گذری بر زندگینامه، شهيد مرتضی دهنوی

🟠 شهید مرتضی دهنوی تا زمانی که به دستور امام در تظاهرات شرکت می‌کرد و از کار دست کشید و به فعالیت‌های خود ادامه داد.
🟠مرتضی چنان خود را وقف جبهه کرده بود که از تولد فرزندش اطلاعی نداشت. وی سرانجام در حالی که با جمعی از فرماندهان مشغول صحبت کردن بود و دیده بانی می‌کرد، توسط رژیم غاصب عراقی خمپاره‌ای بین آنها انداخته شد و هر ۵ فرمانده در عملیات والفجر ۸ به دیدار مولایشان حسین (ع) شتافتند.
🟠در فرازی از وصيت‌نامه شهيد دهنوی آمده است: " اگر به شرف شهادت و افتخار اين مرحله از تكامل رسيدم جسدم را به پدرم آقای محمد تقی دهنوی واقع در دهنو خالصه نيشابور تحويل بدهيد و به مادرم بگويد نكند يک دفعه از شهادت من در دلت نااميدى بوجود آيد حتى پدرم نكند خدای ناكرده پدرم به هركس كه ميرسد بگويد آه كمرم شكست. بلكه تو و تمامى كسانی كه با من خويشاوندى داريد سرتان را بالا نگهداريد و چنان قدمهايتان را محكم و مصمم برداريد كه همگان گويند به نظر می‌رسد كه از شهادت فرزندش شاد است چون چيزی كه در راه خدا می‌رود خدا خود پاداش و اجرش را می‌دهد. "
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
@AkhbarMashhad

📷شهادت رمزی است بین عاشق و معشوق

🟠شهید علیرضا حسن‌نیا کاریزک اوقات تعطيلی را کار می‌کرد، به باغ می‌رفت و کارهای باغ را انجام می‌داد. گاهی هم گوسفندها را به چرا می‌برد، اما چون دوست دار ورزش بود، گاهی اوقات آنها را به کسی می‌سپرد و خودش برای ورزش می‌رفت.
🟠این شهید والا مقام در سال ۱۳۶۰ با توجه به اینکه هنوز مشغول تحصیل بود، به ندای رهبر انقلاب لبیک گفته و به‌عنوان یک بسیجی راهی جبهه شد و در گردان مخابرات تیپ ۲۱ امام‌رضا (ع) مشغول خدمت شد و در اواخر سال ۱۳۶۱ وارد گروه تخریب شد.
🟠شهید حسن‌نیا، شهادت را رمزی میان عاشق و معشوق می‌دانست و معتقد بود هنگامی که آتش عشق به منتهی درجه خود برسد معشوق آتش به وجود عاشق می‌افکند و او را پروانه‌وار می‌سوزاند و شهید سوخته عشق خداست.
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
@AkhbarMashhad

📷زندگینامه شهید عیسی عاملی

🟠شهید عیسی عاملی تنها به تحصیلات و ورزش اکتفا نکرد، مسئولیت سنگین دیگری را بر دوش خود احساس می‌کرد و آن مسئله‌ی دفاع از کشور و نوامیس مسلمین بود.
🟠از خصوصیات بارز اخلاقی شهیدعاملی حسن نیت، پاکدامنی، و صداقت وی بود که زبانزد همه­ دوستان و آشنایان بود. کودکان را نوازش می کرد و آنان را به‌ تحصیل تشویق می‌نمود.
🟠این شهید والامقام احترام فوق العاده­ای برای اقوام و دوستانش قائل بود و در چنین موقعیتی بود که مجددا مسئولیت رفتن به جبهه بر دوشش سنگینی نمود و در حالیکه بیش از سه ماه به پایان تحصیلاتش نمانده بود راهی جبهه گشت و اما این بار سراپای وجودش را قدرت ایمان و شهامت فراگرفته بود.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
@AkhbarMashhad

