میڪ🍇ـــده ابوتراب"ع"
10.7K subscribers
6.57K photos
830 videos
48 files
614 links
•°|بنـــــ﷽ــــام نامے مولا|°•

مولاجانم ....

تو می آیی و از نزدیک میبینم تو را آخر
همان وقتی که میمیرم ،عجب میمیرم خوبی

#سید_حمید_رضا_برقعی
#فمن_یمت_یرنی🍇

ارسال شعر
@Ebi_1366_ghafari
Download Telegram
شبه پیغمبر🎀

ای ز پیغمبر و خدا و امام
بتو نیکو جوان درود و سلام
حسنی خصلت و حسین نسب
علوی صولت و رسول مقام
نسب و نام برده از دو، ولی
دانش و علم داری از سه، امام
به لبت بوسه زد حسین که بود
دهنش بوسه گاه خیر الانام
به علی اکبر آمدی مشهور
از جلال و بزرگی و اکرام
سعدا آفتاب و تو خورشید
شهداء انجم و تو ماه تمام
با تو باید سپرد خط شرف
از تو باید گرفت درس قیام
همه در حیرتم که گشت حلال

خون پاکت چرا بماه حرام؟

#حاج_غلامرضا_سازگار
🍇 @Aliabotorab110
بح بح 🍇🍇🍇

یا دلیل المتحیرین علی ع

شهریار ملک دلهایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
جانشین حق تعالایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
تا خدا می‌بینمت یا با خدا می‌بینمت 
هم‌نشین با ذات یکتایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
سین سِرّی، رای رمزی، حای حییّ، نون نور 
تحت بسم‌الله را بایی، نمی‌دانم که‌ای؟ 
آسمانی یا زمین؟ یا ماه یا مهری، بگو 
رعد؟ باران؟ ابر؟ دریایی؟ نمی‌دانم که‌ای؟ 
آدمی، نوحی، خلیلی، هود و نوح و صالحی؟ 
یا کلیمی یا مسیحایی؟ نمی‌دانم که‌ای؟ 
زمزمی رکنی مقامی یا صفا و مروه‌ای؟ 
گرچه دانم فوق اینهایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
انبیا را رهنمایی، اولیا را رهبری 
مؤمنین را نیز مولایی، نمی‌دانم که‌ای؟ 
از بشر بالاتری و از ملک نیکوتری 
فوق فوق معرفت‌هایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
همچنان شمعی که تنها سوخته در انجمن 
در میان جمع تنهایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
وسعت ملک خداوند است زیر سایه‌ات 
آفتاب عالم‌آرایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
اولی و آخری و باطنی و ظاهری 
سید و مولا و اولایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
گرچه جان عالمی عالم تو را نشناخته 
گرچه در مایی و با مایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
گه شود خم نخل طوبی پیش سرو قامتت 
گه کنار نخل خرمایی، نمی‌دانم که‌ای؟ 
گه شب معراج گردی با محمّد همنشین 
گاه بر ایتام بابایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
رخت نو از آن قنبر، جامۀ کهنه ز تو 
او غلام است و تو آقایی، نمی‌دانم که‌ای؟ 
هم امیرالمؤمنینی، هم امام المتقین 
هم ولی حق تعالایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
گاه بر تخت خلافت، گاه در قعر قنات 
گاه پایین، گاه بالایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
گاه با حکم محمّد ‌می‌روی در کام مرگ 
گه اجل را حکم فرمایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
گاه با عیسی ابن مریم بر فراز آسمان 
گاه با موسی به سینایی نمی‌دانم که‌ای؟ 
اینکه مدح توست در آوای«میثم»روز و شب 
نای جانش را تو آوایی نمی‌دانم که‌ای؟ 

#حاج غلامرضا_سازگار

کانال شعر و مدح
☆ میکــــ🍇ــــــــده ابوتراب " ع " ☆
🍇 @Aliabotorab110
بسم‌الله الرحمن الرحیم


#امام_علی_ع_مدح_و_ولادت


صحراي حجاز آمده رشك ارم امشب
عالم همه گرديده محيط كرم امشب
تكبير بگوئيد حرم شد حرم امشب
بیش از همه شب گشت حرم محترم امشب
در خانه زده صاحب‌خانه قدم امشب
بت‌ها همه گشتند به تعظيم خم امشب
در سيزده ماه رجب ماه مبارك
ميلاد علي در حرم‌الله مبارك

اين جان جهان است فدا باد جهانش
در قلب رسل چار كتاب است به شأنش
داده است خداوند به هر عصر نشانش
ريزد دُر توحيد و نبوّت ز دهانش
پيوسته بود نام محمد به زبانش
اي كعبه در آغوش به بر گیر چو جانش
گلبوسه بزن صورت الله صمد را
تبريك بگو فاطمة بنت اسد را

