یک گزارش عالی



سلام و درود استاد گرانقدر

گزارش دهه چهارم دوره

قشنگترین اتفاق این دهه برای من روزه گرفتن آگاهانه بود. سالهاست که روزه نگرفتم و یادمه آخرین باری که روزه گرفتم کل اون روز رو خواب بودم و فقط دو سه ساعت بیدار بودم و اصلا نمیتونستم گرسنگی و تشنگی رو تحمل کنم و میترسیدم ولی در این دهه که دو روز روزه گرفتم خیلیییی حس سبکی و خوبی داشتم اصلا احساس خستگی و کسالت نداشتم و کارهای روزمره رو انجام دادم و گرسنگی و تشنگی اذیتم نکرد و بهشون آگاه بودم با اینکه سحری خیلی سبک خورده بودم و موقع افطار هم میل به خوردن غذای سنگین نداشتم.
و هیچوقت حضور در نماز رو نداشتم که این دو روز واقعا از نماز خوندن لذت بردم
و یک اتفاق جالب دیگه برام این بود که کلا خواب سنگینی داشتم همیشه که حتی با صدای ساعت بالای سرم هم بیدار نمیشدم (همه بیدار میشدن جز من 🥴) ولی وقتی ساعت گذاشته بودم برای بیدار شدن سحر (ساعت ۳:۲۰) با اولین زنگ ساعت بیدار شدم 😊

در این دهه یکبار حالت تهوع داشتم که متوجه شدم به دلیل خوردن مربای کارخانه ای بود

ماساژ کف پا خیلی خوب بود و برام آرامش بخش بود و پاهام گرم میشد
ماساژ گوش رو باز هم انجام دادم و گوشام نرم و بدون درد شدن و قبلا بنظرم رنگ گوشام با رنگ صورتم فرق داشت گوشام زردتر بودن ولی الان نه

ماساژ سر رو هم ادامه دادم این دهه و خارش کف سرم به شکل چشمگیری کاهش پیدا کرده قبلا موقع حمام به شدت خارش داشت
و موقع حرکت توالت ایرانی موقع نشستن ده های قبل زانوی چپم یه صدای تق میکرد که در این دهه دیگه صدا نمیداد

و به طور کل عاداتی که در طول این دوره برام درست شد مثل صبح زود بیدارشدن و معتاد تلویزیون نبودن و نخوردن غذا روبروی تلویزیون جزو آرزوهام بود که همیشه میخواستم انجامش بدم ولی نمیتونستم
کلا انرژیم بیشتر شده و سرحال شدم و زمان کم نمیارم برای کارهام

از شما متشکرم استاد گرانقدر برای این نگرش جدید در زندگیم و شیوه زیستن 🙏🙏🙏

یک گزارش عالی از یک مادر عالی


گزارش دهه دوم
پس از تکرار چندین باره که خودم رو ملزم کردم انجام بدم .
خداروشکر گوارشم بسیار عالی شده پوستم بسیار شفاف شده
یک سایز کم کردم.
ورزش یوگا رو مدام انجام میدم.
سرماخوردگی که دخترام دچارش شدن به من هم سرایت کرد اما بلافاصله قرقره اب نمک ،دم نوش پونه و اویشن و همزمان تنفس شکمی و پویش بدن رو تکرارا انجام دادم و در نطفه خفه شد .در حالی که دخترانم دوهفته درگیر بودن .
حس شادابی روحی پیدا کردم. احساس اضطرابی که قبلا داشتم ندارم.
موقع حرکات جهت حس حضورم خیلی جسمم را حس میکنم و موقع پویش بدنم رهایش عالی در جسمم حس میکنم.
از پد پارچه ای استفاده میکنم و اینبار دل درد نداشتم.
فقط با ارایش کردن هنوز کنار نیومدم.
اما در خانه از سرمه برای چشمهام استفاده میکنم. و جالبه مگس پران چشمهام بعدش از بین میره.
دخترانم هم کم کم دارند به روشهای سنتی ایمان میارن و متوجه شدن یکسری ازمشکلات پوستیشون بخاطر خوردن خوراکیهای صنعتیست و تمایل به طی مسیرم پیدا کردن خدا رو شکر.
با دخترم قرار گذاشتیم در چالش حنا شرکت کنیم.
🔴و یه نکته مهم که برای فلورهای خانم پیجتون خیلی خوبه اینکه موهای زاید صورت بخاطر خوردن شکره من چندین بار تست کردم تا مطمئن بشم وقتی نخوردم تمام ریشهای روی چونه ام از بین رفت و تا چیز شیرین شده با شکر خوردم بلافاصله در اومدن.

