یا زینب مددی🍀
واقعا زن نیست این ، #پروردگار_مردهاست
انقلاب کربلا مرد آفرین اش زینب است
🍇 @Aliabotorab110
واقعا زن نیست این ، #پروردگار_مردهاست
انقلاب کربلا مرد آفرین اش زینب است
🍇 @Aliabotorab110
روایت ناب ‼️
قال الله تعالی: لولا علیّ سلام اللّه علیه لما خلقت النبین و المرسلین.
📚طوالع الانوار 2/175
اگر علی سلام اللّه علیه نبود نبیین و پیامبران را خلق نمی کردم.
🍇 @Aliabotorab110
قال الله تعالی: لولا علیّ سلام اللّه علیه لما خلقت النبین و المرسلین.
📚طوالع الانوار 2/175
اگر علی سلام اللّه علیه نبود نبیین و پیامبران را خلق نمی کردم.
🍇 @Aliabotorab110
#یا_علـــــــــے !!
تو با سه نسبت خاصت سرآمد دو جهانی
چه خانمی! چه پدرخانمی! عجب پسرانی !!
🍇 @Aliabotorab110
تو با سه نسبت خاصت سرآمد دو جهانی
چه خانمی! چه پدرخانمی! عجب پسرانی !!
🍇 @Aliabotorab110
هفتمین #خم_کاظم است !!
ای دو صد موسی به طورت ملتَجی!
آفتاب و مـه بـه نـورت ملتَجی!
نـالۀ پنهان تـو، شمشیر تـو
حلقۀ وصل خدا، زنجیر تو
شمعِ خلوتگاهِ بـزم کبریـا!
کعبۀ روح بـلند انبیـا!
گوهر رخشانِ شش دریای نور!
نخل سبز نور بخش هشت طور!
آسمانِ پـنج خورشیـد کمال!
هفتمین وجهِ خدای ذوالجلال!
عرش اجلال و شرف را قائمه!
حاصل عمرت رضا و فاطمه!
انس بـا معبـود، روح نیّتت
حبس دشمن شاهد حریّتت
روح عرفان در مناجات شبت!
آسمان لبریز یا رب یا ربت!
ذکر، مشتاق و دعا دلدادهات
اشک تنهایی گل سجادهات
نام حق گل کرده از لبهای تو
گریه، شمع محفل شبهای تو
آیههای نور، مشتاق صدات
جانِ شب بیدارها بادا فدات
قبلۀ دل باب حاجات همه
نالهات صوت مناجات همه
حبس تو خلوتگه دلدار بود
سلسله خوشتر ز زلف یار بود
ای دل مطمورهها زندان تو
حلقۀ زنجیرها گریـان تـو
حبس تو از قلب شب تاریکتر
با خدا از هر زمان نزدیک تر
ای همایِ اوفتـاده از نـفس!
تـو کجا و دامن تنگ قـفس؟
تیره تـر از گوشۀ زنـدان تـو
سینۀ تـاریک زنـدانبان تـو
بـارها و بـارها و بـارها
دیده در حبس عدو آزارها
حیف، مولا لحظۀ جان دادنت
بـود زنجیر عـدو بـر گردنت
لحظه لحظه می شکست آیینهات
وقت رفتن بود سنگین سینهات
همچو جدت از همه محرومتر
نیست زندانی ز تو مظلومتـر
زهر،آتش شد،تو را بیتاب کرد
آب کرد و آب کرد و آب کرد
پیکرت را چار تن برداشتند
روی تخته پارهای بگذاشتند
گرچه باید در عزایت خون گریست
گرچه زندانی چو تو مظلوم نیست
اشک ما جاریست عمری از دو عین
بر تو و بر جدِّ مظلومت حسین
جسم پاک تو به دوش چار تن
جسم جدت ماند بی غسل و کفن
پیکر تو در غل و زنجیرها
پیـکر او طعمـۀ شمشیرها
جسم تو از زهر دشمن شد کبود
جسم او را زخم روی زخم بود
زخم ما زخمِ تنِ صد چاک اوست
اشک"میثم"وقف خون پاک اوست
کانال شعر و مدح
☆ میکــــ 🍇 ــــــــده ابوتراب " ع " ☆
🍇 @Aliabotorab110
ای دو صد موسی به طورت ملتَجی!
آفتاب و مـه بـه نـورت ملتَجی!
نـالۀ پنهان تـو، شمشیر تـو
حلقۀ وصل خدا، زنجیر تو
شمعِ خلوتگاهِ بـزم کبریـا!
