گیسوی چون زنار او ، آرایش رخسار او
یک شمه‌است از کار او ، کفری که ایمان پرورد
#فروغی_بسطامی

عمر با صدساله الفت بی‌وفایی کرد و رفت
از که دیگر در جهان چشم وفا دارد کسی؟
#صائب‌_تبریزی

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
کسی که خاک درت دوست‌تر زِ جان دارد
چگونه جای دگر باشدش قرار و سکون؟
#عراقی

گر کسی را نفکندیم به سر سایه چو گُل
شکر ایزد که نبودیم به پا خار کَسی ...
#شهریار

تنگ در آغوشش آوردن نصیب ما نشد
نامسلمان شانه ، کافر سرمه ، ترسا پیرهن
#قصاب‌_کاشانی

دل ساخت سینه را سیه از دودِ خود ببین
در پهلوی چه خانهٔ سیاهی نشسته‌ام ...
#محتشم_کاشانی

زِ چشمم چون نگه بگذشتی و از زخم محرومی
جدایی ماند چون خمیازه در آغوش مژگان‌ها
#بیدل_دهلوی

عجب نبود کز آهم قامتش در پیچ و تاب افتد
که گردد شاخ گُل از باد گاهی راست گاهی کج
#هاتف_اصفهانی

وقت است اگر نصیب شود خواب راحتی
بالین کنیم دستِ زِ دنیا بریده را ...
#حزین_لاهیجی

هر گه که دل به عشق دهی خوش‌ دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست ...
#حافظ

تا مُژه بستیم ، قیامت رسید
مرگ چه خوابِ سبکی بوده است
#طالب_آملی

وفا و مردمی از روزگار دارم چشم
ببین زِ ساده‌دلی‌ها چه از که می‌جویم
#صائب_تبريزی

به بزم هر دو زِ شرم محبّتیم خموش
کجاست باده‌ که بردارد از میانه حجاب
#قاآنی

زِ سخت‌جانی خود بی‌تو در شب هجران
نشسته در عرق خجلتم چو سنگ در آب
#بیدل‌_دهلوی

ای کربلا نرفته غم کربلا بس است
بالی اگر که هست حریم رضا بس است
حاجی به دور کعبه و ما در طواف تو
مشرک که نیستیم ! همین یک خدا بس است
#حسین_زحمتکش

#صلی‌الله‌علیک‌یا‌اباعبدالله
نامم ز کارخانهٔ عُشّاق محو باد
گر جز محبتِ تو بُوَد شغلِ دیگرم
#حافظ‌

حجاب روی تو هم روی توست در همه حال
نهانی از همه عالم ، زِ بسکه پیدایی ...
#عراقی

خوش آن ساعت که بر بالین خرامی خاکساری را
به باد دامنی ، از خاک برداری غباری را ...
#حزین_لاهیجی

سینه‌ی پر حسرتی دارم که از اندوهِ او
تا به نزدیک لب آرم خنده را ، شیون شود
#نظیری_نیشابوری

هلاک بوی لبی بودم انتظارم‌ گفت‌:
غمین مشو به‌ کنارش نشانده می‌گیرم
#بیدل‌_دهلوی