حقوق نفت و گاز
1.61K subscribers
65 photos
11 videos
28 files
490 links
هاتف ستاری اسمرود

دکتری حقوق نفت و گاز دانشگاه تهران(دانشکدگان فارابی)

سرپرست قراردادهای خارجی شرکت ملی نفت ایران

ادمین:
@hatef_sattari

https://www.linkedin.com/in/hatef-sattari-asmaroud-26769315b?utm_source=share&utm_campaign=share_via&utm_conte
Download Telegram
📌 یک حقوقدان: خصوصی سازی شرکت ملی نفت ایران غیرقانونی است

فرشید فرحناکیان در واکنش به اظهارات یکی از نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری که گفته بود برای افزایش یارانه نقدی، می‌توان ۳۰ درصد از سهام شرکت ملی نفت ایران را به بخش خصوصی واگذار کرد، به مهر گفت:

🔸در ماده ۲ قانون نفت مصوب ۱۳۶۶ مجلس شورای اسلامی اشاره شده است که منابع نفت کشور جز انفال و ثروت‌های عمومی است و طبق اصل ۴۵ قانون اساسی در اختیار حکومت اسلامی است و کلیه تأسیسات، تجهیزات، دارایی‌ها و سرمایه گذاری‌هایی که در داخل و خارج کشور توسط وزارت نفت و شرکت‌های تابعه به عمل آمده یا خواهد آمد، متعلق به ملت ایران و در اختیار حکومت اسلامی است.

🔸در سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ با بیانیه اول و دوم رهبری معظم انقلاب و تفسیر اصل ۴۴ مقرر شد که بخش بالادستی نفت همچنان در مالکیت کامل دولت باقی بماند. همچنین معین شد صنایع پایین دستی نفت که شامل پالایشگاه‌های نفت و گاز، صنایع پتروشیمی، شبکه‌های گازرسانی و پیمانکاران خدماتی هستند، قابل واگذاری به بخش خصوصی است.

🔸بر این اساس تمام فعالیت‌های شرکت ملی نفت ایران در بخش بالادستی صنعت نفت است، عملاً به هیچ عنوان خصوصی سازی در این بخش امکان پذیر نیست.اساساً صنعت نفت، صنعتی مادر و زیرساختی است که هرگونه ارتزاق دولت از محل درآمدهای این صنعت برای هزینه‌های جاری، بی شک ایجاد تورم کرده و به ضرر اقتصاد و مردم است.

🔸 خصوصی سازی بخشی یا همه سهام شرکت ملی نفت ایران حتی اگر خلاف قانون نیز نبود، به هیچ عنوان نباید در بخش تخصیص یارانه مورد استفاده قرار می‌گرفت.

🔸به نظر می‌رسد مشاوران اقتصادی نامزدهای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری با دقت نظر بیشتری تغذیه اطلاعاتی نامزد مورد نظر را انجام دهند.

✔️ پایگاه خبری اختبار @Ekhtebar
▫️وبسایت ▫️اینستاگرام ▫️سروش ▫️فیس بوک▫️توییتر
🔚
تقسيم توليدات و حق الارض در قراردادهای بالادستی گاز

برخلاف نفت خام، اصولاً تقسيم عايدات در ميادين گازي بر اساس تقسيم به‌صورت محصول نمي‌باشد. به بيان بهتر سهم دولت از منابع گازي و حق‌الارض دريافتي به‌صورت پول نقد است و دولت ميزبان بر آن است كه به‌جای گاز، قيمت آن را از سرمايه‌گذار دريافت نمايد. تنها استثنايي كه در اين زمينه وجود دارد،اين موضوع است كه دولت ميزبان خود به گاز توليدي جهت رفع نيازهاي داخلي خود احتياج داشته باشد كه در این صورت پيمانكار نيز ملزم است سهم خود از گاز را به دولت ميزبان بفروشد.

معمولاً تعهدات پيمانكار و حق وي براي بازپرداخت هزینه ‌بر اساس يك قرارداد بالادستي و براي مثال يك مشاركت در توليد مي‌باشد. برخي از قراردادهاي مشاركت در توليد با موضوع گاز طبیعی، از همان روشي استفاده می‌کنند كه در قراردادهاي مشاركت در توليد نفتي استفاده می‌شود يعني از روشي يكسان براي تقسيم توليدات بهره می‌برند. البته بايستي از اين روش اجتناب كرد چراکه سودآوري  پروژه‌های نفتي با گازي متفاوت است.قراردادهاي مشاركت در توليد بايستي در خود بين تقسيم توليدات در نفت و تقسيم توليدات در گاز تمايز قائل شوند.

