میڪ🍇ـــده ابوتراب"ع"
10.6K subscribers
6.57K photos
830 videos
48 files
614 links
•°|بنـــــ﷽ــــام نامے مولا|°•

مولاجانم ....

تو می آیی و از نزدیک میبینم تو را آخر
همان وقتی که میمیرم ،عجب میمیرم خوبی

#سید_حمید_رضا_برقعی
#فمن_یمت_یرنی🍇

ارسال شعر
@Ebi_1366_ghafari
Download Telegram
#حضرت_زینب_س

با اذن من سحرها، سر میزند سپیده
رزق جهان به لطف، بابای من رسیده

احمد،علی،حسینم ؛ زهرا و مجتبایم!
من زینبم که هستم از «پنج تن» ، چکیده

آن زینبی که از پا یک لحظه هم نیفتاد
با اینکه کوه غم را بر جان خود خریده

بردند بین انظار، من را که قبل از اینها
یک بار سایه‌ام را همسایه هم ندیده

دنیا و خواری‌اش را، پیش خدا همین بس
که مثل ابن سعدی، صوت مرا شنیده...

با گریه در خیالم پرسیدم از حسینم
داری خبر که زینب بی تو چه‌ها کشیده!؟

از اسب، دختر تو خیلی بدش میاید
از لحظه‌ای که فهمید،بر سینه‌ات دویده

پایین بیایی ای کاش، از نیزه ماه زینب!
تا بوسه ها زنم بر آن حنجر بریده

#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#بازار_شام
#حضرت_زینب_س

چه بگویم من از سر بازار
از حراجی آخر بازار
دور زینب شلوغ شد شلوغ
این هم از لطف دیگر بازار
گریه کردیم و هلهله کردند
مردمان ستمگر بازار
حکم تکفیر خواهرت را داد
بی حیایی به منبر بازار 
شام ، گودال قتلگاهم شد
به سرم ریخت لشگر بازار
سنگ خورد و خوراک مان شده بود
در رکود مکرر بازار
چشم بر چهارتا النگو داشت
کاسب تشنه ی زر بازار
گوش پاره گواه حرف من است
پر شده دخل زرگر بازار
چقدر روسری غنیمت برد
لااُبالی ابتر بازار
جگرم را کباب کرد امروز
نان و خرمای خیِّر بازار
قدر پنجاه سال پیرم کرد
روضه ی گریه آور بازار
کوچه کوچه شدم تماشایی
در هیاهوی محشر بازار
نفسم بند آمده دیگر
چه بگویم من از سر بازار

#علیرضا_خاکساری
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س

کاش می مُردم و نمی دیدم روی نی ! طفل شیرخواره ی غرق خوابتو حرمله نمک رو زخمام می پاشید با همون کمون می زد رُبابتو

خیلی حظ می بردش از غربت مون ! شمریه واسه خودش، پستِ سنان وقتی خولی از زدن خسته می شد تازیانه شو می داد دستِ سنان

نگم از ناقه ی بی جهازمون ! دردسرهاش که یکی دو تا نبود کاش غریبه ها به من سنگ می زدن توی کوفه غیرِ آشنا نبود

کار دنیا رو ببین ! که قاتلت سرِ ظهری واسه ما اذون می داد روزگارو باش ! کسی مثلِ شبث به عروسش ، رُبابو نشون می داد !

خنده های دلقک بزم شراب عاقبت سکوت لبهاتو شکست معجر بلند دختر یزید غرور رقیه ساداتو شکست

#شام
#اسارت
#وحید_قاسمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س

فراتر است از ادراک ما حیای عقیله
که آفریده چنین شیر زن،خدای عقیله

از ابتدای جهان،عقل در مقام تعلّم
زده دو زانوی خود را به پیش پای عقیله

از آن زمان که شنیدیم نام نامی او را
بریده ایم دل از خلق ما سوای عقیله

آهای کوفه، به نان و رطب نیاز ندارد
که اوست دختر شاه و تویی گدای عقیله

به زیر پرچم زینب نشسته اند خلایق
ملائکند به دور و بر سرای عقیله

فقط نه خلق زمین روضه خوان او شده باشد
که عرشیان همه هستند هم نوای عقیله

هزار سر به فدای سر برادر زینب
هزار جان گرامی شود فدای عقیله

#عباس_گودرزی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت


می آید از پس پرده دوباره دلبری اکنون
می آید دلبر اما در لباس خواهری اکنون
می آید خواهری که می برد دل از برادرها
اسیر طرز لبخندش نگاه مادری اکنون
شمیم کوثری دارد به مریم برتری دارد
خدا ارزانی اش کرده مقام سروری اکنون
دوباره پشت مرحب مثل درب قلعه می لرزد
که دارد می رسد از نسل حیدر حیدری اکنون
هوادار علی امد پرستار علی امد
و حق مادری دارد به بابا دختری اکنون
یقینا جعفر از خوشحالی امشب پر در اورده
که از لطف خدا دارد عروس محشری اکنون
یکی از آیه های سجده دار خانه ی زهراست
که از رحمت نگاهش می کند روشنگری اکنون
دوباره با نگاه نافذ و گیرای خود ما را
مسلمان می کند با شیوه ی پیغمبری اکنون
دهم مژده تمامی گنهکاران عالم را
که از باغ بهشت آید شفیع دیگری اکنون

شبیه مادرش او هم شفیع روز وانفساست
تمام عمر ذکرم "اشفعی لی زینب کبری" ست

می آید فاطمه قنداقه ای را در بغل دارد
چنان خورشید تابانی که در دامن زحل دارد
بپرس از لذت مادر شدن از حضرت زهرا
ببین ام ابیها ذکر احلی من عسل دارد
نباشد دختری همواره بابایی تر از زینب
عجب مصداق پر اوازه ای ضرب المثل دارد
مبادا خواهری آشفته باشد تا برادر هست
برای گریه ی زینب حسینش راه حل دارد
سواران نه گلوبند شترها محو فریادش
جگر دارد همان اندازه که شیر جمل دارد
زمین از عطر او خوشبوست زمان مخلوق این بانوست
ابد از اوست این بانو که دستی در ازل دارد
بگیرد آه زینب روز محشر دامن او را
هر ان کس دشمنی با بیرق و سنج و کتل دارد
جهانی بر سلیم و او به زینب زینبش نازد
هر ان کس زینبی شد شهره در بین الملل دارد
برای مدح او گفتن قلم گنگ و زبان الکن
در این وادی چه بیت جالبی شیخ اجل دارد

