#امیر_المومنین_علیهالسلام
#ولادت
روزی که پا به عرصهی دنیا گذاشتیم
بر هر چه غیر عشق علی پا گذاشتیم
سرهای خویش را به امید کرامتش
برخاک او به چشم تمنا گذاشتیم
وقتی که میرسیم به صحن ابوتراب
انگار پا به عرش معلی گذاشتیم
در اولین زیارتمان قلب خویش را
مابین کوچههای نجف جا گذاشتیم
مستی نداشت دیدن انگور بر ضریح
این رسم نیک را به جهان ما گذاشتیم
باید مودبانه صدایش کنیم پس
ماقبل مرتضی علی «آقا» گذاشتیم
دیدیم بوتراب امام است؛ دیده را
هر طور در تمام زوایا گذاشتیم
عمریست در فراق علی زمان خویش
مابین لحظههای خوشی «نا» گذاشتیم
هیهات اگر که گفته شود مثل کوفیان
مولای خویش را تک و تنها گذاشتیم
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#ولادت
روزی که پا به عرصهی دنیا گذاشتیم
بر هر چه غیر عشق علی پا گذاشتیم
سرهای خویش را به امید کرامتش
برخاک او به چشم تمنا گذاشتیم
وقتی که میرسیم به صحن ابوتراب
انگار پا به عرش معلی گذاشتیم
در اولین زیارتمان قلب خویش را
مابین کوچههای نجف جا گذاشتیم
مستی نداشت دیدن انگور بر ضریح
این رسم نیک را به جهان ما گذاشتیم
باید مودبانه صدایش کنیم پس
ماقبل مرتضی علی «آقا» گذاشتیم
دیدیم بوتراب امام است؛ دیده را
هر طور در تمام زوایا گذاشتیم
عمریست در فراق علی زمان خویش
مابین لحظههای خوشی «نا» گذاشتیم
هیهات اگر که گفته شود مثل کوفیان
مولای خویش را تک و تنها گذاشتیم
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#مدح
فراتر از عبادات خلایق حد ایمانش
نبی بعد از نبی بودند از آدم مسلمانش
به منبر خطبه خواندن های او محشرتر از محشر
قیامت جلوهای از لحظهی رفتن به میدانش
اگر شوق بهشتی هست در ما، بس همین علت
که دور حوض کوثر جرعهای باشیم مهمانش
دلم با زلف تو در توی او دارد شباهت ها
خوشم با اینکه، قلبم بوده از اول پریشانش
به قربان علی رفتن فقط در شأن زهرا بود
کسی چون من نهایت میشود قربان سلمانش
مرا یک آرزو باشد اگر در این جهان این بس
که باشم خاک زیر پای سگهای نگهبانش
فقط کافیست یا حیدر بگویی بین جمعیت
به گوشت از تمامی دهان ها میرسد «جان»ش
اگر با مدح حیدر میپرد هوش از سرت، حتما
بغل کن مادرت را بابت پاکی دامانش
به شیرینی دلچسب دهین های نجف سوگند
که دل بستن به هر کس جز علی تلخ است پایانش
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مدح
فراتر از عبادات خلایق حد ایمانش
نبی بعد از نبی بودند از آدم مسلمانش
به منبر خطبه خواندن های او محشرتر از محشر
قیامت جلوهای از لحظهی رفتن به میدانش
اگر شوق بهشتی هست در ما، بس همین علت
که دور حوض کوثر جرعهای باشیم مهمانش
دلم با زلف تو در توی او دارد شباهت ها
خوشم با اینکه، قلبم بوده از اول پریشانش
به قربان علی رفتن فقط در شأن زهرا بود
کسی چون من نهایت میشود قربان سلمانش