قراردادهای مشارکت در تولید را قراردادهایی می شناسیم که پیمانکار به انجام عملیات اقدام کرده و در صورت کشف میدان تجاری، درصدی از تولیدات را جهت بازپرداخت هزینه ها و سهم خود بر اساس قرارداد، دریافت می دارد. پیمانکار مالک نفت درجا نمی شود بلکه صرفا مستحق دریافت سهم خود بر اساس قرارداد در نقطه معینی می گردد. بنابراین اختصاص سهم کارفرما و پیمانکار به آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دلیل این امر برای کشور میزبان مشخص است و پیمانکار نیز قصد دارد سهم خود از تولیدات را آزادانه در بازار به فروش رسانده و عواید حاصل از آنرا دریافت دارد.

در اختصاص سهم کشور صاحب نفت و پیمانکار از نفت تولیدی به آنها شبهه ای وجود ندارد؛ اما موضوع در قراردادهای مشارکت در تولید گازی کمی متفاوت است؛ درست است که کشور صاحب نفت و پیمانکار، هریک جداگانه سهم خود از نفت را می فروشند اما فروش گاز اصولا به صورت مشترک انجام می شود. چرا که فروش گاز مستلزم انعقاد قراردادهای طولانی مدت است و همیشه در قراردادهای فروش گاز، حجم بسیار گسترده ای مورد معامله واقع می شود که این میزان اصولا از جمع سهم کارفرما و پیمانکار حاصل می شود.

موفق باشید.
ستاری
منبع:
International Petroleum Exploration and Exploitation Agreements.

T.me/naft1
مفهوم sole risk در قراردادهای نفتی چیست؟

گاهی در یک JOA یا محدوده ی قراردادی،همه ی طرف های JOA تمایل به شرکت در عملیات نفتی در همه منطقه قراردادی ندارند،لذا خود را نسبت به قسمت مربوطه مستثنی داشته اما در سایر مناطق قراردادی جزو طرفین JOA باقی می مانند.(مثلا اگر منطقه قراردادی را به 4 بلوک تقسیم کنیم یک یا چند شرکت قصد مشارکت در بلوک 3 را ندارند چرا که ریسک اکتشاف نفت در آن منطقه را بسیار بالا قلمداد می کنند).
در این صورت شرکت هایی که تمایل به فعالیت در منطقه ی مربوطه را دارند قراردادی را با یکدیگر منعقد کرده که به قراردادهای sole risk شناخته می شوند.در قراردادهای فوق الذکر اپراتور جدید مشخص شده و به انجام عملیات می پردازد.
حال سوال اینجاست که ایا طرف یا طرفینی که به انجام عملیات رضایت نداشتند می توانند رضایت بعدی خود نسبت به عملیات در حال انجام یا انجام شده را ابراز دارند؟!به بیان بهتر اگر اکتشاف در مناطقی که آنها در آن مشارکت نکردند منجر به کشف تجاری نفت شد،آنها می توانند به قرارداد و منطقه مزبور برگردند و دوباره شریک شوند؟
اصولا JOA ها مشارکت و رضایت بعدی طرفینی که رضایت نداشتند را می پذیرند اما شرایطی خاص را برای آن پیش بینی می کنند.
برای مثال طرفی که خواهان برگشت به عملیات می باشد بایستی سهم خود از هزینه های اکتشاف تا آن روز را پرداخت کرده به اضافه اینکه میزان هزار برابر یا دوهزار برابر هزینه های اکتشاف را به عنوان اَنعام یا پاداش به شرکت هایی که به انجام عملیات مبادرت کردند، پرداخت نماید!چرا که آنها ریسک عملیات را بر عهده گرفته و به انجام آن اقدام کرده اند.