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی
به صد دفتر نشاید گفت حسب الحال مشتاقی

کمک می خواستم از غیب دستان فواد آمد
گرفت از لطف دستم را و این مصرع به یاد آمد
"شد از برج عبودیت عیان شمس ربوبیت "
نویدش تا زمین بر شانه های ابر و باد آمد
هزاران فرسخ از مشی و مرام زینبی دور است
بر این ابیات رخت شعر آئینی گشاد آمد
کمی سردرگمم اما همین اندازه می گویم
که بر زهرا مرید آمد که بر مریم مراد آمد
میان سینه اش دارد نهان علم لدنّی را
معلمه نمی خواهد عقیله با سواد آمد
مدال سبز کوثر زادگی دارد به گردن او
الا یااهل العالم زینب زهرا نژاد امد
به امضای علی با دست خط حضرت زهرا
برای عمه ی سادات حکم اجتهاد امد
حیاتش اوج سربازی مرامش مغنیه سازی ست
بسیجی وار پس باید نوشت اُمُّ الجهاد امد
گدایی کردم و دیدم به کم دستش نمی گیرد
چنان بخشید از  لطفش که در آخر زیاد آمد
زیارت میکنم در رحلت زینب ؛ حسینش را
 نپرس از علتش از من که در زادالمعاد آمد
کسی جز او حریف سیلی و شلاق و زندان نیست
برای شرح کاف و ها و یا و عین و صاد آمد

بدوزم بر کراماتش دو چشمی را که تر کردم
شب جشن است و من از روضه اش صرف نظر کردم

مصابیح الدجی زینب و اعلام التقی زینب
تویی حصن حصین زینب تویی کهف الوری زینب
نبی سیرت نبی صولت نبی طینت نبی شوکت
سلام ما به تو ذریه ی بدرالدجی زینب
نبودی در کنار پنج تن زیر عبا اما
یقینا ذکر خیرت بود در زیر کسا زینب
علی را می شناسد شیعه با زِین اَب اش حالا
علی را بعد از این باید صدایش زد ابازینب
به یحیی مازنی همسایه ات هم نیز ثابت شد
خداوند عفافی و خداوند حیا زینب
به وقت نافله هر شب دعاگوی حسینش هست
چه غم دارد حسین بن علی در فتنه با زینب
غروب روز عاشورا ز خیمه تا لب گودال
علی الظاهر خودت بودی امام کربلا زینب
دو تا از دستبوسانت علی اکبر و قاسم
برادرزاده هایت را تو هستی مقتدا زینب
خداقوت بگو امشب فدایی های راهت را
به جان مادرت امشب بیا در جشن ما زینب
وصیت می کنم در بین روضه بچه هایم را
که بردارند تابوت مرا با ذکر یا زینب