مرا یک آرزو باشد اگر در این جهان این بس
که باشم خاک زیر پای سگهای نگهبانش
فقط کافیست یا حیدر بگویی بین جمعیت
به گوشت از تمامی دهان ها میرسد «جان»ش
اگر با مدح حیدر میپرد هوش از سرت، حتما
بغل کن مادرت را بابت پاکی دامانش
به شیرینی دلچسب دهین های نجف سوگند
که دل بستن به هر کس جز علی تلخ است پایانش
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_کاظم_ع
#حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع
#مدح #مرثیه
کلامش واژه واژه خط به خط مثل پیمبر بود
به وقت خطبه خوانی روی منبر نیزحیدر بود
چنان آئینهی « والکاظمین الغیظ» شد حلمش
که در خندیدنش آیات رحمانی مصور بود
ربود از خلق عالم دل به حسن خلق و ثابت کرد
که تاثیر محبت بیشتر از زور و زیور بود
کرامت داشت آنگونه که در هنگام بخشیدن
غریب و آشنا در چشم او با هم برابر بود
برای آب و نانت هم بخوان باب الحوائج را
کسی که روزی عالم به یمن او مقدر بود
زبان روزه شب میکرد صبحش را میان بند
و شب تا صبح بر روی لبش الله اکبر بود
غلط گفتند زندانی شده در اصل باید گفت
که زندان خود اسیر حضرت موسی بن جعفر بود
یهودی زادهای که دم به دم آزار داد او را
میان سینهاش بغض علی از فتح خیبر بود
شکستند استخوانش را و رویش شد کبود اما
تمام غصهاش از روضهی پهلو و مادر بود
خداراشکر اگر کشتند، جسمش را کفن کردند
خداراشکر که رأس شریفش روی پیکر بود
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع
#مدح #مرثیه
کلامش واژه واژه خط به خط مثل پیمبر بود
به وقت خطبه خوانی روی منبر نیزحیدر بود
چنان آئینهی « والکاظمین الغیظ» شد حلمش
که در خندیدنش آیات رحمانی مصور بود
ربود از خلق عالم دل به حسن خلق و ثابت کرد
که تاثیر محبت بیشتر از زور و زیور بود
کرامت داشت آنگونه که در هنگام بخشیدن
غریب و آشنا در چشم او با هم برابر بود
برای آب و نانت هم بخوان باب الحوائج را
کسی که روزی عالم به یمن او مقدر بود
زبان روزه شب میکرد صبحش را میان بند
و شب تا صبح بر روی لبش الله اکبر بود
غلط گفتند زندانی شده در اصل باید گفت
که زندان خود اسیر حضرت موسی بن جعفر بود
یهودی زادهای که دم به دم آزار داد او را
میان سینهاش بغض علی از فتح خیبر بود
شکستند استخوانش را و رویش شد کبود اما
تمام غصهاش از روضهی پهلو و مادر بود
خداراشکر اگر کشتند، جسمش را کفن کردند
خداراشکر که رأس شریفش روی پیکر بود
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_علی_اکبر_ع
#مدح
چنان دریایی از می که به یک ساغر نمیگنجد
درون یک غزل توصیف آن دلبر نمیگنجد
همان که گر بنا باشد نوشتن از کمالاتش
فقط شرح دو ابرویش به صد دفتر نمی گنجد
به اقلیم دلم اولاد زهرا پادشاهانند
دو سلطان پس غلط باشد به یک کشور نمیگنجد
دل هر کس به گیسوهای معشوقی گره خوردهاست
