📝 نامه خواهر شهید مدافع حرم
"محمدرضا دهقان امیری"
🌷 @pelakkhaki
این متن مخصوص بانوان زهرایی این سرزمین است. بانوانی که رسالتی عظیم بر دوش ایشان نهاده شده. آری! تابوت شهید در واقعیت بر دوش بانوان ایرانی است و ایشان باید راه و نام و یاد و مرام و عقیده شهید را در رگهای جامعه تزریق کنند. به همین دلیل لازم دیدم خواهرانه با ایشان به گفتگو بنشینم.
...
...
از خواهری که بیست سال هم نفس برادرش بوده، این سخن را بپذیرید که داغ بزرگ دل محمدرضا، بی حرمتی به مادرسادات بود چرا که بارها در دستنوشته هایش خواندم: شرمنده ام که از غم مادر نمرده ام. آن زمان که حرامیان را اطراف حرم دخت امیرالمومنین دید، به غیرتش برخورد و همراه سایر شهدای مدافع حرم، جانش را برسر غیرتش داد. آنجا که ماجرای حرامی و معجر و بی حرمتی به حرم آل الله برایشان تداعی شد، همه دست از جوانی کشیدند. حق محمدرضا و برادران شهیدش این است که بر مزارشان با ظاهری زهرایی حاضر شوید. به گونه ای که شان یک بانوی مسلمان و مرید حضرت مادر سادات است...
....
....
این نکته صحیح است که امثال محمدرضا، دست ما زمینی ها را رها نمی کنند. در مرام هیچ برادری نیست که برادران و خواهرانش را در تاریکی رها کند. اینکه شما عزیزان شهدای مدافع حرم را برادر معنوی خود می دانید هم قطعا هدیه ایست از جانب شهدا و اینکه ایشان را برادر خطاب می کنید هم می تواند کمک کننده بهبود رابطه شما با شهیدتان باشد.
اما...
شان شهید را تنها خدایی می داند که روزی دهنده شهداست. شهید، ناظر وجه الله است. شهید، بعد از حضرت ولی عصر( عج) واسطه فیض بندگان است. جایگاه شهید، عند ملیک مقتدر است. مسلما برخورد با چنین مقام رفیعی، ادب و مرام خاص خود را دارد. نوشتن متن های عاشقانه در شان شهید نیست، مخصوصا زمانی که این متن سبب سوءظن شود و مخاطب را مجبور به پرسیدن این سوال کند که: شما با شهید چه نسبتی دارید؟؟!!
مراقب الفاظی که برای برادر شهیدتان استفاده می کنید، باشید مبادا سبب بی احترامی و سوءظن شود.
محمدرضا و سایر شهدای مدافع پاک به دنیا آمدند، پاک زیستند و پاک به درگاه الهی خوانده شدند. با برخی متن ها، آستان پاکشان را آلوده نکنیم.
....
منطق خواهر، صبر و مقاومت و سوختن در راه برادر است. خواهری را تنها باید از عمه سادات آموخت آنجا که بعد از برادر، عَلَم را بردوش گرفت و تضمین خون برادرش شد. اینک علَم بر دوش شماست. راهش را، مرامش را، عقیده و هدفش را از روی زمین بردارید و بر دوش گیرید.
....
از شما عزیزانم صمیمانه تشکر می کنم، دست همه شما را با محبت می فشارم. این سخنان تنها درددل های یک خواهر بود. امیدوارم در راه دفاع از عقیده مقاومت، هرکدام زینبی باشیم برای شهدایمان و سربازی باشیم برای مولایمان.
** برای عاقبت بخیری یکدیگر دعا کنیم، درهای رحمت الهی هرگز بسته نمی شوند.**
انگار که یک کوه ، سفر کرده از این دشت
آنقدر که خالی شده ، بعد از تو جهانم ...
#شهید_محمدرضا_دهقان
🌷 @pelakkhaki
"محمدرضا دهقان امیری"
🌷 @pelakkhaki
این متن مخصوص بانوان زهرایی این سرزمین است. بانوانی که رسالتی عظیم بر دوش ایشان نهاده شده. آری! تابوت شهید در واقعیت بر دوش بانوان ایرانی است و ایشان باید راه و نام و یاد و مرام و عقیده شهید را در رگهای جامعه تزریق کنند. به همین دلیل لازم دیدم خواهرانه با ایشان به گفتگو بنشینم.
...
...
از خواهری که بیست سال هم نفس برادرش بوده، این سخن را بپذیرید که داغ بزرگ دل محمدرضا، بی حرمتی به مادرسادات بود چرا که بارها در دستنوشته هایش خواندم: شرمنده ام که از غم مادر نمرده ام. آن زمان که حرامیان را اطراف حرم دخت امیرالمومنین دید، به غیرتش برخورد و همراه سایر شهدای مدافع حرم، جانش را برسر غیرتش داد. آنجا که ماجرای حرامی و معجر و بی حرمتی به حرم آل الله برایشان تداعی شد، همه دست از جوانی کشیدند. حق محمدرضا و برادران شهیدش این است که بر مزارشان با ظاهری زهرایی حاضر شوید. به گونه ای که شان یک بانوی مسلمان و مرید حضرت مادر سادات است...