به لطف زینب کبری همه با آبرو هستیم
حسینی بودن خود را همه مدیون او هستیم

#علیرضا_خاکساری
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت

گمان کن که با کعبه همسایه ای
پی حفظ چندین هزار آیه ای

و حتی اگر غرق سرمایه ای
بدان بی علی پست و بی مایه ای

خود کعبه هم می رود صبح و شام
به دیدار حیدر علیه السلام

علی نزد حق است و حق با علیست
مسیر الی الله تنها علیست

مپرس از چه ذکر لب ما علیست
عبادت همین گفتن یا علیست

اگر که خدا خواندن او بد است
بشر خواندنش کفر صد در صد است

همیشه خدا بود هم صحبتش
به محراب خم شد فقط قامتش

خدا نیز در پاسخ طاعتش
به او دختری داد شد زینتش

ندیده فلک اینچنین دختری
که بر خلق عالم کند سروری

از افلاک تا خاک پرواز کرد
برای برادر کمی ناز کرد

در آغوش او چشم را باز کرد
سپس پرده برداری از راز کرد

چنین گفت چشمش به ماه منیر
امیری حسینٌ و نعم الامیر

نگاهش دوای تب پنج تن
حضورش چراغ شب پنج تن

چه بنویسم از کوکب پنج تن
شده قبله ام زینب #پنج_تن

به طغیان کشانده جنون مرا
به پایش بریزید خون مرا

چه خوب است امشب خدا خواستن
طلا نه دل مبتلا خواستن

هر آنچه که خوب است را خواستن
خلاصه فقط کربلا خواستن

تمام سحر ذکر یا رب بگو
همه حاجتت را به زینب بگو

چنان مادرش عالمه زینب است
به بیت علی قائمه زینب است

به غم های او خاتمه زینب است
پس از فاطمه، فاطمه زینب است

زمان دعا نوحه دم داده ام
خدا را به زینب قسم داده ام

چو با او کسی همنشین می شود
یکی از بزرگان دین می شود

یکی مثل ام البنین می شود
که روزی قمر آفرین می شود

به ام البنین مرحمت کرده است
ابالفضل را تربیت کرده است

اباالفضل حالا هوادار اوست
اباالفضل ماه شب تار اوست

ابالفضل امروز علمدار اوست
و کار دفاع از حرم کار اوست

خوشا آنکه او انتخابش کند
فدایی زینب خطابش کند

#مهدی_اکبری
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت

قدومت نور باران کرده بانو وسعت شب را
به تحسین تو وا کردند اهل آسمان لب را

شدی آئینه ای از جلوه های حیدر و کوثر
خدا رو کرد در شان مقامت نام زینب را

حسین آرام جانت بود و لبخندت در آغوشش
ادا کرده است در روز ولادت حق مطلب را

به دنیا آمدی بانو که بر دوش تو بگذارند
به حکم صبر و نطق باشکوهت حفظ مکتب را

کنار لولو و مرجان،تو را کم داشت این دنیا
خدا در خانه ی شمس و قمر آورد کوکب را

#محمدجواد_منوچهری
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت

به جلوه آمد و گفتند انعکاس علی‌ست
علی دیگری امروز در لباس علی‌ست

دوباره نام علی را سر زبان‌ها برد
اگرچه گفت که شاگردی از کلاس علی‌ست

همان کلام، همان لحن، با همان هیبت
چنان شبیه که در اصل اقتباس علی‌ست

به «لا‌یُقاسُ بِنا» روح تازه‌ای بخشید
که عدل‌و‌هیبت او نیز بر اساس علی‌ست

به تیغ خطبه چنان هوش می‌برد، انگار
که چشم‌‌های همه خیره از هراس علی‌ست

یقین که لحظه‌ی اول شکست خواهد خورد
هرآن که با دگران در پی قیاس علی‌ست

کسی که زینب او را شناخته‌ست، فقط
در این مقایسه‌ها لایق شناس علی‌ست


جهان به جان دوباره رسیده با زینب
که ذکر هردل درمانده است؛ یازینب


نوشته‌اند به هر قلّه نام زینب را
کجاست آن‌که نداند مقام زینب را؟

به‌جان عشق قسم «مارایت الّا عشق»
شنیده گوش دوعالم پیام زینب را

برای رضای خداست، شیرین است
که داغ تلخ نکرده‌ست کام زینب را

خدا برای خود انگار پرورش داده‌ست
لبالب از هنر صبر جان زینب را

نه غصّه قامت او را به لرزه آورده‌ست
نه داغ سست نموده‌ست گام زینب را

کسی که با دل‌و‌جانش مدافع حرم است
خدا رسانده به گوشش سلام زینب را

به کوه صبر، به کوه حیا، به کوه شرف
نوشته‌اند به هر قلّه نام زینب را


هنوز حد کسی فهم شان زینب نیست
چرا که جام کسی از بلا لبالب نیست


کجاست آن که سزاوار این لقب باشد؟
اگر بناست که نام تو «زِیْنِ‌أب» باشد

هزار داغْ قیام تو را نمی‌شکند
گرفتم این که نماز تو مستحب باشد

به گوش می‌رسد از خطبه‌ات صدای علی
عجیب نیست اگر کوفه در عجب باشد

چه‌جای صحبت کفتارهاست، آن‌جایی
که دختر اسدالله در غضب باشد

بعید نیست که حمالةالحطب بشود
چرا که دشمنت از نسل بولهب باشد

تو بر زمینی و ابن‌زیاد بر تخت است!
که راه کفر به اسلام یک‌وجب باشد

به اهل‌بیت نبی ظلم شد در آن وادی
بدیهی است که هر روز شام شب باشد


در آن هجوم مصیبت...، امام زینب بود
«قسم به‌صبح که‌خورشید شام زینب بود»


حسین ماه زمین و ستاره‌اش زینب
که بوده یاور و یار هماره‌اش زینب

حیا و صبر و شکوه و وقار و حلم و شرف
چه واژه‌ها که شده استعاره‌اش زینب

چه کاخ‌ها که بنا کرده اهل ظلم، ولی
به هم زده همه را با اشاره‌اش زینب

جهان به مرکبی از چوب فتح خواهد شد
اگر هرآینه باشد سواره‌اش زینب

اگر تمام زمین مسجدالحرام شود
به گوش می‌رسد از هرمناره‌اش؛ «زینب»

درون خیمه، دم قتلگاه، در میدان
هزار مرتبه بوده‌ست چاره‌اش زینب

حسین کشته شد و آب خوش ننوشیده
به احترام لب پاره‌پاره‌اش زینب...


سرش شکست و دلش خون شد و قدش خم شد
همین که سایه‌ی لطف تو از سرش کم شد


از آن طلوع غم‌‌انگیز چل غروب گذشت
گلایه نیست برادر که با تو خوب گذشت

چه در میانه‌ی صحرا، چه در خرابه‌ی شام
فقط تو باخبری که چه بر قلوب گذشت

تمام روز و شب ما در این مسیر بلا
به ذکر جمله‌ی «یا کاشف الکروب» گذشت

سپرده‌ام که به گوش جهانیان برسد
از آن چه بعد وداع تو بر جیوب گذشت

چه حکمتی‌ست که هرکس به دیدنت آمد
ندیده از سر آن جسم سینه‌کوب گذشت

به شرق و غرب دوعالم رسید قصه‌ی ما
که تا شمال رسید و که از جنوب گذشت

اگرچه سنگ به پیشانی‌ات زدند ولی
اگرچه بر لب تو مانده جای چوب، گذشت...

به انتظار نشستیم تا خبر برسد
که صبح سر زده و موسم غروب گذشت


شبی سپیده بر این تیره شام می‌آید
یکی به واقعه‌ی انتقام می‌آید...

#مجتبی_خرسندی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت

تا از شکوه زینب کبری نوشتیم
نام تورا بالاتر از بالا نوشتیم
چون قطره‌ای هستیم و از دریا نوشتیم
با "ما رایتُ" مصرعی زیبا نوشتیم
به به چه دیدن دارد آن لحظه که خواهر
قنداقه اش وا شد به دستان برادر

در آن زمانیکه دو چشمش را گشوده
برق نگاهش خانه را روشن نموده
جانم که حتی از ملائک دل ربوده
جز تهنیت حرفی دگر آنجا نبوده
آل کساء را بنگر امشب دور زینب(س)
جبریل آمد ذکر بر لب دور زینب(س)

چون انتخاب نام او از آسمان است
ظرفِ وجودش بیکران تا بیکران است
همچون شب قدر است، قدر او نهان است
پسوندِ نام او همیشه امتحان است
مانند قرآن نام او نازل شد امشب
جبریل بر گوش محمد(ص) خواند : زینب(س)

نوری که عالم‌تاب باشد هست زینب (س)
دردانه ی آل محمد (ص) هست زینب (س)
در "شصت و نُه" هم حرف ابجد هست زینب (س)
آنکه به یادش چشم بارد هست زینب (س)
جانم فدای اسم او چون اسمِ عشق است
هم‌قافیه با عشق هم تنها دمشق است

مشتاق تو هستیم مادرزاد بانو
باشد همیشه مرقدت آباد بانو
شد عشق ما سوریه و بغداد بانو
عکس ضریحت تا به چشم افتاد بانو
گفتیم جایت خالی است ای حاج قاسم
با یاد تو دل می‌شود سوریه عازم

