اشعار پارسی
2.25K subscribers
608 photos
223 videos
41 links
زیبایےِ اشعارِ من اے ماه تو هستے


با نورِ تو تلطیف شده قافیه ‌هایم...



#مجتبے_خوش زبان
Download Telegram
ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی
چه کنم؟ که هست اینها گل خیر آشنایی

همه شب نهاده‌ام سر، چو سگان، بر آستانت
که رقیب در نیاید به بهانهٔ گدایی


#عراقی

ز هر سویم غمی سر ڪرد و تشویشی و اندوهی
ڪجایی آخر ای شادی؟ تو هم بر کن سر ازجایی

اوحدی

زندگی بر دوش ما بار گرانی بیش نیست

عمر جاویدان عذاب جاودانی بیش نیست

#رهی معیری

ز کویَت رفتم و الماس طاقت بر جگر بَستم
تو با اغیار خوش بنشین که من بارِ سفر بَستم

#صائب_تبریزی

ز بس‌که منتظران، چشم در ره یارند

چو نقش پا، همه‌ گر خفته‌اند بیدارند

#بیدل_دهلوی

#انتظار
ز کویت رفتم و الماس طاقت بر جگر بستم

تو با اغیار خوش بنشین که من بار سفر بستم

#صائب_تبریـزی

ز کار عشق مکش دست و پند گیر از ما

که عمر در سر این اشتباه خود کردیم

#محمد قهرمان


#روزنگار، ۲۸ اردیبهشت، درگذشت 🍃
زهی سرگشته در عالم سر و سامان که من دارم
زهی در راه عشق تو دل بریان که من دارم

وگر در راه بازار غم عشقت خریدارم
به صد جان‌ها بنفروشم ز عشقت آنچ من دارم

 
#مولانا

زیر بار عشق قامت راست کردن ساده نیست
موج ها باری گران بر دوش دریا می کشند


#فاضل_نظری
زیبا تمام حرف دلم این است
من عشق را به نام تو آغاز کرده‌ام
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا

محمدرضا عبدالملکیان

زان طره‌ دل سوی ذقنت رفته رفته رفت
در چَه ز عنبرین رَسنت رفته رفته رفت

پیشت چو شمع اشک بتان قطره قطره ریخت
صد آبرو در انجمنت رفته رفته رفت

من بودم و دلی و هزاران شکستگی
آن هم به زلف پرشکنت رفته رفته رفت

گفتی که رفته رفته چو عمر آیمت به سر
عمرم ز دیر آمدنت رفته رفته رفت

رفتی به مصر حسن و نرفتی ازین غرور
آن جا که بوی پیرهنت رفته رفته رفت

جان را دگر به راه عدم ده نشان، که دل
در فکر نقطهٔ دهنت رفته رفته رفت

ای محتشم فغان که نیامد به گوش یار
آوازه‌ای که از سخنت رفته رفته رفت


#محتشم_کاشانی

🌸🍃

زُلف بر باد مَده تا نَدَهی بر بادم
ناز بُنیاد مَکُن تا نکنی بنیادم

رُخ برافروز که فارغ کنی از برگ گُلم
قد برافراز که از سَرو کنی آزادم

#حافظ



@asharparsiii🤍
زندگانی صرف کردن در طَلَب حیفی نباشد

گَر دَری خواهد گشودن سَهل باشد انتظاری

#سعدی

‌‌‌
گر یک نفست ز زندگانی گذرد
مگذار که جز به شادمانی گذرد

هشدار که سرمایهٔ سودای جهان
عمر است چنان کش گذرانی گذرد

#خیام


زنده یاد استاد " مهدیه الهی قمشه ای "
روحش شاد


.
ز آب چشمه و باران نمی‌شود خاموش

که آتشی که در اینجاست آتش جگری‌ست

#پروین_اعتصامی

زِ دو دیده خون فشانم، زِ غمت شب جدایی
چه کنم؟ که هست اینها گل خیر آشنایی

همه شب نهاده‌ام سر، چو سگان، بر آستانت
که رَقیب در نیاید به بهانهٔ گدایی

#فخرالدین_عراقی

ز بس خاکِ مذلّت ریخت دوران بر سرِ بختم

چو بر سر می‌زنم دستِ محبّت، خاک می‌ریزد

#فصیحی_هروی
زیبا تمام حرف دلم این است
من عشق را به نام تو آغاز کرده‌ام
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا


#محمدرضا_عبدالملکیان

#روزنگار،۱۴ خرداد، زادروز
ز کدام رَه رسیدی؟ زکدام در گذشتی؟

که ندیده دیده ناگَه به درون دل فِتادی؟

#هوشنگ_ابتهاج 🍃

زلفِ پریشان ز تو و شانه شدن با دل من
زلزله ها با تو و ویرانه شدن با دل من

طالعم از روز ازل ، سوختنم در غم تو
شمع شدن با تو و پروانه شدن با دل من

#سید شهرام _علیزاده 🍃