سفارش های نوروزی همراه عزیز #نشرالبرز
#پرونده_هری_کبر
#پرونده_بالتیمور
#چشمهایت
#دختری_که_گذشته_ای_نداشت
#زن_کابین_شماره_۱۰
#فردا
#همین_حالا
#قرار_آینده
#پرونده_هری_کبر
#پرونده_بالتیمور
#چشمهایت
#دختری_که_گذشته_ای_نداشت
#زن_کابین_شماره_۱۰
#فردا
#همین_حالا
#قرار_آینده
لیزا و آرتور یک بار در سال یکدیگر را ملاقات میکنند. آرتور زندگیاش را صرف جستوجوی لیزا میکند و او هم همیشه منتظرش است.لیزا، در باری در نیویورک کار میکند تا خرج تحصیلش را پرداخت کند. تا اینکه یک شب با پزشک جوانی به اسم آرتور آشنا میشود. رابطۀ ایشان به سرعت شکل میگیرد. لیزا، برای جذب آرتور، حاضر است دست به هرکاری بزند. غافل از اینکه آرتور مثل بقیۀ مردها نیست. او، خیلی زود، لیزا را با راز وحشتناکی که در زندگیاش وجود دارد آشنا میکند.
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
لیزا و آرتور یک بار در سال یکدیگر را ملاقات میکنند. آرتور زندگیاش را صرف جستوجوی لیزا میکند و او هم همیشه منتظرش است.لیزا، در باری در نیویورک کار میکند تا خرج تحصیلش را پرداخت کند. تا اینکه یک شب با پزشک جوانی به اسم آرتور آشنا میشود. رابطۀ ایشان به سرعت شکل میگیرد. لیزا، برای جذب آرتور، حاضر است دست به هرکاری بزند. غافل از اینکه آرتور مثل بقیۀ مردها نیست. او، خیلی زود، لیزا را با راز وحشتناکی که در زندگیاش وجود دارد آشنا میکند.
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
لیزا و آرتور یک بار در سال یکدیگر را ملاقات میکنند. آرتور زندگیاش را صرف جستوجوی لیزا میکند و او هم همیشه منتظرش است.لیزا، در باری در نیویورک کار میکند تا خرج تحصیلش را پرداخت کند. تا اینکه یک شب با پزشک جوانی به اسم آرتور آشنا میشود. رابطۀ ایشان به سرعت شکل میگیرد. لیزا، برای جذب آرتور، حاضر است دست به هرکاری بزند. غافل از اینکه آرتور مثل بقیۀ مردها نیست. او، خیلی زود، لیزا را با راز وحشتناکی که در زندگیاش وجود دارد آشنا میکند.
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
لیزا و آرتور یک بار در سال یکدیگر را ملاقات میکنند. آرتور زندگیاش را صرف جستوجوی لیزا میکند و او هم همیشه منتظرش است.لیزا، در باری در نیویورک کار میکند تا خرج تحصیلش را پرداخت کند. تا اینکه یک شب با پزشک جوانی به اسم آرتور آشنا میشود. رابطۀ ایشان به سرعت شکل میگیرد. لیزا، برای جذب آرتور، حاضر است دست به هرکاری بزند. غافل از اینکه آرتور مثل بقیۀ مردها نیست. او، خیلی زود، لیزا را با راز وحشتناکی که در زندگیاش وجود دارد آشنا میکند.
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
در شهری همچون منهتن که به هیچ کس مجالی برای عرض اندام نمیدهد ،لیزا انواع خطرها را به جان میخرد ،اما از هویت واقعی آتور بیخبر است، آرتور از همان ابتدای کار به او میگوید: اتفاقی که برای من افتاده ،خیلی وحشتناکه و در عین حال واقعی...
به این ترتیب لیزا و آرتور دست به دست هم میدهند تا در شهر بیرحمی مانند نیویورک که با بزرگ ترین دشمن شان مبارزه کنند: زمان
آیا آنان در این مبارزه پیروز خواهند شد؟
گیوم موسو در این رمان یکی از تماشاییترین گرهگشایی را به خواننده عرضه میکند.
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
چاپ دوم
به این ترتیب لیزا و آرتور دست به دست هم میدهند تا در شهر بیرحمی مانند نیویورک که با بزرگ ترین دشمن شان مبارزه کنند: زمان
آیا آنان در این مبارزه پیروز خواهند شد؟
گیوم موسو در این رمان یکی از تماشاییترین گرهگشایی را به خواننده عرضه میکند.
