iXdBDDdbN7N895PKV9D2swEXB8B6/view?usp=drive_link
Audio
پادکست ۵۷
۲ آبان ۱۴۰۴ - 2025 24 October
@AmirJavaheriLangroudi
۲ آبان ۱۴۰۴ - 2025 24 October
یادداشت هفته:
در جامعهای که مردم گرسنهاند، شعارهای اخلاقی و سخن گفتن از دین و ایمان اعتباری ندارد!
@AmirJavaheriLangroudi
🔴 در جامعهای که مردم گرسنهاند، شعارهای اخلاقی و سخن گفتن از دین و ایمان اعتباری ندارد!
✍️ #امیر_جواهری_لنگرودی
این یادداشت با اندکی تأخیر برای پادکست این هفته آماده شده است؛ چرا که هفدهم اکتبر (جمعه ۲۵ مهرماه) روز جهانی ریشهکنی فقر بود.
بر اساس اعلام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت قبل، ۳۰ درصد از افراد جامعه، یعنی حدود ۲۵ میلیون نفر از مردم ایران، در فقر زندگی میکنند. این یعنی نمایش عمومی مرگ جامعه بر اثر نداشتن و گسترش فقر، بیخانمانی و فلاکت تودهی بیچیزان کشور.
دولت چهاردهم خود را «دولت بیصدایان» نامید، اما در عمل، صدای صاحبان زر و زور و تزویر از همیشه بلندتر است و دولت نیز بهجای بیصدایان، حامی صاحبان صدا شده است.
بحران معیشت در طبقات فرودست و متوسط به نقطهای رسیده که از تمام مرزهای پیشین عبور کرده است. افول معاش مردم، بهویژه مزدبگیران با حقوق ثابت، چنان عمیق شده که زندگی روزمرهشان به نبردی نابرابر با تورم و گرانی سبد معیشت بدل شده است.
آمارهای رسمی مرکز آمار ایران نیز تصویر روشنی از این سقوط ارائه میدهد: تورم بالای ۵۰ درصدی در سالهای اخیر بیسابقه است و دادههای بازار از بحرانی خبر میدهند که هر سال عمیقتر میشود.
اگر دادههای مربوط به زمین، ملک و خودرو را کنار بگذاریم ـ زیرا با واقعیت زندگی مزدبگیران کمدرآمد نسبتی ندارند ـ در سبد خوراکیها، که بخش اصلی هزینهی دهکهای پایین جامعه است، حتی حذف گوشت قرمز، مرغ، ماهی و میوهها هم کمکی نمیکند؛ گرانی همچنان بیداد میکند. قدرت خرید گوشت به پایینترین حد در چند دههی اخیر رسیده، و حالا حتی نان، برنج و تخممرغ از سفرهی کارگران رخت بربستهاند.
امروز کارگران و زحمتکشان جامعه توان خرید نان، سیبزمینی، پیاز و روغن را ندارند، اما دولت همچنان از «ناترازی»های گذشته ناله میکند و کسی از بحران دستمزد و سبد هزینههای زندگی سخنی نمیگوید.
مردم از خرید خانه و خودرو به خرید قسطیِ نیازهای اولیه رسیدهاند: لباس قسطی، لوازمالتحریر قسطی، درمان قسطی و حتی سیبزمینی و تخممرغ قسطی. این دگرگونی عمیق در سبک زندگی مردم، زنگ خطری جدی برای جامعه است.
در مقابل، نانخورهایی که هیچ نقشی در تولید ملی و رفاه کشور ندارند، سالهاست بهواسطهی پول نفت، رانتخواری، کاسبی تحریم و اختلاس، به بودجهی عمومی کشور آویزاناند. هزینهی آنان را مردم عادی میپردازند؛ همان مردمی که هر روز زیر بار تورم و گرانی، زندگیشان سیاهتر میشود.
بر اساس دادههای رسمی، طی ۴۴ سال گذشته، میانگین تورم در ایران حدود ۲۰ درصد بوده است. در چنین اقتصادی، سخن گفتن از تولید، سرمایهگذاری و رشد، بیشتر به شوخی میماند. در سال ۱۳۹۶، جمعیت زیر خط فقر (فقر غذایی) حدود ۱۸ میلیون نفر بود. این رقم تا پایان سال ۱۳۹۸ به بیش از ۲۶ میلیون نفر رسید و تا سال ۱۴۰۰ از ۳۲ میلیون نفر هم فراتر رفت. امروز نیز با تداوم تورم سنگین، این روند همچنان رو به گسترش است. (۱)
اما آیا فقر و گرانی تنها محصول تحریمها و سیاست موسوم به «مکانیسم ماشه» است؟
حمیدرضا رستگار، رئیس اتاق بازرگانی، میگوید: «تا ۷۰ درصد تولید و تأمین کالاهای اساسی مردم هیچ ربطی به اتفاقات بینالمللی ندارد. تنها حدود ۳۰ درصد کالاها ممکن است از تحولات جهانی تأثیر بگیرند. مثلاً افزایش نرخ دلار در واردات کالای لوکس، تأثیری بر زندگی قشر متوسط ندارد.» (۲)
این سخن، پرده از واقعیتی تلخ برمیدارد: ریشهی بحران اقتصادی ما در داخل است، نه بیرون.