#امیر_طاهری
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت

به نام زینت مولا، به نام سیده زینب
شهنشاهان به قربان ِ غلام سیده زینب

به نام شیربانوی ِ مجاهدهای هر دوران
خدا زد استقامت را به نام سیده زینب

نیاورده به ابرو خم ، در آن دریای طوفان ها
که ترس از ظالمان باشد ، حرام سیده زینب

فراوان دیده این عالم ، قیامت آفرین اما
قیامت کرده در عالم ، قیام سیده زینب

ندیده غیر زیبایی ، به رغم میل دنیایی
که یک لحظه نچرخیده ، به کام سیده زینب

نه حَوا هست و آسیه ، نه مریم هست و نه هاجر
بُوَد بالاتر از این ها ، مقام سیده زینب

پس از زهرا به زن های دو عالم برتری دارد
کسی که گردن سبطین ، حق مادری دارد


به نام این همه ایمان ، به نام غیرت زینب
غلامم من ، غلامم‌ من ، غلام همت زینب

به نام نافله خوان ِ سحرهای پر از ظلمت
به نام این همه تقوا ، به نام عصمت زینب

نزاید مادری دیگر ، خدیجه تر از این بانو
شده خرج خدا یک عمر ، کل ثروت زینب

امیر المومنین در دین ما تنها بُوَد مردی
که دارد یادگاری در  ، جهان چون حضرت زینب

چو عباس است در عالم، همیشه پرچمش بالا
بگیرد هر که بر شانه ، لوای نصرت زینب

هزار و چار صد سال است در دنیا حرامی ها
نمی خواهند باشد الگوی زن عفت زینب

الا ای دشمن دین ، جنگ با حق درد سر دارد
بدان با چادر زینب ، در افتادن خطر دارد


حماسه آفرینی های زینب آفرین دارد
چو زهرا مادرش حق گردن دنیا و دین دارد

الا ای مردم عالم ، علی تنها نمی ماند
اگر زهرای اطهر مثل زینب جانشین دارد

تمام شیر زن های جهان قربان آن زن که
کفیلی چون یل شیر افکن ِ ام البنین دارد

چه باید گفت از آن بی معلم عالمه وقتی
که مداحی گرامی مثل زین العابدین دارد

زبانش لال هر که دست بسته خوانده آن را که
چو بابایش علی دست خدا در آستین دارد

به فردوس برین فردای محشر می بَرَد ما را
همین بانو که در سوریه فردوس برین دارد

اگر هستی حسینی یاد فردا غم نخور دیگر
به محشر حضرت زهرای سوریه کُنَد محشر


سلام ای حضرت ریحانه ی ریحانه ی طه
سلام ای قدر بسیارت ، فراتر از معماها

سلام ای مَحرم ِ درد دل عباس و قاسم ها
ز مادر با محبت تر ، برای پور لیلا ها

که پای قول خود مانده است مثل تو در این عالم؟
که پای اعتقاد خود ، چنین زد دل به دریاها

تو با فرعون شامی کرده ای کاری که تا محشر
بُوَد بالاتر از درک ِ همه هارون و موسی ها

سلام ای آخر آزادگی ، دریای آزادی
ذلیل عزم تو بانو ، اگر ها گشت و اماها

به تو رو میزنم هر وقت ، دلتنگ نجف هستم
که دختر جور دیگر قرب دارد پیش ِ باباها

دو عالم بر علی نازد ، علی نازد بر این دختر
ندیدم زینبی تر از ، امیرالمومنین حیدر


علی با چادر زهرا ، چه غوغایی ، چه تصویری
حسین بن علی دارد ، عجب همشیره ی شیری

من از آن خطبه هایی که ، عقیله خواند فهمیدم
حریف حرف حق هرگز ، نخواهد گشت شمشیری

زنی با دست بسته کرد مشت حیله‌ ها را رو
زنی مردانه شد کابوس هر زوری و تزویری

به هر جمله که می گوید ، به روی منبر محمل
ز سرهای بریده می رسد آوای تکبیری

زنان کوفه این بانو ، که قرآن یادتان داده
نباشد حق الطافش ، به قرآن سنگ تکفیری

بریز ای چوب محمل اشک خون با آسمانی ها
نشد خواهر کُنَد بهر برادر گریه ی سیری

حسینش رفت در عالم ، چه آمد بر سرش یا رب
نمی شد باور ام حبیبه ، این بُوَد زینب

#محمد_حسین_رحیمیان
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت

ای ز دیدارِ رُخَت جان پیمبر روشن
دیدۀ حق‌نگر ساقی کوثر روشن

در سراپردۀ عصمت که ملک راه نداشت
از جمالت دل صدّیقۀ اطهر روشن

یثرب اَر فخر فروشد به فلک نیست عجب
که شد از نور تواَش مطلع و منظر روشن

تیرگی نیست در آن سینه که مهر تو در اوست
که ز مهر تو شده سینۀ حیدر روشن

غنچۀ جان شبیر از گل روی تو شکفت
وز تماشای تو شد خاطر شبّر روشن

آیت لطف خدایی و به هر دل تابی
گر بُوَد سنگ، شود چون دل گوهر روشن

نه همین روی زمین از رخ تو روشن شد
که ز میلاد تو شد اَنجم و اختر روشن

«زیب اب» نام گرفتی و مرا فخر این بس
که شد از نام دلارای تو دفتر روشن

در سراپردۀ عصمت تو از آن زینِ اَبی
که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی


ادب آموختۀ مکتب طاهایی تو
تربیت‌ یافتۀ دامن زهرایی تو

زینت قامت دین، زیور رخسار شرف
مظهر کاملۀ عفّت و تقوایی تو

گل گلزار نبی، میوۀ بستان علی
خانۀ فاطمه را شمع دلارایی تو...

