وقتی غروب جمعه رسد، بی تو آفتاب
انگار بر گلوی خودش دار بسته است...
#نجمه_زارع

تا تو نقّاش دلِ تنگِ منی، دقّت کن
برگ‌ها را نکنی زرد ! دلم می‌گیرد
#نجمه_زارع

وقتی دلم به سمت تو مایل نمی‌شود
باید بگـــــویم اسم دلَم دِل نمی‌شود
#نجمه_زارع

غروب موقع افطار یاد من هم باش
دلت که دامن اَمَّنْ یُجیب می‌گیرد
#نجمه_زارع

تو آنقَدَر شبيه به سنگى كه مدتى است
از فكر ديدن تو تَرَك مى‌خورد سرم ...
#نجمه_زارع

به یک پلک تو می‌بخشم تمام روز و شب‌ها را
که تسکین می‌دهد چشمت غم جانسوز تب‌ها را
#نجمه_زارع

خورشیدِ پشتِ پنجره‌ی پلک‌ های من
من خسته‌ام ، طلوع کن امشب برای من
#نجمه_زارع

فرقی نداشت دیشب و امشب برای من
جُز آن که بر نبود تو یک شب اضافه شد
#نجمه_زارع