امروز، در دل جامعه، دو طبقه برابر هم صف کشیدهاند: اقلیتی فربه و پرقدرت، و اکثریتی خاموش و فرسوده. بودجه و امتیازات کلان، همواره به سوی طبقهی سرمایهدار و نهادهای بودجهخوار سرازیر است، در الی که کارگران و مزدبگیران بیکار یا بازنشسته،بار جراحی اقتصادی را به دوش میکشند.
در چنین وضعیتی، مردم عادی باید برای یافتن قرص مُسکن ساعتها در صف بمانند، در حالیکه مدیران فاسد و آقازادهها در رفاه و امنیت به زندگی اشرافی خود ادامه میدهند.
نمونهی آشکار این شکاف،سخن علیاکبر ولایتی است که مردم را به «مقاومت با نان خشک مانند مردم یمن» دعوت کرد. اما چگونه مردمی که شکمهای گرسنه دارند باید در برابر دیدن زندگی لوکس فرزندان سیاستمداران در آمریکا و اروپا «مقاومت» کنند؟
راست گفتهاند: «شکم گرسنه، دین و ایمان نمیشناسد».حاکمیت، همچنان نسخهی گرانی را چارهی ناترازیها میداند. اما ریشهی بحران در ساختار اقتصادی نئولیبرالی و رانتی کشور است. سیاستگذاری رسمی، همواره لایههای بالا را از حسابکشی بودجهای معاف میکند و بار اصلاحات را بر دوش طبقات پایین میگذارد.
کارگرانی که روزی حقوقشان نیمی ازهزینههای زندگی را تأمین میکرد، اکنون باید با چند شغل و هزار ترفند، تنها بخشی از همان هزینهها را پوشش دهند.
https://t.me/AmirJavaheriLangroudi
✍️ #امیر_جواهری_لنگرودی
این یادداشت با اندکی تأخیر برای پادکست این هفته آماده شده است؛ چرا که هفدهم اکتبر (جمعه ۲۵ مهرماه) روز جهانی ریشهکنی فقر بود.
بر اساس اعلام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت قبل، ۳۰ درصد از افراد جامعه، یعنی حدود ۲۵ میلیون نفر از مردم ایران، در فقر زندگی میکنند. این یعنی نمایش عمومی مرگ جامعه بر اثر نداشتن و گسترش فقر، بیخانمانی و فلاکت تودهی بیچیزان کشور.
دولت چهاردهم خود را «دولت بیصدایان» نامید، اما در عمل، صدای صاحبان زر و زور و تزویر از همیشه بلندتر است و دولت نیز بهجای بیصدایان، حامی صاحبان صدا شده است.
بحران معیشت در طبقات فرودست و متوسط به نقطهای رسیده که از تمام مرزهای پیشین عبور کرده است. افول معاش مردم، بهویژه مزدبگیران با حقوق ثابت، چنان عمیق شده که زندگی روزمرهشان به نبردی نابرابر با تورم و گرانی سبد معیشت بدل شده است.
آمارهای رسمی مرکز آمار ایران نیز تصویر روشنی از این سقوط ارائه میدهد: تورم بالای ۵۰ درصدی در سالهای اخیر بیسابقه است و دادههای بازار از بحرانی خبر میدهند که هر سال عمیقتر میشود.
اگر دادههای مربوط به زمین، ملک و خودرو را کنار بگذاریم ـ زیرا با واقعیت زندگی مزدبگیران کمدرآمد نسبتی ندارند ـ در سبد خوراکیها، که بخش اصلی هزینهی دهکهای پایین جامعه است، حتی حذف گوشت قرمز، مرغ، ماهی و میوهها هم کمکی نمیکند؛ گرانی همچنان بیداد میکند. قدرت خرید گوشت به پایینترین حد در چند دههی اخیر رسیده، و حالا حتی نان، برنج و تخممرغ از سفرهی کارگران رخت بربستهاند.
امروز کارگران و زحمتکشان جامعه توان خرید نان، سیبزمینی، پیاز و روغن را ندارند، اما دولت همچنان از «ناترازی»های گذشته ناله میکند و کسی از بحران دستمزد و سبد هزینههای زندگی سخنی نمیگوید.
