فیضِ فیض
70 subscribers
290 photos
27 videos
17 files
100 links
Download Telegram
ان شاءالله از این به بعد به روال سابق برمی گردم و نثرهای طنز کوتاه بیشتر منتشر می کنم.
«ولید» با «عبدالله بن معاویه» شطرنج می‌باخت. یکی از معارف ثقیل اذن دخول خواست. او را اذن داد و شطرنج پنهان ساخت و او را موضعی نیکو بنشاند. از او پرسید: قرآن حفظ کرده‌ای؟ گفت: نه. گفت: از فقه چیزی خوانده‌ای؟ گفت: نه. گفت: از اشعار و ایام عرب چیزی خوانده‌ای؟ گفت: نه. شطرنج بیرون آورد و گفت: ما در خلوتیم!

پ.ن: به گفته محقق کتاب نوادر راغب، در اصل متن آمده: «شاهَک فَنحنُ في خلوة» که ظاهرا یعنی با شاه بازی کن چرا که ما در خلوتیم.

#حکایات_طنزآمیز
#نوادر_راغب
@feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
کسی از فقیهی پرسید چون به نهر درآیم برای غسل، کدام جانب نهر افضل باشد که بایستم؟ گفت: آن جانب که جامه است تا دزد نبرد.
با «سیفویه» گفتند: آیا از «شریک» هیچ روایت حدیث کرده‌ای؟ گفت: آری یک حدیث. گفتند: کدام است؟ گفت: روایت کرد ما را شریک از مغیره از ابراهیم، مثل آن. گفتند: مثل چه؟ گفت: نمی‌دانم. همچنین شنیدم.
با دیگری گفتند: تا چند هرزه و لغو گویی، حدیث أخذ کن. گفت: أخذ کرده‌ام. فلان از فلان از او روایت کرده است که «هر که را دو خصلت باشد از اهل جنت باشد». گفتند: آن دو کدام است؟ گفت: یکی را استاد فراموش کرده بود و دیگری را من.

#نوادر_راغب
#حکایات_طنزآمیز
@feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
ای قوم - جسارت نشود- دیرزمانی است
از غیرت و از عشق نه نامی نه نشانی است

تیتر یکِ اخبار، حماس است و حماسه
انگار جهان تشنه یک جنگ جهانی است

اما نه جهان عرب آبستن خشم است
نه می پَرد از خواب، اروپای اومانیست

ای غزه برای تو جز افسوس نداریم
با این همه غمخوار چه جای نگرانی است؟

مصری که فشرده است گلوگاه رفح را
ایران عزیزی که سرش گرمِ گرانی است

رسم الخط امروز تو خون است و گلوله
نه گویش عِبری و نه خط سُریانی است

در سفره تان نانی اگر نیست، خدا هست
در خانه ما رونق اگر هست صفا نیست

سد بسته ای امروز به هرزآبه صهیون
تقدیر تو سنگی است که در دست جوانی است
...
شادیم به این مژده که آن پیر به ما داد:
این غده بدخیم شدیدا سرطانی است

#عباس_احمدی
#غزه
#شعر_اعتراض
@feyzefeyz
🔴 چند کاریکلماتور حکیمانه از مبدع کاریکلماتور مرحوم "پرویز شاپور"

شب‌ها با ستارگان بیلیارد بازی می‌کنم.
برای گربه تحقیرآمیز است که با مرگ موش خودکشی کند.
بعد از مرگ همه شاد هستند، چون روی قبرها می‌نویسند شادروان.
آرزو می‌کنم برخی افراد همیشه مشغول خوردن باشند تا فرصت حرف زدن را پیدا نکنند.
ماهی‌ای که استخوان نداشته باشد موجب امتنان گربه است.
زندگی هیچ‌کس به اندازه متصدی آسانسور فراز و نشیب ندارد.
برای اینکه از مخارج خودکشی شانه خالی کنم زندگی می‌نمایم.
برخی از افراد آنقدر آدم‌های بددهنی هستند که دهان‌شان احتیاج به سیفون دارد.
به قدری آدم دل‌رحمی هستم که در زمستان‌ها وقتی می‌خواهم به کسی سیلی بزنم قبلاً دستم را روی بخاری گرم می‌کنم.
هرگز اختلاف طبقاتی بین مرغ و خروس حل نمی‌شود.
سیاه‌پوستان هرگز در مقام تعارف به کسی نمی‌گویند «روی من سیاه».
صاحبان چشم‌های عسلی نگاه‌های شیرینی دارند.
سوراخ‌های در نمکدان برای این است که نمک خفه نشود.
در کشورهای صنعتی فواره‌ها با آسانسور بالا و پائین می‌روند.
سایه‌ام را به خورشید مدیونم.