🔸اخلاق شهید زبانزد دوستان و اطرافیانش بود

🔹شهید محمد مروجی بعد از پيروزی انقلاب و تأسیس جهاد سازندگی وارد آن نهاد مقدس شد. ابتدا در هيأت واگذاری زمين و سپس در كميته عمران جهاد مشغول به كار شد که به دليل فعاليت‌های چشمگير و شایستگی‌هایی که داشت مسئوليت بخش احمدآباد جهاد مشهد به شهید مروجی واگذار شد.
🔹مروجی به دليل علاقه‌ خدمت به روستائیان محروم، به صورت شبانه‌روزی كار می‌كرد و اكثر اوقات در همان روستا به سر می‌برد.
🔹محمد مروجی در عرصه نبرد بارها به سختی مجروح شد اما پس از چند روز دوباره با همان حال در جبهه حضور پیدا کرد. تواضع محمد؛ مهربانیش، صفا و صداقتش ارزش‌هایی بود که همگان را گرد شمع وجودش جمع می‌کرد. بچه‌های رزمنده هنوز با گذشت سالیان، باز هم شب‌های عملیات، وقت دعای کمیل و عاشقی را بی او در خاطر نمی‌آوردند.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
@AkhbarMashhad

📷ایثار و شهادت‌طلبی در دفاع مقدس

🔹يكى از همرزمان شهید موسی دشتبان می‌گوید: «وقتى در جبهه مواد خوراكی به ما مى‏‌دادند، موسی آنها را نمى‏‌خورد و آنها را در جايى قايم مى‌كرد و زمانى كه ما چيزی برای خوردن نداشتيم، آنها را می‌‏آورد و به بچّه‏‌ها مى‌‏داد و خودش نمى‏‌خورد.»
🔹موسی دشتبان قبل از انقلاب اسلامی، فعالیت‌های انقلابی زیادی داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ضد انقلاب‌ها، سلطنت طلب‌ها، خصوصا گروهک‌های ملحد و التقاطی و مناطق برای از پا در آوردن و از صحنه خارج کردن ایشان تلاش کردند و از تهدیدات تلفنی، کتبی،کتک کاری و ... نیز کوتاهی ننمودند.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
@AkhbarMashhad

📷شهیدی که به مجروحان خون اهدا می‌کرد

🟠مادر شهید على‌اصغر حاجی غلام زاده درباره فرزندش می‌گوید: " پسرم با چشمان باز به دنيا آمد. وقتی كه سه روزه بود به دستانش توجّه كردم و يادم از حضرت ابوالفضل(ع) آمد كه دستانش را در راه خدا از دست داد و من فكر كردم كه اين بچّه دستش را در راه خدا از دست خواهد داد كه همان طور هم شد."
🔹در كلاس اوّل دبستان كه معلّم از بچّه‌‏ها مى‌‎خواهد يک سرودی را بخوانند، كسی ياد نداشت و علی‌‏اصغر شعرى از حافظ را می‌خواند. در تعطيلات كار مى‌كرد و با پولش برای خودش كتاب و دفتر مى‏‌خريد. از نظر درسی شاگرد ممتازى بود. معلّم‌‏ها او را بسيار دوست داشتند و در بسياری از موارد جايزه می‌‏گرفت.
🔹شهید على‌اصغر حاجی غلام زاده در جبهه مجروح شده بود و به خانواده‏‌اش چيزی نگفته بود؛ مجروحيّت دستش به حدّى بود كه دستش قطع شد. وی همچنین یکی از اهداکنندگان خون به مجروحان در پشت جبهه بود.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
@AkhbarMashhad