....
....
این نکته صحیح است که امثال محمدرضا، دست ما زمینی ها را رها نمی کنند. در مرام هیچ برادری نیست که برادران و خواهرانش را در تاریکی رها کند. اینکه شما عزیزان شهدای مدافع حرم را برادر معنوی خود می دانید هم قطعا هدیه ایست از جانب شهدا و اینکه ایشان را برادر خطاب می کنید هم می تواند کمک کننده بهبود رابطه شما با شهیدتان باشد.
اما...
شان شهید را تنها خدایی می داند که روزی دهنده شهداست. شهید، ناظر وجه الله است. شهید، بعد از حضرت ولی عصر( عج) واسطه فیض بندگان است. جایگاه شهید، عند ملیک مقتدر است. مسلما برخورد با چنین مقام رفیعی، ادب و مرام خاص خود را دارد. نوشتن متن های عاشقانه در شان شهید نیست، مخصوصا زمانی که این متن سبب سوءظن شود و مخاطب را مجبور به پرسیدن این سوال کند که: شما با شهید چه نسبتی دارید؟؟!!
مراقب الفاظی که برای برادر شهیدتان استفاده می کنید، باشید مبادا سبب بی احترامی و سوءظن شود.
محمدرضا و سایر شهدای مدافع پاک به دنیا آمدند، پاک زیستند و پاک به درگاه الهی خوانده شدند. با برخی متن ها، آستان پاکشان را آلوده نکنیم.
....
منطق خواهر، صبر و مقاومت و سوختن در راه برادر است. خواهری را تنها باید از عمه سادات آموخت آنجا که بعد از برادر، عَلَم را بردوش گرفت و تضمین خون برادرش شد. اینک علَم بر دوش شماست. راهش را، مرامش را، عقیده و هدفش را از روی زمین بردارید و بر دوش گیرید.
....
از شما عزیزانم صمیمانه تشکر می کنم، دست همه شما را با محبت می فشارم. این سخنان تنها درددل های یک خواهر بود. امیدوارم در راه دفاع از عقیده مقاومت، هرکدام زینبی باشیم برای شهدایمان و سربازی باشیم برای مولایمان.
** برای عاقبت بخیری یکدیگر دعا کنیم، درهای رحمت الهی هرگز بسته نمی شوند.**
انگار که یک کوه ، سفر کرده از این دشت
آنقدر که خالی شده ، بعد از تو جهانم ...
#شهید_محمدرضا_دهقان
🌷 @pelakkhaki
Forwarded from عکس نگار
➖➖➖➖🕯💞🕯💞➖➖➖➖
#شهید_محمدرضا_دهقان
سلام آقا محمدرضا...
سلام، دهه هفتادی دست کشیده از دنیا...
سلام ای جوان اهل خدا...!
من از شما شهدای جوان،خیلی چیزها یاد گرفتم
یادگرفتم میشود با تمام شیطنت های بیست سالگی،
آنقدر پاک ماند که به شهادت برسی.
یادگرفتم دلم را خوش نکنم به دنیای کوچک خودم...
یاد گرفتم بندگی را باید تمرین کرد...
من
فهمیدم چقدر دنیای من با دنیای شما فرق دارد...
فهمیدم آرزوهای زنگ زده ی من کجا و آرزوهای شما کجا...
من از شما خیلی چیزها یاد گرفتم.
آقا محمدرضا شفاعتمان کن..
و خود دعا کن برای همرزمانت، همه مدافعان حرم عمه جانمان زینب (س)
شادی روح #شهدای مدافع حرم #صلوات 🍃💐
#سالگرد_شهید
➖➖➖➖🕯💞🕯💞➖➖➖➖
👇بیا اینجا👇
https://telegram.me/joinchat/BsX9fjvR35pWMG3nh2Aq6A
👆گروه عاشقان شهادت👇
#شهید_محمدرضا_دهقان
سلام آقا محمدرضا...
سلام، دهه هفتادی دست کشیده از دنیا...
سلام ای جوان اهل خدا...!
من از شما شهدای جوان،خیلی چیزها یاد گرفتم
یادگرفتم میشود با تمام شیطنت های بیست سالگی،
آنقدر پاک ماند که به شهادت برسی.
یادگرفتم دلم را خوش نکنم به دنیای کوچک خودم...
یاد گرفتم بندگی را باید تمرین کرد...
من
فهمیدم چقدر دنیای من با دنیای شما فرق دارد...
فهمیدم آرزوهای زنگ زده ی من کجا و آرزوهای شما کجا...
من از شما خیلی چیزها یاد گرفتم.
آقا محمدرضا شفاعتمان کن..
