کافه املاک ۷ ☕️7amlak
229 subscribers
33.6K photos
12.9K videos
424 files
14.8K links
با👈4khane معامله از 1خانه به 4 خانه آسونه⌛️⚠️ بزودی رونمایی از پلتفرم👈 4khane
👈اولین و تنهاسامانه هوشمند ویژه ی تبادل♻️ و تعاون🤝 مشاوران املاک
دراین کانال تلگرام و گروه واتساپ [ کافه املاک ۷]

https://chat.whatsapp.com/KwIl3qzFX7v9PVyVYPcHO
مسکن
Download Telegram
Forwarded from بهارمدیا - رادیو و تلویزیون بهار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⬅️ میراث #فلسفه_تحلیلی آمریکا مدتهاست که بحران #نسبی_گرایی را حل کرده است!

💠 نسبی‌گرایی از دهه 70 بر دانشگاه های علوم انسانی کشور خیمه زده است

🔷علوم شناختی (cognitive science) می تواند به احیای علوم انسانی در کشور کمک کند

✳️ حامد حاجی حیدری - استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران - برنامه زاویه - 8 اسفند 97

#cognitive_science

🆔 @BaharMedia
Forwarded from مهر فردا
🔵 دکتر احمدی نژاد در پاسارگاد: اگر معلوم شود #ایرانی‌ها قبل از یونانی‌ها، #فلسفه و نظام اجتماعی و مردم‌سالاری داشتند، چه اتفاقی می‌افتد؟! بیش از ۱۰۰۰ سال قبل، #دانشمندان_ایرانی، حرکت و #کروی بودن زمین را می‌دانستند.

۲۸ آبان ۱۴۰۰

📌 مهر فردا/ مرجع رسمی اطلاع‌رسانی دکتر احمدی‌نژاد
🆔 @MehreFarda
Forwarded from تحلیل و رصد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
♦️تورم چطور اخلاق ملت‌ها را تباه می‌کند؟

«قوانین اقتصاد نه رشوه قبول می‌کنند و نه از مجازات اعدام می‌ترسند آنها در برابر تصیم‌های شما ساکت نمی‌شوند. این خلاصه ماجرایی تاریخی است که  اگرچه ۲۳۰ سال پیش به وقوع پیوسته اما به شکل عجیبی شبیه به روزگاه امروز ماست، ماجرایی بسیار عبرت آموز که #اندرو_دیکسون_وایت در کتاب "اخلاق و تورم" آن را مرور می‌کند./ فردای اقتصاد

#فلسفه_اقتصادی

@tahlilvarasad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ اگر باور دارید #ابردزدی وجود داره این ویدیوی بنیامین بلوچی از مرز استان سمنان و مازندران رو ببینید تا متوجه این توهم توطئه بشید.


#خرافات
#فلسفه_علم


🛜
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Forwarded from مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ شریعتی و انقلاب اسلامی


‏۱- “امت و امامت” شریعتی کتابی‌ست در نقد و نفی دموکراسی، آزادی، و نگاه لیبرال به قدرت و جامعه
. زبان شریعتی در اینجا صریح است. خبری از وعدهٔ آب و برق مجانی نیست‌. او صراحتا دو نوع حکومت را در مقابل یکدیگر قرار می‌دهد؛ حکومتی که بدنبال رفاه مردم است، و حکومتی که در پی هدایت آنهاست.

‏۲- حکومت اسلامی موردنظر شریعتی به دنبال هدایت مردم است، چه بخواهند و چه نخواهند! به همین خاطر حکومت‌اسلامی شریعتی در تضاد با دموکراسی تعریف می‌شود. از سوی دیگر، جامعه موردنظر شریعتی هم امتی‌ست که در مرزهای جغرافیایی نمی‌گنجد. امتی که مفاهیمی چون ملیت در برابرش پوچ و بی‌ارزش‌اند.