عبرت‌آموز زنانی به حجاب و به وقار
برتر از آسیه و هاجر و سارایی تو

حوریان راست به خاک قدمت بوسه از آنک
غنچۀ گلبن انسیۀ حورایی تو

عجبی نیست اگر زینِ اَبَت نام دهند
که گرامی ثمر اُمّ ابیهایی تو

در صف حشر که هنگام شفاعت باشد
مادرت فاطمه را همره و همپایی تو

در سراپردۀ عصمت تو از آن زینِ اَبی
که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی

#حمید_سبزواری
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت

السلام ای دخترِ والا مقامِ فاطمه
زینب ای آیینه دارِ صبح و شامِ فاطمه
جلوه کرده در وجودِ تو تمامِ فاطمه
آمدی دنیا و دنیا شد به کامِ فاطمه

گرچه ای بانو تو سر تا پا شبیهِ مادری
در زمین و آسمان زینت برای حیدری

جمعِ زهرا و علی ، بالاتر از باور تویی
وارثِ حجب و حیا و عصمتِ مادر تویی
کوهِ صبری که بُوَد از کوه محکم تر تویی
زینتِ حق حیدر است و زینتِ حیدر تویی

نامِ زیبای تو را خالق معین کرده است
با تو یا زینب ، ولایت را مزیّن کرده است

کیستی بانو؟ تویی جمعِ صفاتِ پنج تن
در شجاعت چون حسین و در کرامت چون حسن
دیده ی تاریخ مثل تو ندیده شیر زن
کفر می لرزد به خود هر گاه می گویی سخن

هر زمان مثلِ علی تفسیر قرآن می کنی
با کلامت نامسلمان را مسلمان می کنی

دفترِ عمرِ تو غرقِ عشق باشد خط به خط
هر زمان حرفِ فداکاری است می آیی وسط
بارها و بارها در وصفِ تو گفتم غلط
چون که اوصافِ تو را معصوم می فهمد فقط

انبیا و اولیا را برده صبرت زیرِ دین
ما کجا و مدح تو! مدحِ تو باشد با حسین

ثبت گشته مدحِ تو در متنِ دیوانِ حسین
آمدی دنیا که باشی روح و ریحانِ حسین
روز اول تا رسیدی روی دامانِ حسین
رازِ لبخندِ تو را فهمید چشمانِ حسین

بینِ آغوشِ حسینت چشم هایت باز شد
از همان دم عاشقی بینِ شما آغاز شد

با نگاهت قول دادی تا که باشی یاورش
عهد بستی با حسینت تا شوی پیغمبرش
نذر کردی تا شوی پروانه ای دورِ سرش
هم که بعد از فاطمه باید تو باشی مادرش

کربلایی شد دلم با اشک می گیرم وضو
یادم آمد از وداع و بوسه ی زیر گلو

یادم آمد جای مادر بوسه بر حنجر زدی
یا که در گودال بر او مادرانه سر زدی
ناله ها با دیدن آن لاله ی پرپر زدی
رو به یثرب حرف هایی را به‌ پیغمبر زدی

یا رسول الله، یا جَدّا ، حسینت را ببین
زینتِ دوش تو افتاده رها روی زمین

#رضا_یزدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110

امشب شب ولادت خاتون محشراست
یعنی که نور دیده ی زهرای اطهر است
از وصف هرچه مادح و شاعر فراتر است
مانند مادر و پدرش ذره پرور است
نامش به غیر خالق اکبر نمی دهد

شاگرد مکتبش همه شب زنده دارها
دادند دست او همه ی اختیارها
معنای واقعیِّ حیا و وقارها
درخطبه ها شبیه همان ذوالفقارها
تکیه به غیر شانه ی حیدر نمی دهد*

زینب همین بس است به مدحش که زَینِ اَب
زینت گرفته از ادبش عفت و ادب
هم فاطمی خصائل و هم حیدری نسب
بی شک به دشمنان علی می کند غضب
یعنی به راحتی به کسی سر نمی دهد*

هرقطره ای که وصل به دریا نمی شود
هر دختری تجلی بابا نمی شود
جایش میان دامن زهرا نمی شود
هر زینبی که زینب کبری نمی شود
بیخود خدا به فاطمه دختر نمی دهد*

درس وفا ز مکتب زهرا گرفته است
نطق و بیان زحضرت بابا گرفته است
در حنجرش صدای علی جا گرفته است
از خطبه اش حقیقت حق پا گرفته است
میدان به هیچ کافر ابتر نمی دهد*

اصلا بیان نگشته تمام فضیلتش
خواهر چنین ندیده به خود بار محنتش
می بوسم آن لبی که چنین گفته مدحتش
زینب همان کسی است که در راه عفتش*
عباس می دهد نخ معجر نمی دهد*

#ابوذر_رئیس_میرزایی
*استاد لطیفیان
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
.
#حضرت_زینب_س
#ولادت

گمان کن که با کعبه همسایه ای
پی حفظ چندین هزار آیه ای
و حتی اگر غرق سرمایه ای
بدان بی علی پست و بی مایه ای

خود کعبه هم می رود صبح و شام
به دیدار حیدر علیه السلام

علی نزد حق است و حق با علیست
مسیر الی الله تنها علیست
مپرس از چه ذکر لب ما علیست
عبادت همین گفتن یا علیست

اگر که خدا خواندن او بد است
بشر خواندنش کفر صد در صد است

همیشه خدا بود هم صحبتش
به محراب خم شد فقط قامتش
خدا نیز در پاسخ طاعتش
به او دختری داد شد زینتش

ندیده فلک اینچنین دختری
که بر خلق عالم کند سروری

از افلاک تا خاک پرواز کرد
برای برادر کمی ناز کرد
در آغوش او چشم را باز کرد
سپس پرده برداری از راز کرد

چنین گفت چشمش به ماه منیر
امیری حسینٌ و نعم الامیر

نگاهش دوای تب پنج تن
حضورش چراغ شب پنج تن
چه بنویسم از کوکب پنج تن
شده قبله ام زینب پنج تن

به طغیان کشانده جنون مرا
به پایش بریزید خون مرا

چه خوب است امشب خدا خواستن
طلا نه دل مبتلا خواستن
هر آنچه که خوب است را خواستن
خلاصه فقط کربلا خواستن

تمام سحر ذکر یا رب بگو
همه حاجتت را به زینب بگو

چنان مادرش عالمه زینب است
به بیت علی قائمه زینب است
به غم های او خاتمه زینب است
پس از فاطمه، فاطمه زینب است