مرا در دل به جز عشق علی اکبر نمیگنجد
به روی سر در هر خانه نامش میخورد از شوق
درون چارچوب خویش دیگر در نمیگنجد
برای بوسه بر یاقوت لبهای علی اکبر
ستون انگور داده گرچه در باور نمیگنجد
درون کوزه شاید جا شود دریا ولی قطعا
علی نور است و جز در جسم پیغمبر نمیگنجد
اذان بوی خوشی دارد که از عطر دهان اوست
که غیر از عطر خوش در نافه و عنبر نمیگنجد
حرم رفتی ادب کن محضرش پایین پا بنشین
که نوکر در سرش رفتن به بالاسر نمیگنجد
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مدح
چنان دریایی از می که به یک ساغر نمیگنجد
درون یک غزل توصیف آن دلبر نمیگنجد
همان که گر بنا باشد نوشتن از کمالاتش
فقط شرح دو ابرویش به صد دفتر نمی گنجد
به اقلیم دلم اولاد زهرا پادشاهانند
دو سلطان پس غلط باشد به یک کشور نمیگنجد
دل هر کس به گیسوهای معشوقی گره خوردهاست
مرا در دل به جز عشق علی اکبر نمیگنجد
به روی سر در هر خانه نامش میخورد از شوق
درون چارچوب خویش دیگر در نمیگنجد
برای بوسه بر یاقوت لبهای علی اکبر
ستون انگور داده گرچه در باور نمیگنجد
درون کوزه شاید جا شود دریا ولی قطعا
علی نور است و جز در جسم پیغمبر نمیگنجد
اذان بوی خوشی دارد که از عطر دهان اوست
که غیر از عطر خوش در نافه و عنبر نمیگنجد
حرم رفتی ادب کن محضرش پایین پا بنشین
که نوکر در سرش رفتن به بالاسر نمیگنجد
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_خدیجه_س
همسنگر و همراه و همسر بود آن بانو
از هر چه همسر بود هم،سر بود آن بانو
آرامش قلب جهان پیغمبر است اما
آرامش قلب پیمبر بود آن بانو
وقت مصاف غصهها با جان پیغمبر
یک پشتوانه مثل لشگر بود آن بانو
هنگام یاری کردن اسلام ، اموالش
هم سنگ با شمشیر حیدر بود آن بانو
آن زن که جز او هیچ ام المومنینی نیست
چون دامنش معصوم پرور بود؛ آن بانو!
آن جا که حاتم آب را هم بخل میورزید
جودش به عالم سایه گستر بود آن بانو
میسوخت کم کم جان پیغمبر شبیه شمع
آن روزها که بین بستر بود آن بانو
آن زن که بعد از رفتنش چشمان پیغمبر
وقت به یاد آوردنش تر بود؛ آن بانو...
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
همسنگر و همراه و همسر بود آن بانو
از هر چه همسر بود هم،سر بود آن بانو
آرامش قلب جهان پیغمبر است اما
آرامش قلب پیمبر بود آن بانو
وقت مصاف غصهها با جان پیغمبر
یک پشتوانه مثل لشگر بود آن بانو
هنگام یاری کردن اسلام ، اموالش
هم سنگ با شمشیر حیدر بود آن بانو
آن زن که جز او هیچ ام المومنینی نیست
چون دامنش معصوم پرور بود؛ آن بانو!
آن جا که حاتم آب را هم بخل میورزید
جودش به عالم سایه گستر بود آن بانو
میسوخت کم کم جان پیغمبر شبیه شمع
آن روزها که بین بستر بود آن بانو
آن زن که بعد از رفتنش چشمان پیغمبر
وقت به یاد آوردنش تر بود؛ آن بانو...
