باد زنار سر زلف تو از هم بگشود
صد شکست از طرف کفر در اسلام افتاد
#سلمان_ساوجی

شب فراق چو زلفت اگر چه تاریک است
امیدوارم از آن رو که صبح نزدیک است
#سلمان_ساوجی

سوختم در آتشش چون عود و زانم بیم نیست
بیم آن دارم که دود من بگیرد دامنش ...
#سلمان_ساوجی

اگر عکس رخ و بوی سر زلفت نبودندی
که بنمودی شب دیجور نور از طور موسی را؟
#سلمان_ساوجی

می‌رود عمرِ عزیزم نه به دلخواه چرا؟
#سلمان_ساوجی

قبای عمر کوتاهست بر بالای امیدم
مگر باز آیی و وصلی ، شبی بر دامنم دوزی
#سلمان_ساوجی

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
روز پرسش که به یک ذرّه بُوَد گفت‌و‌شنید
عاشقان را نبود جز زِ دهانِ تو جواب ...
#سلمان_ساوجی

دیده از شوق تو تا لذّت بیداری یافت
هیچ در چشمِ من ای دوست نمی‌آید خواب
#سلمان_ساوجی

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
روز دیوان قیامت که منازل بخشند
عرصات سر کوی تو بود منزلِ من
#سلمان_ساوجی

گیسوی تو، شبِ قدرست و دَرو منزل روح
خود که داند به جهان قدرِ شبِ گیسویت
#سلمان_ساوجی

به تصوّر خیالت، نرود به خواب چشمم
که به چشمِ من خیال تو زِ خواب خوشتر آید
#سلمان_ساوجی

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
میانهٔ من و تو، صحبت ار چه امروز است
دلِ مرا زِ ازل، باز با تو پیوند است ...
#سلمان_ساوجی