‏۳- جمهوری‌اسلامی بیش از هر ایده دیگری شبیه حکومت اسلامی موردنظر شریعتی‌ست. رهبرش همان امامِ موردنظر شریعتی‌ست. جامعه‌ای که این حکومت به دنبال آن است همان امت مورد اشاره شریعتی‌ست. امتی که شیعیان لبنان و نیجریه و یمن در آن حقوقی به مراتب بیشتر از مردم سنی بلوچستان و کردستان دارند.

‏۴- اگر “ولایت فقیه” خمینی را جمع محدودتری از روشنفکران خوانده بودند، “امت و امامت” شریعتی از پرخواننده‌ترین کتابهای آن نسل بود. شریعتی به وضوح، بدون هیچ استعاره و ابهامی، از حکومتی سخن می‌گوید که مردم را رنج می‌دهد تا هدایت کند. حکومتی که مردم را به هر قیمتی که شده، هدایت می‌کند.

‏۵- اما چگونه ممکن است کتابی که مفاهیمی چون “سعادت”، “رفاه”، “آزادی” و “آسایش” را به عنوان صفاتی منفی بکار می‌برد، پوچ و بی‌ارزش می‌خواند، به یکی از محبوب‌ترین کتابهای یک نسل بدل شود؟ پاسخ در تغییر نظام معنایی ماست. تجربه جمهوری‌اسلامی درک ما را از معانی این کلمات تغییر داده است.

‏۶- در ایران دهه ۵۰، در کشوری که برای بیش از یک دهه رشد اقتصادی دورقمی را تجربه کرده، رنج بردن ارزش بود. چپ‌ها و اسلامگرایان، رنج بردن را تقدیس می‌کردند. در چنین فضایی، آزادی و دموکراسی برای بخشی از جامعه، ارزش‌های بورژوازی بود و برای بخشی دیگر، توطئه غرب‌زدگان برای نابودی مقدسات.

۷- آنها که ادعا می‌کنند هدف انقلاب دموکراسی و آزادی بوده، درکی زمان‌پریشانه از تاریخ دارند. تصور می‌کنند آنچه امروز برای ما ارزشمند است، در گذر تاریخ همواره ارزشمند بوده است. این است که آرمان‌ها و ارزش‌های نسل فعلی‌ را به انقلابی نسبت می‌دهند که در جهانی بکل متفاوت رخ داده است.


#سیاست
#فلسفه_سیاسی


🛜
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ ابوریحان بیرونی ۶۰۰ سال قبل از گالیله میدانست که زمین گرد است و ۵۰۰ سال قبل از کوپرنیک میدانست که زمین به دور خورشید میچرخد! او همچنین در کتاب التفهیم حالات مختلف قرارگیری ماه نسبت به خورشید را هم ترسیم کرده است!


#توئیت_نوشت
#فلسفه_علم

🛜
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ زمین تخت گرا
نگاهی به نادانی‌های مدعیان تخت بودن زمین

▪️احمد خسروی


#فلسفه_علم



🛜
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Forwarded from (ولایت قریب)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from لولی وش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ اثر بارنوم فورر Forer effect

▪️عامل تقویت اعتقاد به فال‌ بینی ها
▪️دکتر آذرخش مکری


#پادکست
#فلسفه_علم
#خرافات



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ معرفت علمی و پیشفرض های لازم


علم تنها در قالب چارچوب فلسفی مشخصی می‌تواند به حیات خود ادامه بدهد.فلسفه علم در واقع فرضیه ها روش ها و محدودیت های آن را تعریف می‌کند ، از این نظر فلسفه (ی علم) و علم ، اصولی عقلانی و مکمل یکدیگر هستند.

علم پایه ی تفکرنقاد است. زیرا متضمن روش هایی برای سنجیدن باورهای ما درباره جهان طبیعی ست.

شفاف بودن
موشکافی
نظام‌مندی و
داشتن کمیت (باصطلاح حساب و کتاب دقیق)
نقاط قوت علم اند.