یک گزارش عالی از یک مادر متعالی


سلام استاد خوبید ....من خانم ۳۲ساله متاهل با دو فرزند هستم ...از دنیا خسته و بی امید و درگیر مسائل مادی و زیبایی های ظاهری......
درگیر داروهای لاغری داروهای زیبایی کاشت ناخن آرایش دائمی وووووو هزار هزار ایراد
از وقتی داخل کانال تلگرام شما عضو شدم روی خودم کار کردم تنفس ها رو آگاهانه انجام میدم
سعی میکنم مراقبه انجام بدم ....ورزش میکنم ...نماز میخونم .کاشت ناخن رو متوقف کردم و تو چالش حنا شرکت کردم ....
راستش هنوز نتونستم بخاطر هزینه تو دوره ی پاکسازی شرکت کنم اما سعی کردم از استوری ها رضایت ها بعضی رفتارهای اشتباه رو اصلاح کنم ....
تلویزیون رو حذف کردم .....استفاده از گوشی رو به حداقل رساندن خواب خودم و بچه ها رو تنظیم کردم ....آب اول صبح و قبل و بعد غذا و بین غذا رو حذف کردم...مواد بسته بندی بازاری رو حذف کردم سعی میکنیم هر شب تنفس شکمی داشته باشیم....با توجه به اینکه برون ریزی زیادی داشتیم هم خودم هم بچه هام اما تحمل کردیم و به دکتر مراجعه نکردیم....(جالبه که بچه ها هم براشون جالبه و نگاهشون به بیماری که داره خودشو نشون میده آگاهانه است )و میگند که خوشحالیم که سم ها از بدنمون

قسمت دوم

داره اینطور خارج میشه ....اگه قرار باشه تلویزیون روشن کنیم سعی میکنم ساز بیارم و با بچه ها ساز بزنیم....توی حیاط سبزی کاشتیم .بچه ها رو با کاشتن گل و گیاه مشغول میکنم تا به خاک دست بزنند و از کاشتن لذت ببرند....گاهی توی آفتاب نیم ساعت دراز می‌کشیم....
آنقدر بچه ها آگاه شدند که هر روز چیزی رو که یاد گرفتند به من میگند ....حتی دختر شش ساله ام به من میگه درسته پوست من سبزه است اما عوضش من آگاهم درست نفس میکشم و سالم هستم ....عشق به خودمون رو یاد گرفتیم کینه و ناراحتی و خشم رو ساماندهی کردیم و سعی میکنیم بهتر از این هم زندگی کنیم .......
(برای واکسن زدن بچه شش ساله و دوازده ساله ام مخالفت کردم ....بهم گفتند بدون واکسن اجازه مدرسه رفتن ندارید گفتم اشکالی ندارد مدرسه نمیریم )
مصرف میوه خرما مویز آجیل رو زیاد کردیم و سعی میکنم تا جای ممکن میان وعده ها رو مواد طبیعی و سالم استفاده کنیم))))