زمان دعا نوحه دم داده ام
خدا را به زینب قسم داده ام

چو با او کسی همنشین می شود
یکی از بزرگان دین می شود
یکی مثل ام البنین می شود
که روزی قمر آفرین می شود

به ام البنین مرحمت کرده است
ابالفضل را تربیت کرده است

اباالفضل حالا هوادار اوست
اباالفضل ماه شب تار اوست
ابالفضل امروز علمدار اوست
و کار دفاع از حرم کار اوست

خوشا آنکه او انتخابش کند
فدایی زینب خطابش کند

#علی_ذوالقدر
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت

آسمان ها شد چراغان و ملائک در سرور
چشمِ جهل از نور این ماه خدایی گشته کور

پنجم‌ماهِ جمادی، نور حق پیدا شده
مجلسِ جشنی برای عرشیان برپا شده

دختری آورده دنیا ،حضرت خیرالنساء
میوه ی قلب علی ،محبوبه ی آل عبا

بهر پیغمبر پیامی جبرئیل آوَرده است
نام او را حضرت خالق گزینش کرده است

زینب است و زینتِ حیدر شدن در شأن او
زینب است آئینه ی مادر شدن در شأن او

احترام دختر زهرا به دنیا واجب است
بعدِ نامش یک سلام الله علیها واجب است

خانه ی اهل کسا را او نگارِ بی قرین
در مقامش مینویسم اینچنین:صبر آفرین

لفظ همدم بعد او دارد شکوهِ دیگری
آمده بهرِ بَشر کشتیِ نوحِ دیگری

در لغت خواهر به معنای حقیقش زینب است
هر که وصل یار میخواهد،طریقش زینب است

روز میلادش اگر روز پرستاری شده
چون که عشق از دامن بانو فقط جاری شده

بر نمی آید ز من مدحش ،خدا مداح اوست
راه حق، راهِ نبی و مرتضی در راهِ اوست

هرکه گوید کیست که رمز بقای مکتب است؟
فاش میگویم به او اُم المصائب زینب است

#مرتضی_عابدینی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت

شیعه را راهیست روشن محکماتش زینب است
شیعه مضطر شد اگر راه نجاتش زینب است

علتی دارد همه معلول‌های این زمین
هر که در عالم حسینی هست ذاتش زینب است

ما به مقیاس زمینی هم حسابش می کنیم
شمس اگر که ذره باشد کائناتش زینب است

کربلا شأن نزول سوره های عشق بود
مصحف زیبای این ماتم دواتش زینب است

دین به امواج بلا افتاد ، اما ایستاد
تا ابد امن است اگر کشتی ، ثباتش زینب است

روز قتل عشق ، بی اندازه محشر روی داد
این قیامت های پی در پی صراطش زینب است

کربلا را روی دوشِ تازیانه خورده ، برد
ماتمی که حی عالم شد حیاتش زینب است

اشک نوکر خمس دارد ، سهم زینب می شود
اشک های ما همه قطره ، فراتش زینب است

#حامد_آقایی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت

شروع می شود امشب غزل به نام علی
علی امام من است و منم غلام علی

محمد عربی مختصر بیان فرمود
علی تمام خدا و خدا تمام علی

ورودی حرم او نشان از این نکته ست
خدا قیام نموده به احترامِ علی

فدای هر سخنش که فقط بُود اعجاز
که خطبه های عقیله بُود کلام علی

وجاهتش به پدر رفته در کمالات است
دلیل خلقت ما عمه جان سادات است

تمام چرخ و فلک در مدار زینب بود
مدافع حرمش از تبار زینب بود

اگر که کاخ عدو شد خراب بر سر او
قسم به ذکر جلاله که کار زینب بود

کسی نبرد به سمت حرم نگاه حرام
چرا که آل علی در حصار زینب بود

هر آنچه ماند به جا از کرامت حسنین
قسم به عشق که آن یادگار زینب بود

همینکه گفت به معشوق خود بلی زینب
سپس به ما همگی گفت یاعلی،زینب

تویی همان که قیامت قیامتی دارد
همان که همچو علی نیز هیبتی دارد

هرآنکه دید تورا موقع اسارت تو
بیان نمود که این زن چه عزتی دارد

فقط به نام تو باید قسم دهد بانو
هرآنکه پیش خداوند حاجتی دارد

قسم دهد به خدا مستجاب خواهد شد
فدای نام شما که ابهتی دارد

خدا نگیرد از این دل تورا و لطفت را
ندیده ایم به جز دست تو محبت را


خداى عز و جل همدمِ دقايق توست
كلام حيدر كرار نطق ناطق توست

غبار چادر تو زينت حجاب شماست
سر شكسته ى توگوشه ى حقايق توست

تمام عالم و آدم هلاكه اربابند
خوشا به حال تويى كه حسين عاشق توست

امير كرب و بلا بوده اى تو بعد حسين
رياست حرم عشق از سوابق توست
-
ببخش حال مرا بین این قوافی نیست
هرآنچه گفته ام از تو هنوز کافی نیست

مقام و مرتبت تو كم از پيمبر نيست
كسى شبيه تو با مادرت برابر نيست

خدا كند كه مرا از قلم نيندازى
به روز حشر كه جز تو پناه ديگر نيست

كريمىِ تو يقين ارث از حسن دارد
از او كسى به سخاوت معتبر تر نيست

گريز شعر من اما اذان عاشوراست
بگو چرا خبرى از علىِ اكبر نيست؟
-

تمام ايل و تبارم فداى تو بانو
منم گداى گداى گداى تو بانو
-

براى تو دو سه خطى بگويم از دل و جان
دو باره حرف على شد!ببار اى باران

خدا براى كسى اينچنين نيارد كه
پسر به خاك و پدر در مقابلش حيران

صدا به خيمه رسيده بيايد اهل حرم
حسين چاره ندارد شده ست سرگردان

علىِ اكبر رعنا شده على اصغر
تنش چو برگ درختان زرد در آبان

حسين ناله زنان گفت با تو اى خواهر
كمك كن و على ام را به خيمه برگردان

حسين ماند و خجالت حسين مانده و غم
حسين ماند و تو و لشكرى ز نامحرم

#آرمان_صائمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت

خورشید حِلم،شمع شبستان زینب است
دریای صبر،بنده ی طوفان زینب است
اسلام؛زیر سایه‌ی ایمان زینب است