موفق باشید.
T.me/naft1
_________
*با اقتباس از کتاب
International Petroleum Exploration and Exploitation Agreement.
منابع کنکور کارشناسی ارشد رشته حقوق نفت و گاز

منابع آزمون کارشناسی ارشد رشته حقوق نفت و گاز ابتدا همان منابع عمومی بود. به این معنا که داوطلبین کنکور کارشناسی ارشد حقوق عمومی می توانستند رشته حقوق نفت و گاز را نیز انتخاب کنند.
اما در سال های اخیر منابع رشته حقوق نفت و گاز تغییر پیدا کرد و شامل دروس زیر شد:

1-متون حقوقی و زبان عمومی
برای زبان عمومی می توانید کتاب 1100 و کتاب 504 را مطالعه کنید. در نهایت تست های کنکور سال های گذشته می تواند بهترین منبع و محک برای شما باشد.
برای درس متون حقوقی می توانید کتاب های متون حقوقی آقای دکتر شیروی را مورد مطالعه قرار دهید.
حقوق مدنی
برای درس حقوق مدنی می توانید کتاب حقوق مدنی آقای دکتر قربانی(انتشارات چتر دانش) را مورد مطالعه قرار دهید.

حقوق تجارت

برای درس حقوق تجارت کتاب حقوق تجارت در نظم حقوقی کنونی و کتاب ساده ساز تجارت آقای دکتر فرحناکیان و کتاب تست تجارت آقای دکتر قربانی را مطالعه کنید.

حقوق بین الملل عمومی

برای درس حقوق بین الملل عمومی کتاب آقای دکتر ضیایی بیگدلی را مطالعه کنید. به همراه منشور سازمان ملل متحد و عهدنامه حقوق معاهدات 1969.
حقوق بین الملل خصوصی


در انتها لازم به ذکر است که منابع فوق صرفا به عنوان پیشنهاد مطرح می گردد.

موفق باشید.

ستاری
T.me/naft1
منظور از Boil-off Gas در قراردادهای فروش LNG

اصولا در قراردادهای فروش LNG تعهد مربوط به تبدیل کردن گاز به مایع (سرد کردن گاز) جهت حمل توسط کشتی های حمل LNGبر عهده خریدار می باشد.
کشتی های حمل LNG دارای این توانایی می باشند که گاز مایع شده را تا دمای منفی 163 که نزدیک به دمای بخار LNG است نزد خود نگه دارند.
اما گاهی حفظ این دما در مسافت های طولانی برای کشتی ها امکان پذیر نیست و ناچار مقداری از گاز مایع با افزایش نسبی دما به بخار تبدیل می شود.

گاهی در قراردادهای فروش LNG مقرر می گردد که شرکت حمل و نقل و کشتی حمل LNG می تواند از این بخارات جهت سوخت کشتی خود استفاده نماید که البته این امر با رضایت خریدار LNG امکان پذیر است.
گاهی نیز در کشتی های حمل LNG تجهیزات مربوط به تبدیل گاز به مایع وجود دارد که در اینصورت گاز ناشی از بخار شدن LNG دوباره سرد شده و به مایع تبدیل می شود و در تانک های ذخیره سازی LNG در کشتی ذخیره می گردد.

موفق باشید.
ستاری.
T.me/naft1
چند نکته در رابطه با کنکور دکتری حقوق نفت و گاز..


دروس مورد مطالعه جهت قبولی در کنکور دکتری هر رشته حقوق نفت و گاز به قرار زیر می باشد:

1_حقوق تجارت بین الملل
2_حقوق قراردادهای نفت و گاز
3_حقوق مدنی قسمت تعهدات
4_زبان انگلیسی
5_استعداد تحصیلی
قبل از بیان کتب مربوطه، تاکید می گردد که معرفی این کتب مانع از رجوع به سایر کتاب ها نمی باشد.اما منابع ((دروس تخصصی)) و صد در صدی که ضریب 4 دارند و انتظار می رود هر داوطلب دکتری حقوق نفت و گاز آنها را مطالعه کرده و آماده باشد،به قرار زیر است:

1_برای درس حقوق تجارت بین الملل: کتاب حقوق تجارت بین الملل آقای دکتر شیروی،کتاب داوری آقای دکتر شیروی،قانون داوری تجاری بین المللی ایران،قانون حمایت از سرمایه گذاری خارجی.

2_برای درس حقوق قراردادهای نفت و گاز،کتاب حقوق نفت و گاز آقای دکتر شیروی،قانون نفت سال 1353 و قانون نفت سال 1366 و اصلاحیه آن در سال 90 و قانون وظایف و اختیارات سال 91 معرفی می گردد.الگوی 15 ماده ای قراردادهای جدید نفتی موسوم به IPC
(لازم به ذکر است که برای پاسخگویی بهتر به سوالات، بهتر است به مقالات و کتب انگلیسی زبان موجود در این رشته مراجعه شود.)

3_برای درس حقوق تعهدات، کتاب حقوق مدنی دکتر قربانی انتشارات چتر دانش را مورد مطالعه قرار دهید.