مردم از خرید خانه و خودرو به خرید قسطیِ نیازهای اولیه رسیدهاند: لباس قسطی، لوازمالتحریر قسطی، درمان قسطی و حتی سیبزمینی و تخممرغ قسطی. این دگرگونی عمیق در سبک زندگی مردم، زنگ خطری جدی برای جامعه است.
در مقابل، نانخورهایی که هیچ نقشی در تولید ملی و رفاه کشور ندارند، سالهاست بهواسطهی پول نفت، رانتخواری، کاسبی تحریم و اختلاس، به بودجهی عمومی کشور آویزاناند. هزینهی آنان را مردم عادی میپردازند؛ همان مردمی که هر روز زیر بار تورم و گرانی، زندگیشان سیاهتر میشود.
بر اساس دادههای رسمی، طی ۴۴ سال گذشته، میانگین تورم در ایران حدود ۲۰ درصد بوده است. در چنین اقتصادی، سخن گفتن از تولید، سرمایهگذاری و رشد، بیشتر به شوخی میماند. در سال ۱۳۹۶، جمعیت زیر خط فقر (فقر غذایی) حدود ۱۸ میلیون نفر بود. این رقم تا پایان سال ۱۳۹۸ به بیش از ۲۶ میلیون نفر رسید و تا سال ۱۴۰۰ از ۳۲ میلیون نفر هم فراتر رفت. امروز نیز با تداوم تورم سنگین، این روند همچنان رو به گسترش است. (۱)
اما آیا فقر و گرانی تنها محصول تحریمها و سیاست موسوم به «مکانیسم ماشه» است؟
حمیدرضا رستگار، رئیس اتاق بازرگانی، میگوید: «تا ۷۰ درصد تولید و تأمین کالاهای اساسی مردم هیچ ربطی به اتفاقات بینالمللی ندارد. تنها حدود ۳۰ درصد کالاها ممکن است از تحولات جهانی تأثیر بگیرند. مثلاً افزایش نرخ دلار در واردات کالای لوکس، تأثیری بر زندگی قشر متوسط ندارد.» (۲)
این سخن، پرده از واقعیتی تلخ برمیدارد: ریشهی بحران اقتصادی ما در داخل است، نه بیرون.
امروز، در دل جامعه، دو طبقه برابر هم صف کشیدهاند: اقلیتی فربه و پرقدرت، و اکثریتی خاموش و فرسوده. بودجه و امتیازات کلان، همواره به سوی طبقهی سرمایهدار و نهادهای بودجهخوار سرازیر است، در الی که کارگران و مزدبگیران بیکار یا بازنشسته،بار جراحی اقتصادی را به دوش میکشند.
در چنین وضعیتی، مردم عادی باید برای یافتن قرص مُسکن ساعتها در صف بمانند، در حالیکه مدیران فاسد و آقازادهها در رفاه و امنیت به زندگی اشرافی خود ادامه میدهند.
نمونهی آشکار این شکاف،سخن علیاکبر ولایتی است که مردم را به «مقاومت با نان خشک مانند مردم یمن» دعوت کرد. اما چگونه مردمی که شکمهای گرسنه دارند باید در برابر دیدن زندگی لوکس فرزندان سیاستمداران در آمریکا و اروپا «مقاومت» کنند؟
راست گفتهاند: «شکم گرسنه، دین و ایمان نمیشناسد».حاکمیت، همچنان نسخهی گرانی را چارهی ناترازیها میداند. اما ریشهی بحران در ساختار اقتصادی نئولیبرالی و رانتی کشور است. سیاستگذاری رسمی، همواره لایههای بالا را از حسابکشی بودجهای معاف میکند و بار اصلاحات را بر دوش طبقات پایین میگذارد.
کارگرانی که روزی حقوقشان نیمی ازهزینههای زندگی را تأمین میکرد، اکنون باید با چند شغل و هزار ترفند، تنها بخشی از همان هزینهها را پوشش دهند.
https://t.me/AmirJavaheriLangroudi
ادامه در پست پائین 👇👍1
ادامه از پست بالا 👆در همین حال، هیچکس از شفافسازی حقوق مدیران و کاهش مزایای نجومی آنها سخن نمیگوید.
در سرزمینی که میلیونها خانواده میان خرید نان و پرداخت اجاره یا هزینهی ثبتنام فرزندشان باید یکی را انتخاب کنند، نمایش زندگی لاکچری در شبکههای اجتماعی هر روز دیوار بیاعتمادی مردم را بلندتر میسازد. همین شکاف طبقاتی است که ترک دین، دلزدگی از عبادت و بیباوری نسبت به حاکمیت مدعی دینداری را رقم زده است.
