Paradigm 🍒پارادایم
64 subscribers
1.77K photos
437 videos
33 files
660 links
سوگند به قلم و آنچه مى نويسد...

✳️مطالب این کانال سعی دارد، تقلیدی هرچند کم رنگ از زندگی باشد،
آمیزه ای از معنا، شعر، موسیقی و خلاقیت ...
🌼
... آنچه کم بود
حرف نبود،
باور بود...

"فرانس کافکا"

✳️ارتباط با ادمین:
@Dawnchorus
Download Telegram
RAINER MARIA RILKE (1875-1926)

«ریکله» را بزرگترین شاعر آلمانی می‌دانند. او با مرده‌ها درگیر نیست؛ بلکه تنها زنده‌ها برایش ارزشمندند. انسان‌هایی که با شک و تردید در خیابان‌های شهر رفت و آمد می‌کنند.

قلبش از فرط شهرت‌طلبی هنوز از کار نیفتاده است. او همانند دیگران چون رهگذری است در راه لغزنده و نامطمئن زندگی. روزها می‌خوابد. خوابی که از شدت خستگی پس از کارهای سخت و اجباری به سراغش می‌آید. او اغلب شب‌ها بیدار است و در کنار ملائک شب‌هایش را می‌گذراند.


#معرفی_کتاب
#سی_اثر
#کریستین_بوبن

🆔@ongoingevents🦢
📸🌿
💌از رخدادهای نیک روز:
✍️  هزار خورشید تابان

چهارشنبه 5 اردی‌بهشت ماه 1403
🆔@ongoingevents
برای نوشتن تنها یک بیت شعر

برای نوشتنِ تنها یک بیت شعر،
باید شهرهای بسیار
افراد و چیزهای گوناگون را دیده باشید
باید حیوانات را بشناسید
باید چگونگی پرواز پرندگان را درک کنید
و بدانید گل‌های کوچک،
صبح‌ها به‌وقتِ شکفتن چگونه رفتار می‌کنند.

باید بتوان دوباره مرور کرد
راه‌های سرزمینی ناشناس را
دیدارهای نامنتظر را
لحظه‌های عزیمت را
که سال‌ها در انتظارشان بودیم
روزهای کودکی را که راز هنوز آشکار نبود
والدین را که باید به لرزه در‌می‌آمدیم
از سروری که به ما هدیه می‌کردند
اما درکی از آن نداشتیم
(این شادی از آن دیگری بود)
بیماری‌های کودکی را
که سخت غریب آغاز می‌شد
با آن همه تغییرات عمیق و شدید
روزهای گذشته را
در اتاق‌های آرام و بسته
صبح‌های کنار دریا را
خود دریا
دریاها را
شب‌‌های سخت لرزان سفر را
که با ستارگان پر زدند و رفتند
و تنها توان فکر کردن به این‌ها کافی نیست

باید خاطرات شبانه‌ی عشق‌های بسیار داشت،عشق‌هایی که هیچ‌یک به دیگری شبیه نیست

خاطرات فریاد زنان از درد کودک در بطن خویش
خاطرات زائوهای لاغر و پریده‌رنگ و خواب‌آلودکه در بستر به خود می‌پیچند

باید بالای سر محتضران بوده باشید
باید کنار مردگان نشسته باشید در اتاق
آنجا که از پنجره‌ی باز گاه‌به‌گاه
صداهایی به گوش می‌رسد

و داشتن خاطرات هم کافی نیست
باید وقتی که بسیارند، بتوان فراموششان کرد
و باید با صبری عظیم انتظار کشید
تا دوباره بازگردند
زیرا خاطرات هنوز خاطره نیستند
تنها زمانی خاطره‌ می‌شوند که
در ما به خون و نگاه و به رفتار مبدل شوند
آنگاه که دیگر نامی نداشته باشند
و نتوان تشخیص‌شان داد از خود

تنها در این زمان است
که فرا می‌‌رسد آن لحظه‌ی کمیاب.
و از میان کلمات بسیار،
نخستین واژه‌ی شعر، طلوع می‌کند.
 