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
مولا
نام تو کافی است که در بین معرکه
«پیچند رخ به مقنعه مردان روزگار»
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
نام تو کافی است که در بین معرکه
«پیچند رخ به مقنعه مردان روزگار»
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مولا
یک قبر در نجف خبر آمد که خالی است
مردند صد هزار تن از شوق آن مزار
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
یک قبر در نجف خبر آمد که خالی است
مردند صد هزار تن از شوق آن مزار
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_صادق_ع
#مدح
در نطق تو تفسیر شد «والتین والزیتون»
شیعه به قالالصادقت تا حشر شد مدیون
وقت کرم از سائلانت میشود حاتم
در علم طفل مکتبت سقراط و افلاطون
هم قبله گاه عارفان محراب ابرویت
هم یک جهان لیلاست از لبخند تو مجنون
در کودکی هم وقت بازی با رفیقانت
هر بار بودی شد صداقت بینشان قانون
علامه ها هر روز دور منبرت جمعند
پروانهها جمعند وقتی شمع شد کانون
از ناله هایت درمیآمد اشک جمعیت
وقتی برایت روضهای میخواند «أبوهارون»
روضه رسید آنجا که آوردند در گودال
جد غریبت دست و پا میزد به خاک و خون
فریاد «هل من ناصر»ش در اوج غربت بود
وقتی نبود آن شاه را یاری به پیرامون
خنجر هزارونهصدوپنجاه تا بوسه
بر پیکرش زد، شد جراحت های گوناگون
ای کاش زینب زیر حلقش را نمیبوسید
یا حداقل کاش میشد پیکرش مدفون
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مدح
در نطق تو تفسیر شد «والتین والزیتون»
شیعه به قالالصادقت تا حشر شد مدیون
وقت کرم از سائلانت میشود حاتم
در علم طفل مکتبت سقراط و افلاطون
هم قبله گاه عارفان محراب ابرویت
هم یک جهان لیلاست از لبخند تو مجنون
در کودکی هم وقت بازی با رفیقانت
هر بار بودی شد صداقت بینشان قانون
علامه ها هر روز دور منبرت جمعند
پروانهها جمعند وقتی شمع شد کانون
از ناله هایت درمیآمد اشک جمعیت
وقتی برایت روضهای میخواند «أبوهارون»
روضه رسید آنجا که آوردند در گودال
جد غریبت دست و پا میزد به خاک و خون
فریاد «هل من ناصر»ش در اوج غربت بود
وقتی نبود آن شاه را یاری به پیرامون
خنجر هزارونهصدوپنجاه تا بوسه
بر پیکرش زد، شد جراحت های گوناگون
ای کاش زینب زیر حلقش را نمیبوسید
یا حداقل کاش میشد پیکرش مدفون
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_معصومه_س
از ادب در حرمت قامت زوّار خم است
هر که زانو زده در محضر تو محترم است
قم بهشتی است که از لطف تو رونق دارد
هر کویری که بر آن پا بگذاری «ارم» است
«بهجت» از قلب ضریحت همه جا را پر کرد
آنچه در صحن تو هرگز نتوان یافت غم است
عالِمان ریزه خور سفرهی احسان توئند
عالَمی سائل و ایوان تو دارالکرم است
«مرعشی» وار شدم زائر زهرا در عرش
بین خاکی که در آن فاطمه صاحب حرم است
قصد قم میکنم از مشهد و در هر نفسم
یارضاجان دم و معصومه مدد بازدم است
شد پناهنده به منظومهی صحنت «پروین»
حرمت امن ترین خانهی اهل قلم است
وقت توصیف شکوه تو مضامین لال اند
شاعران مدح تو را هر چه بگویند کم است
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
از ادب در حرمت قامت زوّار خم است
هر که زانو زده در محضر تو محترم است
قم بهشتی است که از لطف تو رونق دارد
هر کویری که بر آن پا بگذاری «ارم» است
«بهجت» از قلب ضریحت همه جا را پر کرد
آنچه در صحن تو هرگز نتوان یافت غم است
عالِمان ریزه خور سفرهی احسان توئند
عالَمی سائل و ایوان تو دارالکرم است
«مرعشی» وار شدم زائر زهرا در عرش
بین خاکی که در آن فاطمه صاحب حرم است
قصد قم میکنم از مشهد و در هر نفسم
یارضاجان دم و معصومه مدد بازدم است
شد پناهنده به منظومهی صحنت «پروین»
حرمت امن ترین خانهی اهل قلم است
وقت توصیف شکوه تو مضامین لال اند
شاعران مدح تو را هر چه بگویند کم است
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#عید_غدیر
به خاک پای جناب ابوتراب ارواحنا فداه
صدایش میکنم تا سینهام از غم رها باشد!