قسمت سوم

یادم رفت بگم ....ماساژ بدن با روغن سیاهدانه و بادکش گرم رو هم برای خودم و همسرم شروع کردم و گاهی دست و پای بچه ها رو هم ماساژ میدم با روغن گرم ..... این پیام رو گذاشتم بگم ....اگر فقط دنبال کردن یه کانال آنقدر تغییر ایجاد می‌کنه پس شرکت تو دوره می‌تونه چه تاثیری بگذاره....؟؟؟؟
منم تصمیم دارم تو دوره ی جامع شرکت کنم ...اما زمانی که در خودم اراده و انگیزه کافی رو پیدا کردم ...باید صبر کنم و حسابی روی خودم کار کنم بتونم تمام این تمرین ها رو ملکه ی ذهنم قرار بدم ....

گزارش عالی



سلام استادجان وقتتون بخیر
من چند ساله از روغن های صنعتی استفاده نمیکنم نون سفید نمیخورم گوشت نمیخورم به هیچ عنوان از داروی شیمیایی استفاده نمیکنم بادکش و حجامت میکنم وقتی بچه هام مریض میشن.طب سوزنی انجام میدم.نه حسرت دیروز و میخورم نه نگران فردایی ک نیومده هستم .هرروز شاکرم ک از خواب بیدار شدم وبه زندگی سلام میدم و بعدش به مرگ سلام میدم شبا راحت سرمو میذارم زمین میخوابم .یک ساله به اصرار دوستان وارد شرکت انلاین محصولات پوست و مو شدم مدتی فعالیت کردم درامد نسبتاً خوبی هم عایدم میشد ولی چندین ماهه هیچ فعالیتی نکردم چون اصلا ب این محصولات حس خوبی نداشتم و خودم استفاده نمیکردم .میخوام کلا انصراف بدم .از این تصمیمم خوشحالم .چون چیزی ک برای خودم نمیپسندم برای دیگران هم نمیپسندم.حنا میذارم .شبا با شال میخوابم .همیشه در لحظه زندگی مبکنم .یجورایی با دیونگی ک بهم نسبت میدن حال میکنم .میدونم خدا حواسش ب دیوونه ها هست🥳توی جمعی ک همفاز نیستم کاملا ساکتم ولی توی جمع دیوونه ها برعکس خیلی هم شوخ و شیطونم .توی عطاری کوچیکی ک برای خودم درست کردم سبک زندگی سالم و تنفس شکمی رو یاد میدم.طب سوزنی و حجامت و بادکش میکنم و اونایی ک ظرفیت شنیدن حرفامو دارن براشون انرژی میذارم و تاجایی ک میتونم اگاهشون میکنم از عوارض واکسم ها و داروهای شیمیایی و خوراکی های صنعتی و...ولی کسایی ک ظرفیت ندارن فقط میگم ورد میشم .از خدای مهربونم خیلی تشکر میکنم بخاطر وجود استاد های معنوی مثل شما ک باهاشون اشنام کرده .از شما و اساتید معنوی دیگه م خیلی ممنونم .بهترین ها سهم دلتون استاد جان.

یک سوال خیلی مهم





سلام خوبید؟
منی سوال داشتم

چرا هیچکس تا حالا ب ما نمیگفت
تنفس شکمی اگاهانه انقدر خوبه
واقعا چراااا؟

من ورم روده ورم معده طبع سرد و نمیدونم هزارتا کوفت و زهر مار داشتم
بعد بابتش هزارتا دکتر و دوهزارتا طب سنتی و اسلامی و ایرانی و....رفتم

چه انلاین چه حضوری
انقدر بهم دارو دادن ک

با طب مدرن ی مدت خوب بودم
متاسفانه طب ستتی هییییچ و روز ب روز رنگم کدرتر و عصبی تر و.میشدم...

اقا این تنفس رو دست نداره
من فقط دو روز کار کردم
همسرم گفت سفید شدی چکار کردی؟

یه روز چهار صبح ک برا نماز پاشدم تنفس رو انجام دادم باورتون نمیشه من ک همیشه از ورم روده در عذاب بودم و همیشه مشغول ماساژ شکم اون روز تا شب انگار پر کاه شده بودم سبک پر انرژی ..