در نهایت بایستی بیان داشت که منابع دکتری حقوق نفت گاز و منابع دکتری حقوق سرمایه گذاری یکسان می باشد.یعنی دوستان بعد از شرکت در کنکور دکتری و اخذ رتبه ی لازم،قادر به انتخاب رشته های حقوق نفت و گاز و حقوق تجارت بین الملل می باشند.

موفق باشید.
T.me/naft1
حمل LNG در قراردادهای مربوط به فروش LNG..

در قراردادهای فروش LNG اصولا وظیفه حمل و ارسال lng بر عهده فروشنده می باشد. بدین معنا که فروشنده بایستی با شرکت حمل کننده مناسبی که دارای کشتی های حمل کننده بر اساس استانداردهای بین المللی است، قراردادی را منعقد نماید.
استانداردهای دیگری نیز ممکن است در قراردادهای فروش LNG گنجانده شوند که بنابر درخواست خریدار در قرارداد قید می گردد. عمده استانداردهای گفته شده بر پایه رعایت اصول hse می باشد.

تعهد خریدار در این رابطه، فراهم نمودن تجهیزات و امکانات مربوط به تبدیل نمودن گازِ مایع شده به گاز و یا فراهم نمودن امکانات مربوط به تخلیه بار در ترمینال مقصد است.
به بیان بهتر اصولا کشتی حمل کننده lng پس از وصول به بندر مقصد بایستی بار خود را بر اساس شرایط و ضوابطی تخلیه نماید و گازی که به مایع تبدیل شده است را دوباره به گاز تبدیل کند و یا اینکه گاز مایع را با همان شرایطی که دارد از کشتی حمل کننده تخلیه کند(مورد اخیر به ندرت دیده شده است که گاز را به همان صورت مایع در بندر مقصد تخلیه کنند).

حال ممکن است پس از تخلیه، خریدار متوجه شود که گاز مایع ارسالی از سوی فروشنده با ویژگی های مقرر در قرارداد فی‌مابین هم خوانی نداشته و چیزی متفاوت از گازی است که مورد توافق طَرفین است.
در پست های بعدی به این موضوع و راهکارهای قراردادی طرفین اشاره خواهد شد.

موفق باشید.
ستاری

T.me/naft1
Forwarded from Dr Shiravi
Forwarded from LegalAffairs.ir (فرشید فرحناکیان)
محدودیت در ممنوعیت قانونی جلوگیری از صادرات با هدف تنظیم بازار داخلی
فرشید فرحناکیان | دکترای حقوق نفت و گاز

در سال‌های اخیر که تجارت خارجی ایران به‌شدت تحت تأثیر تحریم‌های آمریکایی قرار گرفته، ازیک‌طرف دولت ناگزیر شده است موجی از بخشنامه‌های یک‌جانبه ناقض «ممنوعیت قانونی جلوگیری از صادرات با هدف تنظیم بازار داخلی» و برای مقابله با کمبود و گرانی آن‌ها برای مصرف‌کنندگان داخلی از سوی تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان خود تصویب نماید؛ و از طرف دیگر در این میان قرار است تأثیر تحریم‌های آمریکایی به‌واسطه صادرات غیرنفتی بخش خصوصی تضعیف گردد که ابلاغ دستورالعمل‌های ناقض «ممنوعیت قانونی جلوگیری از صادرات با هدف تنظیم بازار داخلی» بیش از بیش این قبیل صادرات را بی‌رونق می‌کند.

در این نوشتار حقوق اقتصادی ممنوعیت قانونی جلوگیری از صادرات با هدف تنظیم بازار داخلی و محدودیت‌های وارده بر آن در حد بضاعت مورد بررسی قرار گرفته‌ است.
http://fna.ir/30gkh
بررسی Balancing Agreement در حوزه نفت وگاز..

بر اساس قراردادهای  فوق الذکر، شرکت های فعال در یک کشور، نفت و گاز مربوط به خود را با یکدیگر تبادل می کنند.موضوع این قراردادها ممکن است تبادل نفت به ازای نفت یا نفت به ازای گاز و بالعکس باشد.مهمترین موضوع در این قراردادها، تبیین میزان نفت و گازی است که بایستی تبادل گردد. فرض کنید که شرکت ((الف)) در اهواز فعالیت دارد و شرکت ((ب)) در منطقه خزر. از طرفی شرکت ((الف)) در منطقه خزر دارای پالایشگاه بوده و شرکت ((ب)) در اهواز پالایشگاه دارد. حال این دو شرکت با یکدیگر وارد انعقاد balancing agreement شده به این صورت که شرکت ((الف)) خوراک پالایشگاه شرکت ((ب)) را در اهواز و شرکت ((ب)) خوراک پالایشکاه شرکت ((الف)) در منطقه خزر را فراهم نماید.

