آزار جهان باعث عیش و طرب ماست
آتش نکند رقص اگر چوب نباشد ...
#سلیم_تهرانی

حدیث لعل تو تا بر زبان من جاریست
زنند خلق شب و روز بوسه بر دهنم
#قاآنی

گر بمیریم زِ حسرت در خواهش نزنیم
که چو نخل ادب از خاک حیا خاسته‌ایم
#قدسی_مشهدی

چنان افشاند چشمم بی‌تو اشک بی‌محابا را
که ابر امشب غلط هردم به دریا می‌کند ما را
#حزین_لاهیجی

بهتر بود زِ سیصد الحمد قل‌هو‌اله
صاحبدلی کز اخلاص ما را به حق سپارد
#ملک‌الشعرابهار

هر چند بی‌تو خواب ندارم ، شبت‌بخیر ...
#سجاد_سامانی

هر کسی سودا به قدر همّت خود می‌کند
عالمی خواهان لعل و‌ من خریدار دلم ...
#مخلص_لاهوری

#یاجوادالائمه
دلم در خاک هم صاحب کمال است
به بازو حرزی از نام تو دارد ...
#اسیر‌_شهرستانی

در غربتِ مرگ بیم تنهایی نیست
یاران عزیز آن طرف بیشترند ...
#مسیح_کاشانی

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
صد ره از هوش روم چون رسد از کوی تو باد
آن قدر بیخودی از بوی تو دارم که مپرس ...
#محتشم_کاشانی

نمی‌روم قدمی راه بی‌اشارهٔ دل
که خضر راه نجات است استخارهٔ دل
#صائب_تبریزی‌

به یاد حسرت میم دهانت
قد عشّاق از غم همچو نون است
#طغرل_احراری

شراب سرخی و من جام شیشه‌ای ؛ بنگر
که بی‌حضور تو از چهره می‌پرد رنگم ...
#حسین_دهلوی

حیا به گوشه آن چشم مست جا کرده
چو زاهدی که به بزم شراب می‌آید
#کلیم_کاشانی

زِ طوف کعبه و بتخانه معشوق است منظورم
به هر سنگی که کرده سجده از بهر خدا کردم
#گرامی_کشمیری

از بیقراری دلِ اندوهگین خویش
خجلت کشم همیشه زِ پهلونشین خویش
#صائب_تبریزی‌

صنم اندر بلد کفر پرستند و صلیب
زلف و روی تو در اسلام صلیب و صنمند
#سعدی

رخش در غیر و چشم التفاتش در من است امشب
هزارش مصلحت درهر تغافل کردنست امشب
#محتشم_کاشانی

چو ممکن نیست بوسیدن دهان یار نوشین لب
لبی را بوسه باید زد که می‌بوسد دهانش را
#فروغی_بسطامی

از شکست دل به جای نازکی خوابیده‌ایم
بر سر آواز چینی سایهٔ دیوار موست ...
#بیدل_دهلوى