به بیان دیگرعلم نظامی از روش هاست که می‌توان برای جبران نقاط ضعف و کاستی های تفکر ، ادراک و حافظه از آنها استفاده کرد.معرفت شناسی و شناخت شناسی شاخه ای از فلسفه است که به چیستیِ دامنه و منابع شناخت می‌پردازد.
به عبارت دیگر این سوال که چگونه می دانیم که چیزی را می دانیم؟و چه چیزهایی را حتی به صورت تئوریک می توان شناخت؟

علم مستلزم استفاده از روش‌هاییست که فرض می گیرد چیزی ورای جهان طبیعی وجود ندارد.به بیان دیگر علم ، مستلزم این است که ما به ماوراالطبیعه متکی نباشیم.

علم مستلزم فرضیه هایی درباره جهان است :مثلاً این فرضیه که واقعیت عینی وجود دارد.اگر ما در جهان واقعی و عینی زندگی نمی‌کردیم،تحقیق درباره چگونگی ساز و کار جهان ممکن نبود.

علم همچنین فرض می گیرد که جهان پیش بینی پذیر و لذا در نهایت شناختنی است.علم حکم نمی‌کند که این چیز ها حقیقی هستند ،اما مستلزم چنین فرضی است. روش علمی واحد وجود ندارد ، آنچه هست مجموعه ای از روش هاست.

مهمترین بخش روش های علمی مفهوم آزمون فرضیه یا فرموله کردن یک ایده به شیوه ای است که به صورت نظری و عملی قابل سنجیدن با واقعیت عینی باشد.چنین مفهومی مستلزم این است که هر ایده و نظریه ابطال پذیر باشد.آزمودن فقط محدود به آزمایش های آزمایشگاهی نمی‌شود ، بلکه شامل مشاهدات بیشتر درباره جهان پیرامون ما یا نتیجه گیری بر اساس شواهد مستقیم هم است.مادامی که بتوان به صورت نظام مند شواهد و مدارکی را گردآورد که در رد یا تایید یک یا چند نظریه باشد مفهوم موردِ نظر ، آزمون پذیر و در نتیجه علمی است.

تاریخ علم در چنین بستری بالندگی و پیشرفت کرده است.برای مثال ما نمی‌توانیم مهبانگ را در شرایط آزمایشگاهی تکرار کنیم.
ولی می‌توانیم سوالاتی درباره واقعیت وجود مهبانگ مطرح کنیم و برای آزمودن این نظریه ها به مشاهده بپردازیم.

مثلا می توانیم به رصد تابش پس زمینه کیهانی و به بیان دیگر صدای رادیو اکتیو به جا مانده از مهبانگ بپردازیم.ما نمی‌توانیم در زمان به عقب سفر کنیم تا شاهد وقوع تکامل باشیم ، ولی می‌توانیم با استفاده از فسیل ها ، شباهت ژنتیکی و بیولوژی رشد ، دست استنتاج بزنیم . علاوه بر آن می‌توانیم مولفه‌های تکامل (مانند جهش ژنی) را ، در آزمایشگاه ها مشاهده کنیم.

به این مسئله باید توجه کرد که مسیر علمی یک راه مستقیم نیست . ما از مشاهده به تولید فرضیه می‌رسیم که در اصل حدسی درباره چیستی مشاهده است و سپس فرضیه را به بوته آزمایش می‌گذاریم ، بعد از مشخص شدن جواب های آزمایش ، فرضیه باز تعریف می‌شود و مرحله آزمایش دوباره تکرار می‌شود.با این حال ، روند علمی همیشه از این نظم و ترتیب پیروی نمی‌کند ، مثلا ممکن‌ست نظریه‌ای که مشاهده ها بر اساس آنها انجام می‌شود ، باعث سوگیری در نحوه مشاهده شود . همچنین ممکن‌ست منابع متعددی الهام‌بخش ما باشند که بی نظم و وابسته به فرهنگ و جزمی (تحت تاثیر تعصبات) باشند.