کعبۀ روح بـلند انبیـا!
گوهر رخشانِ شش دریای نور!
نخل سبز نور بخش هشت طور!
آسمانِ پـنج خورشیـد کمال!
هفتمین وجهِ خدای ذوالجلال!
عرش اجلال و شرف را قائمه!
حاصل عمرت رضا و فاطمه!
انس بـا معبـود، روح نیّتت
حبس دشمن شاهد حریّتت
روح عرفان در مناجات شبت!
آسمان لبریز یا رب یا ربت!
ذکر، مشتاق و دعا دلدادهات
اشک تنهایی گل سجادهات
نام حق گل کرده از لبهای تو
گریه، شمع محفل شبهای تو
آیههای نور، مشتاق صدات
جانِ شب بیدارها بادا فدات
قبلۀ دل باب حاجات همه
نالهات صوت مناجات همه
حبس تو خلوتگه دلدار بود
سلسله خوشتر ز زلف یار بود
ای دل مطمورهها زندان تو
حلقۀ زنجیرها گریـان تـو
حبس تو از قلب شب تاریکتر
با خدا از هر زمان نزدیک تر
ای همایِ اوفتـاده از نـفس!
تـو کجا و دامن تنگ قـفس؟
تیره تـر از گوشۀ زنـدان تـو
سینۀ تـاریک زنـدانبان تـو
بـارها و بـارها و بـارها
دیده در حبس عدو آزارها
حیف، مولا لحظۀ جان دادنت
بـود زنجیر عـدو بـر گردنت
لحظه لحظه می شکست آیینهات
وقت رفتن بود سنگین سینهات
همچو جدت از همه محرومتر
نیست زندانی ز تو مظلومتـر
زهر،آتش شد،تو را بیتاب کرد
آب کرد و آب کرد و آب کرد
پیکرت را چار تن برداشتند
روی تخته پارهای بگذاشتند
گرچه باید در عزایت خون گریست
گرچه زندانی چو تو مظلوم نیست
اشک ما جاریست عمری از دو عین
بر تو و بر جدِّ مظلومت حسین
جسم پاک تو به دوش چار تن
جسم جدت ماند بی غسل و کفن
پیکر تو در غل و زنجیرها
پیـکر او طعمـۀ شمشیرها
جسم تو از زهر دشمن شد کبود
جسم او را زخم روی زخم بود
زخم ما زخمِ تنِ صد چاک اوست
اشک"میثم"وقف خون پاک اوست
کانال شعر و مدح
☆ میکــــ 🍇 ــــــــده ابوتراب " ع " ☆
🍇 @Aliabotorab110
موسی ابن جعفر (ع)
در سایه سار کوکب موسی بن جعفریم
ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم
فیضش به گوشه گوشهی ایران رسیده است
یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم
هستی ماست نوکری اهل بیت او
ما خانه زاد زینب موسی بن جعفریم
قم آستان رحمت آل پیمبر است
در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم
با مهر و رأفتش دل ما را خریده است
ما بندهی مُکاتَب موسی بن جعفریم
چشم امید اهل دو عالم به دست اوست
مات مرام و مشرب موسی بن جعفریم
حتی قفس براش مجال پرندگی ست
مدیون ذکر و یارب موسی بن جعفریم
دلسوخته ز ندبهی چشمان خسته اش
دلخون ز ناله و تبِ موسی بن جعفریم
آتش زده به قلب پریشان، مصیبتش
با دست بسته غرق سجود است حضرتش
از طعنه های دشمن نادان چه میکشید
بین کویر، حضرت باران چه میکشید
در بند ظلم و کینهی قوم ستمگری
تنها پناه عالم امکان چه میکشید
خورشید عشق و رحمت و نور و سخا و جود
در بین این قبیلهی عصیان چه میکشید
با پیکرش چه کرده تب تازیانه ها
با حال خسته گوشهی زندان چه میکشید
شکر خدا که دختر مظلومه اش ندید
بابای بی شکیب و پریشان چه میکشید
اما دلم گرفته ز اندوه دیگری
طفل سه ساله گوشهی ویران چه میکشید
با دیدن سر پدرش در میان طشت
هنگام بوسه بر لب عطشان چه میکشید
وقتی که دید چشم کبودش در آن میان
خونین شده تلاوت قرآن چه میکشید
می گفت با لب پر از آهی که جان نداشت:
ای کاش هیچ سنگدلی خیزران نداشت