اركان حرم راست به سر شور ولايت
بت‌ها همه گشتند به توحيد هدايت
زمزم به دوصد زمزمه كرده است روايت
كامشب به حرم نور علي گشته عنايت
نوري كه نه مبدأ بود آن را نه نهايت
كز نور الهي كند اين نور حكايت
اين نور همان است كه پيش از گِل آدم
تابيد ز حُسن ازلي در دِل آدم

اين نور فروغ بصر آدم و حوّاست
اين نور همان راهبر نوح به درياست
اين نور تجلاي خدا در دل سيناست
اين نور عيان جلوه حق در يَد بيضاست
اين نور همان معجزه فيض مسيحاست
اين نور خطابي است كه در طور به موساست
اين نور فروغي است كه در غيب نهان بود
اين نور چراغي است كه در عرش عيان بود

اي بحر تجلاي اَزَل، اين گهر تواست
اي معجزه صُنع خدا، اين اثر تواست
اي روح‌الامين مرشد تو راهبر تواست
اي بيت، جمال اَحدِ دادگر تواست
اي آدم پاكيزه سرشت اين پدر تواست
اي فاطمه بنت اسد اين پسر تواست
بر روي دو دست تو يدالله مبارك
ديدار جمال اسدالله مبارك

آغوش گشوده است ز هم بيت‌الاهش
كعبه، حرم امن خدا شد به پناهش
اركان حرم تشنۀ يك نيم نگاهش
مادر شده محو شرف و عزّت و جاهش
در پاكي و در زهد، خداوند گواهش
پيغمبر اسلام بود چشم به راهش
تا بار دگر روح شريفش به تن آيد
بر ياري او حيدر خيبر شكن آيد

افتاده نفس در دل خلقت به شماره
از چشم سماوات روان گشته ستاره
مَه خندد و خورشيد شده محو نظاره
جبريل به ديوار حرم كرده اشاره
وز شوق گريبان حرم گشته دوپاره
تا جلوه كند روي خداوند دوباره
اي اهل حرم باز حرم محترم آمد
تكبير بگوئيد علي از حرم آمد

اين است كه دیدند به هر عصر عیانش
اين است كه پيوسته زمانهاست زمانش
اين است كه برتر ز مكانهاست مكانش
آيات خدا ريخته از دُرج دهانش
پيوسته بود نام محمد به زبانش
بگرفته به بر خواجۀ لولاك چو جانش
لبهاش گل انداخته از بوسۀ احمد
انگار كه قرآن شده نازل به محمد

اين است كه سر تا به قدم جان رسول است
شمشير خدا، شير خروشان رسول است
چون خرمن گل زينت دامان رسول است
از كودكي خويش نگهبان رسول است
قدر و نبأ و فاطر و فرقان رسول است
قدرش بشناسيد كه قرآن رسول است
قرآن كه ز آغاز به احمد شده نازل
بر قلب وي، از قلب محمد شده نازل

اي بندگي درگه تو روح سيادت
اي مهر تو امضاي قبولي عبادت
خوبان جهان را به درت روي ارادت
توحيد به توحيد تو داده است شهادت
بي دوستي ات خلق نگرديده سعادت
از يمن قدوم تو حرم يافت ولادت
تو شير خدايي و محمد به تو نازد
و الله قسم خالق سرمد به تو نازد

ما مهر تو با شير گرفتيم ز مادر
بي مهر تو ما را نبود روح به پيكر
جايي كه بود پاي تو بر دوش پيمبر
كس را نبود گفتن مدح تو ميسّر
اوصاف تو را گفته خداوند مكرّر
گيرم كه ببارد ز دهان همه گوهر
با هيچ زبان گفتن مدح تو نشايد
ميثم چه بگويد چه بخواند چه سرايد؟

#حاج_غلامرضا_سازگار

کانال شعر و مدح
☆ میکــــ 🍇 ــــــــده ابوتراب " ع " ☆
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_رقیه_س


شامیان! من داغدارم، هلهله کمتر کنید
خارجی نه! زاده‌ی پیغمبرم باور کنید

کف‌زدن پایِ سر فرزند زهرا خوب نیست
نامسلمانان! حیا از دخت پیغمبر کنید

با چه جرمی عمه‌ام را پیش چشمم می‌زنید؟
نه حیا از فاطمه، نه شرم از حیدر کنید

گشته جای شیر جاری اشک از چشم رباب
جای خنده، گریه با آن مهربان‌مادر کنید

میهمانم، زاده‌ی پیغمبرم، آیا رواست
جای عطر گل، نثارم خاک و خاکستر کنید؟

این سر ریحانه‌ی زهراست بر بالای نی
از چه رو با خنده استقبال از این سر کنید

کوچه‌کوچه سنگ بگرفتید جای گل به دست
تا نثار فرق مجروح علی‌اکبر کنید

زخم زنجیر مرا دیدید و خندیدید باز
شادمانی پای اشک عمه‌ام کمتر کنید

فاطمه با ماست ای نامردﹾمردم! کِی رواست
رقص پای گریه‌ی صدیقه‌ی اطهر کنید؟

شیعیان با شعر "میثم" در غم ما اهل بیت
دیده را لبریز از خون، سینه پر آذر کنید

#حاج_غلامرضا_سازگار
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#السلام‌علیک‌یاامیرالمؤمنین✋🏻