به علم باید به چشم یک تلاش انسانی نگاه کرد ، تلاشی که به سبب همین انسان بودن ، ناقص به هم ریخته شامل اشتباه های بسیار و مبتلا به خطا و سوگیری است.
خوشبختانه علم می‌تواند خود را اصلاح کند و این شاید بزرگترین ویژگی مثبت آن باشد.


📝ذهن فریبکارشما/استیون نولا صفحه ۱۴۸


#فلسفه_علم


🛜
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ ابطال‌گرایی


مشکلاتِ استقرا گرایی،کارل پوپر فیلسوفِ اتریشی را به سویِ روش‌شناسیِ تازه‌ای هدایت نمود. همان‌طور که در موردِ ککوله و نیوتن دیدیم کشف ممکن است هیچ منطق یا روشی نداشته باشد و کاملاً تصادفی باشد. به‌همین‌دلیل پوپر مقامِ کشف را از مقامِ اثباتِ نظریات جدا نمود. نکته‌ای که پوپر موردِ توجه قرار داد و پیشرفتِ بزرگی محسوب می‌گردد این بود که اگرچه مشاهداتِ جزئی نمی‌توانند گزاره‌هایِ کلی را تأیید کنند، اما می‌توانند آن‌ها را ابطال کنند:

از نظرِ پوپر برخلافِ عقیدهٔ استقرا گرایانِ احتمالاتی، دیدنِ هیچ تعدادی کلاغِ سیاه به افزایشِ احتمالِ گزارهٔ «همهٔ کلاغ‌ها سیاه‌اند» نمی‌انجامد، اما دیدنِ یک کلاغِ سفید بلافاصله این گزاره را ابطال می‌کند. این واقعیتِ اساسی می‌تواند ما را به این سمت هدایت کند که ابطال را اساسِ تجربیِ علم قرار دهیم - و نه تأیید را.

پس فرایندِ علم از منظرِ ابطال‌گرایی به این ترتیب است: دانشمند آزاد است که حدس بزند. این حدس لازم نیست که هیچ اساس یا توجیهی داشته باشد - می‌تواند در خواب یا زیرِ درختِ سیب به ذهنِ دانشمند برسد.این حدس در قالبِ یک گزارهٔ کلی مطرح می‌گردد. هیچ تجربه‌ای نمی‌تواند درستیِ این گزاره را اثبات کند، بنابراین اصلاً نباید به دنبال تأییدِ آن برویم.
دانشمند وظیفه دارد با تمامِ وجود تلاش کند که حدسِ خویش را ابطال کند.
مادامی که این حدس تأیید می‌گردد علم پیشرفتِ بیش‌تری از خودِ این حدس نمی‌کند، بلکه لحظاتِ سرنوشت‌سازِ تاریخِ علم لحظاتی است که این حدس ابطال می‌گردد.

هنگامی که یک حدس ابطال می‌گردد باید چه کاری کرد؟

● بر طبقِ آنچه ابطال‌گراییِ خام می‌نامند باید آن را به دور انداخت و حدسِ تازه‌ای زد. اما این کار نه بصرفه‌است و نه به نظر می‌رسد که دانشمندان چنین کاری را انجام دهند. ابطال‌گراییِ پیشرفته‌تر اجازه می‌دهد که حدس‌ها «تصحیح» شوند. اما رویِ این تصحیح‌ها قیدهایی وجود دارد. فرقِ علمِ واقعی از خزعبلات به آن قیود وابسته‌است.
فرض کنید گزاره‌ای داریم به‌صورتِ «نان مغذی است». سپس به این مشاهده برمی‌خوریم که در شهری خوردنِ نان موجبِ مرگِ انسان‌ها می‌شود. یک تصحیحِ ممکن این است که: «نان مغذی است، به جز در این شهرِ خاص». این تصحیح از نظرِ پوپر مجاز نیست و یک دانشمندِ واقعی این کار را نمی‌کند.
چگونه می‌توان تصحیحِ مجاز را از غیرِ مجاز تشخیص داد؟ معیارِ این کار چیزی است که پوپر «درجهٔ ابطال‌پذیری» می‌نامد. درجهٔ ابطال‌پذیریِ هر گزاره باید پس از تصحیح بیش‌تر از قبل شود.