و خود دعا کن برای همرزمانت، همه مدافعان حرم عمه جانمان زینب (س)
شادی روح #شهدای مدافع حرم #صلوات 🍃💐
#سالگرد_شهید
➖➖➖➖🕯💞🕯💞➖➖➖➖
👇بیا اینجا👇
https://telegram.me/joinchat/BsX9fjvR35pWMG3nh2Aq6A
👆گروه عاشقان شهادت👇
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🕯🍂🕯
@pelakkhaki
یه روزی هم میاد
رو بَنِرای سطح شهر میبینیم نوشته
« کاروان راهیان عشق »
کاروانی که از ایران و افغانستان و عراق زائـر راهی میکنه به سمت سوریه
میبردمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه ..
وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده ی این چندسال فراق رو جبران کردیم ،
یکی مثل #حاج_حسین_یکتا
که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه
برامون شروع میکنه به روایت کردن ... :
.
" اینجا که نشستید
اسمش #زینبیه است !
قریهای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره ..
همینجا بود که مدال شهادت گردن #شهید_محرم_ترک ، اولین شهید مدافع حرم ، انداختند ...
تو همین خاک بود که #شهید_محمودرضا_بیضایی به معشوقش ، امام حسین رسید .. "
.
بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم #حلب
بعد از اینکه نشستیم رو خاکا ، راوی میگه :
" اینجا حلبِ
همونجایی که #سردار_همدانی رو به آسمون پرواز داد
همینجا بود که #شهید_صدرزاده ، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون ، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش !
#شهید_محسن_خزایی خبرنگاری که دختر سه سالهشو به دختر سه سالهی ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد ..
اینجا مقتلِ #شهید_محمدرضا_دهقانِ ، #شهید_رسول_خلیلی ..
جوونایی همسن و سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن ...
.
مقصد بعدیمون #خان_طومانِ ، جنوب غربِ حلب
همونجایی که تروریستا محاصرهش کردن و نیروهای مقاومت رو محبور به عقب نشینی ...
همونجایی که وقتی آزاد شد ، همه سجده شکر بجا آوردیم ..
هرچند برای آزاد شدنش شهید دادیم و اسیر ...
یکیشون #شهید_محمد_بلباسی بود که با رفتنش چهار تا بچهش یتیم شدن .. ولی کاری کرد که اون دنیا ، جلو حضرت زهرا ، سرشونو با افتخار بلند کنن و بگن : ما بچه های شهید بلباسیایم ! "
.
مثل شلمچه ، مثل هویزه ، مثل چزابه ، مثل طلاییه ... یه روزی حلب و خان طومان و زینبیه و ریف رو قدم قدم زیارت می کنیم ...
یه روزی گذرمون بهشون میخوره ..
.
.
[ هر زمان تو خیابونا چشمتون خورد به بَنِرا و تابلوهایی که ازتون دعوت کرده با این کاروان راهی شید ، بدونید به فاصله ی اندکی ، روزی میرسه که سرتاسر ایران نوشتن
« کاروان راهیان قدس »
کاروانی که این بار مقصدش فراتر از شلمچه و دمشقِ !
کاروانی که میره به سمت خود بهشت
نماز میخونه تو مسجدالاقصی
با امامت امام دوازدهم
و با حضور تمام شهدا
شهدایی که روزی برای زیارتشون چفیههامون و چادرامون خاکی شد ...
و دیر نیست اون روز !
روزی که با چشمای خودمون ببینیم که رو سر در ورودی فلسطین نوشته :
«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» ]
#ان_شاء_الله...✋
#انتشار_دهید
👇👇
https://telegram.me/joinchat/BsX9fjvR35pWMG3nh2Aq6A
👆👆
🍂🕯🍂
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🕯🍂🕯
@pelakkhaki
یه روزی هم میاد
رو بَنِرای سطح شهر میبینیم نوشته
« کاروان راهیان عشق »
کاروانی که از ایران و افغانستان و عراق زائـر راهی میکنه به سمت سوریه
میبردمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه ..
وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده ی این چندسال فراق رو جبران کردیم ،
یکی مثل #حاج_حسین_یکتا
که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه
برامون شروع میکنه به روایت کردن ... :
.
" اینجا که نشستید
اسمش #زینبیه است !
قریهای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره ..
همینجا بود که مدال شهادت گردن #شهید_محرم_ترک ، اولین شهید مدافع حرم ، انداختند ...
تو همین خاک بود که #شهید_محمودرضا_بیضایی به معشوقش ، امام حسین رسید .. "
.
بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم #حلب
بعد از اینکه نشستیم رو خاکا ، راوی میگه :
" اینجا حلبِ
همونجایی که #سردار_همدانی رو به آسمون پرواز داد
همینجا بود که #شهید_صدرزاده ، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون ، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش !
#شهید_محسن_خزایی خبرنگاری که دختر سه سالهشو به دختر سه سالهی ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد ..
اینجا مقتلِ #شهید_محمدرضا_دهقانِ ، #شهید_رسول_خلیلی ..
