نشرموج
472 subscribers
531 photos
33 videos
39 files
150 links
📚رمان هاي فانتزي و تخيلي 📚

وبسایت :
WWW.MOWJBOOK.COM
تلفن :
02188980374
09124126731
خ انقلاب خ ۱۲ فروردین خ نظری غربی کوچه جاوید ۱ پلاک ۶ واحد ۱
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ستارگان_سرنوشت
#کلیپ_معرفی

اگه به دریا و افسانه هاش علاقه مندین
اگه عاشق زندگی روی کشتی وچالش هاشین
اگه دلتون میخواد درباره ی
اتلانتیس شهر گمشده
جزیره عروسک ها
مثلث برمودا
کشتی هلندی
جزیره مردگان و کلی افسانه ی دیگه بدونین منتظر جدیدترین کتابمون باشین😌

به زودی از نشر موج 😎


@mowjpub
#معرفی_کتاب
#نبرد_خدایان(پایان جهان)
سوشان خیره به آن برانگیخته بودمیرفت که واپسین رزم خویش رابه سرانجام رساندو آن پیکر را به نیرویی که به او ارزانی شده بودبه بند کشد... گامی پیشتر نهاد یکباره دست و شمشیرش را روشنایی آبی و سپیدی در گرفت روشنایی تا نوک شمشیرش جاری شد. سرانجام خشم بر چهرۀ خداوندگار پلیدیها دوید تازیانه ای به هوا کوفت. آنگاه شمشیرش را بر کشید. از گرد دستانش نیرویی سیاه ریختن گرفت شمشیرش در تاریکی فرو رفت به سوی سوشان تاختن آغازید. سوشان به او نگاه میکرد همهٔ پیکرش در لرز از شکوه پیروزی بود. سرانجام تباهی پایان گرفته بود بادی می.وزید هیاهوی دشت نبرد ویرانگر بود. جامه سیاه انگره سار همچون درفشی از سویی به سویی رفت. سوشان تندتر به سویش دوید سرانجام میتوانست این تباهی را پایان دهد.

🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱

انگاه بانگ زنی برخاست ، همو که روزی جهانی را فراخوانده بود :
"می تازیم و سر می بازیم و نمی گذاریم که آنچه نیک می شماریم و نیک میداریم در چنگ خداوندگار دوزخ ویران و نابود شود . نمی گذاریم و هرگز نخواهیم گذاشت که آب و خاک این کشور تباهی گیرد و ناممان پایان پذیرد و آتش هزاران ساله مان خاموش گردد."

🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@mowjpub
📖📚 قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان ها و بیان کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است. قلم، زبان دوم انسان هاست. هویت، چیستی و قلمرو قلم بسیار گسترده تر از آن است که در بیان بگنجد.

 روز قلم 🖋
روز چهاردهم تير ماه به پيشنهاد انجمن قلم ايران و تصويب شوراي فرهنگ عمومي ،به عنوان ( روز قلم ) در تقويم رسمي جمهوري اسلامي ايران به ثبت رسيد.
 
• پیشینه روز قلم :
توجه به قلم در سرزمین ما پیشینه‌ای دیرینه دارد. سده‌ها پیش در ایران باستان، تیرگان (سیزدهم تیرماه) یکی از مهم‌ترین جشن‌های ایران باستان بوده که آیین‌های مخصوصی داشته و یکی از آن‌ها پاسداشت قلم بوده است. یکی از دلایلی که برای این جشن ذکر شده، این است که در این روز، هوشنگ، پادشاه پیشدادی ایران، نویسندگان و کاتبان را به رسمیت شناخت و آنان را گرامی داشت، مردم جشن گرفتند و آن جشن به یاد ارجمندی قلم بر جای ماند.
در سال 1381 هجری
روز چهاردهم تير ماه به پيشنهاد انجمن قلم ايران و تصويب شوراي فرهنگ عمومي ،به عنوان ( روز قلم ) در تقويم رسمي جمهوري اسلامي ايران به ثبت رسيد.

نشر موج این روز رو به همه اهالی قلم مخصوصا نویسنده های عزیزمون تبریک عرض میکنه❤️
 
#معرفی_کتاب
#اتش_و_خون

300 سال قبل از بازی تاج و تخت

تارگرین ها از نژاد ناب والریایی بودند .
از تبار کهن اژدها سالاران .
در دراگون استون چهل خاندان بر سر قدرت و منصب در جدل بودند و بی رحمانه بر سر تصاحب قلمرو باهم ستیز داشتند.
تارگرین ها از سایر رقباشان منزلتِ پایین تری داشتند و فرارشان را به دراگون استون، نشانه ترس و تسلیم شان دانستند،اما دنیس دختر کوچک لرد اینار که در تاریخ به دنیس خواب بین شهره است، سقوط والریا را با آتش دید و ۱۲ سال بعد این سقوط به حقیقت پیوست.
و تارگرین ها شدند تنها اژدهاسالاران زنده و برجا مانده ی جهان ...

🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@mowjpub
برشی از کتاب :
شاهدخت مریا به رینیس گفت : " با تو نمیتوانم بجنگم ، اما زانو هم نخواهم زد ، دورن شاهی ندارد. این را به برادرت بگو ."
رینیس هم پاسخ داد : " این کار را خواهیم کرد ، اما باز برمیگردیم و دفعه ی بعد آتش و خون به پا خواهیم کرد . "
شاهدخت مریا هم گفت : " این قول شماست ؛ و قول ما زانو نزدن است .
تسلیم نمی شویم ، شما می توانید ما را بسوزانید ، بانوی من ، اما نمیتوانید ما را به زانو در بیاورید.
نمیتوانید ما را در هم بشکنید یا وادار به تسلیم کنید.
این جا درون است .
کسی شما را نمیخواهد.
به ماجراجویی خودتان برگردید . "

🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
اگر کتاب و خوندین بگین بهمون نظرتون درمورد کتاب چیه؟☺️
@mowjpub
#معرفی_کتاب
#دخترهزارساله
سال ۱۰۲۳ ربکا دختری که در خانواده‌ای فقیر با فلاکت و سختی زندگی می‌کرد، نیمه های شبی طوفانی در آستانه هجده سالگی برای آوردن آب به جنگل فرستاده می‌شه. در بین طوفان و بارون مسیرش رو گم می‌کنه، خسته و زخمی چشمه‌ای درخشان و عجیب پیدا می‌کنه. بعد از نوشیدن از آب چشمه هدهدی مقابلش ظاهر می‌شه.
«چشمه‎ی حیات هر هزار سال یک‎بار بر روی زمین ظاهر می‎شود. هربار در نقطه‎ای از این گیتی پهناور...کسی که در این شب از چشمه آب بنوشد دچار سحر چشمه خواهد شد. تو محکومی به زندگی تا زمانی که چشمه باری دیگر در این گیتی ظاهر شود. تو محکومی به هزارسال زندگی بدون پیری، بدون بیماری...هزار سال...نه کمتر و نه بیشتر...»
هزار سال عمر...
موهبت یا مجازات؟
سال ۲۰۲۳
سه ماه مونده به پایان عمری هزار ساله و طولانی
ربکا خودش رو برای پذیرش مرگ آماده کرده
اما سفری روی دریا همه چیز رو عوض می‌کنه.
دست تقدیر مردی رو سر راهش قرار می‌ده که دیدنش باعث زنده شدن تمام خاطراتش می‌شه.