ذکر یک مثال عملی به روشنتر شدن موضوع کمک می کند. شرکت اگزونExxon موبیل از سالها قبل به تولید مقادیر زیادی نفت از منطقه آلاسکا و از طرف دیگر شرکت شورونChevron نیز به تولید نفت از منطقه خلیج مکزیک(منطقه لوییزانا) می پردازند و این در حالی است که شرکت شورون دارای یک پالایشگاه در منطقه کالیفرنیا بوده و شرکت اگزون موبیل دارای یک پالایشگاه در منطقه لوییزانا است. بر اساس قرارداد منعقده بین این دو شرکت، شرکت شورون موظف است که خوراک پالایشگاه اگزون موبیل در لوییزانا را فراهم کرده و شرکت اگزون موظف به تامین خوراک پالایشگاه شورون در منطقه کالیفرنیا می باشد.

 

بر این اساس شرکت های فعال می توانند، با تعویض نفت خود در مکان های مختلف، وبا هزینه های بسیار پایین تری به نفت دست یافته و به پالایش آن اقدام نمایند.

در پایان لازم به ذکر است که ویژگی های نفت در مناطق مختلف با یکدیگر متفاوت می باشد و این تفاوت در ویژگی در قیمت گذاری و در نهایت در میزان مبادله تاثیر خواهد داشت. برای مثال ممکن است کیفیت نفت ((الف)) از ب بالاتر بوده و به همین دلیل هر بشکه نفت ((الف)) برابر با دو بشکه نفت ((ب))باشد.

موفق باشید. ستاری

منبع:

Oil & Gas Arbitration

James M. Gaitis
John Burritt McArthur
Gary V. McGowan
Susan S. Soussan

t.me/Naft1
اولویت برداشت از میادین مشترک..

میادین مشترک همانطور که از نام آنها مشخص است میادینی هستند که در قلمرو بیش از یک کشور وجود دارند. اهمیت میادین مشترک زمانی خود را نشان می‌دهد که نفت موجود در میدان از نوع نفت سبک باشد چرا که نفت سبک امکان جابه جایی بیشتری نسبت به نفت سنگین دارد.
در ایران میادین مشترکی وجود دارند که نوع نفت آنها سبک بوده و کشورهای همسایه یکی پس از دیگری به حفر چاه در نقاط مرزی مشغول هستند. اصل اولیه و مهم در بهره برداری از این میادین سرعت عمل در انجام عملیات نفتی و انتخاب سرمایه گذار و مذاکره با آن می باشد. مطالعات نشان داده است که به علت امکان جابه جایی بسیار اندک نفت سنگین، کشورهای همجوار میادین مشترک با ایران، وقت خود را صرف بهره برداری از نفت سنگین نمی کنند و انرژی خود را به بهره برداری از نفت سبک موجود در میادین مشترک اختصاص می دهند.

در این میان اگر هدف توسعه میادین مشترک از طریق سرمایه گذار داخلی و یا خارجی باشد، بایستی قراردادهای جذاب‌تری را جهت پیشنهاد به سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری و تولید هرچه بیشتر از این میادین ارائه داد چرا که گذشت زمان به نفع کشور همسایه بوده و متاسفانه منافع کشورهای همسایه به آنها اجازه نمی دهد تا به برداشت صیانتی یا انعقاد قرارداد های بهره برداری مشترک و یکسان سازی میادین بپردازند لذا رقابت در بهره برداری به عنوان اصل اولیه در این میادین مطرح می شود.
تفکر و ایده مربوط به جذاب سازی قراردادهای سرمایه گذاری میادین مشترک از قبل در ذهن نمایندگان مجلس شورای اسلامی بوده است چرا که در سال 1379 قانون اجازه به شرکت ملی نفت ایران جهت اکتشاف در میادین دریای خزر به تصویب رسید و برای اولین بار در این قانون به شرکت ملی نفت ایران اجازه داد شد که از قراردادهایی استفاده کند که اجازه بهره برداری از میادین نیز به سرمایه گذار داده شود. نکته مهم در این قانون واگذاری امکان بهره برداری از این میادین به سرمایه گذار می باشد که برای اولین بار در این قانون ذکر شده است.