جوونایی همسن و سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن ...
.
مقصد بعدیمون #خان_طومانِ ، جنوب غربِ حلب
همونجایی که تروریستا محاصرهش کردن و نیروهای مقاومت رو محبور به عقب نشینی ...
همونجایی که وقتی آزاد شد ، همه سجده شکر بجا آوردیم ..
هرچند برای آزاد شدنش شهید دادیم و اسیر ...
یکیشون #شهید_محمد_بلباسی بود که با رفتنش چهار تا بچهش یتیم شدن .. ولی کاری کرد که اون دنیا ، جلو حضرت زهرا ، سرشونو با افتخار بلند کنن و بگن : ما بچه های شهید بلباسیایم ! "
.
مثل شلمچه ، مثل هویزه ، مثل چزابه ، مثل طلاییه ... یه روزی حلب و خان طومان و زینبیه و ریف رو قدم قدم زیارت می کنیم ...
یه روزی گذرمون بهشون میخوره ..
.
.
[ هر زمان تو خیابونا چشمتون خورد به بَنِرا و تابلوهایی که ازتون دعوت کرده با این کاروان راهی شید ، بدونید به فاصله ی اندکی ، روزی میرسه که سرتاسر ایران نوشتن
« کاروان راهیان قدس »
کاروانی که این بار مقصدش فراتر از شلمچه و دمشقِ !
کاروانی که میره به سمت خود بهشت
نماز میخونه تو مسجدالاقصی
با امامت امام دوازدهم
و با حضور تمام شهدا
شهدایی که روزی برای زیارتشون چفیههامون و چادرامون خاکی شد ...
و دیر نیست اون روز !
روزی که با چشمای خودمون ببینیم که رو سر در ورودی فلسطین نوشته :
«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» ]
#ان_شاء_الله...✋
#انتشار_دهید
👇👇
https://telegram.me/joinchat/BsX9fjvR35pWMG3nh2Aq6A
👆👆
🍂🕯🍂
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
Forwarded from پلاک خاکی
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🕯🍂🕯
@pelakkhaki
یه روزی هم میاد
رو بَنِرای سطح شهر میبینیم نوشته
« کاروان راهیان عشق »
کاروانی که از ایران و افغانستان و عراق زائـر راهی میکنه به سمت سوریه
میبردمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه ..
وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده ی این چندسال فراق رو جبران کردیم ،
یکی مثل #حاج_حسین_یکتا
که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه
برامون شروع میکنه به روایت کردن ... :
.
" اینجا که نشستید
اسمش #زینبیه است !
قریهای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره ..
همینجا بود که مدال شهادت گردن #شهید_محرم_ترک ، اولین شهید مدافع حرم ، انداختند ...
تو همین خاک بود که #شهید_محمودرضا_بیضایی به معشوقش ، امام حسین رسید .. "
.
بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم #حلب
بعد از اینکه نشستیم رو خاکا ، راوی میگه :
" اینجا حلبِ
همونجایی که #سردار_همدانی رو به آسمون پرواز داد
همینجا بود که #شهید_صدرزاده ، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون ، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش !
#شهید_محسن_خزایی خبرنگاری که دختر سه سالهشو به دختر سه سالهی ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد ..
اینجا مقتلِ #شهید_محمدرضا_دهقانِ ، #شهید_رسول_خلیلی ..
جوونایی همسن و سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن ...
.
مقصد بعدیمون #خان_طومانِ ، جنوب غربِ حلب
همونجایی که تروریستا محاصرهش کردن و نیروهای مقاومت رو محبور به عقب نشینی ...
همونجایی که وقتی آزاد شد ، همه سجده شکر بجا آوردیم ..
هرچند برای آزاد شدنش شهید دادیم و اسیر ...
یکیشون #شهید_محمد_بلباسی بود که با رفتنش چهار تا بچهش یتیم شدن .. ولی کاری کرد که اون دنیا ، جلو حضرت زهرا ، سرشونو با افتخار بلند کنن و بگن : ما بچه های شهید بلباسیایم ! "
.
مثل شلمچه ، مثل هویزه ، مثل چزابه ، مثل طلاییه ... یه روزی حلب و خان طومان و زینبیه و ریف رو قدم قدم زیارت می کنیم ...
یه روزی گذرمون بهشون میخوره ..
.
.
[ هر زمان تو خیابونا چشمتون خورد به بَنِرا و تابلوهایی که ازتون دعوت کرده با این کاروان راهی شید ، بدونید به فاصله ی اندکی ، روزی میرسه که سرتاسر ایران نوشتن
« کاروان راهیان قدس »
کاروانی که این بار مقصدش فراتر از شلمچه و دمشقِ !
کاروانی که میره به سمت خود بهشت
نماز میخونه تو مسجدالاقصی
با امامت امام دوازدهم
و با حضور تمام شهدا
شهدایی که روزی برای زیارتشون چفیههامون و چادرامون خاکی شد ...
و دیر نیست اون روز !
