آسمان دریای خون شد، ابر زیر گریه زد
حالِ دورافتادگان از روی ماهش را نگاه
#سجاد_سامانی

اگر لبخند شیرین تو کمیاب‌است و مشهور است
چو مروارید پنهان‌ باش چشمِ مردمان شور است
#سجاد_سامانی

زمانی سایه‌ام بر خاک و حالا سایبانم خاک
مرا در آسمان می‌جویی و من زیر آوارم
#سجاد_سامانی

ماهیِ تنهای تُنگم ، کاش دست سرنوشت
برکه‌ای کوچک به‌ من می‌داد دریا پیشکش
#سجاد_سامانی

عید را با ربنای بوسه‌ات آغاز کن
روزه‌ام را باز کن ، صبرم به پایان آمده‌ست
#سجاد_سامانی

دلم گرفته ، به دلتنگیِ شبانه قسم
به گیسوان سیاه تو روی شانه قسم
#سجاد_سامانی

نیمه‌شب دل می‌ربود از من که چشمش بسته شد
پلک خسته ، این رفیق نیمه‌راهش را نگاه ...
#سجاد_سامانی

دلم شبیه درخت آن چنان پُر از مِهر است
که سایه از سر هیزم‌شکن نمی‌گیرم ...
#سجاد_سامانی

امید من به خطاپوشی تو آنقدر است
که در شمار نیاید گناه بسیارم ...
#سجاد_سامانی

درد دل تو را چه کسی گوش می‌کند؟ 
ای در جهان غريب ، به چاهی بسنده کن
#سجاد_سامانی

ای سر به شانه‌‌‌های رقیبان گذاشته
کی سر به شانه‌ات بگذارم؟ شبت بخیر
#سجاد_سامانی

هر چند بی‌تو خواب ندارم ، شبت‌بخیر ...
#سجاد_سامانی

#صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
به شوق گوشه‌ی چشم تو غوغایی‌ست در عالم
طبیبی چون تو را هر گوشه می‌خوانند بیماران
#سجاد_سامانی

مرا نگاه که چشم از تو بر نمی‌دارم
تو را نگاه که از دیدنم گریزانی ...
#سجاد_سامانی