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
چاپ دوم
فهرست پرفروشترین کتابهای #نشرالبرز در سیودومین #نمایشگاه_کتاب_تهران بهترتیب تعداد فروش:
۱. #زندگی_دومت_زمانی_آغاز_میشود_که_میفهمی_فقط_یک_زندگی_داری
۲. #بامداد_خمار
۳. #سه_شنبه_ها_با_موری
۴. #زنی_پشت_پنجره
۵. #چشمهایت
۶. #در_کلبه_ای_در_جنگل
۷. #دختری_از_بروکلین
۸. #دوقلوهای_یخی
۹. #راز_دختران_موفق
۱۰. #پرونده_هری_کبر
۱۱. #نمیتوانی_روز_مرا_خراب_کنی
۱۲. #اول_من_بعد_ما
۱۳. #دختری_در_قطار
۱۴. #ماجرای_ناپدید_شدن_ونکا_راکول
۱۵. #تنها_در_پاریس
۱۶. #پرونده_بالتیمور
۱۷. #زنها_مردها_را_از_دست_میدهند_چرا
۱۸. #فردا
۱۹. #غریبه_ای_در_خانه
۲۰. #سکوت
۲۱. #نوری_که_از_دست_دادیم
۲۲. #مثل_یک_مرد_فکر_کن_مثل_یک_زن_رفتار_کن
۲۳. #همین_حالا
۲۴. #زن_کابین_شماره_ده
۲۵. #دختری_که_گذشته_ای_نداشت
۱. #زندگی_دومت_زمانی_آغاز_میشود_که_میفهمی_فقط_یک_زندگی_داری
۲. #بامداد_خمار
۳. #سه_شنبه_ها_با_موری
۴. #زنی_پشت_پنجره
۵. #چشمهایت
۶. #در_کلبه_ای_در_جنگل
۷. #دختری_از_بروکلین
۸. #دوقلوهای_یخی
۹. #راز_دختران_موفق
۱۰. #پرونده_هری_کبر
۱۱. #نمیتوانی_روز_مرا_خراب_کنی
۱۲. #اول_من_بعد_ما
۱۳. #دختری_در_قطار
۱۴. #ماجرای_ناپدید_شدن_ونکا_راکول
۱۵. #تنها_در_پاریس
۱۶. #پرونده_بالتیمور
۱۷. #زنها_مردها_را_از_دست_میدهند_چرا
۱۸. #فردا
۱۹. #غریبه_ای_در_خانه
۲۰. #سکوت
۲۱. #نوری_که_از_دست_دادیم
۲۲. #مثل_یک_مرد_فکر_کن_مثل_یک_زن_رفتار_کن
۲۳. #همین_حالا
۲۴. #زن_کابین_شماره_ده
۲۵. #دختری_که_گذشته_ای_نداشت
کتابهای طرح:
#پرونده_هری_کبر
#پرونده_بالتیمور
#ماجرای_ناپدید_شدن_استفانی_ملر
#دختری_در_قطار
#دختر_خاموش
#دختری_که_گذشته_ای_نداشت
#هشدار
#غریبه_ای_در_خانه
#کسی_که_میشناسیم
#مهمان_ناخوانده
#چشمهایت
#جنگل_سایه_ها
#زن_کابین_شماره_10
#دوقلوهای_یخی
#کین_و_ایبل
#معجزه_سرنوشت
#شریک
#شرکت
#موکل_خطرناک
#باورم_کن
#دختر_قبلی
#پایان_دروغها
#در_کلبه_ای_در_جنگل
#زنی_پشت_پنجره
#فردا
#همین_حالا
#ماجرای_ناپدید_شدن_ونکا_راکول
#دختری_از_بروکلین
#آوای_فرشته
#سنترال_پارک
#زندگی_پنهان_نویسنده_ها
#بیمار_خاموش
#پرونده_هری_کبر
#پرونده_بالتیمور
#ماجرای_ناپدید_شدن_استفانی_ملر
#دختری_در_قطار
#دختر_خاموش
#دختری_که_گذشته_ای_نداشت
#هشدار
#غریبه_ای_در_خانه
#کسی_که_میشناسیم
#مهمان_ناخوانده
#چشمهایت
#جنگل_سایه_ها
#زن_کابین_شماره_10
#دوقلوهای_یخی
#کین_و_ایبل
#معجزه_سرنوشت
#شریک
#شرکت
#موکل_خطرناک
#باورم_کن
#دختر_قبلی
#پایان_دروغها
#در_کلبه_ای_در_جنگل
#زنی_پشت_پنجره
#فردا
#همین_حالا
#ماجرای_ناپدید_شدن_ونکا_راکول
#دختری_از_بروکلین
#آوای_فرشته
#سنترال_پارک
#زندگی_پنهان_نویسنده_ها
#بیمار_خاموش
لیزا و آرتور یک بار در سال یکدیگر را ملاقات میکنند. آرتور زندگیاش را صرف جستوجوی لیزا میکند و او هم همیشه منتظرش است.لیزا، در باری در نیویورک کار میکند تا خرج تحصیلش را پرداخت کند. تا اینکه یک شب با پزشک جوانی به اسم آرتور آشنا میشود. رابطۀ ایشان به سرعت شکل میگیرد. لیزا، برای جذب آرتور، حاضر است دست به هرکاری بزند. غافل از اینکه آرتور مثل بقیۀ مردها نیست. او، خیلی زود، لیزا را با راز وحشتناکی که در زندگیاش وجود دارد آشنا میکند.