ابوالقاسم دولابی، نمایندهی ویژهی ابراهیم رئیسی در امور روحانیت، گفته است: «از میان حدود ۷۵ هزار مسجد در کشور، درِ ۵۰ هزار مسجد بسته است؛ و این فاجعهای است که باید بر آن خون گریست.» (۳)
واقعیت این است که در بسیاری از شهرها، مراسم خاکسپاری بدون حضور روحانی و مرثیهخوان برگزار میشود. حتی آخرین آیین وداع با عزیزان نیز از دست روحانیت خارج شده و دکان «بهشتفروشی» در حال برچیده شدن است.
سخن پایانی
امروز فقر در ایران، نه از کمبود منابع، بلکه از "غارت سازمانیافته" برمیخیزد. هر مدیر فاسد و هر آقازادهی تازهبهدورانرسیده با زندگی اشرافی خود، سهمی از نان مردم را ربوده است.
جمهوری اسلامی در ظاهر با فقر میجنگد، اما در واقع آن را بازتولید میکند. اقتصادی که بر پایهی رانت و انحصار بنا شده باشد، ثروت را از پایین به بالا میمکد و نابرابری را در لباس دین بازتولید مینماید.
نظامی که روزی از «کوخنشینان» در برابر «کاخنشینان» دفاع میکرد، امروز خود در برجهای بلند و زیر چلچراغهای میلیارد دلاری جا خوش کرده است.
دشمن، دیگر بیرون از مرزها نیست؛ دشمن در خانه است، پشت میزهای قدرت. در جامعهای که مردم گرسنهاند، شعارهای اخلاقی و سخن گفتن از دین و ایمان اعتباری ندارد.
منابع:
۱) خبرگزاری ایلنا –چند میلیون ایرانی زیر خط فقر هستند؟
https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1557251
۲) خبرگزاری ایلنا –رئیس اتاق اصناف: ۷۰ درصد معیشت مردم ربطی به اتفاقات بینالمللی ندارد – ۱۴ / ۰۷ / ۱۴۰۴
https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1696123
۳) روزنامه انتخاب – ابوالقاسم دولابی: غیرفعال بودن ۷۰ درصد مسجدهای کشور؛ روحانیون به مسجد نمیروند یا مردم؟
https://www.entekhab.ir/fa/news/728748
https://t.me/AmirJavaheriLangroudi
Telegram
اندیشه با امیر
پادکست اندیشه با امیر
نگاهی به رخدادهای هفته در ایران
www.andishe.nu
a.javaher99@gmail.com
0046736778815
نگاهی به رخدادهای هفته در ایران
www.andishe.nu
a.javaher99@gmail.com
0046736778815
👍1
نام اثر: اَنار
کلام و اجرا: توماج - افراسیاب - بیلقب
آهنگ: بهزاد
SoundCloud | YouTube
@AmirJavaheriLangroudi
کلام و اجرا: توماج - افراسیاب - بیلقب
آهنگ: بهزاد
SoundCloud | YouTube
@AmirJavaheriLangroudi
لینک پخش آنلاین پادکست ۵۷:
https://drive.google.com/file/d/1g_VSn2w-egANxutx_Nbdf0sTIwhfRgKQ/view?usp=drive_link
https://drive.google.com/file/d/1g_VSn2w-egANxutx_Nbdf0sTIwhfRgKQ/view?usp=drive_link
Audio
پادکست ۵۸
۱۶ آبان ۱۴۰۴ - 2025 7 Descember
@AmirJavaheriLangroudi
۱۶ آبان ۱۴۰۴ - 2025 7 Descember
یادداشت هفته:
چپهای عدالتخواه، مرغ عزا و عروسی و قربانی بیرحمی حاکمان دینمدارند!
@AmirJavaheriLangroudi
🔴 چپهای عدالتخواه، مرغ عزا و عروسی و قربانی بیرحمی حاکمان دینمدارند!
✍️ #امیر_جواهری_لنگرودی
دستگیری موج وسیع مترجمین، نویسندگان، ناشرین و اقتصاددانها و نیروهای چپ عدالتخواه و تحول طلب؛ خاموش کردن چندین بارهی صدای چپ و وجدان بیدار عدالت خواهی، نشانهٔ وحشت نظام از گسترش صدای اعتراض جنبش تحول طلب در جامعه است. این آدمربایی نیروهای چپ و به زندان کشاندن غیر قانونی یکایک آنان، محکوم است!
دیگر بار، به مانند دهه شصت (۶۰) مشخصاً به پیگرد روشنفکران جامعهگرا و تحول طلب روی آوردهاند؛ روشنفکرانی که در اندیشهی جامعه و زحمتکشان و ارتقاء سطح زندگی زحمتکشان کشور هستند، همهی عرصههای فعالیتهای اجتماعی کشور را در کانون فکر و فعالیت خود قرار دادهاند.