#یوسف_رحیمی
کانال شعر و مدح
☆ میکــــ 🍇 ــــــــده ابوتراب " ع " ☆
🍇 @Aliabotorab110
در سایه سار کوکب موسی بن جعفریم
ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم
فیضش به گوشه گوشهی ایران رسیده است
یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم
هستی ماست نوکری اهل بیت او
ما خانه زاد زینب موسی بن جعفریم
قم آستان رحمت آل پیمبر است
در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم
با مهر و رأفتش دل ما را خریده است
ما بندهی مُکاتَب موسی بن جعفریم
چشم امید اهل دو عالم به دست اوست
مات مرام و مشرب موسی بن جعفریم
حتی قفس براش مجال پرندگی ست
مدیون ذکر و یارب موسی بن جعفریم
دلسوخته ز ندبهی چشمان خسته اش
دلخون ز ناله و تبِ موسی بن جعفریم
آتش زده به قلب پریشان، مصیبتش
با دست بسته غرق سجود است حضرتش
از طعنه های دشمن نادان چه میکشید
بین کویر، حضرت باران چه میکشید
در بند ظلم و کینهی قوم ستمگری
تنها پناه عالم امکان چه میکشید
خورشید عشق و رحمت و نور و سخا و جود
در بین این قبیلهی عصیان چه میکشید
با پیکرش چه کرده تب تازیانه ها
با حال خسته گوشهی زندان چه میکشید
شکر خدا که دختر مظلومه اش ندید
بابای بی شکیب و پریشان چه میکشید
اما دلم گرفته ز اندوه دیگری
طفل سه ساله گوشهی ویران چه میکشید
با دیدن سر پدرش در میان طشت
هنگام بوسه بر لب عطشان چه میکشید
وقتی که دید چشم کبودش در آن میان
خونین شده تلاوت قرآن چه میکشید
می گفت با لب پر از آهی که جان نداشت:
ای کاش هیچ سنگدلی خیزران نداشت
#یوسف_رحیمی
کانال شعر و مدح
☆ میکــــ 🍇 ــــــــده ابوتراب " ع " ☆
🍇 @Aliabotorab110
پیشکش به محضر مولانا امیرالمومنین صلوات الله علیه؛؛؛
بنده باید ز شما ضرب العجل بنویسم
جای مِهر تو به دل خیرالعمل بنویسم
واژه در واژه چو کندوی عسل بنویسم
مانده ام از چه صفاتِ تو غزل بنویسم!
بردنِ نامِ "علی" کام مرا شیرین کرد
سِمَت شاعریام را خودِ او تعیین کرد...
شعر باید برسد از ید اکرامِ علی
پُر شده سفرهء این نظم ز اطعام علی
کفترِ قافیه پر زد به سرِ بام علی
جرعهای نوش نموده ز لب جام علی
مستِ مستم ، دو چهل مرتبه حد بنویسید
نه که هشتاد ، که بی حد و عدد بنویسید...
بسته ام زلفِ دلم بر کرَم دستانش
من فدای نجف و گرمیِ تابستانش
مشتری کرده مرا بر درِ تاکستانش
تا لبی تر بکنم همچو لب مستانش
از لبِ بام حرم خوشه عنب میریزد
شهدِ انگور ز هر گوشهء لب میریزد...
قلب در سینه به دنبال هدف میگردد
بی ولای شهِ لولاک تلف میگردد
با نگاهِ پدرِ خاک خلف میگردد
بانگِ یاهو زده و دور نجف میگردد
گشته دیوانه! ، حَرَج نیست! ، رهایش بکنید
حال راضی شده دیوانه صدایش بکنید...
سجده آرید همه پورِ ابیطالب را
سجده آرید همه این اسدِ غالب را
دور ریزید صنمهای تهی قالب را
گوش گیرید به جان این مَثَل جالب را
کعبه یک سنگِ نشانهست که ره گم نشود
کشتیِ مِهرِ علی غرقِ تلاطم نشود...
هر کسی عبد تو شد بندهء این دنیا نیست
دیگر او دل نگرانِ خوشیِ فردا نیست
غیر روی تو برایش احدی زیبا نیست
دلگشا تر ز حریم تو دگر آقا نیست
"بده در راه خدا ، من به خدا محتاجم"
افسرِ بندگیِ توست به سر چون تاجم...
