نمی‌روم قدمی راه بی‌اشارهٔ دل
که خضر راه نجات است استخارهٔ دل
#صائب_تبریزی‌

به یاد حسرت میم دهانت
قد عشّاق از غم همچو نون است
#طغرل_احراری

شراب سرخی و من جام شیشه‌ای ؛ بنگر
که بی‌حضور تو از چهره می‌پرد رنگم ...
#حسین_دهلوی

حیا به گوشه آن چشم مست جا کرده
چو زاهدی که به بزم شراب می‌آید
#کلیم_کاشانی

زِ طوف کعبه و بتخانه معشوق است منظورم
به هر سنگی که کرده سجده از بهر خدا کردم
#گرامی_کشمیری

از بیقراری دلِ اندوهگین خویش
خجلت کشم همیشه زِ پهلونشین خویش
#صائب_تبریزی‌

صنم اندر بلد کفر پرستند و صلیب
زلف و روی تو در اسلام صلیب و صنمند
#سعدی

رخش در غیر و چشم التفاتش در من است امشب
هزارش مصلحت درهر تغافل کردنست امشب
#محتشم_کاشانی

چو ممکن نیست بوسیدن دهان یار نوشین لب
لبی را بوسه باید زد که می‌بوسد دهانش را
#فروغی_بسطامی

از شکست دل به جای نازکی خوابیده‌ایم
بر سر آواز چینی سایهٔ دیوار موست ...
#بیدل_دهلوى

تا لب‌ گشوده‌ای مزه در دل دویده است
بوسِ لبِ تو را به ربودن چه احتیاج؟
#غالب_دهلوی

هر چند حیا می‌کند از بوسه‌ی ما دوست
دلتنگی ما بیشتر از دلهره‌ی اوست ...
#فاضل_نظری

دل چو رو گرداند ، برگرداندن او مشکل است
روی دل تا برنگردیده است ، برگردان مرا
#صائب_تبریزی‌

#صلی‌الله‌علیک‌یا‌اباعبدالله
دل کز طوافِ کعبهٔ کویت وقوف یافت
از شوقِ آن حریم ندارد سرِ حجاز ...
#حافظ‌

دل خانه خداست چو مصحف عزیزدار ...
#صائب

چون نیاید به نظر حسن لطیفی که تراست
خواب نادیده چه تعبیر توانم کردن؟
#صائب_تبریزی

#عرفه ✨
ور ببخشی رحمتت عام است و احسانت قدیم
#سعدی

طواف کعبه گر حاجی کند یک بار در عمری
من دیوانه هر ساعت به گرد یار می‌گردم
#فیض_کاشانی

جان اگر جان است، قُربانِ حسین بن علی…

دم خون ریختن از دیدن رویت مکن منعم
که کَس در حالت بِسمل نبندد چشم قربانی
#محتشم_کاشانی