با این حساب،شیعه مسلمان زینب است

او رتبه‌دار مبحث علم از قدیم شد
مابینِ طورِ اهل تفکر کلیم شد
در درس دادنِ به ملائک سهیم شد

جبریل نیز طفلِ دبستان زینب است

بی ذکر او به وادی عترت نمی رسیم
بی اذن او به گریه ی هیئت نمی رسیم
بی حُبِّ او به سردرِ جنّت نمی رسیم

دَخل بهشت در پیِ دُکّان زینب است

در کوچه ی کرامت او کاسه ها پُر است
از طبخ روزمَرّه ی او ظرف ما پُر است
این سفره ای که دور و بر آن گدا پُر است

تولیَّتَش به دست حسن‌جانِ زینب است

این شور در محیط دلم انقلاب کرد
زهرا گرفت دست گدا را..،ثواب کرد
ما را برای نوکری‌اش انتخاب کرد

این شیعه‌خانه‌‌؛کشورِ ایرانِ زینب است

با بالِ اشک هیچ نمانده است تا دمشق
آن‌قَدر اهل گریه کشانده است تا دمشق!
ما را خودِ سه‌ساله رسانده است تا دمشق

یعنی رقیّه تعزیه‌گردان زینب است

ای زائر حسین!به او احترام کن
پای برهنه حجِّ خودت را تمام کن
بین نجف به سیّده زینب سلام کن

ایوان‌طلا نمایش ایوان زینب است

در وقت رزم..،واژه ی او مثل خنجر است
از هرچه تیر و نیزه و شمشیر بهتر است
زِیْنِ اَبی که زینبِ کرارِ حیدر است!

نام علی مدال محبان زینب است

هنگام خطبه خوانی او،آفتاب شد
دنیا به ترک‌کردن ظلمت مُجاب شد
کاخ یزید روی سر او خراب شد

شام سیاه،‌عرصه‌ی جولان زینب است

در کوچه‌های کوفه دل مضطرش شکست
در زیر دست و پای اراذل پرش شکست
نزدیک خانه ی پدر او ،سرش شکست

تا روز حشر،شیعه پریشان زینب است

بزم شراب بود و دل قرص ماه ریخت
خاکستری که روی سری بیگناه ریخت
با چوب خیزران زد و دندان شاه ریخت

این‌ چو‌ب‌خورده..،قاری قرآن زینب است

#بردیا_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت

یارب برسان بر سر او شاه نجف را
آن کس که نشان داد به ما راه نجف را
ای عشق بدم نفحه‌ی درگاه نجف را
ای شوق ببین شعله‌ی جانکاه نجف را

باید دم ایوان نجف گفت که زینب
تبریک به سلطان نجف گفت که زینب


زینب بنویسید و بخوانید حسین است
زینب همه‌ی عمر بدانید حسین است
این محمل عشق است بمانید حسین است
این نقش مبارک بنشانید حسین است

تکرارِ حسن یا که به تکرار، حسین است
می‌گفت علی: فاطمه، انگار حسین است


آنقدر در اوج است به کس کار ندارد
همسایه‌ی دیوار به دیوار ندارد
جز لطف و عنایات حسن‌وار ندارد
پیغمبر عشق است که انکار ندارد

یک شیرزن از بیشه‌ی احرار رسیده
ای کرببلا حیدر کرار رسیده


وقتی که قرار است تو باشی همه هستند
با تو همه سوگند که با فاطمه هستند
آری همه حیران چنین عالمه هستند
عشاق به دنبال تو در زمزمه هستند

ای حضرت زهرای علی جان سَنَ قوربان
ای اُمِّ ابیهای علی جان سن قوربان


ای خطبه‌ی تو کوه شکن سیل دمادم
این نعره‌ی تو بر سرشان مرگ مجسم
عظمایی و اعلایی و علامه و اعلم
ای کعبه  و ای قبله و ای قلب معظم

قلب تو تپش‌های قبیله است مگر نه
عالم همه در دست عقیله است مگر نه


گیرم که یزید است کنار تو قلیل است
یا ابن زیاد است ! فقط ابن علیل است
گیرم که بُوَد شام به پای تو ذلیل است
هرچند که در چشم تو هر زخم جمیل است

باید که تو تکمیل کنی کرببلا را
رفتی که تو تعطیل کنی شام بلا را


باید که ببینیم علی‌وار رسیدن
از کاخ ستم ریشه‌ی صد ظلم کشیدن
تا یاد بگیریم مبارز طلبیدن
آن حجم بلا دیدن و انگار ندیدن

باید که فقط از دمِ تو یاد بگیریم
حقِ علی از اینهمه بیداد بگیریم


نه وقت تعلل، وَ نه هنگام شتاب است
این صبر علی صبر نه، آیات عذاب است
بازیچه‌ی ما فاتح و سجیل و شهاب است
تا چشم گشایند تل آویو خراب است

امضاء زده  آرامش ما مرگ شما را
ای ظلم بچش وعده‌ی شمشیر خدا را


میراث حرم چادری از جنس بهشت است
هر رشته‌ی این روسری از نور سرشته است
آری حرمت  از دل ما خشت به خشت است
در کرببلا نامِ تو را عشق نوشته است

تلفیق حسین و علی و فاطمه از توست
بین‌الحرمین آنچه که دارد همه از توست


ما خیس‌ترین زائر باران شماییم
مدیون نفس‌های شهیدان شماییم
در زینبیه بر در ایوان شماییم
بیهوده نبوده است پریشان شماییم

وقتی که پریشان تو شد خون خدا هم
شرمنده‌ی تنهایی تو کرببلا هم


ای ابر بباران به پریشانی زینب
ای باد بسوز از دل طوفانی زینب
خونآبه شو ای اشک زِ حیرانی زینب
از بی‌کسی و بی سر و سامانی زینب

از تیغ  نه... از داغ جوان بود  که اُفتاد
ای وای عزیزت نگران بود که اُفتاد

#حسن_لطفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#مدح

دوست دارم که ترک لاف کنم
خلوتی رفته، اعتکاف کنم
تا شوم مُحرم حریم دمشق
کعبه‌ی عشق را طواف کنم
سخن از کاف و ها و یا گویم
صحبت از عین و شین و قاف کنم
حرف از معنی حجاب زنم
یاد از بانوی عفاف کنم
اوّلین حرف و آخرین مطلب
السّلام علیکِ یا زینب!