به بیانِ ساده گزارهٔ تصحیح شده باید به جز موردی که ما را به تصحیحِ آن وادار نمود پیش‌بینی‌هایِ دیگری نیز بدهد. ابطال‌گرایی ، ابطال‌پذیری را معیارِ معناداریِ گزاره‌هایی که انسان‌ها بر زبان می‌آورند و معیارِ تفکیکِ علم از غیرِ علم می‌داند. گزاره‌هایی مانندِ «هر اتفاقی که می‌افتد قسمت است» یا «روح وجود دارد» هرگز در علم وارد نمی‌شوند زیرا این گزاره‌ها ابطال‌ناپذیراند. هر اتفاقی که در جهان بیفتد معتقد به قسمت یا روح باز هم گزاره‌اش را می‌گوید و دلیلی نمی‌بیند تغییری در آن ایجاد کند.


#فلسفه_علم



🛜
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ فرگشت یک تئوری است، یا حقیقت علمی (فکت)؟
Is Evolution a Theory or a Fact?



پاسخ هر دو است، اما این پاسخ نیازمند بررسی بیشتر و عمیقتر در معانی کلمات تئوری و حقیقت است.در کاربرد روزمره، تئوری اغلب به یک حدس یا یک گمانه زنی اشاره می کند. وقتی که مردم می‌گویند, "من یک تئوری در مورد اینکه چرا این اتفاق افتاده است دارم" آنها اغلب بر اساس شواهد ناقص یا بی نتیجه، یک نتیجه گیری را در ذهن خود ترسیم می کنند.اما تعریف رسمی تئوری در علم با آن چیزی که در کاربرد روزمره به شکل لغوی معنی می کنند، کاملا متفاوت است.

کلمه تئوری در علم، به توضیحی جامع در مورد جنبه های از طبیعت اشاره می کند که توسط مقدار بسیار زیادی از شواهد حمایت می شود. خیلی از تئوری های علمی به شکل بسیار خوبی پایدار شده اند به شکلی که احتمالا هیچ شواهد جدیدی نمی تواند در آنها تغییر قابل توجهی ایجاد کند.به عنوان مثال, هیچ شواهد جدیدی نشان نخواهد داد که زمین به دور خورشید نمی چرخد (تئوری خورشید مرکز ) یا چیزهای زنده از سلول ساخته نشده اند (تئوری سلولی) یا ماده از اتم تشکیل نشده است یا پوسته کره زمین از صفحات سختی که در دوران های زمین شناسی بر روی هم حرکت کرده اند، تشکیل نشده است ( تئوری صفحات تکتونیکی).
تئوری تکامل (فرگشت) نیز مانند این نمونه های دیگر از تئوری های بنیادی علمی توسط تعداد بسیار زیادی از مشاهدات و تجربیات تایید شده حمایت می شود به صورتی که دانشمندان مطمئن هستند که اجزاء پایه ای تئوری تکامل(فرگشت) توسط هیچ شواهد جدیدی دچار تغییر و ابطال نخواهد شد.
به هر حال مانند تمام تئوری های دیگر علمی، تئوری تکامل (فرگشت) هم موضوعی است که به طور مداوم با ظهور علوم جدید و تکنولوژی های نوین و امکان مشاهدات و تجربیاتی که قبلا امکان پذیر نبوده، تکمیل تر خواهد شد.