جهانشاه است هرکس در نجف او را گدا باشد
حساب بندهاش در محشر از عالم جدا باشد
علی را میپرستم؛ بنده باشد یا خدا باشد!
خدا قبل از ازل میخواست باشد جاودان حیدر
حکومت میکند بر قلب های عاشقان حیدر
نگاه او نباشد، گندم اصلا نان نخواهد شد
سگ کوی علی هرکس نشد؛ انسان نخواهد شد
برایم هیچ جا مثل دم ایوان نخواهد شد
غمی دارم که در غیر از نجف درمان نخواهد شد
دلم میخواهد از جنس زیارت، اتفاقی را
دهین بوعلی میخواهم و چای عراقی را
من از روز ازل بودم مسلمان غدیر او
بمانم تا ابد بر عهد و پیمان غدیر او
دو گوشم هست تا محشر به فرمان غدیر او
تمام عیدها رفتند قربان غدیر او
غدیرش بیمه کرد اسلام را اما نفهمیدند
صدای حق او شفاف و واضح بود و نشنیدند
بنا شد تا خدا کامل کند دین پیمبر را
پیمبر باید اجرایی کند فرمان آخر را
همینکه دست احمد برد بالا دست حیدر را
به قلب دشمنان خود خدا زد تیر آخر را
همینکه «یاعلی» جمعیت تا عرش اعلی رفت
صدای نالهی ابلیسها آن لحظه بالارفت!
زمان حملهاش تصویر میشد صحنهی محشر
به هم میریخت با یک اخم او شیرازهی لشگر
زمین ماندهست زیر دین جبرائیل از خیبر
که بالش را گشود آن روز زیر ضربهی حیدر
علی اسطورهی عدل است؛ منصب را تماشا کن!
کنار هم، دو نیم جسم مرهب را تماشا کن!
پیمبر سمت میدان میفرستد شیرمردش را
همان فرماندهی دریادل لشگرنوردش را
علی وقتی که میبندد به سر سربند زردش را
سپاه دشمنان هم میکند تحسین نبردش را
همیشه بین میدان فتح بوده با علی آری
سرود عرشیان شد «لافتی الا علی» آری
میان نطفهی ناپاک و مهر او منافات است
برای دشمنانش روز محشر بد مکافات است
دلیل آفرینش اوست؛ الباقی اضافات است
اگر توحید منهای ولایت شد؛ خرافات است
کسی مثل علی در بندگان همچون خدایش نیست!
علی را آفریدن در خدایی خدا کافیست...
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#عید_غدیر
به خاک پای جناب ابوتراب ارواحنا فداه
صدایش میکنم تا سینهام از غم رها باشد!
جهانشاه است هرکس در نجف او را گدا باشد
حساب بندهاش در محشر از عالم جدا باشد
علی را میپرستم؛ بنده باشد یا خدا باشد!
خدا قبل از ازل میخواست باشد جاودان حیدر
حکومت میکند بر قلب های عاشقان حیدر
نگاه او نباشد، گندم اصلا نان نخواهد شد
سگ کوی علی هرکس نشد؛ انسان نخواهد شد
برایم هیچ جا مثل دم ایوان نخواهد شد
غمی دارم که در غیر از نجف درمان نخواهد شد
دلم میخواهد از جنس زیارت، اتفاقی را
دهین بوعلی میخواهم و چای عراقی را
من از روز ازل بودم مسلمان غدیر او
بمانم تا ابد بر عهد و پیمان غدیر او
دو گوشم هست تا محشر به فرمان غدیر او
تمام عیدها رفتند قربان غدیر او
غدیرش بیمه کرد اسلام را اما نفهمیدند
صدای حق او شفاف و واضح بود و نشنیدند
بنا شد تا خدا کامل کند دین پیمبر را
پیمبر باید اجرایی کند فرمان آخر را
همینکه دست احمد برد بالا دست حیدر را
به قلب دشمنان خود خدا زد تیر آخر را
همینکه «یاعلی» جمعیت تا عرش اعلی رفت
صدای نالهی ابلیسها آن لحظه بالارفت!