امروز، با گذشت بیش از هشتاد روز از بازداشت همزمان پنج فعال حوزهی کتاب و نشر، تاکنون هیچ اطلاعی از وضعیت پروندهی آنها نیز نیست.
#حسن_توزنده_جانی، شاعر و فعال فرهنگی؛ #احسان_رستمی، ناشر، مترجم و کتابفروش؛ #مرجان_اردشیرزاده، مترجم؛ و #رامین_رستمی و #نیما_مهدی_زادگان، فعال نشر و کتاب، از روز ۲۹ مرداد سال جاری با یورش همزمان به منازلشان بازداشت شده بودند که، بنابر اطلاعات تأیید نشده، خانم اردشیرزاده هفتهی پیش آزاد شده است.
احسان و رامین رستمی، حسن توزندهجانی و نیما مهدیزادگان، به همراه مرجان اردشیرزاده، همگی در نشر و کتابفروشی سمندر مسئولیت یا سابقهی همکاری دارند.
نشر سمندر که پیشتر با نام "عصیان" فعالیت داشت، از ناشران مستقل ایران است که از سال ۱۳۹۵ تاکنون آثار قابل توجهی در ادبیات و علوم انسانی منتشر کرده است. پس از اینها، دوشنبه ۱۲ آبان، #پرویز_صداقت، #محمد_مالجو، #شیرین_کریمی، #مهسا_اسدالله_نژاد و #هیمن_رحیمی از محققان و مترجمان اقتصاد و جامعهشناسی بازداشت شدند.
بازداشت پرویز صداقت، اقتصاددان و مسئول سایت "نقد اقتصاد سیاسی" و فراخواندن محمد مالجو، اقتصاددان، پژوهشگر و جامعهشناس کشور، به مراکز امنیتی و بیاطلاعی از وضعیت او، نشانهی بدشگونی است از ناهنجاری حاکیمت دینمدار با روشنفکران چپ جامعه!
در جمهوری خون، جنون و جنایت اسلامی، بازداشت و دستگیری، آدم ربایی و مرگ در خیابان قدم میزند!
موج دستگیری در شرایط فقر اقتصادی و فلاکت عمومی نشان داد که این ستیز نابرابر بر اساسِ چه نااستواری از دل رانتخواری، اختلاس و دروازه گشاد کاسبان تحریم در درون اقتصاد سیاسیِ تجاوزگر بنا نهاده شده؛ و نیروی سرکوبگر امنیتی، بازوان اجرایی آنند. به واقع، الیگارشی قدرت و ثروت اقتصاد کشور را به انحصار خود درآورده؛ بهرغم شعارهای عدالتطلبانه، سیاستهای اقتصادی در دهههای اخیر در عمل به نفع اقلیت رانتجو عمل کرده و میکند.
شاید اینگونه باشد که صبح، وقتی از خواب بیدار میشویم، خود را در مکانی بسیار دور مییابیم که در آن نه شناختی از انسان هست و نه بویی از تمدن و مدنیت. روزانه دختران سر بریده میشوند و به دست فامیل کشته میشوند. همواره از دانشگاه استاد و دانشجوی متعهد و تلاشگر دزدیده، روانهی زندانها میگردند و مأموران سپاه در کلاس حاضر میگردند. دانشجو، بهجای کسب دانش، باید اصول دین بیاموزد. مردمی در گوشهای از جغرافیای ایران، بلوچ نامیده میشوند؛ اصلاً شناسنامه ندارند، چه رسد به مدرسه رفتن. روزانه مردم عربزبان خوزستان در خیابان شکار میشوند و خونشان بر سنگفرش داغ آنجا ریخته میشود. نه پروندهای، نه متهمی، نه شکایتی و هیچ دستگاه امنیتی پاسخگو نیست. اساساً نه سوالی و نه پاسخی. مرگ، یک پدیدهی آشنا در آن سرزمین شده است. انگار مرگ دوستی است که هر روزه در یک کافه، یک رستوران، سر یک چهارراه با او قرار ملاقات دارید.
جمهوری اسلامی تنها با دستگیری، بازداشت، شکنجه، صدور احکام خشن، مرگ و اعدام است که میتواند دوام یابد. تنها با کشتار و خونریزی، پناهگاه او محسوب میگردد. در اساس، دیگر حتی سلاح ایدئولوژیک آن هم جوابگو این همه بحران موجود در جامعه نبوده و نیست!
با این اوصاف، ولی ما شاهد آن هستیم که این مردم، با تمام سیاهی که آنها را احاطه کرده است، روزانه پنجه در پنجهی این رژیم ضد انسانی سرمایهداری به پیکار خود ادامه میدهند و به پیش میروند. گواه این حرف، کشته شدگان هر روزه و هر ماهه و هر سالهی این مردم میباشد. باشد که آفتاب در آید.