#راینرماریاریکله

🆔@ongoingevents🦢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Paradigm 🍒پارادایم
📸🌿 💌از رخدادهای نیک روز: ✍️ فلفل‌دلمه قبل از تولدش سه‌شنبه 7 شهریورماه 1402 🆔@ongoingevents🦢
📸🌿
💌از رخدادهای نیک روز:
✍️ فلفل‌دلمه متولد می‌شود بی‌آنکه بداند، تمام پیتزاهای جهان طعمشان را به او مدیونند.

پنجشنبه 6 اردی‌بهشت ماه 1403
🆔@ongoingevents🦢
Paradigm 🍒پارادایم
📚✍️ پدربزرگ مادربزرگ چهار نفر در حیاط راه می‌رفتند پدربزرگ جلو همه بود. پیرمرد لاغرو چابکی بود و لباس ژنده به تن داشت. به دقت و با احتیاط با پای راستش که می‌لنگید، قدم‌های کوتاهی بر می‌داشت. صورتش لاغر بود و عصبانی می‌نمود. چشمهای کوچکش چون چشمهای بچه‌خودسری…
📚✍️
- گمون می‌کنم برای اینکه به اونجا برسیم باید دو هزار میل سفر کنیم. «توم» به‌نظر تو دو هزار میل چه‌قدره؟ من روی نقشه نگاه کردم، تمام راه تپه ماهوره و باید از کنار یک کوه هم بگذریم. تومی؛فکر می‌کنی رفتن این‌همه راه چه‌قدر وقت میخواد؟


توم گفت: نمیدونم پونزده روز، اگر هم شانس بیاریم ده روز، مادرگوش کن، پکر نشو. یه چیزی تو زندون یاد گرفتم که میخوام بهت بگم،آدم هیچ‌وقت نباید به اون روزی‌که آزاد ميشه فکر کنه. اینه که آدمو دیوونه میکنه. باید به فکر امروز بود و بعد به فردا. باید همین کارو کرد. این کاریه که آدمهای کارکشته میکنن. تازه‌واردها سرشونو به دیوار میکوبن و هی میپرسن چه‌قدر دیگه باید بمونیم. چرا به روزی‌که هنوز نیومده فکرمي‌کنی ؟

مادر گفت: چه چاره خوبی!

🪶#مشق_دلپذیر
💌#کتاب
#خوشه_های_خشم

🆔@ongoingevents🦢
🎬🪁
برای هر چیزی درمانی وجود دارد بجز مرگ.

شادی درمان همه چیزه ...

چرا باید خودم رو از نگرانی بکشم وقتی که قراره آخرش بمیرم؟


چند سکانس زیبا از #فیلم دزد دوچرخه

✍️نمایش استیصال آزاردهنده یک مرد جویای کار که دزدیده شدن دوچرخه‌اش - که بتازگی از گرو بانک آزادش کرده- وضعیت پیچیده‌ای برایش رقم می‌زند. حضور و همراهی پسر کوچک او در یافتن دوچرخه دیدنی و بسیار تاثیرگذار است: نمادی از صداقت و بی‌آلایشی و امید.


🆔@ongoingevents🦢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراقبت از دیده‌ها و شنیده‌ها

✍️نتایجی که از خودمان در هرزمینه اعم از عاطفی، مالی، سلامتی، تحصیلی و ... در زندگی واقعی شاهد هستیم، چهارچوب فکری و باورهای عمیق شخصی درونی ما را به نمایش می‌گذارد.

مثلا باور یا ایمان به اثرگذاری و نقش خود در رقم زدن اتفاقات و رویداهای زندگی، خودش را به صورت هدفمندی، مراقبه در کلام و رفتار و انتخاب آگاهانه افکار و عامل بودن به جای منفعل بودن نشان می‌دهد.

باورها از جنبه‌های مختلف قابل بحث هستند، مثلا محدود یا تضعیف کننده بودنشان یا برعکس نامحدود و قدرت بخشی آنها. هرکسی با به چالش کشیدن باورهایش می‌تواند مفید بودن آنها را در زندگی راستی‌آزمایی کند. تغییرات اساسی و ماندگار ما با روشن شدن چرایی باورها و در واقع طرز فکرهایی که درونی کرده‌ایم اتفاق می‌افتد.

از جمله روشهای موثر برای تقویت یک باور مثبت یا تضعیف باوری منفی یافتن مثالهای تایید کننده یا نقض‌کننده آن باور در دنیای واقعی است به این ترتیب با اعتباربخشی یا بی‌اعتبار کردن باوری، امکانات و فضاهای جدید برای خودمان خلق می‌کنیم.

باورها در واقع همان برنامه‌ریزی ناخودآگاه ما هستند، تفکر غالبی که از طریق شنیدن‌ها و دیدن‌های کودکی در ما تثبیت شده است. در گذر زمان ممکن است شک و تردید در مورد صحت باورسراغ هرکسی بیاید، ولی افراد کمی سراغ برطرف کردن این شکها و تعارض‌ها می‌روند.

بین زیستن باورهای همیشگی یا اقدام به تغییر آنها از روش صحیح، حالت سوم یعنی بلاتکلیف گذاشتن باورها بیش از هرچیزی به ما صدمه می‌زند. چون باعث چندصدایی شدن دنیای درونمان و در نتیجه به تحلیل رفتن انرژی و تلف شدن وقتمان می‌شود.

بنابراین برای بهره‌مندی از قدرت جادویی باورها لازم است علاوه بر وقوف به آنها، در طول روز رفتارهایی را انتخاب کنیم که در لابه‌لای فعالیت‌هایمان باورهای مفیدمان را تقویت کنند یا باورهای محدود کننده را در ذهنمان به مرور از دور خارج کنند و در عین حال برای روشن شدن تکلیف باورهای دست و پاگیر و غیرشفاف و مبهم‌مان هم اقداماتی ولو کوچک در برنامه روزانه خود بگنجانیم. چون کارکرد باور انسجام بخشی فکری و تجمیع نیروهای درونی ماست.

برای اینکار می‌توانیم از یافتن مثالهای زنده‌ی ساده و کوچک برای تایید یا نقض باورها یا تقویت و تضعیفشان شروع کنید. مثلا اگر فکر کردن به کمبودها، ناکامی‌ها و تجربه‌های تلخ یا بدبیاریها به صورت عادت برایمان درآمده و در افکار یا در مکالمات جاری روزانه اغلب به آنها می‌پردازیم، می‌توانیم با هوشمندی نگاه و توجهمان را به تجربه‌های ولو اندکی که نقطه مقابل آنهاست ببریم. به نظرم این زیباترین مچ‌گیری دنیاست. شاید جالب باشد که مثل قدم‌شمار پیاده‌روی، که شمار گام‌هایمان را ثبت می‌کند، حساب افکار، احساسات، عکس‌العمل‌هایمان را حتی شده تقریبی نگه داریم، این طوری در گذر زمان تعداد و مهمتر از آن جنس ورودی‌هایی که توجه‌مان را جلب می‌کند، حتما شگفت‌زده‌مان می‌کند. ضمن اینکه متوجه می‌شویم در طول روز در خدمت کدامیک از باورهایمان زندگی می‌کنیم. به وضوح دستگیرمان می‌شود که حامی خود هستیم یا برعکس به ضرر خود کار می‌کنیم. چون هرباوری برای زنده‌ماندن و تغذیه شدنش دائما در حال هدایت احساسات و نگاه ما به سمتی است که به تایید و اثبات خودش بیانجامد.


✍️برداشت‌های من
#الهام‌بخش‌های_امروز
#استاد_امیر_خلعتبری
🆔@ongoingevents🦢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استعداد، چیزی نیست جز صبری طولانی

از نامه‎های «فلوبر» به «گی دو موپاسان» چنین بر‎می‎آید که او نیز مرید خود را «جذاب، باهوش، حساس و فکور» ارزیابی می‎کند ولی در عین حال گاه او را متهم به بازیگوشی و ترشرویی در محل کار می‎کند.