در این میان لازم به ذکر است که در صورت امکان جذب سرمایه داخلی و انجام پروژه ها توسط شرکت های ایرانی، توسعه میادین مشترک کاملا در دسترس خواهد بود. چراکه در تمام قراردادهای بالادستی منعقده، اغلب امور مربوط به حفاری و ایجاد خط لوله و ساخت واحد فرآورش نفت و... تماما توسط شرکت های ایرانی به انجام رسیده.

در مورد میادین مشترک و اولویت سرمایه گذاری توسط سرمایه گذار و یا خود شرکت ملی نفت بیشتر خواهم نوشت..

ستاری.
T.me/naft1
سیاست های مربوط به عدم سوزاندن گاز همراه نفت در قراردادهای بالادستی..

در قراردادهای بالادستی نفت اصولا بندهایی در رابطه با عدم سوزاندن گاز همراه آورده شده است. بر این اساس شرکت های نفتی موظف هستند که تا جایی که امکان دارد از سوزاندن گاز همراه نفت جلوگیری کنند. امروزه شرایط تبدیل این گازها به گاز مایع و فروش آن فراهم شده است.
از لحاظ فنی هنگام تولید نفت از میدان، ناچارا میزان قابل توجهی گاز نیز تولید می شود و این گازها مطابق توضیحات قبل از طریق خطوط لوله به تاسیسات فرآورش نفت و یا CTEP فرستاده می شوند. این گاز ها در چند مورد در خود تاسیسات فرآورش نفت مورد مصرف قرار می‌گیرند.

اول برای سوخت ژنراتورهای تامین برق تاسیسات فرآورش نفت :تاسیسات فرآورش نفت اصولا به برق زیادی جهت تصفیه نفت نیازمند هستند. گاهی این برق توسط برق شهری تامین می گردد و گاهی این برق توسط ژنراتورهایی که به اصطلاح GTG یا GENERATOR TURBINE GAS نامیده می شوند تامین می شود. سوخت این ژنراتورها از گاز های تولید شده از میدان و یا گازوئیل می باشد. به علت مصرف بالای ژنراتورهای مزبور استفاده از گازوئیل به صرفه نیست و با استفاده از گازهای استخراج شده از میدان، این ژنراتورها کار می کنند. ابعاد هر ژنراتور به همراه تمام متعلقات آن تقریبا به اندازه یک منزل یک طبقه است که به میزان 5 مگاوات برق تولید می نماید.

مصرف دیگر گاز برای ایجاد فرازآوری است. فراز آوری یعنی اینکه گاز استخراجی را دوباره به چاه های نفت خود که تولید کمتری دارند تزریق کنیم تا باعث افزایش تولید شود.

اصولا برای فرآورش نفت بایستی از روغن داغ استفاده نمود(گاهی اوقات از بخار آب نیز استفاده می گردد) . داغ کردن این روغن از طریق برجی انجام می شود که مشعل آن بوسیله همین گاز استخراجی روشن شده و باعث گرم شدن روغن می گردد.

مابقی گاز تولید شده نیز به علت فقدان تاسیسات تبدیل آن به گاز مایع یا NGL ناچارا سوزانده می شوند.

البته در برخی از کشورها سرمایه گذار ملزم است تا به ایجاد تاسیسات تبدیل گاز استخراج شده به گاز مایع اقدام نماید که البته باید توجه داشت که این امر مستلزم وجود مشتری برای گاز مایع و یا استفاده از آن در داخل کشور می باشد درغیر اینصورت تولید آن به صرفه نخواهد بود.

موفق باشید.
ستاری.
T.me/naft1
Forwarded from Dr Shiravi
گپ و گفت
Dr. A. Shiravi
گپ و گفت دوستانه آقای دکتر شیروی، استاد حقوق نفت و گاز با دانشجویان
انتقال تجربیات
پاسخ به پرسش ها
تبادل دیدگاه ها
چهارشنبه هشتم دیماه هزار و چهارصد

آدرس کانال استاد:

https://t.me/dr_shiravi
انعقاد قرارداد فارم-اوت در همسایگی جمهوری اسلامی ایران..