✍️ #امیر_جواهری_لنگرودی
دستگیری موج وسیع مترجمین، نویسندگان، ناشرین و اقتصاددانها و نیروهای چپ عدالتخواه و تحول طلب؛ خاموش کردن چندین بارهی صدای چپ و وجدان بیدار عدالت خواهی، نشانهٔ وحشت نظام از گسترش صدای اعتراض جنبش تحول طلب در جامعه است. این آدمربایی نیروهای چپ و به زندان کشاندن غیر قانونی یکایک آنان، محکوم است!
دیگر بار، به مانند دهه شصت (۶۰) مشخصاً به پیگرد روشنفکران جامعهگرا و تحول طلب روی آوردهاند؛ روشنفکرانی که در اندیشهی جامعه و زحمتکشان و ارتقاء سطح زندگی زحمتکشان کشور هستند، همهی عرصههای فعالیتهای اجتماعی کشور را در کانون فکر و فعالیت خود قرار دادهاند.
امروز، با گذشت بیش از هشتاد روز از بازداشت همزمان پنج فعال حوزهی کتاب و نشر، تاکنون هیچ اطلاعی از وضعیت پروندهی آنها نیز نیست.
#حسن_توزنده_جانی، شاعر و فعال فرهنگی؛ #احسان_رستمی، ناشر، مترجم و کتابفروش؛ #مرجان_اردشیرزاده، مترجم؛ و #رامین_رستمی و #نیما_مهدی_زادگان، فعال نشر و کتاب، از روز ۲۹ مرداد سال جاری با یورش همزمان به منازلشان بازداشت شده بودند که، بنابر اطلاعات تأیید نشده، خانم اردشیرزاده هفتهی پیش آزاد شده است.
احسان و رامین رستمی، حسن توزندهجانی و نیما مهدیزادگان، به همراه مرجان اردشیرزاده، همگی در نشر و کتابفروشی سمندر مسئولیت یا سابقهی همکاری دارند.
نشر سمندر که پیشتر با نام "عصیان" فعالیت داشت، از ناشران مستقل ایران است که از سال ۱۳۹۵ تاکنون آثار قابل توجهی در ادبیات و علوم انسانی منتشر کرده است. پس از اینها، دوشنبه ۱۲ آبان، #پرویز_صداقت، #محمد_مالجو، #شیرین_کریمی، #مهسا_اسدالله_نژاد و #هیمن_رحیمی از محققان و مترجمان اقتصاد و جامعهشناسی بازداشت شدند.
بازداشت پرویز صداقت، اقتصاددان و مسئول سایت "نقد اقتصاد سیاسی" و فراخواندن محمد مالجو، اقتصاددان، پژوهشگر و جامعهشناس کشور، به مراکز امنیتی و بیاطلاعی از وضعیت او، نشانهی بدشگونی است از ناهنجاری حاکیمت دینمدار با روشنفکران چپ جامعه!
در جمهوری خون، جنون و جنایت اسلامی، بازداشت و دستگیری، آدم ربایی و مرگ در خیابان قدم میزند!
موج دستگیری در شرایط فقر اقتصادی و فلاکت عمومی نشان داد که این ستیز نابرابر بر اساسِ چه نااستواری از دل رانتخواری، اختلاس و دروازه گشاد کاسبان تحریم در درون اقتصاد سیاسیِ تجاوزگر بنا نهاده شده؛ و نیروی سرکوبگر امنیتی، بازوان اجرایی آنند. به واقع، الیگارشی قدرت و ثروت اقتصاد کشور را به انحصار خود درآورده؛ بهرغم شعارهای عدالتطلبانه، سیاستهای اقتصادی در دهههای اخیر در عمل به نفع اقلیت رانتجو عمل کرده و میکند.
شاید اینگونه باشد که صبح، وقتی از خواب بیدار میشویم، خود را در مکانی بسیار دور مییابیم که در آن نه شناختی از انسان هست و نه بویی از تمدن و مدنیت. روزانه دختران سر بریده میشوند و به دست فامیل کشته میشوند. همواره از دانشگاه استاد و دانشجوی متعهد و تلاشگر دزدیده، روانهی زندانها میگردند و مأموران سپاه در کلاس حاضر میگردند. دانشجو، بهجای کسب دانش، باید اصول دین بیاموزد. مردمی در گوشهای از جغرافیای ایران، بلوچ نامیده میشوند؛ اصلاً شناسنامه ندارند، چه رسد به مدرسه رفتن. روزانه مردم عربزبان خوزستان در خیابان شکار میشوند و خونشان بر سنگفرش داغ آنجا ریخته میشود. نه پروندهای، نه متهمی، نه شکایتی و هیچ دستگاه امنیتی پاسخگو نیست. اساساً نه سوالی و نه پاسخی. مرگ، یک پدیدهی آشنا در آن سرزمین شده است. انگار مرگ دوستی است که هر روزه در یک کافه، یک رستوران، سر یک چهارراه با او قرار ملاقات دارید.
