آرام نيست در همه عالم به اتفاق
وَر هست در مجاورت يار محرمست
#سعدی

دلم زِ وصل تسلّی نمی­شود امروز
اگر غلط نکنم هجر یار نزدیک است
#میلی_مشهدی

گر به صحرا دیگران از بهر عشرت می‌روند
ما به خلوت با تو ای آرام جان آسوده‌ایم ...
#سعدی

بنازم خوبیِ خونگرم محبوبی که در مستی
کند ریش از مکیدن‌ها زبانِ عذرخواهان را
#غالب_دهلوی

می‌ریزم از دو دیده به یاد تو اشک گرم
شبها که همدمم بجز از آهِ سرد نیست
#محتشم_کاشانی

بسکه از ساز ضعیفی‌ها خبر داریم ما
چنگ می‌گردیم اگر یک ناله برداریم ما
#بیدل_دهلوی

شبی به روی عرقناک او نظر کردم
گذشت عمر و شنا می‌کنم در آب حیا
#بیدل‌_دهلوی

مشو مأیوس ای دل گر نخواندی آیه فتحی
علی‌بن‌ابی‌طالب بگرداند ورق ما را ...
#محمد_سهرابی

با شب زلف خیال‌ انگیز یار افتاده کار
خواب را زین پس مگر در خواب بیند دیده‌ام
#طالب_آملی

#یاامیرالمومنین 💚
کهن شود همه کس را به روزگار ، ارادت
مگر مرا که همان عشق اوّلست و زیادت
#سعدى

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
ماییم و آستانه عشق و سَر نیاز
تا خواب خوش که را بَرَد اندر کنار دوست
#حافظ

مرهم نکند فایده داغ دل ما را
یارب برسان چشم و چراغ دل ما را
#مشتاق_اصفهانی

یک شب به رغم صبح به زندان من بتاب
تا من به رغم شمع سر و جان فشانمت
#شهریار

دل دونیم از درد چون گردید ، گردد ذوالفقار
#صائب

سر زلفت ظلمات است و لبت آب حیات
در سواد سر زلفت به خطا می‌نگرم ...
#سعدى

هر نگاهی میتواند خلوتم را بشکند
کوزه‌ی تنهایی روحم سفالی‌تر شده است
#فاضل_نظری

شب نیست که با خیال قدت
دستی به کمر نکرده باشم ...
#فروغی_بسطامی

بعد از هزار شِکوه به غم دلْ نهند خلق
ما خویش را تسلّی زِ آغاز داده‌ایم ...
#عرفی_شیرازی

از پریشانی چو مویت در قفا افتاده‌ام
نیکبخت آن زلف هندویت که هم زانوی تست
#خواجوی_کرمانی

عمری‌ست خدمت لب خاموش می‌کنم
ای بخت ناز کُن‌ که نفس هرزه‌گو نشد
#بیدل_دهلوی