#کاریکلماتور
#پرویز_شاپور
@feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
انگشت پيراهن

آسمانی اتفاق افتاد و مردی ماه شد
ماه نقصان يافت تا از زخم ياس آگاه شد

بوی يعقوب آمد و انگشت پيراهن بريد
يوسفی مدهوشِ نخلستان و بغضی چاه شد

ظرف شيری شد يتيم از غربت شير خدا
دست سرد كودكی از دامنی كوتاه شد

ظرفِ يك روز اتّفاقات عجيبي روی داد
جُبّه‌ای پيراهن عثمان و كوهی كاه شد

نسلی از هولِ هوس افتاد در ديگ هوا
شهری از ترس عدالت خانه ارواح شد

خطّ كوفی شد جدا از خطّ و خال كوفيان
شير رفت و اكثريت باز با روباه شد

بی علی(ع) هر بی سر و پایی سری بالا گرفت
هر گدای دين فروشی ناصرالدّين شاه شد

بعدِ مولا دل فراوان بود اما عشق… نه!
بعدِ مولا زندگی زندان و اردوگاه شد

ابر می‌تابيد و شعری قطره قطره می‌چكيد
شاعری ممدوح خود را ديد و خاطر خواه شد

#عباس_احمدی
#شعر_آئینی
@feyzefeyz
🔴 این داستان: ما نمی‌خوایم بفهمیم، لطفا اصرار نکنید!

👈 سالها پیش یه استاد داشتیم که به ما از نهج البلاغه می‌گفت. این استاد که یک حاجاقای میانسال بود تو سوریه برای مجاهدانی که با داعش می‌جنگیدند تبلیغ دین می‌کرد و هر از گاهی خاطراتی از حضورش تو سوریه می‌گفت. مضمون تقریبی یکی از خاطراتش که مربوط به مطلبه رو از زبون ایشون میگم:

🔸 ارتش سوریه چند گروه بودند: شیعیان و نیز علویان، اهل تسنن، مسیحی‌ها و ایزدی‌ها؟! خلاصه بی دینم بینشون بود و من هم‌زمان مجبور بودم برای همه‌شون سخنرانی کنم. منم خطبه‌های امیرالمؤمنین علیه السلام تو نهج البلاغه رو براشون می‌خوندم بدون اینکه بگم خطبه‌های کیه! چون بعضیاشون اصلا به اسلام یا کلا به دین اعتقاد نداشتند ولی با این حال بعضی سربازا می‌فهمیدند خطبه‌های نهج البلاغه س. به هر حال یکی از چیزایی که براشون می‌گفتم توصیه‌های نظامی نقل شده از امام بود. مثلا اینکه امام علی تو یه خطبه ضمن سایر دستورات نظامی، به نظامی‌ها فرموده توی جنگ، زره نبرد رو کامل کنید. (خطبه 66) یعنی سعی کنید زره رو جوری بپوشید که جایی از بدن باقی نمونه که دشمن بتونه بهش راحت آسیب بزنه خصوصا نقاط حساس بدن مثل سر و گردن. طبیعتا تا جنگجو بیشتر زنده بمونه و بجنگه و زود به فیض شهادت نائل نشه! این توصیه رو برای دو تا گردان گفتم. یه گردان بهش عمل کرد و سربازا بدنشونو حسابی با لباس‌های نظامی پوشوندن و یه گردان عمل نکرد. گردانی که عمل کرد اصلا شهید نداد بلکه فقط چن تا زخمی داد. اما گردانی که عمل نکرد هم حسابی شهید داد هم حسابی زخمی! (پایان نقل قول)

