کدها جمع آوری شده توسط کوین ترودو با ترجمه علی شعبانی. تشکر بابت این جمع آوری

اصول آرامش الهی

✅همه چیز را به خدا می سپارم و آسوده شدم از کوچک تا بزرگ

✅خودم را به دست جریان زندگی می سپارم و آسوده شدم

✅در زندگی اهمیت بده ولی نه چندان زیاد. کوین ترودو

✅در نهایت هیچ چیز مهم نیست، ناپلئون هیل. خوشحال باشید زیرا هیچ چیز آنقدر که به نظر می رسد جدی نیست. کریستین دی لارسن

✅حرف نگرانی را گوش بگیر. دعوتش کن بگو بیشتر بگو. ممنون که نگران منی ، بگذار حرف بزند تا خالی شود

بیانیه شعارها:

وقتی سوزن خیاطی را مدتی پیش یک آهن ربا قرار دهید، آن سوزن نیز آهن ربا می شود. به این دلیل است که ساختارهای درونیش همجهت می شوند و تحت تاثیر میدان آهن ربا مثل آن می شوند.

دقیقا مانند همین به سادگی یک انسان مجموعه ای از شعارهاست مجموعه ای از جملات و افکار است که می شود خلاصه آن را در یک بیانیه ده ماده ای اعلام کرد.

این بیانیه را اکثر مردم خودشان به خودی خود تشخیص نمی دهند ولی طبق آن عمل می کنند و شکستها و موفقیتهایشان از همین بیانیه است.
اگر فرد با خودش صادق باشد میتواند ببیند در زندگی بر اساس چه شعارهایی عمل می کند.

این ده شعار رو پیدا کند و با ده شعار عالی و مثبت جایگزین کند. یک بیانیه جدید بنویسید
به اتاقش بچسباند در موبایلش بنویسید باید مانند آن آهنربا مدتی با خودش باشد تا مثل آن سوزن ، کم کم بیانیه جدید در ناخودآگاهش بنشیند و از آن به بعد اتوماتیک بر اساس آن عمل خواهد کرد و به موفقیت های بزرگی خواهد رسید

ساده تر از این؟؟

طرز نوشته شعارها مهم است.
مثلا فردی چنان مدتی با یک جمله سر کرده و شعارش بوده که آن شعار بیچاره اش کرده مثلا میگفته من که شانس ندارم
یا اینکه برای پول باید جان بکنی یا حق خوری کنی.

ده شعار عالی پیدا کنید مثلا
من همیشه خوش شانسم
هر اتفاقی بیفتد همیشه به نفع من است
من بهترین دانشجو کلاسم
و ...

مهم نیست که این جملات الان درست باشند یا نه مهم این است که بزودی اوکی می شوند.

این ها جملات تاکیدی نیستند . اینها شعار زندگی شمایند

@spirit_science

این کتاب فوق العاده از نوح هراری درباره پول و آینده هوش مصنوعی در اقتصاد را باید خواند. او نویسنده کتاب انسان خردمند نیز هست.
در این کتاب او می گوید پول از کجا آمد و چطور الگوریتمهای هوش مصنوعی می توانند مالک شرکتها شوند و برای خودشان پول دربیاورند و همینطور موسیقیدان و هنرمند و پزشک و راننده و پلیس و معلم شوند و همه شغلها را بگیرند.
چطور هوش دارد از هوشیاری جدا می شود

تعهد و ثبات در قول و عمل و تصمیم:

مردم تمایل دارند بگویند حرفی که زده اند یا تصمیمی که گرفتن درست است و پای آن با حرف و عمل می مانند. مثلا وقتی به کسی بگویی مواظب وسایلم باش و او قبول کند تعهدی در او ایجاد می شود و حاضر است واقعا نگهبانی دهد.. چون کسی که ثبات ندارد متزلزل  در نظر گرفته می شود.
ما مجبوریم همان چیزی را باور کنیم ، بگوییم یا انجام دهیم که با تصمیمات قبلیمان هم خوان است.

اگر گفتی فلان اسب می برد امید به بردن در ما بیشتر می شود

همین موضوع باعث می شود وقتی فردی یک چیزی بخرد با اینکه می داند زیاد خوب نیست از خرید خود طرفداری کند و از آن تعریف کند مثل چای ماسالا   یا خرید یک ماشین وقتی دیگران می پرسند چطوره ماشینت؟ هیچ وقت شما بدی نخواهید شنید چون اگر از آن حمایت نکنی از نظر دیگران تو یک احمقی 

یا تعریف کسانی که در یک سیمنار انگیزشی شرکت کردن و برای آن پول دادن از آن سمینار.

یا کسانی که به یک نفری رای دادن ازش طرفداری می کنند با اینکه می دونند گند زده.

یا افرادی که فکر می کنند حرفهای کوین ترودو مشکلات آنها را حل می کند آنها دوس ندارند تصمیم قبلی خود را به هم بزنند و دوباره بلاتکلیف شوند و دنبال راه حل بگردند هرچند که چندسال است نتیجه ای ندیده اند پس همان رویه قبل را دنبال می کنند و برایشان سخت است که ببیند این حرفها عملا هیچ کس را پولدار نمی کند فقط گام بزرگی در مثبت اندیشی است و برای تازه کاران فقط مفید است

این یک باگ انسانی هست

اصل مخفی کردن گنج :

اگر مطلبی یا کتابی یا رازی یا نکته ای باشد که یک فرد را واقعا ثروتمند یا موفق کرده باشد ، او آن مطلب را هرگز به عموم نمی گوید و در صندوق دل خود ماهرانه از آن راز حفاظت می کند. حداقل تا زمانی که کاملا از آن استفاده کرد باشد و به بی نیازی رسیده باشد. بعد از آن ممکن است آن را به دیگران بخاطر شهرت و فخر بگوید.

پس اگر کسی یا کسانی مطلب ، دوره یا کتابی را به عنوان راز ثروت به شما پیشنهاد دادن صد درصد مطلب آبکی بزک کرده ای بیش نیست که فقط بخشی از حقایق را می گوید و هدفش سرکیسه کردن شما و فروش بیشتر است. چون اگر مطالب آنها گنجی در پی داشت آنها آن را طبق اصل بالا مخفی می کردند و با آن ثروت کسب می کردند و نیاز به فروش دوره نداشتند.

این اصل حتی در پیشنهادات دوستان و عزیزان هم که قصد فروش ندارند وجود دارد ، آنها چیزی را که بیان می کنند خود هم اعتقادی به آن ندارند. اگر اعتقاد داشتند بیان نمی کردند

@spirit_science

شما هم همینطورید و چیزهای خیلی خوب را مخفی می کنید من هم همینطورم

حقیقت همواره دیر می رسد، فریب نخستین چیزی است که از راه می رسد.
فریب در سطح است و حقیقت در عمق

حقیقت بیشتر دیدنی است تا شنیدنی

در جمع ،درباره خودتان سخن مگویید زیرا یا باید تحسین کنید  که خودبینی است یا از خود انتقاد کنید که نشانه ضعف است.سخن گفتن درباره حاضران نیز شرط احتیاط نیست . بالتازار گراسیان

جنگ عامل اتحاد مردم می شود و باعث می شود دیگر درباره حکومت غر نزنند و مشکلات اقتصادی خود را ول کنند و وجود دولت ظالم را قبول کنند.

مسابقات خشونت یا سرگرمی باعث می شود مردم مشکلات خود را فراموش کنند یا عصبانیت خود را سر تیم حریف خالی کنند. مثلا گلادیاتورهای روم باستان باعث می شد مرد دو دسته شوند و عصبانیت از حکومت را روی حریف خالی کنند مردم خون و خشونت را دوست دارند مثل صحنه تصادفات اتومبیل که می ایستند نگاه کنند یا بازی های کامپیوتری خشن همه از عوامل فریب و گمراهی ملت است جهت رام کردنشان یا فوتبال دو قطبی

ولی هیچکدام از اینها جایگزین جنگ برای شور و اشتیاق نمی شود. در زمان جنگ مردم کیفیت پایین زندگی را بدون شکایت می پذیرند. وفاداری نیازمند دلیل است و آن دلیل باید دشمنی خطرناک باشد شایعات حمله بیگانان فضایی یا فیلمهایی در این رابطه که جهان در حال تهدید است را مردم تا حدی باور می کنند.
این خطر بیگانانگان نیاز به وجود دولت قوی و پیروی از او را توجیح میکند. خطر الودگی محیط زیست یا خطرات کم آبی را بزرگ می کنند تا  جایگزین دشمن واقعی شوند و وجود دولت توجیح شود. دولتی که باید برای دفع این خطرات هرسال میلیاردها پول بدون پشتوانه طلا و از هیچ خلق کند و باعث تورم شود و پول کاغذی و رقمی را دربرابر سکه طلا و سایر کالاها بی ارزش تر کند ولی پولهای خلق شده صرف آنچه آنها دوس دارند می شود.

بدا به حال حقوق بگیران و پول داران در بانک و گندم فروشان به دولت

برگرفته از کتاب : موجودی از جزیره جکیل

به دنبال کار مورد علاقه ات برو
علاقه و اشتیاق

این باور که مربی های راز و جذب میگن و شما هم لایک کردید صد درصد اشتباه است.

نیاز بازار را باید با شغلت تامین کنید. بازار کاری به علاقه شما ندارد. ممکن است ده تا گل فروشی تو شهر کوچک شما باشد و شما هم علاقمند به این شغل باشید نباید این کار را کنید.
باید نیاز بازار و شهرتان را بسنجید شاید شیرینی فروشی لازم هست.

به دنبال علاقه ات نرو. مگر اینکه بازار به علاقه تو نیاز داشته باشد.

دنبال رفع نیاز بازار و مردم باش اگر دنبال ثروتی. در این صورت به کاری که برات ثروت تولید می کنه علاقمند خواهی شد

رفع نیاز بازار مهمتر از علاقه و اشتیاق توست

این کتاب را هر یک از شما که سراغ دارید کجا می شود خرید یا گیرآورد لطفا معرفی کند. ترجمه فارسی البته