روزی که با چشمای خودمون ببینیم که رو سر در ورودی فلسطین نوشته :
«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» ]
#ان_شاء_الله...✋
#انتشار_دهید
👇👇
https://telegram.me/joinchat/BsX9fjvR35pWMG3nh2Aq6A
👆👆
🍂🕯🍂
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🕯🍂🕯
@pelakkhaki
یه روزی هم میاد
رو بَنِرای سطح شهر میبینیم نوشته
« کاروان راهیان عشق »
کاروانی که از ایران و افغانستان و عراق زائـر راهی میکنه به سمت سوریه
میبردمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه ..
وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده ی این چندسال فراق رو جبران کردیم ،
یکی مثل #حاج_حسین_یکتا
که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه
برامون شروع میکنه به روایت کردن ... :
.
" اینجا که نشستید
اسمش #زینبیه است !
قریهای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره ..
همینجا بود که مدال شهادت گردن #شهید_محرم_ترک ، اولین شهید مدافع حرم ، انداختند ...
تو همین خاک بود که #شهید_محمودرضا_بیضایی به معشوقش ، امام حسین رسید .. "
.
بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم #حلب
بعد از اینکه نشستیم رو خاکا ، راوی میگه :
" اینجا حلبِ
همونجایی که #سردار_همدانی رو به آسمون پرواز داد
همینجا بود که #شهید_صدرزاده ، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون ، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش !
#شهید_محسن_خزایی خبرنگاری که دختر سه سالهشو به دختر سه سالهی ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد ..
اینجا مقتلِ #شهید_محمدرضا_دهقانِ ، #شهید_رسول_خلیلی ..
جوونایی همسن و سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن ...
.
مقصد بعدیمون #خان_طومانِ ، جنوب غربِ حلب
همونجایی که تروریستا محاصرهش کردن و نیروهای مقاومت رو محبور به عقب نشینی ...
همونجایی که وقتی آزاد شد ، همه سجده شکر بجا آوردیم ..
هرچند برای آزاد شدنش شهید دادیم و اسیر ...
یکیشون #شهید_محمد_بلباسی بود که با رفتنش چهار تا بچهش یتیم شدن .. ولی کاری کرد که اون دنیا ، جلو حضرت زهرا ، سرشونو با افتخار بلند کنن و بگن : ما بچه های شهید بلباسیایم ! "
.
مثل شلمچه ، مثل هویزه ، مثل چزابه ، مثل طلاییه ... یه روزی حلب و خان طومان و زینبیه و ریف رو قدم قدم زیارت می کنیم ...
یه روزی گذرمون بهشون میخوره ..
.
.
[ هر زمان تو خیابونا چشمتون خورد به بَنِرا و تابلوهایی که ازتون دعوت کرده با این کاروان راهی شید ، بدونید به فاصله ی اندکی ، روزی میرسه که سرتاسر ایران نوشتن
« کاروان راهیان قدس »
کاروانی که این بار مقصدش فراتر از شلمچه و دمشقِ !
کاروانی که میره به سمت خود بهشت
نماز میخونه تو مسجدالاقصی
با امامت امام دوازدهم
و با حضور تمام شهدا
شهدایی که روزی برای زیارتشون چفیههامون و چادرامون خاکی شد ...
و دیر نیست اون روز !
روزی که با چشمای خودمون ببینیم که رو سر در ورودی فلسطین نوشته :
«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» ]
#ان_شاء_الله...✋
#انتشار_دهید
👇👇
https://telegram.me/joinchat/BsX9fjvR35pWMG3nh2Aq6A
👆👆
🍂🕯🍂
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍃🌷
ایـن روزها
عـجـیـب نیازمند
نگاههایتـان شـدهایم!
نگاه
از قـاب چـشـم مردانے ڪه
نگاهشان یاد خـدا را
منـعڪس مے ڪند...
#شهید_رسول_خلیلی
#شهید_محمدرضا_دهقان
#حیا
#ایمان
👇👇
@pelakkhaki
👆👆
ایـن روزها
عـجـیـب نیازمند
نگاههایتـان شـدهایم!
نگاه
از قـاب چـشـم مردانے ڪه
نگاهشان یاد خـدا را
منـعڪس مے ڪند...
#شهید_رسول_خلیلی
#شهید_محمدرضا_دهقان
#حیا
#ایمان
👇👇
@pelakkhaki
👆👆
👌خوب نگاه کڹ..!
نگاهـش به توســت...
به حیایت...
عفتت...
راهَت...
از همه مهمـــتر...
چـــادُرَت
.
حجـابت که ارثیه حضرت زهراست💓
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
❣ @pelakkhaki ❣
نگاهـش به توســت...
به حیایت...
عفتت...
راهَت...
از همه مهمـــتر...
چـــادُرَت
.
حجـابت که ارثیه حضرت زهراست💓
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
❣ @pelakkhaki ❣
▪️◾️◼️⬛️
عاشورای سه سال پیش، مراسم هیئت که تمام شد به سمت حیاط امامزاده علی اکبر (علیه السلام) رفتیم.