🔸 بنابراین گذشته از دستورات بدیهی عقل به آمادگی بالای نظامی چه فردی چه اجتماعی در قالب گردان و لشکر، ما تو دینمون یه عالمه آیه و روایت داریم که توصیه‌‌های مختلفی درباره آمادگی دفاعی و جهادی می‌کنن. دینی که از پیامبرش نقل شده قبل جنگ، حتی شونه‌های سربازای تو صف رو عقب و جلو و یکسان می‌کرد انقدر نظم در امور جنگی براش مهم بود.
با همه اینا متاسفانه باز می‌بینیم وقتی تو کشورمون یک عملیات تروریستی انجام می‌گیره یا حتی نه، شاهد یک رزمایش هستیم خیلی وقتا به همین توصیه‌های ابتدایی هم عمل نمیشه. مثلا سرباز مملکت ما که مرزبانم هست نه لباس نظامی درست و حسابی و به روز داره، نه کلاه محافظ، نه اسلحه آنچنانی نه موقعیت حفاظتی آدمیزاد! مثل سنگر و برج و پشتیبانی هوایی مناسب و غیره. و بعد در نقطه مقابل می‌بینیم چار تا تروریست پاپتی! حداقل همه امتیازات فردی مناسب رو داره! در نتیجه ما هر دفعه یه عالمه شهید می‌دیم. یا تو رزمایشا که نماد قدرت نظامی کشوره می‌بینیم یکی کلاه معمولی داره یکی مثل زمان جنگ ایران و عراق کلاه جنگی پوشیده، یکی لباسش پاره س! و خلاصه بی نظمی حاکمه!

👈 سالهای ساله که دلسوزای مملکت تو قالب مقاله و وبلاگ و کانال دارن به این نکات اشاره می‌کنن اما مسئولین هیچ قدم مناسبی برنداشتن. مسئولین نظامی یا دولتی (حالا هر دست اندر کاری) اگه ادعای عاقلی دارن باید به احکام بدیهی عقل یا تجارب خوب در امور جنگ عمل کنن و اگه ادعا می‌کنن متدین هستن باز باید به سفارش‌های دین و معصومان علیهم السلام توجه و عمل کنن. 
اما افسوس که تا حالا جز دعا و تشییع و حرفای سلحشورانه خالی‌خالی در تمجید همین شهدا چیز خاصی ازشون ندیدیم. انگار نمی‌خوان بفهمن جون این سربازا چقدر با ارزشه و انگار اونی که از همه چی ارزونتره جون همین سربازاس... ان شاءالله که واقعا یه روزی و به زودی! به خودشون بیان تا بازم جوون از دست ندیم. یاعلی.

#یادداشت
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
17 فروردین 1403
@feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
ظاهرا "خانوم" همسایه حلیم آورده بود
باطنا یک کاسه شیطان رجیم آورده بود

نذر دارد یانظر! اللهُ اعلم هر چه هست
بار کج را از صراط مستقیم آورده بود

#مجتبی_سپید
@feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
یارو رفت تو یه روستا. به مردم روستا گفت هر چی دارید به من بدید و گر نه با روستای شما همون کاری رو می کنم که با دِهِ پایین کردم. روستاییا از ترس دار و ندارشونو میدن بهش. وقتی با اموال روستاییا دور شد ازش پرسیدن راستی نگفتی با دهِ پایین چی کار کردی؟ همینجور که می رفت گفت ازشون خواستم هر چی دارن به من بدن ولی ندادن. منم ولشون کردم اومدم روستای شما. اگه شمام چیزی به من نمی دادین ولتون می کردم می رفتم‌ یه روستای دیگه!

پ.ن: این حکایت انتقام قریب الوقوع! ایرانه. امشب قراره انتقام بگیرن ولی اگه نگرفتن میندازن یه شب دیگه... همینطور ادامه میدن تا بالاخره یه روز اگه بزنن! (:

#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#طنز_سیاسی
#انتقام_سخت ؟!
@feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
🔴 چند کاریکلماتور زیبا از مرحوم "پرویز شاپور"

وقتی اتاقم پر از آب می‌شود پشت بامش به سوی آسمان چکه می‌کند.
وصیت کرده‌ام در پیله کرم ابریشم دفنم کنند.
چون قطرات اشکم تمام شده است می‌خندم.
به عیادت درختی رفتم که در بهار سبز نشد.
بچه بلبل تا یک سالگی از روی کتابچه نت آواز می‌خواند.
اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم، قفسی به بزرگی آسمان می‌سازم.
دلم به حال ماهی‌ها می‌سوزد چون هیچ‌کس اشکشان را نمی‌فهمد.
وقتی عکس گل محمدی در آب افتاد، ماهی‌ها صلوات فرستادند.
گربه بیش از دیگران در فکر آزادی پرندهٔ محبوس است.
به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد.
هر درخت پیر، صندلی جوانی می‌تواند باشد.
به عقیده گیوتین، سر آدم زیادی است.
غم، کلکسیون خنده‌ام را به سرقت برد.
بلبل مرتاض، روی گل خاردار می‌نشیند!
قطرهٔ باران، اقیانوس کوچکی است.
قلبم پرجمعیت‌ترین شهر دنیاست.
به نگاهم خوش آمدی.
پایین آمدن درخت از گربه.
زندگی بدون آب از گلوی ماهی پایین نمی‌رود.
جارو، شکم خالی سطل زباله را پر می‌کند.
فاصله بین دو باران را سکوت ناودان پر می‌کند.
فریاد زندگی در سکوت گورستان ته‌نشین می‌شود.
همه مردم جهان به یک زبان سکوت می‌کنند.
فواره و قوه جاذبه از سربه سر گذاشتن هم سیر نمی‌شوند.
باغبان وقتی دید باران قبول زحمت کرده، به آبپاش مرخصی داد.