همش حس میکردم یه خبر خوب تو راهه...

من خیلی وقتا عصبی میشم تا حدی ک مجبور میشدم قرص اعصاب بخورم
الان تا ب اون حد میرسم
تنفس اگاهانه انجام میدم
باورتون نمیشه ب ده یازده ک میرسم همونجا خواب میرم...

من حتی باشگاه ورزشی رفتم
یوگا رفتم
ولی جوابدهی ک این تنفس هییییچ ورزشی و دارویی نداره...

این ک نه خرج داره نه وقت میخواد
و اینک تا این حد موثره




چرا تو مدارس اموزش نمیدن؟؟؟؟

یک گزارش باحال وجذاب


گزارش دهه دوم
پوست کاملا شفاف شده
واز لکه ها خبری نیست..

طوری که همسرم متوجه این تغییر شدن..


.خوردن آب در مواقعی که واقعا تشنه هستم..


.اصلاآب خوردنم خیلی کم شده..


بستن کمربند شتر خیلی عالی هست برای گرم بودن کلیه وکمر...


دندان دردم کلا متوقف شده
قبلاً که از خمیردندان صنعتی استفاده میکردم آب هم نمی‌تونستم بخورم حس درد وهوا کشی به سر رو داشتم ..

.ریزش موهام کاملا متوقف شده..

خانواده با اینکه هنوزم خیلی از موارد کلاس رو که توضیح میدم پافشاری به دکتر وعلم تقلبی میکنند خودشون میبینم گاهن تمام حرکات رو انجام میدن..

.واصلا دکتر نمیرم و اعضای خانواده پیرو حرفهای من بعد از هر دردی میگن استادت چی گفته
😂

اجابت مزاج در کل خانواده ۲تا ۳ بار حتمی انجام میشه.

.چون ما ۵ نفر هستیم ویک سرویس داریم همش برای رفتن به سرویس تو خونه ما جنگ هست..


.حتی دختر کوچیکم که دچار یبوست شده بود هم خداروشکر خوب شد.

.مصرف مرغ به ۱۰ درصد رسیده بجاش از بوقلمون واردک وغاز وجوجه محلی وتخم مرغ محلی استفاده میکنیم.

.ناهار رو فعلا ترک‌ نکردم اما کم کردم...

چای صفر و دمنوش ۵ درصد.

.نان ۳۰ درصد و۷۰درصد نان محلی با کدو درست میکنیم..

.لبنیات کاملا حذف شده..

مصرف پنیر هم گوسفندی هست و
خیلی کم استفاده میشه..

.سبزیجات رو در باغچه کاشت میکنم با استفاده از الکتروکالچر ورشد بی نظیرشون.

.حجامت رو همگی با هم انجام دادیم عالی بود روحم شفا یافت..

.بعد از حجامت مدت خونریزی پریودم کم شده ۳تا ۴ روز تمام میشم..
قبلاً تا ۷ روز خون تیره وسیاه..الان خون شفاف و روشن هست...

درد خیلی خیلی کم شده..

.با وجود ترس از حیوان گربه ای وارد خونه شده ودر حیاط هست که الان حامله شده...

و همیشه با محبت بهش غذا میدن..

درباره چالش حنا از دختر ۲ سالم تا بقیه خانواده این چالش رو انجام دادیم وارد جمع که میشیم همه متعجب میشن😂

اما درباره خواص حنا ودرمان بیماری ها توضیح میدم...

واماااا مدرسه سیستم اسارت وتحقیر بچه ها که با همسرم کلی صحبت کردم که دیگه مدرسه نرن وشروع کنند به آموزش و یادگیری صنعت.