جمهوری اسلامی تنها با دستگیری، بازداشت، شکنجه، صدور احکام خشن، مرگ و اعدام است که میتواند دوام یابد. تنها با کشتار و خونریزی، پناهگاه او محسوب میگردد. در اساس، دیگر حتی سلاح ایدئولوژیک آن هم جوابگو این همه بحران موجود در جامعه نبوده و نیست!
با این اوصاف، ولی ما شاهد آن هستیم که این مردم، با تمام سیاهی که آنها را احاطه کرده است، روزانه پنجه در پنجهی این رژیم ضد انسانی سرمایهداری به پیکار خود ادامه میدهند و به پیش میروند. گواه این حرف، کشته شدگان هر روزه و هر ماهه و هر سالهی این مردم میباشد. باشد که آفتاب در آید.
ادامه در پست پائین 👇👍1
ادامه از پست بالا 👆باید گفت: آنچه امروز در عرصهی نبرد نابرابر ایدئولوژیک جریان دارد، ادامه همان رویاروییای است که سالها پیش در رسانههای رسمی، مطبوعات دولتی و بولتنهای امنیتی رژیم آغاز شد و اکنون، همچون دههی ۶۰، به مرحلهی آدمربایی و سرکوب خیابانی رسیده است. از همین رو، امروز فعالان و روشنفکرانی که در اندیشهی رهایی و عدالت اجتماعی هستند، هدف مستقیم این یورش قرار گرفتهاند. در حقیقت، حمله به روشنفکران، حمله به کل جامعه است؛ زیرا این سرکوب، موجی از نگرانی را در برابر جنبشهای آزادیخواه و سوسیالیستی، چه در داخل و چه در خارج از کشور، برانگیخته است.
ما بر آنیم: این رویداد تازهای نیست؛ سرکوب، سانسور، زندان و حذف فیزیکی و اجتماعی دگراندیشان هم در نظام سلطنتی توسط ساواک و هم از نخستین روزهای استقرار جمهوری اسلامی، بخشی بنیادی از منطق حکمرانی آن بوده است. اما آنچه اکنون در جریان است، موجی تصادفی یا تاکتیکی نیست؛ بلکه مرحلهای تازه در استراتژی بقای نظام است؛ تشدید سرکوب آگاهانه و هدفمند برای فلجکردن نطفههای سازمانیابی اجتماعی، جلوگیری از پیوند میان جنبشهای کارگری، دانشجویی و زنان، مبارزان ملیتهای گوناگون ساکن ایران و ایجاد فضای رعب پیش از آنکه بحرانهای اقتصادی و سیاسی به انفجار برسند.
کار گروه پادکستهای هفتگی «نگاهی به رخدادهای مهم هفته در ایران» به سهم خویش این موج جدید دستگیریها را به شدن محکوم میکند. ما برآنیم که باید وسیعاً صدای آنان بود و در سطح افکار عمومی بشریت مترقی خبر رسانی نمود.
https://t.me/AmirJavaheriLangroudi
Telegram
اندیشه با امیر
پادکست اندیشه با امیر
نگاهی به رخدادهای هفته در ایران
www.andishe.nu
a.javaher99@gmail.com
0046736778815
نگاهی به رخدادهای هفته در ایران
www.andishe.nu
a.javaher99@gmail.com
0046736778815
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ماه آبان بود ماه تابان بود
ماهی کوچک در خیابان بود
ماهی کوچک حق خود میخواست
ماهی کوچک تا ابد زیباست
مدتی دیگر زن زبانه کشید
بر شب کهنه طرح تازه کشید
در خیابانها زن شکوفان شد
راهی دریای خروشان شد
بیرق آتش بیرق فریاد
مرگ تاریکی را خبر میداد
ماه شهریور ماهی دیگر
بیرق آتش، دختری دیگر
دختران شهر با برادرها
رو به آزادی راهی فردا
هرگلوله که رفت، هر ستاره که ریخت
اشکی از چشم آسمان آویخت
آنکه با ما بود آنکه دیگر نیست
صبح آزادی جای او خالیست
آنکه با ما بود آنکه دیگر نیست
صبح آزادی جای او خالیست
برگرفته از کلکتیو ۹۸
@AmirJavaheriLangroudi
ماهی کوچک در خیابان بود
ماهی کوچک حق خود میخواست
ماهی کوچک تا ابد زیباست
مدتی دیگر زن زبانه کشید
بر شب کهنه طرح تازه کشید
در خیابانها زن شکوفان شد
راهی دریای خروشان شد
