آذر کیانی،شاعر،نقاش
133 subscribers
2.34K photos
236 videos
16 files
210 links
چرا کفش‌هایت...نشر نیم نگاه۸۰/من به قرینه‌ی لفظی....نشر ثالث۸۱/پلاژ مردگان شاد,نشراشاره۸۴/روی آینه‌ام خم‌اش,نشر آیدا۹۶/بی‌خیال، ۹۷/جهان به قدر همین قدم‌ها۹۸/غوغا را دل دارم، ۱۴۰۰, انتشارات فصل پنجم/ما دنیامونو دوست داریم۸۱/ابوریحان بیرونی،۸۱نشر شروع
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روز جهانی کتاب کودک گرامی باد
با صدای شاعر
اذر کیانی
کتاب کودک ،شعر بلند
ما دنیامونو دوست داریم
انتشارات شروع-۸۱

@azarkiani
اخوان ثالث
گل
همان رنگ و همان روی
همان برگ و همان بار
همان خندهٔ خاموش در او خفته بسی راز
همان شرم و همان ناز
همان برگ سپید به مثل ژاله، ژاله به مثل اشک نگونسار
همان جلوه و رخسار
نه پژمرده شود هیچ
نه افسرده، که افسردگی روی
خورد آب ز پژمردگی دل
ولی در پس این چهره دلی نیست
گرش برگ و بری هست
ز آب و ز گلی نیست
هم از دور ببینش
به منظر بنشان و به نظاره بنشینش
ولی قصه ز امید هبائی که در او بسته دلت، هیچ مگویش
مبویش
که او بوی چنین قصه شنیدن نتواند
مبر دست به سویش
که در دست تو جز کاغذ رنگین ورقی چند، نماند
.

@azarkiani

‌به وقتِ نوشتن، می‌بینم که چیزی هم انگار از قماش غریزه در کار نوشتن دخیل است. نوشته پیشاپیش اینجا در دل شب حضور دارد. نوشتن شاید بیرون از خود نوشتن باشد، در نوعی بی‌ترتیبی در زمان‌ها: بین نوشتن و آنچه نوشته شده، بین آنچه نوشته شده و آنچه هنوز باید نوشت، بین دانستن و ندانستنِ معنای نوشتن، شروع از مفهومی خالص و غرقگی در معنا و بعد هم رسیدن به بی‌معنایی.
خیال توده‌ی سیاه در سر داشتن، در پهنه‌ی عالم، اصلاً از سر اتفاق نیست.

کتاب: حیات مجسم
نویسنده: مارگریت دوراس
مترجم: قاسم روبین
نشر نیلوفر
Photo by: Patty maher
@azarkiani
ریتسوس
ترجمه:فریدون فریاد

@azarkiani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سالگرد درگذشت خواهر عزیزم «ایراندخت کیانی»

سه سال گذشت از رفتن نابهنگام‌ات. سه سال تنهایی که با یادآوری خاطرات خوبی که با هم داشتیم، پر شد.،همیشه نام زیبایت بر زبانم جاریست.
ابراندخت مهربانم ،خواهر عزیزم. روحت شاد

شعر#دخت_ایران
با صدای شاعر
#آذر_کیانی

@azarkiani
جنگ بد است.
جنگ زشت است.
قدرت در آرامش است.

نقاشی:فریدا کالو

@azarkiani
روز بزرگداشت سعدی گرامی باد


عکس: شبکه اجتماعی
@azarkiani
.
زادروز«محمد مختاری» مبارک 
یادش گرامی باد

به کار خویشتن ایثاری
نمی‌شناسد باران.
و خوشه‌های سنبله بر خاک و آدمی
نثار می‌شود.

تو بر کرانه‌ی عالم
درون خویش به یغما فتاده‌ای
که « ز این هزار هزاران
یکی نگفت که بر شانه‌ات چه می‌گذرد.»

به تابخانه‌ی پندارت آتشی‌ست
که منظرت را تبخیر می‌کند.
نشسته‌ای و طلب می‌کنی،
و پر گشوده به سودای خویش
و دور می‌شود آن سینه سرخ،
که موج آوایش
رگان آرامت را روزی آشفته بود.
شرابه‌های افق را به طوق افگنده‌ست،
و با فرو شدنش در شرار چشم انداز
نگاه بیگاهت تار می‌شود.

جزیره‌ای تنها نیستی
که سفینه‌ی گم گشته از ستیزه ی موج
به سرنوشتی محتوم
کناره‌ات را جویا شود.
پرنده در طلبت نیست،

و روز برنیامده تا بر مدارت
بتابد.
گیاه، آب، ستاره
همیشگان صدای تو نیستند،
اگر که بر نیامده‌ای
آفتاب برمی‌آید،
و آب گودالش را پیدا می‌کند.

چنار هفتصدساله از درون
به آتش
کشیده می‌شود،
و شاخه‌های جوان
به بوی نور و نسیم
ز خاک برمی‌آیند.

#محمد_مختاری
#بر_شانه_فلات
@azarkiani
از کناب«پلاژ مردگان شاد»۸۴
نشر اشاره
گزیده اشعار
جهان به قدر همین قدم‌ها۹۸
انتشارات فصل پنجم
آذر کیانی

عکس:شبکه اجتماعی

@azarkiani
صائب تبریزی
@azarkiani
روز جهانی کارگر گرامی باد

International Workers' Day

عکس‌ها: شبکه اجتماعی

@azarkiani