مجنونِ تو با کعبه دگر کار ندارد
بی حضرتتان گرمیِ بازار ندارد
از گفتنِ هو در حرمت عار ندارد
"این سلسله یک حلقهء بیکار ندارد"
یک مشت ز خروارِ مجانین تو سلمان
آن کس که نشد کلبِ درت نیست مسلمان...
عالمی گرد تو و نقطهء پرگار خودت
مشتری کون و مکان ، گرمیِ بازار خودت
اختیار همه در دستِ تو ، مختار خودت
سینهء من هدف و مرد کماندار خودت
تیرِ خود از چلهء مژه بزن بر هدفت
تا که صیدت بشوم نیمه شبی در نجفت...
تو خودت اصل و بقیه فروعی از تو
شمس هم منتظرِ اذن طلوعی از تو
بینِ محراب ، خدا محوِ خضوعی از تو
صبر کن تا برسم من به رکوعی از تو
من گدای تو و دستِ تو و انگشتریام
تا ابد بر در میخانهء تو مشتریام...
فن رزمآوریات بی مثل و مانند است
در دلِ جنگ ، عدو قبر خودش را کندهست
پسِ هر ضربه سرِ خصم به مویی بند است
چرخشِ تیغ تو در ثانیه مولا چند است؟!؟
ذوالفقارت به خدا لرزه به جانش افتاد
بس که در دست تو چرخید فشارش افتاد...
اُحُد و بَدر بوَد شاهدِ جنگاوریات
تکیه میکرد پیَمبر به تو و یاوریات
شد زبانزد به عرب فَرِّ تو و سروریات
دشمنت دیده به صفین اسَد پَروَریات
بینِ این بیشه دمی شیر نرت را دیدند
جمله رفتند ، چو آنی پسرت را دیدند!...
پای بر دوش نبی کس نگذارد جز تو
به محمد که کسی جان نسپارد جز تو
خویش را بندهء اویش نشمارد جز تو
دست او را به اخوت نفشارد جز تو
بی سبب نیست تو را از همه برتر خوانده
رهبر قافله و بر همه سرور خوانده...
تو خودت زینتِ این عالم و مافیهایی
انت مولا و انا العبد و شهِ دلهایی
نَفسِ پیغمبری و همسفر زهرایی
پدرِ محترمِ زینِ أبِ کبرایی
وجههء کاملی از صبر و رضا زینب توست
جانشینِ تو به طوفان بلا زینب توست...
#بابک_رضایی
کانال شعر و مدح
☆ میکــــ 🍇 ــــــــده ابوتراب " ع " ☆
🍇 @Aliabotorab110
بنده باید ز شما ضرب العجل بنویسم
جای مِهر تو به دل خیرالعمل بنویسم
واژه در واژه چو کندوی عسل بنویسم
مانده ام از چه صفاتِ تو غزل بنویسم!
بردنِ نامِ "علی" کام مرا شیرین کرد
سِمَت شاعریام را خودِ او تعیین کرد...
شعر باید برسد از ید اکرامِ علی
پُر شده سفرهء این نظم ز اطعام علی
کفترِ قافیه پر زد به سرِ بام علی
جرعهای نوش نموده ز لب جام علی
مستِ مستم ، دو چهل مرتبه حد بنویسید
نه که هشتاد ، که بی حد و عدد بنویسید...
بسته ام زلفِ دلم بر کرَم دستانش
من فدای نجف و گرمیِ تابستانش
مشتری کرده مرا بر درِ تاکستانش
تا لبی تر بکنم همچو لب مستانش
از لبِ بام حرم خوشه عنب میریزد
شهدِ انگور ز هر گوشهء لب میریزد...
قلب در سینه به دنبال هدف میگردد
بی ولای شهِ لولاک تلف میگردد
با نگاهِ پدرِ خاک خلف میگردد
بانگِ یاهو زده و دور نجف میگردد
گشته دیوانه! ، حَرَج نیست! ، رهایش بکنید
حال راضی شده دیوانه صدایش بکنید...
سجده آرید همه پورِ ابیطالب را
سجده آرید همه این اسدِ غالب را
دور ریزید صنمهای تهی قالب را
گوش گیرید به جان این مَثَل جالب را
کعبه یک سنگِ نشانهست که ره گم نشود
کشتیِ مِهرِ علی غرقِ تلاطم نشود...
هر کسی عبد تو شد بندهء این دنیا نیست
دیگر او دل نگرانِ خوشیِ فردا نیست
غیر روی تو برایش احدی زیبا نیست
دلگشا تر ز حریم تو دگر آقا نیست
"بده در راه خدا ، من به خدا محتاجم"
افسرِ بندگیِ توست به سر چون تاجم...
