«آرامش است، عاقبتِ اضطراب ها...»

#صائب_تبریزی

@manokhodajooooon

رخ شکفته، هوای گرفته می‌خواهد
به خوشدلی گذران روز ابر و باران را...

#صائب_تبریزی
@manokhodajooooon

به یک عالم توجّه از تـو چون قانع توانم شد
که من از جمله‌ی عالَم تو را دارم، تو را دارم...

#صائب_تبریزی

@manokhodajooooon

بی قرارِ عشـق را جز در وِصـال آرام نیست...

#صائب_تبریزی

@manokhodajooooon

«از دیدنِ رویَت دلِ آیینه فرو ریخت...»🌊💙

#صائب_تبریزی

@manokhodajooooon

چه شُد
که قدرِ "وَفا"
هیچ کس نمیداند؟!

#صائب_تبریزی


@manokhodajooooon

یاد آن جلوه ی مستانه
کی از دل برود؟
این نه موجی است
که ازخاطر ساحل برود

خط سبز تو محال است
که از دل برود
این نه نقشی است
که هرگز ز مقابل برود

#صائب_تبریزی

@manokhodajooooon

اینجا که منم
قیمت "دل "
هر دو جهان است...
آنجا که تویی
در چه حساب است
"دل "ما...؟!

#صائب_تبریزی


@manokhodajooooon

‌
نیست ممکن
هرکه مجنون شد
دگر عاقل شود...!

#صائب_تبریزی

@manokhodajooooon

در زیر بار منّتِ پرتو نمی‌رویم
دانسته‌ایم قدرِ شبِ تارِ خویش را

#صائب_تبریزی

#شبتون_آروم ✨❤️✨

@manokhodajooooon

انگشت به لب مانده‌ام
از قاعده‌ى عشق
ما یار ندیده
تب معشوق كشیدیم!

#صائب_تبریزی


@manokhodajooooon

نگـاهِ ما به نگاهـی زِ دور خُرسندسـت...


#صائب_تبریزی

@manokhodajooooon

ندارد خواب ،
چشم عاشق دیوانه در شب ها ...

#صائب_تبریزی

@manokhodajooooon

گر چه او هرگز نمی‌گیرد ز حالِ ما خبر
دردِ او هر شب
خبر گیرد زِ سر تا پای ما،،،

#صائب_تبریزی


@manokhodajooooon

ما گوشه‌نشینان، چمن‌آرایِ خیالیم
در خلوتِ ما نُکهَتِ گل، بار ندارد

#صائب_تبریزی

@manokhodajooooon

تویی در دیده ام
چون نور و محرومم ز دیدارت

نمیدانم ز نزدیکی کنم فریاد یا دوری

#صائب_تبریزی


@manokhodajooooon

گر شود عالم نگارستان،
نگار من یکی است

#صائب_تبریزی


@manokhodajooooon

سیری ز دیدن تو ‏ندارد نگاه من
‏چون قحط‌دیده‌ای که ‏به نعمت رسیده است

‏#صائب_تبریزی


@manokhodajooooon

سیلِ دریادیده هرگز برنمی‌گردد به جوی
نیست ممکن هر‌که مجنون شد دگر عاقل شود

#صائب_تبریزی



@manokhodajooooon

لبِ خاموش
نمودارِ دلِ پر سخن است

#صائب_تبریزی



@manokhodajooooon