یکی از مفیدترین خواص تئوری های علمی این است که می توان از آنها برای پیش بینی درباره رویداد های طبیعی یا پدیده هایی که هنوز مشاهده نشده اند استفاده کرد.
به طور مثال، تئوری جاذبه رفتار اشیاء را بر روی ماه و سایر سیارات، خیلی قبل از اینکه توسط فعالیت فضاپیما ها و فضانواردان تایید شود، پیش بینی کرده بود. زیست شناسان تکاملی [به رهبری دکتر نیل شوبین] که تیکتالیک را کشف کردند، قبل از کشف، پیش بینی کرده بودند که آنها می بایست فسیل هایی از جانور میانی بین ماهی و حیوانات چهار دست و پای خشک زی در میان رسوبات پیدا کنند، که مربوط به ۳۷۵ میلیون سال قبل بوده باشند.کشف آنها، پیشبینی که بر اساس مفاهیم بنیادی تئوری تکامل انجام شده بود را تایید کرد و در لذا تایید هر پیشبینی بر اساس هر تئوری علمی، اعتماد به آن تئوری را افزایش می دهد.
در علم یک حقیقت معمولا به یک مشاهده، اندازه گیری یا اشکال دیگری از شواهد اشاره می کند که بتوان انتظار داشت در همان مسیر و تحت همان شرایط دوباره رخ دهد.با این حال، دانشمندان همچنین از عبارت حقیقت برای اشاره به توضیح علمی استفاده می کنند که بارها آزمایش شده و مورد تایید قرار گرفته است و دیگر هیچ دلیل قانع کننده ای برای آزمایش و یا جستجوی شواهد جدید برای آن ندارند.بر این اساس گذشته و تداوم رخدادهای تکاملی (فرگشتی) حقیقت علمی (فکت) هستند.

چون شواهدی که آنها را حمایت می کنند بسیار قوی هستند و برای دانشمندان دیگر این پرسش وجود ندارد که آیا تکامل (فرگشت) در زیست شناسی رخ داده است و آیا هم اکنون هم در حال رخ دادن است یا نه.به جای این پرسش، آنها به دنبال تحقیق درباره مکانیزم های تکامل (فرگشت) و پرسش هایی از این دست که رویدادهای طبیعی چگونه بر نرخ تکامل(فرگشت) اثر می گذارند.


▪️برگرفته از کتاب علم، فرگشت، خلقت‌گرایی انتشارات آکادمی ملی علوم آمریکا
مترجم: سروش سارابی




#فلسفه_علم



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ علم چیست؟


🔸🔹 گزاره زیر را در نظر بگیرید:
● آب در دمای صد درجه می جوشد.
این گزاره ابطال پذیر است و بنا به رای پوپر علمی است. يعنى منطقا می توان اوضاع و احوالی را تصور کرد که سخن گوینده نادرست باشد. در این گزاره منطقا می توان تصور کرد که آب در ۱۲۰ درجه یا ۸۰ درجه به جوش آید.اما اگر بگوییم:
فردا هوا یا بارانی است یا بارانی نیست.
این گزاره ابطال ناپذیر است.
زیرا منطقا نمی توان تصور کرد اوضاع و احوالی را که در آن هم باران بیاید و هم باران نیاید. یا اگر بپذیریم که مواد در طبیعت به سه حالت جامد و مایع و گاز هستند.
در این صورت گزاره ی :
مواد در طبیعت به سه حالت جامد و مایع و گاز یافت می شوند. گزاره ای ابطال ناپذیراست. زیرا منطقا نمی توان حالت یا اوضاع و احوالی را تصور کرد که گوینده سخن خودش را پس بگیرد. پوپرمعتقد بود که گزاره های علمی فرقشان باگزاره های فلسفی در ابطال پذیری است.

🔸🔹 دو اشکال بر رای پوپر تا کنون شده است: اشکال اول مربوط به قضایای وجودی است. قضایای وجودی یا هلیه ی بسیطه قضایایی هستند که موضوع و محمول گزاره، وجود داشتن چیزی است.
میز هست
کتاب هست.
لباس هست. و …
من اگر به این گوشی اشاره کنم و بگویم گوشی هست، مسلما سخنم تجربی است اما از طرفی قابل تصور نیست که بگویم نیست!
و بنابراین با اینکه این قضایا تجربی است اما ابطال ناپذیر است.
اشکال دوم مربوط به قضایای احتمالاتی یا قضایای آماری است: مثلا گزاره زیر را در نظر بگیرید: ۷۸ درصد مبتلایان به سرطان وفات می کنند. چنانچه حتی ميليون ها سرطانی هم بیاوریم که از سرطان زنده بمانند باز هم گوينده سخن خودش را پس نخواهد گرفت.یعنی هرگز نمی شود موارد نقضی را پیش چشم آورد که گوینده سخن خودش راپس بگیرد.