شور و اشتیاق عجیبی داشت و تأکید میکرد که به حرفش گوش بدهم.
با انگشت اشاره کرد و گفت:
«وقتی شهید شدم مرا آنجا دفن کنید.»
من که باورم نمیشد، حرفش را جدی نگرفتم. نمیدانستم که آن لحظه شنونده ی وصیت پسرم هستم و روزی شاهد تدفین او در آن حیاط میشوم.
🔺نقل از مادر بزرگوار #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
⬛️◼️◾️▪️
پلاک خاکی اینجاست👇🌷
https://telegram.me/joinchat/BsX9fjvR35pWMG3nh2Aq6A
👆🕊👆
عاشورای سه سال پیش، مراسم هیئت که تمام شد به سمت حیاط امامزاده علی اکبر (علیه السلام) رفتیم.
شور و اشتیاق عجیبی داشت و تأکید میکرد که به حرفش گوش بدهم.
با انگشت اشاره کرد و گفت:
«وقتی شهید شدم مرا آنجا دفن کنید.»
من که باورم نمیشد، حرفش را جدی نگرفتم. نمیدانستم که آن لحظه شنونده ی وصیت پسرم هستم و روزی شاهد تدفین او در آن حیاط میشوم.
🔺نقل از مادر بزرگوار #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
⬛️◼️◾️▪️
پلاک خاکی اینجاست👇🌷
https://telegram.me/joinchat/BsX9fjvR35pWMG3nh2Aq6A
👆🕊👆
Forwarded from پلاک خاکی (فدایی ولایت منتظر شهادت)
▪️◾️◼️⬛️
عاشورای سه سال پیش، مراسم هیئت که تمام شد به سمت حیاط امامزاده علی اکبر (علیه السلام) رفتیم.
شور و اشتیاق عجیبی داشت و تأکید میکرد که به حرفش گوش بدهم.
با انگشت اشاره کرد و گفت:
«وقتی شهید شدم مرا آنجا دفن کنید.»
من که باورم نمیشد، حرفش را جدی نگرفتم. نمیدانستم که آن لحظه شنونده ی وصیت پسرم هستم و روزی شاهد تدفین او در آن حیاط میشوم.
🔺نقل از مادر بزرگوار #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
⬛️◼️◾️▪️
پلاک خاکی اینجاست👇🌷
https://telegram.me/joinchat/BsX9fjvR35pWMG3nh2Aq6A
👆🕊👆
عاشورای سه سال پیش، مراسم هیئت که تمام شد به سمت حیاط امامزاده علی اکبر (علیه السلام) رفتیم.
شور و اشتیاق عجیبی داشت و تأکید میکرد که به حرفش گوش بدهم.
با انگشت اشاره کرد و گفت:
«وقتی شهید شدم مرا آنجا دفن کنید.»
من که باورم نمیشد، حرفش را جدی نگرفتم. نمیدانستم که آن لحظه شنونده ی وصیت پسرم هستم و روزی شاهد تدفین او در آن حیاط میشوم.
🔺نقل از مادر بزرگوار #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
⬛️◼️◾️▪️
پلاک خاکی اینجاست👇🌷
https://telegram.me/joinchat/BsX9fjvR35pWMG3nh2Aq6A
👆🕊👆
Forwarded from پلاک خاکی (فدایی ولایت منتظر شهادت)
👌خوب نگاه کڹ..!
نگاهـش به توســت...
به حیایت...
عفتت...
راهَت...
از همه مهمـــتر...
چـــادُرَت
.
حجـابت که ارثیه حضرت زهراست💓
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
❣ @pelakkhaki ❣
نگاهـش به توســت...
به حیایت...
عفتت...
راهَت...
از همه مهمـــتر...
چـــادُرَت
.
حجـابت که ارثیه حضرت زهراست💓
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
❣ @pelakkhaki ❣
شما رفتید ...
و من،
چہ ڪنم
با چہ کنم هاے
دلِ
بے هدفم😔😢
چہ عاشقانه فدای حضرت مادر شدید
#شهید_احمد_عطایی
#شهید_مصطفی_موسوی
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شهید_مسعود_عسگری
@pelakkhaki
و من،
چہ ڪنم
با چہ کنم هاے
دلِ
بے هدفم😔😢
چہ عاشقانه فدای حضرت مادر شدید
#شهید_احمد_عطایی
#شهید_مصطفی_موسوی
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شهید_مسعود_عسگری
@pelakkhaki
Forwarded from پلاک خاکی (فدایی ولایت منتظر شهادت)
👌خوب نگاه کڹ..!
نگاهـش به توســت...
به حیایت...
عفتت...
راهَت...
از همه مهمـــتر...
چـــادُرَت
.
حجـابت که ارثیه حضرت زهراست💓
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
❣ @pelakkhaki ❣
نگاهـش به توســت...
به حیایت...