کشور عراق دارای یک میدان مشترک به نام بلوک 9 می باشد. این میدان از طریق قرارداد بالادستی نفت به سه شرکت به نام کویت انرژی با 60 درصد سهم، دراگون اویل( شرکت زیر مجموعه شرکت ملی نفت امارات) با 30 درصد سهم و شرکت ملی نفت مصر با 10 درصد سهم واگذار شده است.
در سال 2018 شرکت کویت انرژی اقدام به انعقاد قرارداد فارم-اوت با شرکت دراگون اویل می نماید و طی آن 15 درصد از سهام مشارکت خود را به شرکت دراگون اویل واگذار می کند. این 15 درصد شامل 8.57 درصد در ازای دریافت صد میلیون دلار به صورت نقد توسط کویت انرژی و 6.43 درصد جهت حل اختلاف قراردادی فیمابین کویت انرژی و دراگون اویل به دراگون اویل واگذار گردید.

شرط لازم الاجرا شدن قرارداد مزبور، تایید و تصویب قرارداد فارم-اوت مذکور توسط دولت عراق بود. 15 درصد سهم مزبور در صورت پرداخت 100 میلیون دلار از جانب دراگون اویل به کویت انرژی به شرکت دراگون اویل منتقل می گردید.

با انتقال سهام مزبور، سهام شرکت کویت انرژی از 60 درصد به 45 درصد تنزل پیدا کرد و سهام شرکت دراگون اویل از 30 درصد به 45 درصد افزایش یافت اما نکته قابل توجه اینکه حتی با وجود سهام یکسان و 45 درصدی دو شرکت دراگون اویل و کویت انرژی اما همچنان شرکت کویت انرژی به عنوان اپراتور میدان بلوک 9 به فعالیت می پردازد.

در انتها اشاره می شود که شرکت ملی نفت مصر، 10 درصد سهام خود در قرارداد فوق را از طریق انعقاد قرارداد فارم-اوت با کویت انرژی در سال 2016 پس از تایید دولت عراق به دست اورده است.

موفق باشید.
ستاری

T.me/naft1
آورده های شرکای یک قرارداد بالادستی نفت..

در بسیاری از مواقع قرارداد بالادستی نفت میان دولت میزبان و گروهی از شرکت های سرمایه گذار منعقد می گردد که دلیل آن نیز برای همه واضح می باشد که از آن میان می‌توان به بحث تامین سرمایه و تقسیم ریسک اشاره کرد. اما بررسی قراردادهای بالادستی نشان داده که همیشه آورده شرکا در این قراردادها به صورت مالی و یا انجام عمل معین نیست.
برای مثال ممکن است یکی از شرکا بر اساس دانشی که در اختیار دارد در یک قرارداد بالادستی نفت با سایر سرمایه گذاران شریک شده و در نهایت درصدی از عواید حاصله ناشی از عملیات بالادستی را عاید شود. برای مثال می توان به ZADCO شعبه مشترک شرکت نفت فرانسه و شرکت ملی نفت ابوظبی (ADNOC) اشاره کرد که طی آن شرکت فرانسوی فوق، تنها نظارت و مدیریت تحقیقات انجام شده توسط ADNOC و آموزش پرسنل ADNOC را برعهده داشته و عملا پرداخت مبلغ و یا انجام عمل خاصی را جهت انجام عملیات بالادستی برعهده نگرفته است.
نکته جالب توجه در این قرارداد این است که بر اساس آن شرکت فرانسوی شریک در ریسک ADNOC نمی شود اما شرکت مذکور قسمتی از تولیدات میدان را تسلیم شرکت فرانسوی ZADCO می نماید.

موفق باشید.
ستاری.

منبع: اقتباس از کتاب نظام حقوقی قراردادهای مشارکت در عرصه صنعت و تجارت داخلی و بین المللی/دکتر رضا آریان کیا و احسان معدولیت

T.ME/NAFT1
میادین هیدروکربری و تولیدات نفت و گاز در قزاقستان..

علیرغم وجود منابع هیدروکربری در خشکی،کشور قزاقستان به اکتشاف و توسعه میادین گازی و نفتی در نواحی دریای خزر روی آورده است و از آنجایی که کشور مزبور فاقد فناوری و تجربه کافی در اکتشاف و توسعه میادین مزبور است لذا به انعقاد قرادادهای بالادستی نفت از نوع مشارکت در تولید مبادرت نمود.
هدف از عقد این قراردادها که از سال 1997 شروع شد،توسعه میادین گازی شمال دریای خزر می باشد که پیش بینی میشد حداقل چهار میدان گازی کشف گردد که در نهایت با کشف یک میدان(که به میدان اصلی شهرت دارد)،جایگاه کشور قزاقستان در 30 سال اخیر در میان کشورهای صاحب گاز ارتقاء یافت و کشور مزبور را در بین کشورهای دارای بیشترین میزان گاز طبیعی جای داد.
در همین راستا قزاقستان در اوایل قرن 21 تلاش بسیار کرد تا میزان سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز کشور مزبور را افزایش دهد و به تشویق سرمایه گذاران پرداخت.