#کاریکلماتور
#پرویز_شاپور
@feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
به نام خدا. این وسط که ایران بعد از مدتها بالاخره یه حرکتی زده یه عده اومدن نشستن به دقت پول موشکا و پهپادا و فلانا رو حساب کردن و گفتن ببین چقدر خرج شد؟ جای دیگه خرج می‌شد بهتر نبود؟
اولا که یاد حرف اونایی افتادم که وقت عزاداری میگن پولشو بدید به فقرا! دِدااااش! هر چیزی سر جاش! مثلا فرهنگ و اقتصاد و امور دفاعی و امنیتی!
ثانیا بودجه نظامی ایران نسبت به نیازش کم هم هست.
ثالثا اینجور وقتا نزنن پس کِی بزنن؟ می‌خواید اصن نزنن وایسن تو انبار نگاشون کنن؟
رابعا حالا فکر کردین اینا رو نزنن پولشو میدن به من و شما؟ نه آقاجون! فوق فوقش احتمالا یه مختلسی چیزی میاد می‌بره یا میره تو جیب ژنای خوب! ول کنین دیگه. اِهِه! (:
خامسا ایران قبلش یه کشتی رو توقیف کرد که طبق برخی اخبار بارش ۸۰ میلیون دلاره. الان هزینه ش جور شد ایشالا؟ دغدغه تون برطرف یا کم شد؟ (:

#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#عملیات_وعده_صادق

@feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
Forwarded from قمپز
شاعران قمپزی با «چالش مصراع سوم» به جنگ اسرائیل رفتند.
چالش مصراع سوم یعنی هر شاعر، رباعی خود را با مصراع سوم شاعر قبلی شروع می‌کند. همین‌قدر خلاق!


#چالش_مصرع_سوم:

هرچند گمان کرد هماورد نداشت
در لشکرِ پوشالیِ خود، مرد نداشت
وقتی چک افسری از ایران نوشید
با واهمه گفت: اصلنم درد نداشت
#سیدمحمدحسینی

وقتی چک افسری از ایران نوشید
از هر طرفش آب فراوان جوشید
ای کاش که یک ثانیه فرصت می‌داشت
می‌رفت و دوباره پوشکی می‌پوشید
#ملیحه_رجایی

ای کاش که یک ثانیه فرصت می‌داشت
یا در عوضش اِنقَده سرعت می‌داشت
در موقع خارج شدنِ خیل کثیر
یک تجربه‌ای ز شامِ هیأت می‌داشت
#محمدعلیان

در موقع خارج شدن خیل کثیر
یا وقت ورود تبر و موشک و تیر
وقتی که شود گنبد تو سست و ذلیل
در خانه بمان دست به تنبانت گیر
#منصوره_رضایی

وقتی که شود گنبد تو سست و ذلیل
تو خاکِ رسی، موشک ما دسته‌ی بیل
اندازه نگه‌ دار که اندازه نکوست
ما خوشه موزیم و تویی هسته شلیل
#علی_بهاری

اندازه نگه دار که اندازه نکوست
اندازه نگه نداشتی وقت رفوست
آن گنبد آهنین تو در این جنگ
چون خربزه و موشک ما چون چاقوست
#شیخ_غیرمفید

آن‌ گنبد آهنین تو در این جنگ
گشته‌ست پر از حفره و سرگشته، ملنگ!
موشک شده چون ستاره و آن گنبد
انگار که گنبد کبود است و قشنگ!
#محمدحسین_فیض_اخلاقی