بی تو فاء" فوق ایدیهم" ندارد نقطه‌ای

ای تو بسم الله را "با‌" یا امیرالمؤمنین

علِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ❤️

#حاج_غلامرضا_سازگار

🍇 @Aliabotorab11
غدیر بر دل اهل نفاق، تیر خداست
غدیر بال بلند عروج اهل ولاست

#حاج_غلامرضا_سازگار‌
🍇 @Aliabotorab110
طبیبا زخم مولا را گشودی نسخه ننوشتی!
چه گفتی مخفی از "زینب"، به گوش "مجتبی" امشب؟


#حاج_غلامرضا_سازگار
#شب_چهارم_محرم
#دو_طفلان_حضرت_زینب_س

دو خورشید جهان آرا، دو قرص ماه، دو اختر
دو آزاده، دو دلداده، دو رزمنده، دو هم سنگر

دو شایسته، دو وارسته، دو دردانه، دو ریحانه
دو نور دیده در دیده، دو روح روح در پیکر

دو یاس ارغوانی نه، بگو دو آیة قرآن
دو یوسف نه، دو اسماعیل از یک قهرمان هاجر

کشیده شانه بر مو، شسته صورت از گلاب اشک
گرفته چون دو قرآن دخت زهرا هر دو را در بر

به سر شور و به رخ اشک و به کف تیغ و به دل آتش
به سیرت، سیرتِ قاسم، به صورت، صورتِ اکبر

منای کربلا گردیده محو این دو قربانی
نوای نینوا از نایشان بر گنبد اخضر

گرفته دستشان را برده با خود زینب کبری
که قربانی کند در مقدم ثار الله اکبر

بگفت ای جان جان، جان دو فرزندم به قربانت
تو ابراهیمی و اینان دو اسماعیل ای سرور!

دو اسماعیل نه، دو ذبح کوچک، نه دو قربانی
قبول درگهت کن منتی بگذار بر خواهر

اگر اذنم دهی اینک به دست خود بگردانم
دو فرزند عزیز خویش را دور علی اصغر

امید زینب است ای آفتاب دامن زهرا
که افتد این دو قرص ماه را بر خاک راهت سر

سفارش کرده عبدالله جعفر بر من ای مولا
که این دو شاخة گل را کنم در مقدمت پرپر

به اذن یوسف زهرا دو ماه زینب کبری
درخشیدند در میدان چو خورشید فلک گستر

فلک در آتش غیرت، ملک در وادی حیرت
که رو آورده در میدان دو حیدر یا دو پیغمبر!

یکی می گفت دو خورشید از گردون شده نازل
یکی گفتا دو مه تابیده یا دو آسمان اختر

ندا دادند ما دو شیرزاده ایم زینب را
که باشد جدة ما فاطمه صدیقة اطهر

پیمبر جد و زهرا جده و مادر بود زینب
حسین بن علی خال و پدر عبدالله جعفر

خروشیدند همچون شیر با شمشیر یک لحظه
دو حیدر حمله ور گشتند بر دریایی از لشکر

تو گفتی در احد تابیده دو بدر جهان آرا
و یا دو حیدر کرار رو آورده در خیبر

ز آب تیغ هر یک آتشی می ریخت در میدان
که گفتی شعلة خشم خدا پیچیده در محشر

چو آتش بر فلک فریاد می رفت از دل دشمن
چو باران بر زمین می ریخت دست و پا و چشم و سر

ز هم پاشیده چون پیراهن از هم هر دو اعضاشان
ز بس بر جسم شان بنشست زخم نیزه و خنجر

به خاک افتاد جسم پاکشان چون آیة قرآن
دریغا ماند زیر دست و پا دو سورة کوثر

چو بشنید از حرم فریادشان را یوسف زهرا
به سرعت آمد و بگرفت همچون جانشان در بر

دریغا دو همای عشق در آغوش ثارالله
همای روحشان از موج خون در آسمان زد پر

چو دید از قتلگه آرند آن دو سرو خونین را
درون خیمه زینب گشت پنهان با دو چشم تر

نهان شد در حرم کو را نبیند یوسف زهرا
مبادا چشم حق گردد خجل ز آن مهربان مادر

بیا لیلا تماشا کن مقام و صبر زینب را
که در یک لحظه داده در ره دین دو علی اکبر

به ثارالله و صبر زینب و خون دو فرزندش
سلام "میثم” و خلق خدا و خالق داور

#حاج_غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110