.از درمانگاه روستا شخصی اومده بود برای جلسه به بچه ها تنفس شکمی آموزش دادند.

..بچه هام ذوق میکردن که مامان همه با آقای امین الرعایا کلاس دارن😅

ما کلا عوض شدیم استاد...


خدا خیرتون بده که مارو در مکتب خودتون لایق دونستید..

درسته طول کشید تا دهه دوم رو پایان برسونم..

.ولی واقعا نمیشه توی ۶۰ روز تمام کرد این آموزه ها رو...

من دهه ها رو مثل فیلم درست کردم ودرطول روز پلی میکنم ونگاه میکنم..


.بابت تنفس شکمی که نجات دهنده همه ماهاست متشکریمممم🙏🙏



الهی همیشه خیر وخوبی وبرکت برای شما وعزیزانتون جاری باشه🙏🙏

یک گزارش عالی از بروبچ دوره شصت روزه ساتویکا


درود استاد خدا قوت
دهه آخر هم تموم شد و اگر بخوام تجربم و حس و حالم رو بگم قبل از دوره و بعدش اینطوری میشه گفت که:

زندگی همون زندگی بود،دوستان و خانواده هم همونا بودن و مشکلات و درد و رنج ها هم همون همیشگی ها

فقط این وسط ما زندگی کردن بلد نبودیم و نمیدونستیم چطور باید با زندگی روبرو شد ...حتی نفس کشیدن هم بلد نبودیم
نمیدونم شاید درست تربیت نشدیم و هیشکی یادمون نداد یا آموزش ضعیف مدرسه و دانشگاه و همینجور کشکی کیلویی بزرگ شدیم

ولی ساتویکا یادمون داد درد و رنج راه فراری نداره باید باهاشون روبرو شد😊

یادمون داد چطور نفس بکشیم و با جملات تاکیدی ما رو با خود واقعیمون آشنا کرد فهمیدیم چقد جاهل و غافل بودیم
یادمون داد با ترسامون چه کار کنیم

با ساتویکا یاد میگیری که خیلی ساده از خودت مراقبت کنی و مریض نشی و اگه شدی راه حلش خیلی سادست و راحت

و من با این دوره یاد گرفتم که به خودم و دیگران آسیب نزنم ...تا جایی که میشه مسئولیت زندگیم رو بپذیرم و تقصیر رو گردن کسی نندازم

سپاسگذارم استاد امین الرعایا عزیز که همین زندگی کردن معمولی رو به سادگی به ما آموزش دادین که خیلیا ساده ازش میگذرن و نمیدونن چقد مهمه

در پناه حق باشید و سایتون مستدام انشالله که حتما در دوره های بعدیتون هم شرکت میکنم به لطف خدا🙏❤️

کلی کیف کردم سر این گزارش



استاد عزیز،
اول باید بگم که چقدر شکرگذار هستم که خیلی اتفاقی
(هر چند که اعتقادم بر اینه که هیچ چیز اتفاقی نیست)
با پیج شما آشنا شدم.

شروع کردم فایلها و پستهای شمارو گوش دادن و خواندن
،نوشیدن آب در صبح را کنار گذاشتم،
تنفسهارو بصورت منظم صبح،ظهر و شب انجام دادم
.از همسرم هم خواستم که اگر دوست داره انجام بده.

اگر بگم در همون روز دوم متوجه تغییرات شدیم اغراق نکردم

. همونطور که بهتون در جلسه مشاوره گفتم بیماری مادزادی قلبی دارم و دوبار عمل باز انجام دادم،پیس میکر دارم،آریتمی و نارسایی قلب و استفاده از ۳ داروی حیاتی از دید پزشکم،التهاب کبد که میگفتن به دلیل فشار قلبت به کبد هست

و الان فهمیدم همون باعث ایجاد کیست اندومتریوز شده

،تیروئید کمکار و
۱۳ سال مصرف لیوتیروکسین
،فقر شدید آهن و کمخونی،
پریودهای وحشتناک
که سه روز اول از خونه نتونم برم بیرون.

