یکی است محرم و بیگانه پیشِ غیرتِ من
تُرا نهفته زِ خود در کنار می‌خواهم ...
#صائب_تبریزی

پا زِ نازک‌خانهٔ‌دل چون کِشد آن عطرفام؟
همچو می جایی ندارد بهتر از مینا گلاب
#طغری_مشهدی

ربطِ ما و تو نهان تا به کی از بیم رقیبان
گو بداند همه کس ما زِ توییم و تو زِ مایی
#هاتف_اصفهانی

از تیغ ابروی تو زِ بس زخم خورده‌ام
جرأت نمی‌کنم که به محراب رو کُنم
#کلیم_کاشانی

بگذار دستت رازِ دستم را بداند
بی‌هیچ پروایی که دستِ عشق با ماست
#حسین_منزوی

بیدردی زمانه به خود بسته‌ایم و باز
خون گریه می‌کند نفسِ خنده‌ناکِ ما
#فیاض_لاهیجی

#یارسول‌الله 🏴
خاکم سرشته است به آب ولای تو
تا باشدم نفس به تولّا برآورم ...
#حزین_لاهیجی

#حسن‌جان 🏴
ای كشته‌ی محبّت تو حضرت حسین
پیداست در جلال تو كیفیت حسین
#محمد_سهرابی

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله 🩶

#یارضاجان 🏴
به بام انس تو خو کرده‌ام چون کفتر جلدی
که از هر گوشه‌ای پَر وا کنم پیش تو می‌آیم
#حسین_منزوی

چو مژگان جز به قصد دیدن غیر
نمی‌افتد به ما هرگز نگاهت ...
#طغری_مشهدی

زِ بس‌که ساده‌دلم، چون تو گرم پیش‌آیی
گمان بَرَم که مگر مهربان من شده‌ای ...
#میلی_مشهدی

مستی چشم تُرا نازم که در دوران او
سبحه را زاهد بمی گل کرد و زان پیمانه ساخت
#کلیم_کاشانی

با صد هزار زخمِ‌زبان زنده‌ام هنوز
گردون گمان نداشت به این سخت‌جانیم
#شهریار

زِ آرمیدنِ ما اضطراب می‌بارد ...
#صائب

زَنَد صبح جزا چون بر محک نقد عملها را
همین از کرده‌های ما خجالت سرخ‌رو باشد
#واعظ_قزوینی

اگر قصد لبت کردم بدار از لطف معذورم
زِ بس شیرین‌زبان بودی گمان بُردم که حلوایی
#قاآنی

نه‌ برانمش، نه‌ در بَر کِشَمَش، غم‌ است دیگر
چه‌ بگویم‌ از حریفی‌ که‌ من‌اش نمی‌گزینم؟
نزنم‌ نمک‌ به‌ زخمی‌ که‌ همیشگی‌‌ست، باری
که‌ نه خسته‌ی نخستین، نه خراب آخرینم
#حسین_منزوی