عفتت...
راهَت...
از همه مهمـــتر...
چـــادُرَت
.
حجـابت که ارثیه حضرت زهراست💓
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
❣ @pelakkhaki ❣
روزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی می رسد که آرامبخش روح و روان ما می شوی...
۲۶ فروردین ۱۳۷۴ روز میلاد توست
تولدت مبارک #آرامش_بخش_روح
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
@pelakkhaki
۲۶ فروردین ۱۳۷۴ روز میلاد توست
تولدت مبارک #آرامش_بخش_روح
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
@pelakkhaki
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🕯🍂🕯
@pelakkhaki
یه روزی هم میاد
رو بَنِرای سطح شهر میبینیم نوشته
« کاروان راهیان عشق »
کاروانی که از ایران و افغانستان و عراق زائـر راهی میکنه به سمت سوریه
میبردمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه ..
وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده ی این چندسال فراق رو جبران کردیم ،
یکی مثل #حاج_حسین_یکتا
که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه
برامون شروع میکنه به روایت کردن ... :
.
" اینجا که نشستید
اسمش #زینبیه است !
قریهای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره ..
همینجا بود که مدال شهادت گردن #شهید_محرم_ترک ، اولین شهید مدافع حرم ، انداختند ...
تو همین خاک بود که #شهید_محمودرضا_بیضایی به معشوقش ، امام حسین رسید .. "
.
بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم #حلب
بعد از اینکه نشستیم رو خاکا ، راوی میگه :
" اینجا حلبِ
همونجایی که #سردار_همدانی رو به آسمون پرواز داد
همینجا بود که #شهید_صدرزاده ، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون ، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش !
#شهید_محسن_خزایی خبرنگاری که دختر سه سالهشو به دختر سه سالهی ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد ..
اینجا مقتلِ #شهید_محمدرضا_دهقانِ ، #شهید_رسول_خلیلی ..
جوونایی همسن و سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن ...
.
مقصد بعدیمون #خان_طومانِ ، جنوب غربِ حلب
همونجایی که تروریستا محاصرهش کردن و نیروهای مقاومت رو محبور به عقب نشینی ...
همونجایی که وقتی آزاد شد ، همه سجده شکر بجا آوردیم ..
هرچند برای آزاد شدنش شهید دادیم و اسیر ...
یکیشون #شهید_محمد_بلباسی بود که با رفتنش چهار تا بچهش یتیم شدن .. ولی کاری کرد که اون دنیا ، جلو حضرت زهرا ، سرشونو با افتخار بلند کنن و بگن : ما بچه های شهید بلباسیایم ! "
.
مثل شلمچه ، مثل هویزه ، مثل چزابه ، مثل طلاییه ... یه روزی حلب و خان طومان و زینبیه و ریف رو قدم قدم زیارت می کنیم ...
یه روزی گذرمون بهشون میخوره ..
.
.
[ هر زمان تو خیابونا چشمتون خورد به بَنِرا و تابلوهایی که ازتون دعوت کرده با این کاروان راهی شید ، بدونید به فاصله ی اندکی ، روزی میرسه که سرتاسر ایران نوشتن
« کاروان راهیان قدس »
کاروانی که این بار مقصدش فراتر از شلمچه و دمشقِ !
کاروانی که میره به سمت خود بهشت
نماز میخونه تو مسجدالاقصی
با امامت امام دوازدهم
و با حضور تمام شهدا
شهدایی که روزی برای زیارتشون چفیههامون و چادرامون خاکی شد ...
و دیر نیست اون روز !
روزی که با چشمای خودمون ببینیم که رو سر در ورودی فلسطین نوشته :
«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» ]
#ان_شاء_الله...✋
#انتشار_دهید
👇👇
@pelakkhaki
🍂🕯🍂
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🕯🍂🕯
@pelakkhaki
یه روزی هم میاد
رو بَنِرای سطح شهر میبینیم نوشته
« کاروان راهیان عشق »
کاروانی که از ایران و افغانستان و عراق زائـر راهی میکنه به سمت سوریه
میبردمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه ..
وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده ی این چندسال فراق رو جبران کردیم ،
یکی مثل #حاج_حسین_یکتا
که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه
برامون شروع میکنه به روایت کردن ... :
.
" اینجا که نشستید
اسمش #زینبیه است !
قریهای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره ..
همینجا بود که مدال شهادت گردن #شهید_محرم_ترک ، اولین شهید مدافع حرم ، انداختند ...
تو همین خاک بود که #شهید_محمودرضا_بیضایی به معشوقش ، امام حسین رسید .. "
.
بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم #حلب
بعد از اینکه نشستیم رو خاکا ، راوی میگه :
" اینجا حلبِ
همونجایی که #سردار_همدانی رو به آسمون پرواز داد
همینجا بود که #شهید_صدرزاده ، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون ، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش !
#شهید_محسن_خزایی خبرنگاری که دختر سه سالهشو به دختر سه سالهی ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد ..