موشک شده چون ستاره و آن گنبد
داده‌ست در این واقعه بدجوری رد
می‌گفت مقام ارشد اسراییل:
آری، پدر از جمیعمان درآمد
#حسن_معارف_وند

می‌گفت مقام ارشد اسرائیل
در بوق خودش کاش دمد اسرافیل
پرسید زمن چگونه‌ای؟ گفتم هععیی
چیزی نشده فقط شدم اسقاطیل
#سید_مصطفی_فاطمی_نوبسی

پرسید ز من چگونه‌ای گفتم هی
گویا که نشسته‌ام سرِ دسته‌ی طِی
گفتم به همه که اصلنم درد نداشت
اما خودمانیم،...توهّم تا کی؟!
#احمد_رفیعی_وردنجانی

گفتم به همه که اصلنم درد نداشت
اصلاً که نه! هم داشت وَ هم، درد نداشت
هرچند نبایست کسی می‌فهمید
اما همه دیدند که کم درد نداشت
#صامره_حبیبی

هرچند نبایست کسی می‌فهمید
زد گند، نبایست کسی می‌فهمید
گفتیم: چرا گنبدتان سوراخ است؟!
گفتند: نبایست کسی می‌فهمید
#محمدحسین_مهدویان

گفتیم چرا گنبدتان سوراخ است؟!
سردسته دولت شما سلاخ است
این نسخه که چاپ اولش را دیدید
صد جلد دگر در صف استنساخ است!
#سید_جواد_یثربی

@qompoz🇮🇷✌️
🔴 نقد کوتاهی بر انیمیشن گربه سگ

همانطور که از نام انیمیشن «گربه سگ» پیداست، شخصیت های اصلی این انیمیشن، موجودی تخیّلی شامل یک گربه و یک سگ به هم چسبیده است. آنها در یک خانه نیمه ماهی و نیمه استخوان زندگی می کنند. در خانه آنها یک موش آبی رنگ به نام «وینسلو» هم زندگی می کند اما سخن اینجاست که گربه سگ نماد چه موجوداتی هستند و آن موش مزاحم در خانه آنها چه می کند.

🔸 تحلیل شخصیت «وینسلو»

موشِ انیمیشنِ گربه سگ یا همان «وینسلو» اگر چه یک شخصیت فرعی است اما حرف‌های بیشتری برای گفتن دارد و شخصیت او از گربه و سگ مهم تر است؛ برای همین ابتدا به این شخصیت پرداخته می شود.
وینسلو در خانه گربه سگ زندگی می کند و از زندگی در کنار آن دو سود می برد. مثلا در یک قسمت، گربه سگ تصمیم می گیرند یک نمایش فیلم در خانه شان راه بیندازند و از این طریق پول دربیاورند اما بر اثر رفتار های سگ آنها از خانه دور می مانند و مهمان ها بدون حضور گربه سگ وارد خانه آن دو می شوند. در همین فاصله، وینسلو ‌بلیط ها را می فروشد و پولش را به جیب می زند. وینسلو، شخصیتی منفور و مزاحم دارد و گاهی بین گربه و سگ اختلاف می اندازد. مثلا در یک قسمت از گربه می پرسد که آیا شما دو تن همیشه به هم چسبیده‌اید؟ همین یک پرسش سبب می شود که گربه به فکر این بیفتد که روی سگ را بپوشاند تا یک گربه مستقل باشد. با همه این احوال، گربه سگ، هیچ گاه وینسلو را از خانه خود دور نمی کنند و او همواره در خانه آنها زندگی می کند.

وینسلو، دارای یک بینی انسانی است که نماد انسان بودن اوست اما این موش نماد چه گروهی از انسان‌هاست؟ قرائنی که در ادامه می آید روشن می‌کند که او نماد اسرائیل است:

1. یهود به دلیل کمی جمعیت خود، مجبور است به حکومت ها نفوذ کند تا از این طریق به بقای خود ادامه دهد و وینسلو به خانه گربه سگ نفوذ کرده و پناه برده است.
2. کسی از داخل لانه وینسلو خبری ندارد و او یک زندگی مخفی دارد و اسرائیلی ها هم دارای تشکّلات مخفی هستند.
3. وینسلو آبی رنگ است و گفته می شود رنگ آبی برای یهود مقدّس و پرچم اسرائیل نیز آبی رنگ است.
4. موش، «کوچک» است و یهود نیز دارای جمعیتی قلیل و کشوری کوچک.
5. مهم تر از همه اینکه اروپاییان به دلیل تنفّرشان از اعمال منزجر کننده یهود، آنان را «موش» می‌خواندند و یهودی‌ها هم در مقابل، سعی در مظلوم‌نمایی با استفاده از قالب موش و تطهیر این حیوان کردند. نوشته جات «آرت اسپیگلمن» یکی از این موارد است. او در کارتون های خود «هیتلر» و حزبش را به صورت گربه و یهود را به صورت مظلومانه در قالب موش، نقّاشی می‌کند. (در تصاویر هست.)