@mowjpub
دختر هزار ساله
داستانی عاشقانه تاریخی و فانتزیه
همراه صفحات کتاب در تاریخ قدم خواهیم زد
جنگ های صلیبی رو با چشم های خودمون خواهیم دید، درد روزهای طاعون و وبا رو حس خواهیم کرد و روشنایی و نور عشق رو از پشت ابرهای تیره پیدا می‌کنیم.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
برشی از کتاب :
دست توست که تصمیم بگیری این هزار سال را چگونه بگذرانی؛ به بطالت یا به خدمت؛ زمانش که رسد، زمانی که بار دیگر چشمه در پهنای گیتی آشکار شود، زمانی که آخرین لحظه از هزارمین سال به پایان برسد خورشید عمرت غروب خواهد کرد، به سان شعله ی شمعی که خاموش شود.
حرف هایم را فراموش نکن؛هزار سال دیگر تو را میبینم؛به امید آنکه از این فرصت به شایستگی بهره ببری. حال بخواب؛اما حرف هایم را فراموش نکن.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@mowjpub
#معرفی_کتاب
#وش_وش_وشی_وشان_سیاوش
او وقتی متولد شد اسمش وش وش بود. راه که افتاد به او وشی گفتند. با باد که مسابقه داد اسمش وشا شد. وقتی حلقه‌ای به گردنش انداختند نامش سیاوش بود. او، خاطره‌ی یک نام بود که آمد تا بگوید دوستت دارم!
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@mowjpub
نشرموج
#معرفی_کتاب #وش_وش_وشی_وشان_سیاوش او وقتی متولد شد اسمش وش وش بود. راه که افتاد به او وشی گفتند. با باد که مسابقه داد اسمش وشا شد. وقتی حلقه‌ای به گردنش انداختند نامش سیاوش بود. او، خاطره‌ی یک نام بود که آمد تا بگوید دوستت دارم! 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 @mowjpub
برشی از کتاب :
وشی روی نقشه داشت گم می شد که دودکش های بلند کوره های آجرپزی را پیدا کرد. از نوک بعضی از آن ها دود به آسمان می رفت، وشی گفت: «راه فرار از دست اصغر زیگیل همین دودکش ها هستند. وشان خواست فرار کند، از این دودکش بالا رفت. به نوک آن رسید و اگر نوکرهای اصغر زیگیل به او نرسیده بودند به آسمان رفته بود و الان رو یکی از همین ابرها برای خودش باران بازی می کرد. می دانی اصغر زیگیل سلطان دودکش های جهان است. همهٔ کارگرهایی که توی کوره پزخانه ها کار می کنند، مشتری او هستند. به دنیا هیچی ترسناک تر از راه هایی که به کوره پزخانه ها می رسند و اتاقک هایی که کارگرها در آن جا زندگی می کنند، نیست. وشان همیشه خداخدا می کرد تا نوبت پخش کوره پزخانه ها به او نیفتد، چقدر از آن جاها می ترسید و همیشه با یکی دیگر به آن جا می رفت. او فکر می کرد اگر تنها به کوره پزخانه ها می رفت یکی از آجرهای آن جا می شد و زیر دست و پا نابود می شد. قطاری از دل شهر می آمد و تا اعماق پایین شهر می رفت. شیشه های آینه ای داشت و می شد موهای پریشان و صورت های زیبا را توی آن دید. مانند اژدهایی زمین را می کند و از جهان تاریکی ها می گذشت و تا به روشنایی می رسید، آژیر می کشید. وشی گفت: «دودکش کوره پزخانه ها را ببین به جای درخت از زمین سبز شده اند.»

@mowjpub
#معرفی_کتاب
#پرنیان_شب
ممکنه بهت هزار تا حق انتخاب بدن، اما بگن یکی ممنوعه! اونوقت تو همون رو میخوای، همون که ممنوعه! انگار هر چیز ممنوعی، خواستنی تره ... درست مثل تو ...

پرنیان شب، داستان دنیای ماست، اما دنیایی بدون مرز بین خیال و واقعیت!
مینو، به طرز عجیبی خالکوبی پشتش شکل میگیره، خالکوبی که انگار فریاد میزنه هرگز نه خودش عادی بوده و نه خانواده اش و نه حتی این خالکوبی مرموز فرشته مرگ!
حالا مینو یه برگزیده است برای ورود به گروهی که سالهاست فرزندان پسر خانواده اش بخشی از این گروه بودند. گروه مردونه ای به ریاست کیان، رئیس بزرگ، یک خوناشام هزار ساله ...
جایی که مینو قراره همه ممنوعه ها رو زیر پا بذاره و با قدرت سیاهی که هزاران سال در خفا رشد کرده رو به رو بشه.
پرنیان شب یک عاشقانه ناآرام از دنیای خوناشام هاست.

🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱

­@mowjpub
نشرموج
#معرفی_کتاب #پرنیان_شب ممکنه بهت هزار تا حق انتخاب بدن، اما بگن یکی ممنوعه! اونوقت تو همون رو میخوای، همون که ممنوعه! انگار هر چیز ممنوعی، خواستنی تره ... درست مثل تو ... پرنیان شب، داستان دنیای ماست، اما دنیایی بدون مرز بین خیال و واقعیت! مینو، به طرز عجیبی…
­از بین پرده اتاق دیدمش حق با سیامند بود خالکوبی دقیقاً همون بود اما روتن یه دختر؟ از رفتارش مشخص بود هیچی نمیدونه چندبار موهای مشکیش رو کنار زد و به خالکوبی تو آینه خیره شد. حتی روی خالکوبی دست کشید، اما چطوری ممکنه هیچی ندونه؟! باید میفهمیدم اینجا خونه کیه از رو درختی که بودم آروم پایین پریدم پیرمردی که داشت از کوچه رد میشد با تعجب نگاهم کرد لبخندی زدم و به سمت ماشین .رفتم از رانندگی تو شلوغی متنفرم، اما تو روز روشن چاره دیگه ای نیست زنگ زدم به سیامند، مهم نیست که دختره مهم اینه حالا که بعد از این همه سال کسی پیدا شده که این خالکوبی رو داره اون باید مال ما بشه.

🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
اگر کتاب رو خوندین حتما نظرتون رو برامون بنویسین😁❤️

@mowjpub
+ : من... من که می مانم ...
من که خواهم ایستاد و تنها ایستادگی است که خواهد ماند ، من که می مانم تا واپسین رزمِ من، افسانه هزار چرخ و لالایی گردد.
من که خواهم ایستاد اگر همه ی روزگار بنشیند ،من که خواهم بود اگر همه ی روزگار مرا سنگسار کند و به زبانه و اتش و دهانه ی زبانه کَش بسپارد ، من که این خاک رابرتر از همه ی زرهای جهان داشته ام ...
من که این خاک را به دیده سرمه کرده ام و به سینه به مهر پرورده ام و بر پیشانی به مهربانی به داغ آورده‌ام ...
من که جان خواهم داد و خاک نخواهم داد...
من که تاج خواهم داد و خاک نخواهم داد...
من که نام خواهم داد و خاک نخواهم داد...
من که دیده و روشنای دیده خواهم داد و خاک نخواهم داد ...
من که گلو به تیغ و دل به دریغ و سینه به تیر و کمر به شمشیر و پا به زنجیر خواهم سپرد و آتش خواهم خورد و خواهم مرد و خاک نخواهم فروخت و خاک نخواهم گذاشت و خاک نخواهم داد ...
#نبرد_خدایان
#جلدپنجم
#برشی_از_کتاب

@mowjpub
#معرفی_کتاب
#نوشتن_درباره_نوشتن
سلام به طرفدار های همیشگی نشر موج 😍
امشب براتون از نویسنده محبوب و خوش قلم نشرمون آقای آرمان آرین کتاب آوردم کتابی که برای علاقه مندان به نویسندگی میتونه خیلی مفید باشه
این کتاب همون طوری که از روی جلدش هم مشخصه درباره نوشتن هست در این کتاب نویسنده سعی کرده گام های مختلف در حین نوشتن یک کتاب یا متن رو به شکل روان و قابل لمسی توضیح بده گام های مختلفی که دونستنش برای نوشتن هر متنی لازمه در عین حال این کتاب باعث میشه نظم و طبقه بندی ذهنی مورد نیاز برای نوشتن یک داستان رو به دست بیارید. در هر حال بهتون پیشنهاد میکنم که این کتاب خوب رو با قلم جذاب آقای آرین از دست ندید مخصوصا اگه علاقمند به نوشتن و نویسندگی هستین 😊❤️

@mowjpub
بریم باهم یه #برشی_از_کتاب رو بخونیم و لذت ببریم 😁 :

بزرگترین و اساسی‌ترین منبع برای نوشتن ، میدانی چیست؟
" تو زندگی می‌کنی" در همان هنگام به آنچه باید نوشته شود می‌اندیشی؛ همین!
زندگی خود به تو خواهد گفت که چه چیز باید نوشته شود.
آن وقت آستین بالا می‌زنی و به نوشتن آنچه یافته‌ای_ و نه آنچه که بافته‌ای!_ مشغول می‌شوی .
@mowjpub
#معرفی_کتاب
#شاهان_شنی
شاهان شنی اثر جورج آر.آر.مارتین جدیدترین کتاب ترجمه شده توسط نشرموج هست که دوتا از مترجمای خوبمون خانم حجت و اقای کیامحمدی ترجمه اش کردن 😍
این کتاب تنها کتاب جورج مارتینه که تونسته همزمان هردوجایزه معتبر ادبیات علمی تخیلی، یعنی جوایز
Hugo و Nebula
ببره خودتون ببین چقد خفن بوده😎

حالا داستان کتاب از چه قراره ؟
سایمون کِرِس یه کلکسیونر میلیونره که به تنهایی در عمارت اربابی بزرگ خود به دور از شهر زندگی می‌کنه و علاقه زیادی به حیوانات خانگی داره.
اون از فروشگاهی عجیب در کنار دروازه ستارگان که اجناس قاچاق و نایاب میان کهکشانی دارد چهار کلونی مختلف از موجودات هوشمند و ناشناخته‌ای به نام "شاهان شنی" را میخره.
این موجودات که در محفظه خود باهم می‌جنگند در ابتدا برای اون بسیار سرگرم کننده ان، ولی مشکل از جایی آغاز میشه که سایمون فکر میکنه که میتونه این موجودات فضایی بیگانه را کنترل کنه ...

🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀

@mowjpub