زمان حملهاش تصویر میشد صحنهی محشر
به هم میریخت با یک اخم او شیرازهی لشگر
زمین ماندهست زیر دین جبرائیل از خیبر
که بالش را گشود آن روز زیر ضربهی حیدر
علی اسطورهی عدل است؛ منصب را تماشا کن!
کنار هم، دو نیم جسم مرهب را تماشا کن!
پیمبر سمت میدان میفرستد شیرمردش را
همان فرماندهی دریادل لشگرنوردش را
علی وقتی که میبندد به سر سربند زردش را
سپاه دشمنان هم میکند تحسین نبردش را
همیشه بین میدان فتح بوده با علی آری
سرود عرشیان شد «لافتی الا علی» آری
میان نطفهی ناپاک و مهر او منافات است
برای دشمنانش روز محشر بد مکافات است
دلیل آفرینش اوست؛ الباقی اضافات است
اگر توحید منهای ولایت شد؛ خرافات است
کسی مثل علی در بندگان همچون خدایش نیست!
علی را آفریدن در خدایی خدا کافیست...
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#مدح
با اذن من سحرها، سر میزند سپیده
رزق جهان به لطف، بابای من رسیده
احمد،علی،حسینم ؛ زهرا و مجتبایم!
من زینبم که هستم از «پنج تن» ، چکیده
آن زینبی که از پا یک لحظه هم نیفتاد
با اینکه کوه غم را بر جان خود خریده
بردند بین انظار، من را که قبل از اینها
یک بار سایهام را همسایه هم ندیده
دنیا و خواریاش را، پیش خدا همین بس
که مثل ابن سعدی، صوت مرا شنیده...
با گریه در خیالم پرسیدم از حسینم
داری خبر که زینب بی تو چهها کشیده!؟
از اسب، دختر تو خیلی بدش میاید
از لحظهای که فهمید،بر سینهات دویده
پایین بیایی ای کاش، از نیزه ماه زینب!
تا بوسه ها زنم بر آن حنجر بریده
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مدح
با اذن من سحرها، سر میزند سپیده
رزق جهان به لطف، بابای من رسیده
احمد،علی،حسینم ؛ زهرا و مجتبایم!
من زینبم که هستم از «پنج تن» ، چکیده
آن زینبی که از پا یک لحظه هم نیفتاد
با اینکه کوه غم را بر جان خود خریده
بردند بین انظار، من را که قبل از اینها
یک بار سایهام را همسایه هم ندیده
دنیا و خواریاش را، پیش خدا همین بس
که مثل ابن سعدی، صوت مرا شنیده...
با گریه در خیالم پرسیدم از حسینم
داری خبر که زینب بی تو چهها کشیده!؟
از اسب، دختر تو خیلی بدش میاید
از لحظهای که فهمید،بر سینهات دویده
پایین بیایی ای کاش، از نیزه ماه زینب!
تا بوسه ها زنم بر آن حنجر بریده
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_حسن_علیهالسلام
به دربار تو حاتم نیز از خیل خدم باشد؛
کنار سفرهات هر وعده سائل بیش و کم، باشد!
به عشق تو قمر دور زمین میگردد و باید
قد ماه از ادب پیش بلندای تو خم باشد
چه کس مثل تو میبخشد سه دفعه زندگیش را!؟
چه کس مثل تو نام خانهاش دارالکرم باشد!؟
ندیدم جز تو شاهی را که حتی با جذامی ها
شود هم سفره و آن لقمه پیشش محترم باشد!