بنا بر آنچه گذشت، به نظر می رسد مراد از وینسلو، اسرائیل است.

🔸 تحلیل شخصیت های گربه و سگ

در نگاه اوّل، سگ نماد «احساس» و گربه، نماد «عقل» و «تدبیر» است. سگ، همواره به دنبال ماشین زباله کشی می دود و تابع احساسات خود است. او به زحمت می تواند در مقابل امیال درونی خود بایستد. سگ، شخصیتی مهربان و ساده دارد و معمولا فریب گربه را خورده، در مسیر او قدم بر می دارد در حالی گربه مدبّر و تحصیلکرده است و همیشه برای رسیدن به اهدافش سیاست‌گذاری می کند. با این حال، زمانی که گربه در تقابل با سگ است، معمولا به اهدافش نمی رسد و این سگ است که پیروز می شود.

بینی گربه، قرمز و بینی سگ، آبی است و آبی، رنگ حزب دموکرات و قرمز، رنگ جمهوری خواهان در آمریکاست. رنگ کلمات DOG و CAT نیز به همین ترتیب است. در قسمت «جنگ گربه سگ» (در عکس ها هست) نیز گربه و سگ برای مرزبندی وسایل خود از رنگ‌های آبی و قرمز استفاده می‌کنند.

با توجّه به تقابل گاه و بیگاه گربه و سگ در انیمیشن، می توان گفت که منظور انیمیشن، تقابل دو حزب مشهور آمریکا یعنی دموکرات و جمهوری خواه است. انیمیشن می خواهد بگوید که این دو حزب، گرچه رویکرد‌های مختلفی دارند و گاهی با هم درگیر می شوند ولی با هم دوست و متّحدند اما با توجّه به این موضوع که در این انیمیشن، در هنگام تقابل، معمولا سگ بر گربه پیروز می شود، پس می توان نتیجه گرفت که انیمیشن بیشتر طرفدار منش حزب دموکرات است اگر چه اتحاد این دو را می ستاید. تقابل این دو حزب و طرفداری از یکی از آنها در انیمیشن های دیگری مانند «شگفت انگیزان» و «شش ابرقهرمان» تکرار شده است.
نکته دیگر اینکه سگ، موجودی با احساس و مهربان به تصویر کشیده شده است که نشانه دوستی پوشالی این حزب با ملت هاست که نمونه آن، دولت اوباماست که حرف از تعامل و دوستی می زند بر خلاف شخصیت گربه که موجودی بی حوصله و خشن است که نماد حزب جمهوری خواه مانند بوش است که مدام حرف از حمله به کشورها می زد. البته این یک تعریف دروغ از حزب دموکرات است و این حزب نیز درگیری های زیادی را در مناطق مختلف با استفاده از تروریست ها یا بی واسطه راه انداخته است.
نفوذ موش -که نماد اسرائیل است- در خانه گربه سگ، نشان از نفوذ لابی های صهیونیستی در این دو حزب است.

پ.ن: این نقد _حالا اگه از جهت فنی بشه بهش گفت نقد_ مربوط به چند سال پیش و زمان‌ اوباماست که به مناسبت حمله اخیر اسرائیل به غزه بازنشر شد. هر چند اصل نقد کمی طولانی تره.

#محمدحسین_فیض_اخلاقی
#نقد_انیمیشن
@feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
شاعری با دبیر کنگره گفت :
حال و روز مرا نمی دانی،
بنده یک شاعر اولوالعزمم
شهره در نطق و در سخن دانی
داوران گر برنده ام نکنند
خود زنی می کنم به آسانی
خودکشی می کنم به طرز فجیع
آن چنانی که افتد و دانی
می روم ماهواره می گویم :
مرگ بر داوران ایرانی
اصلا از فرط فقر و بیکاری
می شوم شاعری خیابانی ...!

#سعید_بیابانکی
#شعر_طنز
@feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض