#وسوسه_های_خانه_مادربزرگ
✍🏼حسن کریم پور
@romankhone_ir
خلاصه:
روزهایی که در خانه مادر بزرگ جمع می شدیم و با نوجوانان همسن و سال که اغلب خاله زاده و نوه خاله و عمه زاده و عموزاده بودند ، در حیاط بزرگی که شاخ وبرگ درختان کهنسال هرگز اجازه نمی داد اشعه ی خورشید داغ تابستان روی حوض بزرگ وسط حیاط بیفتد بازی می کردیم ، بهترین روزهای آن دوران بود . مادربزرگ چنان علاقه ای به اقوام دور ونزدیک داشت که...
#عاشقانه #درام #سنتی
وسوسه های خانه مادربزرگ
به روزترین کانال رسمی رمانخونه✔️
🆔 @romankhone_ir
گپ و گفتمان رمانخونه⬇️
https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
✍ محبوبترین کانال رمان💯
✍🏼حسن کریم پور
@romankhone_ir
خلاصه:
روزهایی که در خانه مادر بزرگ جمع می شدیم و با نوجوانان همسن و سال که اغلب خاله زاده و نوه خاله و عمه زاده و عموزاده بودند ، در حیاط بزرگی که شاخ وبرگ درختان کهنسال هرگز اجازه نمی داد اشعه ی خورشید داغ تابستان روی حوض بزرگ وسط حیاط بیفتد بازی می کردیم ، بهترین روزهای آن دوران بود . مادربزرگ چنان علاقه ای به اقوام دور ونزدیک داشت که...
#عاشقانه #درام #سنتی
وسوسه های خانه مادربزرگ
به روزترین کانال رسمی رمانخونه✔️
🆔 @romankhone_ir
گپ و گفتمان رمانخونه⬇️
https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
✍ محبوبترین کانال رمان💯
Telegram
این گروه تعطیل شده 😒❌
Deleted Account invites you to join this group on Telegram.