بیرق آتش بیرق فریاد
مرگ تاریکی را خبر میداد
ماه شهریور ماهی دیگر
بیرق آتش، دختری دیگر
دختران شهر با برادرها
رو به آزادی راهی فردا
هرگلوله که رفت، هر ستاره که ریخت
اشکی از چشم آسمان آویخت
آنکه با ما بود آنکه دیگر نیست
صبح آزادی جای او خالیست
آنکه با ما بود آنکه دیگر نیست
صبح آزادی جای او خالیست
برگرفته از کلکتیو ۹۸
@AmirJavaheriLangroudi
👍1
لینک پخش آنلاین پادکست ۵۸:
https://drive.google.com/file/d/1KhJnrbLZe7rMNsTqTf4q2eueZSeyPaBE/view
@AmirJavaheriLangroudi
https://drive.google.com/file/d/1KhJnrbLZe7rMNsTqTf4q2eueZSeyPaBE/view
@AmirJavaheriLangroudi
Audio
پادکست ۵۹
۲۳ آبان ۱۴۰۴ - 2025 14 Descember
@AmirJavaheriLangroudi
۲۳ آبان ۱۴۰۴ - 2025 14 Descember
یادداشت هفته:
سالگرد خیزش خونین آبان؛ فقر و بیعدالتی زیر سایه حاکمیت سرکوبگر اوج گرفته است. راه رهایی کدام است؟
@AmirJavaheriLangroudi
🔴 سالگرد خیزش خونین آبان؛ فقر و بیعدالتی زیر سایه حاکمیت سرکوبگر اوج گرفته است. راه رهایی کدام است؟
✍️ #امیر_جواهری_لنگرودی
چکیده: در آبان ۱۳۹۸ با آغاز سهمیهبندی بنزین و افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت، اعتراضات مردمی در صدها شهر شکل گرفت؛ اعتراضاتی که از محلات کارگری و فقیرنشین برخاست و بهسرعت رنگی ضدحکومتی یافت. دولت «تدبیر و امید» همزمان با ادعای حمایت از ۶۰ میلیون نفر نیازمند، آمار فقر و تورم را پنهان کرد، درحالیکه طبق گزارشها جمعیت زیر خط فقر به بیش از ۳۲ میلیون نفر رسید و شکاف میان اقلیت ثروتمند و اکثریت فقیر عمیقتر شد. «آبان خونین» با سرکوب و گلوله خاموش نشد؛ شبح آن در اعتراضات کارگران، معلمان، زنان، بازنشستگان و جنبش «زن، زندگی، آزادی» زنده است. این تجربه تأکید میکند که در برابر فقر، سرکوب و نابرابری راه رهایی در اتحاد، سازمانیابی و پیوند جنبشهای صنفی و مدنی برای تغییرات بنیادی و دستیابی به دموکراسی و آزادی است.
فایل PDF متن کامل یادداشت این پادکست را میتوانید در سایت کارگری بخوانید
@AmirJavaheriLangroudi
✍️ #امیر_جواهری_لنگرودی
چکیده: در آبان ۱۳۹۸ با آغاز سهمیهبندی بنزین و افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت، اعتراضات مردمی در صدها شهر شکل گرفت؛ اعتراضاتی که از محلات کارگری و فقیرنشین برخاست و بهسرعت رنگی ضدحکومتی یافت. دولت «تدبیر و امید» همزمان با ادعای حمایت از ۶۰ میلیون نفر نیازمند، آمار فقر و تورم را پنهان کرد، درحالیکه طبق گزارشها جمعیت زیر خط فقر به بیش از ۳۲ میلیون نفر رسید و شکاف میان اقلیت ثروتمند و اکثریت فقیر عمیقتر شد. «آبان خونین» با سرکوب و گلوله خاموش نشد؛ شبح آن در اعتراضات کارگران، معلمان، زنان، بازنشستگان و جنبش «زن، زندگی، آزادی» زنده است. این تجربه تأکید میکند که در برابر فقر، سرکوب و نابرابری راه رهایی در اتحاد، سازمانیابی و پیوند جنبشهای صنفی و مدنی برای تغییرات بنیادی و دستیابی به دموکراسی و آزادی است.
فایل PDF متن کامل یادداشت این پادکست را میتوانید در سایت کارگری بخوانید
@AmirJavaheriLangroudi
❤1👍1
لینک پخش آنلاین پادکست ۵۹:
https://drive.google.com/file/d/1cTqG-itKNn9LOfbxAK5yJzexvb0V4il1/view
@AmirJavaheriLangroudi
https://drive.google.com/file/d/1cTqG-itKNn9LOfbxAK5yJzexvb0V4il1/view
@AmirJavaheriLangroudi