السّلام ای ملیکة الدّنیا!
السّلام ای شفیعة العقبا!
السّلام ای نبیره‌ی یاسین!
السّلام ای نتیجه‌ی طاها!
السّلام ای سلالة الحیدر!
السّلام ای سلیلة الزّهرا!
السّلام ای حسن ز پا تا سر!
السّلام ای حسین سر تا پا!
بردی ای نور عین و عین نور!
تو از این پنج نور، فیض حضور

ای تو ناموس قادر متعال!
مایه‌ی افتخار احمد و آل
فاطمه عصمت و علی خصلت
مجتبی سیرت و حسین کمال
ای حریم تو احسن المأمن!
وی مدیح تو افضل الاعمال!
دم ز تو می‌زنیم در همه دم
یاد تو می‌کنیم در همه حال
ای که یادت نمی‌رود از یاد!
پدر و مادرم فدای تو باد!

فاطمه زاده و علی حسبی
علوی ذات و فاطمی نسبی
کرمت شامل رجال و نسا
حرمت مستجار شیخ و صبی
ای ملقّب به زین اب! زینب!
تو سزاوار این‌چنین لقبی
زینبت خوانده است گر چه خدا
به خدا زِین جدّ و امّ و ابی
ای تو آیینه‌ی صفات حق!
عفّت تام، عصمت مطلق

خطبه‌هایت مبلّغ مکتب
گریه‌هایت مروّج مذهب
از تو باید سرود در هر روز
بر تو باید گریست در هر شب
چه بگویم که در رساله‌ی عشق
عشق فتوا دهد بر این مطلب:
با ادب با وضو بباید برد
نام عُلیا مخدرّه زینب
وه! که نامت به وحی، تمثیل ست
زآن که نام‌آور تو جبریل ست

ای خداوند عشق! یا زینب!
عبد در بند عشق یا زینب!
گر نبُد عشق تو جدا می‌گشت
بند از بند عشق یا زینب!
زیر و رو کرده‌ایم کون و مکان
نیست مانند عشق، یا زینب!
عشق اگر عشق توست ما همه‌ایم
آرزومند عشق، یا زینب!
کیستی؟ ای به عشق سنگ محک!
عشق را با تو هست حقّ نمک

عقل، مجنون توست سیّدتی!
عشق، مفتون توست سیّدتی!
ماندگار است تا ابد اسلام
لیک مدیون توست سیّدتی!
حج و صوم وصلوة وخمس و زکات
همه مرهون توست سیّدتی!
نه فقط کربلا و کوفه و شام
کعبه ممنون توست سیّدتی!
همه هستیّ خود فدا کردی
دِین خود را به دین ادا کردی

محو صبر تو حضرت ایّوب
مات اشک تو یوسف و یعقوب
یاد تو در ضمیر جان محفوظ
نام تو در کتاب دل مکتوب
گَرد و خاک حریم پاک تو را
حور با گیسویش کند جاروب
تویی آن کس که بس مصیبت دید
شد به امّ المصائبی منسوب
چه مصائب؟ که سخت پیرت کرد
بلکه از عمر خویش سیرت کرد

آن که از بار غم خمیده تویی
داغ بر روی داغ دیده تویی
آن که هم بوده مادر دو شهید
هم شده مادرش شهیده تویی
آن که از خیمه‌گاه تا گودال
همه‌ی راه را دویده تویی
آن که فریاد واحسینایش
از زمین بر فلک رسیده تویی
تویی آن زن که رفت مردانه
کوفه، زندان و شام، ویرانه

تویی آن بانویی که فاضله بود
بری از نقص بود و کامله بود
تویی آن بانویی که در دل شب
گرم راز و نیاز و نافله بود
تویی آن بانویی که بر لب او
نه گلایه نه شِکوه نه گله بود
تویی آن بانویی که چل منزل
در اسیری امیر قافله بود
راه را با حسین کردی طی
تو به محمل، حسین بر سر نی

چون که می‌رفتی، ای علی‌رفتار!
به سوی قبر احمد مختار
تا حریم رسول اکرم بود،
پیش‌گام تو حیدر کرّار
هم حسن همرهت بُدی ز یمین
هم حسین از پی‌ات شدی ز یسار
تو کجا روی ناقه‌ی عریان؟
تو کجا بین کوچه و بازار؟
خاطر عاطر تو آزردند
بزم نامحرمان تو را بردند

ای مهین جلوه‌ی دلارایی!
وی بهین اسوه‌ی شکیبایی!
ما همه ذرّه و تو خورشیدی
ما همه قطره و تو دریایی
ای وجودت مطاف درد و غم
در لقب کعبة الرّزایایی
آن همه داغ دیدی و گفتی
من ندیدم به غیر زیبایی
همه مبهوت و مات بینش تو
آفرین‌ها بر آفرینش تو

گر شود صبر با تو رو در رو
پیش پای تو می‌زند زانو
صابران را تو برترین اسوه
شاکران را تو بهترین الگو
درد جان را محبتت درمان
زخم دل را ولایتت دارو
ما فقیر تو و تو مستغنی
ما گدای تو و تو شه‌بانو
هر چه هستیم خوب یا که بدیم
چنگ بر تار چادر تو زدیم

من کجا مدح دخت دخت رسول؟
نازپرورده‌ی علیّ و بتول
ای عقیله میان هاشمیان!
عاجز از درک تو تمام عقول
تا بیایم به آستان‌بوسی
کی به من می‌دهی تو اذن دخول؟
به سر آمد مدیحه و پایش
بزن از راه مهر، مُهر قبول
"تربتم" لیک کم‌ترم از خاک
باد ارواح العالمین فداک!


(سروده‌ی جمادی الاولی ۱۴۲۰ و ۱۴۲۱ق؛ ۲۰ سال پیش)
#جواد_هاشمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110