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
لیزا و آرتور یک بار در سال یکدیگر را ملاقات میکنند. آرتور زندگیاش را صرف جستوجوی لیزا میکند و او هم همیشه منتظرش است.لیزا، در باری در نیویورک کار میکند تا خرج تحصیلش را پرداخت کند. تا اینکه یک شب با پزشک جوانی به اسم آرتور آشنا میشود. رابطۀ ایشان به سرعت شکل میگیرد. لیزا، برای جذب آرتور، حاضر است دست به هرکاری بزند. غافل از اینکه آرتور مثل بقیۀ مردها نیست. او، خیلی زود، لیزا را با راز وحشتناکی که در زندگیاش وجود دارد آشنا میکند.
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
لیزا و آرتور یک بار در سال یکدیگر را ملاقات میکنند. آرتور زندگیاش را صرف جستوجوی لیزا میکند و او هم همیشه منتظرش است.لیزا، در باری در نیویورک کار میکند تا خرج تحصیلش را پرداخت کند. تا اینکه یک شب با پزشک جوانی به اسم آرتور آشنا میشود. رابطۀ ایشان به سرعت شکل میگیرد. لیزا، برای جذب آرتور، حاضر است دست به هرکاری بزند. غافل از اینکه آرتور مثل بقیۀ مردها نیست. او، خیلی زود، لیزا را با راز وحشتناکی که در زندگیاش وجود دارد آشنا میکند.
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ #سعیده_بوغیری
#نشرالبرز
لیزا و آرتور یک بار در سال یکدیگر را ملاقات میکنند. آرتور زندگیاش را صرف جستوجوی لیزا میکند و او هم همیشه منتظرش است.لیزا، در باری در نیویورک کار میکند تا خرج تحصیلش را پرداخت کند. تا اینکه یک شب با پزشک جوانی به اسم آرتور آشنا میشود. رابطۀ ایشان به سرعت شکل میگیرد. لیزا، برای جذب آرتور، حاضر است دست به هرکاری بزند. غافل از اینکه آرتور مثل بقیۀ مردها نیست. او، خیلی زود، لیزا را با راز وحشتناکی که در زندگیاش وجود دارد آشنا میکند.
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ سعیده بوغیری
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ سعیده بوغیری
لیزا و آرتور یک بار در سال یکدیگر را ملاقات میکنند. آرتور زندگیاش را صرف جستوجوی لیزا میکند و او هم همیشه منتظرش است.لیزا، در باری در نیویورک کار میکند تا خرج تحصیلش را پرداخت کند. تا اینکه یک شب با پزشک جوانی به اسم آرتور آشنا میشود. رابطۀ ایشان به سرعت شکل میگیرد. لیزا، برای جذب آرتور، حاضر است دست به هرکاری بزند. غافل از اینکه آرتور مثل بقیۀ مردها نیست. او، خیلی زود، لیزا را با راز وحشتناکی که در زندگیاش وجود دارد آشنا میکند.
