𝘼𝙍𝙏 𝙅𝙊𝙐𝙍𝙉𝘼𝙇 مجله هنری
13.4K subscribers
13.4K photos
4.94K videos
226 files
3.59K links
#هنر از نظر کانت

زیبا آن است که لذتی را بیافریند رها از بهره و سود، بی مفهوم و همگانی که چون غایتی بی هدف باشد.

لینک پست نخست: https://t.me/ARTTJOURNAL/4
Download Telegram
𝘼𝙍𝙏 𝙅𝙊𝙐𝙍𝙉𝘼𝙇 مجله هنری
Photo
در میان مردمان،
بزرگتر از شاعر و روحانی و سرباز مردی نیست،

یکی می سراید
یکی به قربانگاه میکشاند
وآن دیگری قربانی میشود.

آنها که نه میسرایند، و نه میکشند و نه قربانی میشوند، تن به ضربه های درد شلاق میسپارند، همین.

نه به مردم، نه به مهر
نه به خرد، نه به عشق
نه به الهام و تصور نه به پنهان و نهان،
و نه حتا به هر آنچه که پیداست، به آشکار، به حقیقت،

هیچ اعتمادی نیست،
فصل شک و تردید،
عصر مظنون بودن است.

#رازهای_بی_پرده_قلبم
#سرود_۵۸
#شارل_بودلر
@ART2011JOURNAL
مدام باید مست بود ؛
تنها همین .
باید مست بود تا سنگینی رقت بار زمان که تو را می‌شکند و شانه هایت را خمیده می کند را احساس نکنی !
مدام باید مست بود ...



#شارل_بودلر
@ART2011JOURNAL
قطعه هایی از گل های رنج.pdf
1.7 MB
#دانلود_کتاب
دنیا در برابر روشنایی چراغ چقدر بزرگ
و در چشم خاطرات چه اندازه کوچک است...

(شارل بودلر/گلهای رنج)

امروز سالگرد وفات #شارل_بودلر شاعر بزرگ فرانسوی است.(۳۱ اوت ۱۸۶۷ /۴۶ سال)

@ART2011JOURNAL
▪️شارل بودلر

مست شويد
تمام ماجرا همين است
مدام بايد مست بود
تنها همين
بايد مست بود تا سنگينی رقت‌بار زمان
که تورا می‌شکند
و شانه‌هايت را خميده ميکند را احساس نکنی

مادام بايد مست بود
اما مستي از چه؟
از شراب از شعر يا از پرهيزکاری
آنطور که دلتان می‌خواهد
مست باشيد
و اگر گاهی بر پله‌های يک قصر
روی چمن‌های سبز کنار نهری
يا در تنهایی اندوه‌بار اتاقتان
در حاليکه مستی از سرتان پريده يا کمرنگ شده بيدار شديد
بپرسيد
از باد،از موج،از ستاره از پرنده
از ساعت
از هرچه که می‌‌وزد
و هر آنچه در حرکت است
آواز می‌خواند و سخن می‌گويد

بپرسيد اکنون زمانِ چيست؟
و باد،موج،ستاره،پرنده
ساعت جوابتان را می‌دهند
زمانِ مستی است
برای اينکه برده‌ی شکنجه ديده‌ی زمان نباشيد
مست کنيد
همواره مست باشيد
از شراب از شعر يا از پرهيزکاری
آن‌طور که دلتان می‌خواهد

#شارل_بودلر /سپيده حشمدار

@ART2011JOURNAL
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📰9 آوریل زادروز #شارل_بودلر

◾️
شارل پیر بودلر (Charles Pierre Baudelaire)‏ (زاده ۹ آوریل ۱۸۲۱– درگذشته ۳۱ اگوست ۱۸۶۷) شاعر و نویسنده فرانسوی
«گل‌های دوزخی»، «نقاش زندگی مدرن»، «فانفارلو» و «شاعر رنج‌های فرزانه»

#بنیانگذار_سمبولیسم
🎙به روایت زهیر ادیبی

@ART2011JOURNAL
◾️#شارل_بودلر (۱۸۲۱– ۱۸۶۷) شاعر و نویسندهٔ فرانسوی

بودلر سرآغاز تحول بزرگی در ادبیات فرانسه شد. می‌توان گفت تمامی شاعران پس از او به‌نحوی سلاله بودلر هستند. بودلر چهل سال پس از مرگش بزرگ‌ترین شاعر فرانسه لقب گرفت. و نسل عظیمی از شاعران از او تأثیر پذیرفتند: پل ورلن، آرتور رمبو، استفان مالارمه و حتی سوررئالیست‌ها. در حالی‌که ورلن و رمبو در مسیر عاطفه و احساس مسیر بودلر را پیش گرفتند، مالارمه به‌ قول پل والری در عرصه تکامل و خلوص ناب شاعرانه از او الهام گرفت.

به‌ جز شاعران، رمان‌نویسان فرانسوی هم از تأثیر
بودلر برکنار نماندند، از جمله آنان می‌توان به مارسل پروست اشاره کرد که در تجلیل کلام بودلر که به‌ نظر او «قوی‌ترین کلامی است که تاکنون از دهان بنی‌بشری بیرون آمده است» می‌گوید: این احساسات، حس درد و مرگ و برادری فروتنانه، بودلر را سرآمد شاعرانی می‌سازد که برای مردم و برای دنیای ماورا سخن گفته‌اند. کلمات پرطمطراق هوگو، گفتگوهایش با خدا، آن‌ همه قیل‌وقال، با آنچه بودلر رنجور در انس دردمندانه قلب و جسمش حس کرده است، به هیچ وجه قدرت برابری ندارد. از صفات دیگر بودلر که راستی حیرت‌انگیز است، تناقض گویی اوست. دیالکتیک تناقض جزئی از وجود این شخصیت یگانه است و هیچ وجه متظاهرانه‌ای ندارد و کاملاً اصیل است. مارسل پروست در باب این تناقض می‌گوید: در «گل‌های بدی» این کتاب ممتاز، ترحم ریشخند می‌زند، فسق‌ و فجور صلیب بر خود می‌کشد، و تعلیمِ عمیق‌ترین آموزه‌های الهیات به شیطان سپرده می‌شود.


◾️معقول باش. ای درد من،
و اندکی آرام‌تر گیر،
تو شب را می‌طلبیدی و او هم‌اکنون فرا می‌رسد،
جوی تیره، شهر را در بر می‌گیرد،
کسانی را آسایش می‌آورد و کسانی را تشویش.
بدان هنگام که فوج رجّاله‌های پَست،
در زیر تازیانه‌ی لذت که دژخیمی غدّار است،
می‌روند تا در جشن بنده‌پرور، میوه‌های ندامت بچینند،
ای درد من، دستت را به من ده و‌دور از آنان، از این‌سو بیا.
بنگر‌ سال‌های مُرده را،
که در جامه‌های قدیمی از ایوان‌های آسمان خم شده‌اند،
بنگر‌ تاسّف را که لبخندزنان از قعر آب‌ها سر بر می‌کشد.
خورشید محتضر را ببین که در زیر طاقی می‌خُسبد،
و چون کفن درازی که بر شرق کشیده شود،
بشنو، عزیز من،
بشنو شب دلاویز را که گام برمی‌دارد.

📕
#انتشارات_روشنگران_و_مطالعات

@ART2011JOURNAL