📷نگاهی به زندگینامه شهید ترابی

🟠پدر شهيد غلامعلی ترابی می‌گوید: " رفتارش با ما بسیار خوب و پسندیده بود و همواره احترام بزرگترها را داشت. همیشه با آرامش و صدای آرام صحبت می‌کرد و روابطش با اطرافیانش خوب بود و هنگام سختی و مشکلات اقوام و دوستانش سعی می‌کرد به آنها کمک کند. او هميشه دنبال اين بود كه عدّه‏‌ای از بچّه‏‌ها را دور خود جمع كند و به آنها قرآن بیاموزد."
🟠غلامعلی ترابی بیش از هر چيز حسن خلق و رفتارش زبانزد بود و هميشه سعی می‌كرد با تبسم مسائل را حل كند. وی آن قدر صبور بود كه اگر عصبانى می‌شد، خود را كنترل می‌‏كرد و با روحيه باز امر به معروف و نهی از منكر می‌كرد.
🟠یکی از همرزمان شهيد بیان می‌کند: " يادم هست دشمن خطّ مقدّم را مرتّب زير آتش خمپاره گرفته بود. به ايشان گفتم: چرا آتش دشمن را جواب نمی‌دهيد. گفت: فقط صبحها يک خمپاره به طرف دشمن می‌زنيم، شايد از خواب بلند شوند و نماز بخوانند."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
@AkhbarMashhad

📷خدمت در زمین و عروج به آسمان


🔹برادر شهید احمد ملک‌نژاد درباره وی می‌گوید: " پس از شهادت احمد، یک شب قبل از اذان صبح، برادرم را در خواب دیدم که در مراسم زیارت عاشورا در بین هیات سینه‌زنی در حال عزاداری است. از او سوال کردم تو که شهید شدی اینجا چه می‌کنی؟ گفت: اینجا مراسم داریم."
🔹در خواب از احمد پرسیدم چه اتفاقی افتاد که شهید شدی؟ گفت: به محض اصابت گلوله به کربلا رفتم و آنجا قبر اباعبدالله الحسین (ع) زیارت عاشورا خواندیم و از آنجا به آسمان عروج کردیم."
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
@AkhbarMashhad

🔸فرازی از وصیت‌نامه شهید پور آزاد

🔹در فرازی از وصيت نامه شهيد جعفر پور آزاد اینطور آمده است: " خدایا ! بپذیر از من و از پدر و مادرم و به ایشان صبر عنایت کن و هر چه سریعتر پایه‌های کاخهای ستم را خرد و نابود کن. شهید در لحظه شهادت تحولی عظیم پیدا می‌کند و جانش را به خدا می‌فروشد و چه خریداری بهتر از او.
🔹وی در ادامه وصیتش می‌گوید: " من با این اعتقاد شهید می‌شوم که به پیشگاه خداوند تبارک و تعالی شرفیاب شوم و به ملکوت اعلا بپیوندم و ناراضی هستم که برای شهادت من شیون کنید و البته گریه برای شهید نه تنها بد نیست که بسیار جالب است. حتی المقدور یکی از عکس‌هایی که در جبهه گرفتم بر سر خاکم نصب نمایید. بر روی سنگ قبرم آرم سپاه و آرم جمهوری اسلامی را حکاکی کنید."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
@AkhbarMashhad

📷پس از مرگ من گریه نکنید و شاد باشید

🟠شهید مهدی آز از همان ایام کودکی از ذوق و استعداد فوق‌العاده‌ای برخوردار بود؛ ضمن تحصیل نیز برای تأمین مخارج خانواده کار می‌کرد و فرائض دینی را به نحو احسن انجام می‌داد.
🟠وی فردی متدین و مذهبی بود که همه افراد خانواده به او علاقه زیادی نشان می‌دادند. در زمان اوج گیری انقلاب همچون دیگر دانش آموزان در تظاهرات شرکت می‌کرد.
🟠در قسمتی از وصایای این شهید والا مقام آمده است: " همانگونه که همه می‌‎دانند این خون شهدا است که تا کنون اسلام را زنده نگه داشته است. از این‌رو از پدر و مادر و کلیه آشنایان می‌خواهم که بر مرگ من نگریند و ناراحت نشوند؛ بلکه خوشحال باشند زیرا این راهی است که همه باید بروند. حال یکی در راهی که سعادت دارد می‌رود و دیگری راهی می‌رود که مورد تأیید اسلام نیست و امیدوارم که خداوند همه ما را به راه راست هدایت کند، تا بتوانیم در راهی قدم برداریم که به نفع اسلام است نه به ضرر."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
@AkhbarMashhad