چند سال پیش میخواستن رحمم را تخلیه کنن ولی در واقع مشکل قلبیم به کمکم اومد و پزشک قلبم اجازه نداد و چقدر الان خوشحالم


.همیشه از نفخ شکم در عذاب بودم و به قولی آب میخوردم
نفخ میکردم و الان میفهمم کارهمون آب ناشتا بود


!واقعا چقدر به ماآموزشهای اشتباده داده شده



.با وجود تغذیه سالم،انجام یوگا،دوچرخه سواری،مدیتیشن و استفاده نکردن از تمام چیزهایی که شما نام میبرید مثل نوشابه ها،مصرف الکل و قهوه،چای،نان و غیره همیشه ناراحت بودم
از اینکه داروهای شیمیایی استفاده میکنم

ولی همیشه هم ایمان داشتم که بدن من میتونه خودش خودشو درمان کنه

تا با شما آشنا شدم و بهم ثابت شد



تا اینجا که در دوره شصت روزه شرکت کردم،تمریناتو انجام میدم و کلی حالم خوبه،

استفاده از حنا برای خودم و همسرم و به تازگی دخترم هم که ۲۵ سال داره.

حدود یکماه قرصامو کم و کلا قطع کردم


هنوز زنده ام .

اولش کمی ترس داشتم
چون کم چیزی نبوده استفاده از دارو و انواع واقسام معالجات ازسن نه سالگی


.ولی ایمان داشتم که میتونم

.درسته که کلی بیرونریزی به سراغم اومد مثل سردرد و غیره، از همشون آگاه بودم و تحمل کردم،

به شگفتی میام وقتی میبینم این بدنه و روح منه که اینقدر قویست.

خیلی دلم میخواد برم به دکترم بگم ببین من هنوز زنده ام 😄
ولی اینکارو نمیکنم،

تصمیم دارم بیمه درمانیمو در حد بیسیک تغییر بدم چون اینجا اجباری هست ولی دیگه نمیخوام این مبلغ بالارو بریزم تو جیب سیستم سمی صنعتی

!از همسرم بگم که همیشه تمایل زیاد به شیرینیجات داشت،همون هفته اول انجام تنفس ها گفت که دیگه میل نداره.


من همیشه دنبال راهکارهای بدست آوردن سلامتی بودم ولی نتیجه ای که از ساتویکا دارم میگیرم از هیچ کدوم نگرفته بودم،خوشحال بودم و فکر میکردم دوروز یا یک روز یکبار دستشویی میرم خوبه در حالیکه الان تقریبا بعد از هر وعده که غذا بخورم به دستشویی میرم

و به راحتی اجابت مزاج دارم،

تمرکز و صبرم در انجام کارها خیلی خوب شده

،در طول روز به تنفس هام سعی میکنم آگاه باشم،صبح ها زودتر بیدار میشم ولی خسته هم نیستم.

شاید یه مواردی جا مونده باشه ولی باز هم از شما سپاسگذارم برای وقتی که برای ما میذارید،