🔸🔹 قبل از پوپر اثبات گرایان،کسانی بودند که گزاره های علمی را گزاره هایی می دانستند که اثبات پذیر باشد. اما خب مشکلی هم که این نظریه داشت این است که گزاره های هر و هیچ قابل اثبات نبودند و نیستند.
مثلا هیچ انسانی بیش از ۲۵۰سال عمر نمی کند. این سخن غیرقابل اثبات است زیرا باید تک تک انسان ها را کاوید که البته چنین امکانی وجود ندارد.اما در عین حال این سخن ابطال پذیر است.

🔸🔹 در نظریه دیگر اشکالات ابطال پذیری به کمک اثبات پذیری و اشکالات اثبات پذیری به کمک ابطال پذیری قابل رفع است و بنابراین مطابق این نظریه:

● گزاره یا قضایا یا آرایی علمی است که یا اثبات پذیر تجربی باشند یا ابطال پذیر تجربی.

🔸🔹اثبات پذیری برای حل دو اشکال ابطال پذیری و ابطال پذیری برای حل مشکلات اثبات پذیری. و فلسفه هم مطابق با این نظریه این گونه تعریف می شود که گزاره های فلسفی گزاره هایی هستند که نه اثبات پذیر تجربی هستند و نه ابطال پذیر تجربی.

🔸🔹 فرضیه و نظریه‌ای علمی به شمار می‌رود که “جامعه علمی” – یعنی “اهل علم”- آن را بپذیرند. مطابق نظریه کوهن ، علم تقریباً به رفتار جمعی تاریخی عالمان فروکاسته می شود. وقتی جامعه علمی نظریه‌ای را پذیرفت، آن نظریه به سرمشق (paradigm) تبدیل می شود و کلیه پژوهش‌ها برای حل معماها بر اساس این سر مشق صورت میگیرد “در فلسفه علم جدید، علم چیزیه که Community of Scientists آن را قبول دارند!

🔸🔹 اگر بخواهید سخن شما علمی باشد باید آنها هم باور کنند، یعنی این کافی نیست که شما بگویید من در آزمایشگاه خودم، در خانه ام، یک آزمایشی انجام داده ام و صد در صد هم به آن یقین دارم. این علمی نیست، ممکن است درست باشد و ممکن است درست نباشد. اما اگر آمد در “جامعه ساینتیست ها”- دیگران هم بر آن صحه گذاشتند و تبدیل شد به یک Public opinion، آن وقت به صورت یک امر علمی عرضه می‌شود که خطاپذیر هم هست؛ ممکن است پس فردا بطلانش آشکار شود…

🔸🔹 آشکار وعمومی شدن رمز علمی شدن می باشد. برای این که مقبول بیفتد شما باید روش و نتیجه آزمایشتان را عمومی کنید، آن جا ما چیز سری و مخفی نداریم.



▪️منابع:
کتاب درآمدی بر فلسفه علم سمیر آکاشا
کتاب فلسفه علم نیکلاس کاپالدی
کتاب علم چیست؟ فلسفه چیست؟ عبدالکریم سروش
کتاب تحلیل فلسفی هابز
درسگفتار مبانی فلسفی علوم انسانی، مصطفی ملکیان
ساختار انقلاب علمی تامس کوهن



#فلسفه_علم




🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ چهار ویژگی علم

■دکتر محمدرضا توکلی صابری +++

● ابطال پذيرى ● آزمون پذيرى
● تكرار پذيرى ● پيش بينى پذيرى




#فلسفه_علم



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی