MN Artworks
818 subscribers
407 photos
5 videos
68 files
1 link
Download Telegram
عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس
که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن
#حافظ
@mn_artworks
MN Artworks
من یک چیزی توی رگهام جریان داره الان؛ که ظاهراً اینا بهش میگن "عشق" 🎥 مسافران @mn_artworks
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
"عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد"

جلوه‌ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت
عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد

عقل می‌خواست کز آن شعله چراغ افروزد
برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد

جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت
دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد

حافظ آن روز طربنامه عشق تو نوشت
که قلم بر سر اسباب دل خرم زد

#حافظ
@mn_artworks
پیر میخانه چه خوش گفت
به دردی کش خویش
که مگو حال دل سوخته
با خامی چند
#حافظ
@mn_artworks
MN Artworks
@mn_artworks
گر می فروش حاجت رندان روا کند
ایزد گنه ببخشد و دفع بلا کند

ساقی به جام عدل بده باده تا گدا
غیرت نیاورد که جهان پربلا کند

حقا کز این غمان برسد مژده امان
گر سالکی به عهد امانت وفا کند

گر رنج پیش آید و گر راحت ای حکیم
نسبت مکن به غیر که این‌ها خدا کند

در کارخانه‌ای که ره عقل و فضل نیست
فهم ضعیف رای فضولی چرا کند

مطرب بساز پرده که کس بی اجل نمرد
وان کو نه این ترانه سراید خطا کند

ما را که درد عشق و بلای خمار کشت
یا وصل دوست یا می صافی دوا کند

جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت
عیسی دمی کجاست که احیای ما کند

#حافظ
@mn_artworks
اگر برجای من غيری گزيند دوست،حاكم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزينم
#حافظ
@mn_artworks
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها
#حافظ
@mn_artworks
فغان که در طلب گنج نامه مقصود
شدم خراب جهانی ز غم تمام و نشد
#حافظ
@mn_artworks
MN Artworks
فغان که در طلب گنج نامه مقصود شدم خراب جهانی ز غم تمام و نشد #حافظ @mn_artworks
گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
بسوختیم در این آرزوی خام و نشد

به لابه گفت شبی میر مجلس تو شوم
شدم به رغبت خویشش کمین غلام و نشد

پیام داد که خواهم نشست با رندان
بشد به رندی و دردی کشیم نام و نشد

رواست در بر اگر می‌تپد کبوتر دل
که دید در ره خود تاب و پیچ دام و نشد

بدان هوس که به مستی ببوسم آن لب لعل
چه خون که در دلم افتاد همچو جام و نشد

به کوی عشق منه بی‌دلیل راه قدم
که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد

فغان که در طلب گنج نامه مقصود
شدم خراب جهانی ز غم تمام و نشد

دریغ و درد که در جست و جوی گنج حضور
بسی شدم به گدایی بر کرام و نشد

هزار حیله برانگیخت #حافظ از سر فکر
در آن هوس که شود آن نگار رام و نشد

@mn_artworks
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند
#حافظ
@mn_artworks
هرگزم نقش تو از لوحِ دل و جان نرود
#حافظ
@mn_artworks
که عشق آسان نمود اول
ولی افتاد مشکل‌ها
#حافظ
@mn_artworks
ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است
چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم...

#حافظ
@mn_artworks
نشان یار سفر کرده از که پرسم باز
که هر چه گفت بریدِ صبا پریشان گفت
#حافظ
@mn_artworks
دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او
نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند
#حافظ
@mn_artworks
مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم

به سامانم نمی‌پرسی نمی‌دانم چه سر داری
به درمانم نمی‌کوشی نمی‌دانی مگر دردم

نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی
گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم

ندارم دستت از دامن به جز در خاک و آن دم هم
که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم

فرو رفت از غم عشقت دمم دم می‌دهی تا کی
دمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم

شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز می‌جستم
رخت می‌دیدم و جامی هلالی باز می‌خوردم

کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت
نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم

تو خوش می‌باش با حافظ برو گو خصم جان می‌ده
چو گرمی از تو می‌بینم چه باک از خصم دم سردم

#حافظ
@mn_artworks
قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ
یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم
#حافظ
@mn_artworks
بال بگشا و صفیر از شجر طوبی زن
حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی
#حافظ
@mn_artworks
مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ
کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی
#حافظ
@mn_artworks
دریغ، مدت عمرم که بر امید وصال
به سر رسید و نیامد به سر، زمان فراق...
#حافظ
@mn_artworks