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ سعیده بوغیری
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ سعیده بوغیری
#زندگی_دومت_زمانی_آغاز_میشود_که_میفهمی_فقط_یک_زندگی_داری
#شغل_خسته_کننده_ام_نامزد_سابقم_و_همه_بدبختیهای_دیگر_من
#معمای_اتاق_شطرنج
#پرونده_هری_کبر
#همسری_در_طبقه_بالا
#بیمار_خاموش
#او_این_بازی_را_شروع_کرد
#نترس_دختر_غوغا_به_پا_کن
#قوانین_وراثت
#صداهای_ذهنت_را_خاموش_کن
#ماجرای_ناپدید_شدن_استفانی_ملر
#بانوی_دام_گستر
#دفاع
#موسسه
#خون_به_پا_میشود
#فهرست_مهمانان
#دفاع
#هشت_قتل_حرفه_ای
#بازار_گورخر_خالخالی
#فرشته_عشق_بالهای_مقوایی_دارد
#سنترال_پارک
#همین_حالا
#آرام_بگیرید_و_زندگی_را_از_نو_شروع_کنید
#همسر_دوست_داشتنی_من
#چشمهایت
#شغل_خسته_کننده_ام_نامزد_سابقم_و_همه_بدبختیهای_دیگر_من
#معمای_اتاق_شطرنج
#پرونده_هری_کبر
#همسری_در_طبقه_بالا
#بیمار_خاموش
#او_این_بازی_را_شروع_کرد
#نترس_دختر_غوغا_به_پا_کن
#قوانین_وراثت
#صداهای_ذهنت_را_خاموش_کن
#ماجرای_ناپدید_شدن_استفانی_ملر
#بانوی_دام_گستر
#دفاع
#موسسه
#خون_به_پا_میشود
#فهرست_مهمانان
#دفاع
#هشت_قتل_حرفه_ای
#بازار_گورخر_خالخالی
#فرشته_عشق_بالهای_مقوایی_دارد
#سنترال_پارک
#همین_حالا
#آرام_بگیرید_و_زندگی_را_از_نو_شروع_کنید
#همسر_دوست_داشتنی_من
#چشمهایت
لیزا و آرتور یک بار در سال یکدیگر را ملاقات میکنند. آرتور زندگیاش را صرف جستوجوی لیزا میکند و او هم همیشه منتظرش است.لیزا، در باری در نیویورک کار میکند تا خرج تحصیلش را پرداخت کند. تا اینکه یک شب با پزشک جوانی به اسم آرتور آشنا میشود. رابطۀ ایشان به سرعت شکل میگیرد. لیزا، برای جذب آرتور، حاضر است دست به هرکاری بزند. غافل از اینکه آرتور مثل بقیۀ مردها نیست. او، خیلی زود، لیزا را با راز وحشتناکی که در زندگیاش وجود دارد آشنا میکند.
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ سعیده بوغیری
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ سعیده بوغیری
پلیسی جنایی
ادبیات فرانسه
...
لیزا و آرتور یک بار در سال یکدیگر را ملاقات میکنند. آرتور زندگیاش را صرف جستوجوی لیزا میکند و او هم همیشه منتظرش است.لیزا، در باری در نیویورک کار میکند تا خرج تحصیلش را پرداخت کند. تا اینکه یک شب با پزشک جوانی به اسم آرتور آشنا میشود. رابطۀ ایشان به سرعت شکل میگیرد. لیزا، برای جذب آرتور، حاضر است دست به هرکاری بزند. غافل از اینکه آرتور مثل بقیۀ مردها نیست. او، خیلی زود، لیزا را با راز وحشتناکی که در زندگیاش وجود دارد آشنا میکند.
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ سعیده بوغیری
...
ادبیات فرانسه
...
لیزا و آرتور یک بار در سال یکدیگر را ملاقات میکنند. آرتور زندگیاش را صرف جستوجوی لیزا میکند و او هم همیشه منتظرش است.لیزا، در باری در نیویورک کار میکند تا خرج تحصیلش را پرداخت کند. تا اینکه یک شب با پزشک جوانی به اسم آرتور آشنا میشود. رابطۀ ایشان به سرعت شکل میگیرد. لیزا، برای جذب آرتور، حاضر است دست به هرکاری بزند. غافل از اینکه آرتور مثل بقیۀ مردها نیست. او، خیلی زود، لیزا را با راز وحشتناکی که در زندگیاش وجود دارد آشنا میکند.
"اتفاقی که برای من افتاده در عین حال واقعی و غیرقابل تصور است"
آرتور و لیزا، در منهتن، دستبهدست هم میدهند تا نقشههای خطرناکترین دشمنشان را خنثی کنند: زمان.
یک تریلر روانشناختی بینظیر با پایانی غیر قابل تصور
#همین_حالا
#گیوم_موسو
ترجمۀ سعیده بوغیری
...