آگاهمون میکنید و در این مسیر زیبا منو کمک میکنید. شکر وجودتون🌸

یک گزارش خیلی خفن از بچه های ساتویکا



سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامي

روز استراحت بعد از سه روز دوم : وقت سونوگرافي رحم و تخمدان داشتم ،غروب پنج شنبه يادم افتاد ،و مطمئن بودم همه جا تعطيله و اگر انجام نشه يك ماه عقب ميوفته ، در كمال ناباوري نزديكترين مركز يه كوچه اونورتر از خودم بود و باز بود و با اون شلوغي وقت داد و نيم ساعت بعد انجام داد، و نتيجه جالبتر از اون بود ، من سه سال تحت درمان ناباروري بودم در اثر تزريق سينال و اچ ام جي و ….هزارن بلا سرم اومد از اضافه وزن تا مشكلات عصبي، و نتيجه هم ايجاد كيست بسيار بزرگ با شكل عجيب كه گفتن بايد عمل بشي ، با عمل موافق نبودم ، درمان در مركز رويان رو رها كردم با وجود ٥ جنين فريز شده ، با خودم گفتم كمي ذهنم اروم بشه بدنم ريكاوري بشه ، كيست رو درمان كنم، با طب سنتي شروع كردم و همزمان يوگا و تنفس شكمي و مراقبه شفاي قلب، چند جلسه ساتويكا ماساژ و به تازگي هم وارد دوره ٦٠ روزه شدم ، هدف تنها درمان كيست نبود دلم ميخواست خودمو رو از نو ببينم …..
امروز در سونوگرافي ديده شد اندازه كيست نصف شده و كوچيكتر شده نه تنها تخمك ازاد شده دارم
بلكه چندتا فوليكول ديگه هم دارم ، و دكتر گفت شما نيازي به انتقال جنين نداري شرايطت انقدر خوبه كه به طور طبيعي ميتوني باردار بشي.
(البته سه سالِ گذشته ازمايشات و بررسي ها به من گفته بودن ذخيره تخمك من بسيار پايينه به خاطر سنم و سالهاي زياد ورزش سنگين ، و اينكه وقت خيلي كمي هم دارم تخمدان ها پلي كيستيك هست و توان تخمك گذاري منفي. بهم برچسب ناباروري زده شد ، از طرفي همسرم هم مشكل داره ذخيره اسپرم زير بيست ميليون تحرك اسپرم منفي و سلامت اسپرم هم ابنرمال. بيشتر به خاطر مشكل همسرم شروع به در مان اي وي اف كرديم .)
كمي هضمش برام سخت بود چون تو اين مدت انقدر بيرون ريزي و درد و رنج دارم كه كلا ذهنم خيلي به درمان فكر نميكرد . يك روز تمام بعد از سونو طول كشيد تا درك كنم چي شده و احساس خوشحالي بياد سراغم.
ممنونم از شما و مكتب ساتويكا و مسيري كه مقابلم باز شده و با وجود درد و رنج فراران دوسش دارم و احساس خوبي نسبت بهش دارم.درسته كه اساس اينه كه درد بكشم اجازه حضور درد رو بدم و اگاهانه اينكارو ميكنم ، اما تازه ميفهمم اصل زندگي همينه و اين درك رو مديون شما و اين مكتب هستم

عبادت شبانه و ....



سلام خدمت استاد گرامی
ببخشید استاد گرامی
دوره شصت روزه ساتویکا که تا امروز از دوره آمادگی تا دهه دوم تغییرات زیادی داشتم و به جسم خودم آگاه تر شدم بطور مثال مکث در ابتدای غذا و خوردن یکم نمک و جویدن غذا و دست از غذا کشیدن قبل از سیر شدن و گاهی اوقات میل به غذا ندارم ، وزنم از ۸۹ الان ۸۴ شده و حتی چند روز پیش سوزش چشم و عطسه فراوان داشتم یعنی سرماخوردگی من ایندفعه به این شکل خودش را نشان داد برام جالب بود
و در ضمن اصلا مواقع سرماخوردگی چه خودم و چه خانواده به پزشک مراجعه نمیکنیم و از گفته های شما بیشتر بهره میبریم
ولی استاد گرامی جملات تاکیدی با این که برام خیلی سخت بود ولی اثرات خوبی برام داشت و همچنان در زندگی ازشون استفاده میکنم
در مورد ورزش و طرز نشستن هنوز با پشت زانو مشکل دارم که بسختی جمع میشه که مربوط به رگ سیاتیک هست ولی نماز را هرگز نشسته نمیخوانم و حتی با سختی ولی به روش صحیح و ایستاده میخوانم
در ضمن سفارش شما در مورد پوشش سر موقع خواب دارم و در چالش حنا هم شرکت کردم و از نوره هم استفاده میشه و حتی برای پسرم کمرش را نوره گذاشتم ولی کمرش بدجوری پر جوش شد
راستش ی تغییر بزرگی هم داشتم اصلا قابل مقایسه با قبل نیست استاد دقیقا از ماه رمضان به این طرف نصف شب بیدار میشم و تا شش صبح کارم شده عبادت و تفکر که قبلا حتی بسختی از خواب بیدار میشدم حتی با زنگ ساعت ولی الان قبل زنگ بیدار میشم
جملات تاکیدی و حس های آگاهانه خیلی به آگاهی من کمک کرده خواستم از شما تشکر کنم
اوایل که دوره شصت روزه را برداشتم فکر میکردم مثل دوره های آموزشی دیگه است مثل مدیتیشن های مسخره که آدم منتظره ی چیزی از چشم سومش ببینه ولی اصلا اینطور نیست باید عمیق و دقیق بود باید حس کرد باید آگاه شد

