عتباتِ کلمات
1.81K subscribers
66 photos
34 videos
75 links
بسكه‌ دايم‌ حبّ اهل‌ بيت‌ دست ‌آويز ماست
در پی تسبيح‌ خاك‌ كربلا افتاده‌ایم ...

#فانی_كشميری
🔍اشعار کهن ، معاصر
:
💌 t.me/HidenChat_Bot?start=113357248
Download Telegram
همینم بس که گاهی بی‌تکلّف می‌بری نامم
#فیاض_لاهیجی
هر سال چون هلال محرم شود پدید
بنشسته در مصیبت من گریه سر کنید
هر ماتمی که تا به قیامت فرا رسد
در صبر آن به واقعه من نظر کنید
#فیاض_لاهیجی
زمزم لطف ترا آن تشنه‌ام کز بیخودی
در میان دجله جان می‌داد و خوش می‌گفت آب
#فیاض_لاهیجی
نگه نکرده گذشتی زِ من به ناز امشب
شدم زِ ناز تو شرمنده نیاز امشب ...
#فیاض_لاهیجی
تا بوی زلف یار در آبادی مَنست
هر لب که خنده‌ای کُند از شادی مَنست
#فیاض_لاهیجی
گرچه در آلوده‌دامانی مَثَل گشتیم لیک
آبِ رحمت می‌رود در جویِ استغفار ما
#فیاض_لاهیجی
ای دوستان؛ چو نام لبِ خشک من بَرید
بر یاد من زِ خون جگر دیده تَر کنید
هر گه کنید یاد لبِ چون عقیق من
از اشکِ دیده دامن خود پرگهر کنید
هر سال چون هلال محرم شود پدید
بنشسته در مصیبت من گریه سر کنید
هر ماتمی که تا به قیامت فرا رسد
در صبر آن به واقعة من نظر کنید
در محنت مصیبت دور و دراز من
هر محنتی که روی دهد مختصر کنید
#فیاض_لاهیجی
بیدردی زمانه به خود بسته‌ایم و باز
خون گریه می‌کند نفسِ خنده‌ناکِ ما
#فیاض_لاهیجی
نازِ بهار چند کشم از برای گُل
فصلِ خزان خوشست که هر برگ او گُل است
#فیاض_لاهیجی
نمی‌خواهم که بوی پیرهن از نزد یار آید
گرفتم دیده روشن کرد، بی‌رویش چه کار آید!
#فیاض_لاهیجی
زان دهانم بوسه نه، پیغام نه، دشنام نه
تنگ هم نتوان گرفتن اینقدرها بر کسی
#فیاض_لاهیجی
تا شرم هست پردهٔ بیگانگی بجاست
ما را شراب با تو مگر آشنا کُند ...
#فیاض_لاهیجی
با من دمی که گرمِ جدل بودی، از لبت
بوسی به صد جدل نگرفتم چه فایده؟
#فیاض_لاهیجی
چشم تو یک نگاه به ما کرد در ازل
ما را بس است تا به قیامت همان نگاه
#فیاض_لاهیجی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
به دهر خون نخورد آدمی چه چاره کند!
به آب غصّه سرشتند خاک آدم را ...
#فیاض_لاهیجی
من از یادِ تو نادانسته هم بیرون نیارم رفت
که می‌‌ترسم کُنی دانسته از خاطر فراموشم
#فیاض_لاهیجی
هر کجا افتم زِ دست عقل گویم: یا شراب
#فیاض_لاهیجی