ندیدم جز تو شاهی را که رعیت را به یک لبخند
کند دلخوش ولی قلب خودش دریای غم باشد...
ندیدم جز تو شاهی را که دنیا سائلش، اما؛
تمام سهمش از دنیا مزاری بی حرم باشد!
برای افتخار مردم ایران همین کافیست
همین که کار صحنت دست معماری عجم باشد
سراسر در رواقت از طلا با خط نستعلیق
صد و هجده کتیبه شعرهای محتشم باشد
النگو های خود را نذر صحنت کرده تا شاید
کمی از گنبدت هم یادگار مادرم باشد
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
به دربار تو حاتم نیز از خیل خدم باشد؛
کنار سفرهات هر وعده سائل بیش و کم، باشد!
به عشق تو قمر دور زمین میگردد و باید
قد ماه از ادب پیش بلندای تو خم باشد
چه کس مثل تو میبخشد سه دفعه زندگیش را!؟
چه کس مثل تو نام خانهاش دارالکرم باشد!؟
ندیدم جز تو شاهی را که حتی با جذامی ها
شود هم سفره و آن لقمه پیشش محترم باشد!
ندیدم جز تو شاهی را که رعیت را به یک لبخند
کند دلخوش ولی قلب خودش دریای غم باشد...
ندیدم جز تو شاهی را که دنیا سائلش، اما؛
تمام سهمش از دنیا مزاری بی حرم باشد!
برای افتخار مردم ایران همین کافیست
همین که کار صحنت دست معماری عجم باشد
سراسر در رواقت از طلا با خط نستعلیق
صد و هجده کتیبه شعرهای محتشم باشد
النگو های خود را نذر صحنت کرده تا شاید
کمی از گنبدت هم یادگار مادرم باشد
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
با اذن من سحرها، سر میزند سپیده
رزق جهان به لطف، بابای من رسیده
احمد،علی،حسینم ؛ زهرا و مجتبایم!
من زینبم که هستم از «پنج تن» ، چکیده
آن زینبی که از پا یک لحظه هم نیفتاد
با اینکه کوه غم را بر جان خود خریده
بردند بین انظار، من را که قبل از اینها
یک بار سایهام را همسایه هم ندیده
دنیا و خواریاش را، پیش خدا همین بس
که مثل ابن سعدی، صوت مرا شنیده...
با گریه در خیالم پرسیدم از حسینم
داری خبر که زینب بی تو چهها کشیده!؟
از اسب، دختر تو خیلی بدش میاید
از لحظهای که فهمید،بر سینهات دویده
پایین بیایی ای کاش، از نیزه ماه زینب!
تا بوسه ها زنم بر آن حنجر بریده
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
با اذن من سحرها، سر میزند سپیده
رزق جهان به لطف، بابای من رسیده
احمد،علی،حسینم ؛ زهرا و مجتبایم!
من زینبم که هستم از «پنج تن» ، چکیده
آن زینبی که از پا یک لحظه هم نیفتاد
با اینکه کوه غم را بر جان خود خریده
بردند بین انظار، من را که قبل از اینها
یک بار سایهام را همسایه هم ندیده
دنیا و خواریاش را، پیش خدا همین بس
که مثل ابن سعدی، صوت مرا شنیده...
با گریه در خیالم پرسیدم از حسینم
داری خبر که زینب بی تو چهها کشیده!؟
از اسب، دختر تو خیلی بدش میاید
از لحظهای که فهمید،بر سینهات دویده
پایین بیایی ای کاش، از نیزه ماه زینب!
تا بوسه ها زنم بر آن حنجر بریده
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
یه روزایی پر شور و شعفم
یه روزم خستهم و دور از هدفم
ولی هر کی منو دیده میدونه
من تو هر حالی هلاک نجفم...
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
یه روزم خستهم و دور از هدفم
ولی هر کی منو دیده میدونه
من تو هر حالی هلاک نجفم...
#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110