ممنون از حضورتان استاد گرامی 🙏🙏

سلام واحترام استادعزیزم

گزارش دهه ی سوم

ساتویکا درون ما راشخم می زند

من ایمان آوردم آثارتنفس مسری است

سبک ترشده ام

لذت بخش ترین هدیه برای من در این دهه:آرام تر واقع بینانه تر صحبت کردن باپدر ومادرم بخاطرمشکل طلاق خواهرم



مصرف انواع گوشت وبرنج ولبنیات وچای وآردگندم وتنقلات دراین دهه، صفر

بیشترخام خواری

۲کیلوکاهش وزن

کمتر درصحبت هایم توپوق می زنم

ازرنج های زندگی مشترک به اندازه ی قبل عصبانی نمیشوم ؛عصبانیت وهرزگاهی رفتارهای نامطلوب همسرم را یا آینه ی رفتارخودم یا ریشه ای پنهان در درون خودش میبینم

انگار ،نه تنهاشوهر بلکه فرزند هم سوهان روح است

میتوان دیگران را ساده تر وآگاه تر دید
چه توقعات بی خودی از مادرشوهرم داشتم انگار ما ازهمه ی اطرافیان خود توقعاتی داریم که از انسان آگاه به رنج هاو... برآید حال آنکه هرکدام برای خود رنج هایی داریم


هنگام رانندگی صاف ترمی نشینم؛بااطمینان خاطربیشتر ازپیش رانندگی کردم

موهایم را از بهمن ماه رنگ نکردم وموهایم حدود۵۰درصد سفید است میگویند سفیدشده ورنگ نمی کنی و... من لبخندی میزنم ومیگویم نه رنگ نمی کنم

میتوانیم درآمدمان را در راستای سلامتی خود بهره ببریم حال آنکه به زحمت فراوان کسب می کنیم وبه آت آشغالهاوسموم را وارد بدن خودمی کنیم

عذرخواهی می کنم بیرون روی روزی ۱_۲بار رنگ روشن ونرم



فکر کنم خیلی مواقع انسان درحقیقت تنها است همراه نیست پس چرا انقدر خود را وابسته می داند...حتی فرزند من که انقدراز آسیب دیدن اون واهمه واز آسیب های قبلی اورنج دارم‌ تاحدود زیادی به من وابسته نیست او نیز یک انسان یک وجود تنها ومنحصراست



نوره استفاده کردم

از اول دهه ی آمادگی آب ناشتا و آب بعدغذا را حذف کردم

بیشتر ازپیش میوه می خورم

رژهای شیمیایی دورانداخته شد

رفت وامد از پله بجای اسانسور

عذرخواهی می کنم از پارچه بجای نواربهداشتی استفاده کردم

حمدلله وجودتان سلامت