در نهایت اشاره می گردد که کشور قزاقستان جهت نیل به اهداف فوق به انعقاد معاهدات دوجانبه با کشورهای روسیه و آذربایجان اقدام نمود که بوسیله آنها دریای خزر را بین خود تقسیم می نمودند تا از تعارض منافع در دریای فوق جلوگیری شود.

موفق باشید.
____
*برگرفته از
How to scrutinise a
Production Sharing Agreement

T.me/naft1
اقسام مختلف قراردادهای مشارکت دولت

قراردادهای مشارکت دولت دارای انواع مختلفی به قرار زیر است:
1-    برخی از قراردادهای مشارکت دولت به این صورت هستند که درصد مشارکت از ابتدا تا انتهای قرارداد معین بوده و تغییری نمی کند. چه میزان تولید افزایش یابد یا کاهش یابد. شرکت ملی نفت کشور میزبان از همان ابتدا در تمام هزینه های مربوط به اکتشاف و توسعه سهیم می باشد.

2-    نوع دیگر قراردادهای مشارکت دولت به این صورت هستند که سهم و یا درصد دولت از عواید میدان یا تولیدات میدان با توجه به برخی از شروط قرارداد تغییر می کند. برای مثال در قرارداد پیش بینی می شود که در صورت افزایش تولید و یا افزایش قیمت نفت سهم دولت نیز متناسباً افزایش می یابد.

3-    برخی دیگر از قراردادها بدین صورت هستند که به دولت صاحب نفت و یا شرکت ملی نفت، این اختیار داده می شود که در صورت تمایل دولت، درصد مشخصی به دولت مزبور اختصاص یابد. برای مثال در صورتی که تولید از میدان به میزان مشخصی رسید، دولت این اختیار را داشته باشد تا درصد مشخصی از تولیدات را به دست بیاورد. طبیعی است که در صورت تصمیم دولت بر مشارکت، بایستی سهم خود از هزینه های توسعه میدان را بپردازد.

4-    قرارداد مشارکت دولت بعضا می تواند به صورت carried interest  منعقد شود. در این نوع از قراردادها، پیش بینی می شود که دولت با سرمایه گذار وارد یک قرارداد مشارکت در سرمایه گذاری شده joint venture اما دولت میزبان و یا شرکت ملی نفت آن در هزینه های مربوط به اکتشاف سهمی ندارد و زمانی سهم خود را از هزینه های توسعه می پردازد که سرمایه گذار به تولید تجاری از میدان دست یابد.

موفق باشید. ستاری.

منبع:international petroleum exploration and exploitation agreements
تمایز قراردادهای فارم اوت با قراردادهای JOA

اصولا قراردادهای فارم اوت زمانی منعقد می شوند که پیمانکار یک قرارداد بالادستی نفت، جهت تقسیم ریسک و یا جذب سرمایه اقدام به واگذاری قسمتی از منافع خود از قرارداد بالادستی به یک شرکت ثالث می کند.

مثلا فرض کنید بر اساس قرارداد فارم اوت پیمانکار قرارداد بالادستی اقدام به واگذاری حفاری 4 چاه از 40 چاه میدان به یک شرکت ثالث کرده و در ازای آن 10 درصد منافع قرارداد بالادستی را به شرکت ثالث منتقل می کند.

این در حالی است که اصولا بر اساس قراردادهای JOA سهام هر یک از شرکای قرارداد بالادستی مشخص می شود. به بیان بهتر شرکای یک قرارداد بالادستی بر اساس قرارداد JOA سهم خود از هزینه های مربوط به حفر هر چاه را پرداخت می کنند و تمام شرکا در تمام هزینه ها سهیم هستند در صورتی که بر اساس قرارداد فارم اوت، شرکت ثالث تعهد می نماید که چند چاه را با هزینه و ریسک خود حفاری کرده و در ازای آن درصد مشخصی از منافع قراردادی را به دست بیاورد.

موفق باشید.
ستاری

منبع:
Bifurcation of Title in International Oil & Gas Agreements

T.me/naft1