مجنونِ تو با کعبه دگر کار ندارد
بی حضرتتان گرمیِ بازار ندارد
از گفتنِ هو در حرمت عار ندارد
"این سلسله یک حلقهء بیکار ندارد"
یک مشت ز خروارِ مجانین تو سلمان
آن کس که نشد کلبِ درت نیست مسلمان...
عالمی گرد تو و نقطهء پرگار خودت
مشتری کون و مکان ، گرمیِ بازار خودت
اختیار همه در دستِ تو ، مختار خودت
سینهء من هدف و مرد کماندار خودت
تیرِ خود از چلهء مژه بزن بر هدفت
تا که صیدت بشوم نیمه شبی در نجفت...
تو خودت اصل و بقیه فروعی از تو
شمس هم منتظرِ اذن طلوعی از تو
بینِ محراب ، خدا محوِ خضوعی از تو
صبر کن تا برسم من به رکوعی از تو
من گدای تو و دستِ تو و انگشتریام
تا ابد بر در میخانهء تو مشتریام...
فن رزمآوریات بی مثل و مانند است
در دلِ جنگ ، عدو قبر خودش را کندهست
پسِ هر ضربه سرِ خصم به مویی بند است
چرخشِ تیغ تو در ثانیه مولا چند است؟!؟
ذوالفقارت به خدا لرزه به جانش افتاد
بس که در دست تو چرخید فشارش افتاد...
اُحُد و بَدر بوَد شاهدِ جنگاوریات
تکیه میکرد پیَمبر به تو و یاوریات
شد زبانزد به عرب فَرِّ تو و سروریات
دشمنت دیده به صفین اسَد پَروَریات
بینِ این بیشه دمی شیر نرت را دیدند
جمله رفتند ، چو آنی پسرت را دیدند!...
پای بر دوش نبی کس نگذارد جز تو
به محمد که کسی جان نسپارد جز تو
خویش را بندهء اویش نشمارد جز تو
دست او را به اخوت نفشارد جز تو
بی سبب نیست تو را از همه برتر خوانده
رهبر قافله و بر همه سرور خوانده...
تو خودت زینتِ این عالم و مافیهایی
انت مولا و انا العبد و شهِ دلهایی
نَفسِ پیغمبری و همسفر زهرایی
پدرِ محترمِ زینِ أبِ کبرایی
وجههء کاملی از صبر و رضا زینب توست
جانشینِ تو به طوفان بلا زینب توست...
#بابک_رضایی
کانال شعر و مدح
☆ میکــــ 🍇 ــــــــده ابوتراب " ع " ☆
🍇 @Aliabotorab110
هو یا عالی اعلی علـــــــــےع)
#فضیلت
قال الباقر سلام اللّه علیه:
ما من نبيٍّ إلّا و عليٌّ سلام اللّه علیه بعثه بالنبوة و ما من رسول إلّا و عليٌّ سلام اللّه علیه ارسله.
📚📚کتاب مناقب الحق
هیج پیغمبری نبود الا این که حضرت علی سلام اللّه علیه او را به نبوت مبعوث کرد و هیچ رسولی نبود مگر اینکه حضرت علی سلام اللّه علیه او را ارسال کرد.
کانال شعر و مدح
☆ میکــــ 🍇 ــــــــده ابوتراب " ع " ☆
🍇 @Aliabotorab110
#فضیلت
قال الباقر سلام اللّه علیه:
ما من نبيٍّ إلّا و عليٌّ سلام اللّه علیه بعثه بالنبوة و ما من رسول إلّا و عليٌّ سلام اللّه علیه ارسله.
📚📚کتاب مناقب الحق
هیج پیغمبری نبود الا این که حضرت علی سلام اللّه علیه او را به نبوت مبعوث کرد و هیچ رسولی نبود مگر اینکه حضرت علی سلام اللّه علیه او را ارسال کرد.
کانال شعر و مدح
☆ میکــــ 🍇 ــــــــده ابوتراب " ع " ☆
🍇 @Aliabotorab110
یا.علـ)ـــے.مدد
سجده ام قبلِ قبله رو به شماست
هرکسی بندهء تو شد با ماست
🍃🌺
سجده ام قبلِ قبله رو به شماست
هرکسی بندهء تو شد با ماست
🍃🌺