اینجا مقتلِ #شهید_محمدرضا_دهقانِ ، #شهید_رسول_خلیلی ..
جوونایی همسن و سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن ...
.
مقصد بعدیمون #خان_طومانِ ، جنوب غربِ حلب
همونجایی که تروریستا محاصرهش کردن و نیروهای مقاومت رو محبور به عقب نشینی ...
همونجایی که وقتی آزاد شد ، همه سجده شکر بجا آوردیم ..
هرچند برای آزاد شدنش شهید دادیم و اسیر ...
یکیشون #شهید_محمد_بلباسی بود که با رفتنش چهار تا بچهش یتیم شدن .. ولی کاری کرد که اون دنیا ، جلو حضرت زهرا ، سرشونو با افتخار بلند کنن و بگن : ما بچه های شهید بلباسیایم ! "
.
مثل شلمچه ، مثل هویزه ، مثل چزابه ، مثل طلاییه ... یه روزی حلب و خان طومان و زینبیه و ریف رو قدم قدم زیارت می کنیم ...
یه روزی گذرمون بهشون میخوره ..
.
.
[ هر زمان تو خیابونا چشمتون خورد به بَنِرا و تابلوهایی که ازتون دعوت کرده با این کاروان راهی شید ، بدونید به فاصله ی اندکی ، روزی میرسه که سرتاسر ایران نوشتن
« کاروان راهیان قدس »
کاروانی که این بار مقصدش فراتر از شلمچه و دمشقِ !
کاروانی که میره به سمت خود بهشت
نماز میخونه تو مسجدالاقصی
با امامت امام دوازدهم
و با حضور تمام شهدا
شهدایی که روزی برای زیارتشون چفیههامون و چادرامون خاکی شد ...
و دیر نیست اون روز !
روزی که با چشمای خودمون ببینیم که رو سر در ورودی فلسطین نوشته :
«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» ]
#ان_شاء_الله...✋
#انتشار_دهید
👇👇
@pelakkhaki
🍂🕯🍂
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
شهید بہ قلبت نگاه میڪند
اگرجایےبرایش گذاشتہ باشے
مےآید
مےماند
لانہ میڪند
تا #شهیدت ڪند
#شهید_محمدرضا_دهقان
دعوتید به پلاک خاکی👇👇🌹🕊
@pelakkhakii
اگرجایےبرایش گذاشتہ باشے
مےآید
مےماند
لانہ میڪند
تا #شهیدت ڪند
#شهید_محمدرضا_دهقان
دعوتید به پلاک خاکی👇👇🌹🕊
@pelakkhakii
🌷🖤🌷
🏴#اربعین_با_شهـ🕊ـدا
باهم رفته بودیم ڪربلا،
یک بار دیدم توی رواق روبروے
ضریح خوابش برده و من هم
برای بقیه جریان خوابیدنش
را تعریف ڪردم.
تا اینڪه یڪ روزڪہ مشغول
دعا خواندن بودم، آمد ڪنارم
و گفت چقدر دعا می خوانے؟!!
برو بنشین با آقا حال ڪن ،
با آقا حرف بزن ...
میگفت: "خیلی خیلی لذت بخش
است که خوابت ببرد ، چشم بازکنی
و ببینی شش گوشه ارباب جلوی
چشمانت است."
بعد از اینڪه خبر شهادتش آمد
و رفتیم معراج شهدا به او گفتم
به خدا اگر می دانستم خوابت
در حرم می خواهد این طور بشود
و تورا به اینجاها ببرد من هم
مےآمدم همانجا مےخوابیدم ...
✏️راوی : خواهر شهید
🕊#مدافع_حرم_آلالله
#شهید_محمدرضا_دهقان
🏴#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
@pelakkhaki 👈👈🕊🌷
🏴#اربعین_با_شهـ🕊ـدا
باهم رفته بودیم ڪربلا،
یک بار دیدم توی رواق روبروے
ضریح خوابش برده و من هم
برای بقیه جریان خوابیدنش
را تعریف ڪردم.
تا اینڪه یڪ روزڪہ مشغول
دعا خواندن بودم، آمد ڪنارم
و گفت چقدر دعا می خوانے؟!!
برو بنشین با آقا حال ڪن ،
با آقا حرف بزن ...
میگفت: "خیلی خیلی لذت بخش
است که خوابت ببرد ، چشم بازکنی
و ببینی شش گوشه ارباب جلوی
چشمانت است."
بعد از اینڪه خبر شهادتش آمد
و رفتیم معراج شهدا به او گفتم
به خدا اگر می دانستم خوابت
در حرم می خواهد این طور بشود
و تورا به اینجاها ببرد من هم
مےآمدم همانجا مےخوابیدم ...
✏️راوی : خواهر شهید
🕊#مدافع_حرم_آلالله
#شهید_محمدرضا_دهقان
🏴#هر_زائر_اربعین_نایب_یک_شهید
@pelakkhaki 👈👈🕊🌷