فلوبر که در همان نخستین برخوردها استعداد نادر موپاسان را در مشاهده ریزه‎کاری‎های فضای بیرون و پیچیدگی‎های درونی انسان‎ها را تشخیص داده است، مدام اصرار در تقویت «حالت منحصر به فرد دیدن و احساس کردن» در او دارد.

فلوبر ضمن نگرانی از سلامتی موپاسان در نامه‎های خود مکرر از او می‎خواهد که نیروی مغزی خویش را صرف پریشانی و اضطراب بیهوده و بی‎ثمر نکند. فلوبر مداومت و صبر در کار نویسندگی را در قالب جمله‎ای موجز به او یادآور می‎شود: «استعداد به قول شاتو بریان چیزی نیست جز صبری طولانی.»

از این رو به موپاسان می‎آموزد که ابتدا جنب و جوش و ناآرامی و بی‎صبری مادرزاد خود را رام کند، سپس در برابر اشیاء بنشیند و دقت خود را مانند دستگاهی بر روی آن‎ها تنظیم کند: «مانند آن که بخواهید جنبه و حالتی را که هیچکس دیگر تاکنون در آن‎ها ندیده و درباره آن‎ها سخن نگفته است، کشف کنید.»

گی دو موپاسان در كنار استندال، انوره دو بالزاک ، فلوبر و امیل زولا يكي از بزرگترين داستان نويسان قرن نوزدهم فرانسه به حساب مي آيد. او در طول زندگي نسبتاً كوتاه ۴۳ ساله اش حدود ۳۰۰ داستان كوتاه و بلند، ۶ رمان و نيز ۳ سفرنامه، يك مجموعه شعر و مجلدي از چند نمايشنامه خلق كرد. اما نقطه اوج كارهاي موپاسان داستان هاي كوتاه و بلند اوست كه برخي از آنها از شاهكارهاي ادبيات داستاني جهاني شمرده مي شوند. موپاسان استاد نوعي از داستان كوتاه است كه به قول سامرست موآم «مي توانيد آن را پشت ميز شام يا در اتاق استراحت كشتي نقل كنيد و توجه شنوندگان خود را جلب نماييد.»

#معرفی_کتاب

🆔@ongoingevents🦢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خاموشیِ روشن

در زندگی با افرادی روبرو می‌شویم که کتابی حرف می‌زنند. افرادی که حس می‌کنند باید لحنی جدی به گفتارشان بدهند، مقلد صدایی روح‌نواز باشند تا دیگران شنونده‌ی خوبی برای حرفهایشان شوند. از اين افراد باید گریخت. تنها یک دقیقه می‌توان به حرفهایشان گوش سپرد؛ در ضمن آن‌ها حرف نمی‌زنند، اثبات می‌کنند و بر آن اصرار می‌ورزند. درس اخلاق می‌دهند، درس‌های خارج از حوصله، کلاسهای تربیتی و پرورش، آن‌ها حتی وقتی حقیقت را بیان می‌کنند، حقیقتی را که می‌گویند، زایل می‌کنند.

اما عجیب‌ترین عجایب درهر کجا رویارویی با افرادی چون جاناتان است. افرادی که چون کتاب‌ها صامتند. از معاشرت با چنین افرادی سیر نمی‌شویم. با آن‌ها همان حسی را داریم که در خلوت با خودمان داریم؛ آزاد، آرام، روی آورده به سوی خاموشی روشنی که حقیقت محض است.

#معرفی_کتاب
#سی_اثر
#کریستین_بوبن

🆔@ongoingevents🦢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃

#Chewing_Gum
#Vendredi_sur_Mer


2019
🎼خودت را به موسیقی بسپار🎧

💥 French & English Lyrics
00:03:18

🆔@ongoingevents🦢