کانال بازنگری
18.9K subscribers
140 photos
68 videos
14 files
1.01K links
بازنگری
کانال رسمی امیر ترکاشوند
نویسندۀ کتب:
• حجاب شرعی در عصر پیامبر:
T.me/baznegari/4

• نسخ سنگسار توسط اسلام:
T.me/baznegari/6
و گردآورندهٔ کتاب
• رجمِ سنگسار:
T.me/baznegari/314

• فهرست موضوعیِ یادداشت‌های کانال:
T.me/baznegari/1162

.
Download Telegram
یک بام و دو هوا

چرا از خیل روایات تند در حرمت شطرنج و موسیقی (و انبوه قال الصادق و قال الامام‌ها) گذشتید و به یکباره عقب نشستید اما از حرمت روسری نپوشیدن، سانت سانت عقب می‌روید؟
مگر روایت با روایت فرق دارد؟
اگر فرضاً حکم خداست (که نیست) مگر عمل به حکم خدا تبعیض‌بردار است
اگرم حکم خداست ولی جاودان نیست و متأثر از عناصر زمانی و مکانی است خب از کارشناسان متعهد زمان‌شناس و شرایط‌سنج بخواهید نظر دهند و نه این‌که به دلخواه به برخی احکام دخیل ببندید و برخی را آرشیو کنید!

لطفا دو یادداشت صادقانه و بی‌غرض و مرض زیر که تازگی منتشر کرده بودم را بخوانید و اگر صلاح دانستید موضوع را در رسانه‌های دولتی در قالب میزگرد، چالشی بررسی کنید:

رؤیت شرمگاه مادر (= شطرنج) بدتر است یا پیدا بودن موی زنان "اینجا"

نردبان زنا (= آواز و موسیقی) آزاد شد چرا روسری نه؟ "اینجا"

کانال بازنگری، امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۰۱/۲۰
https://t.me/baznegari/1358


یادداشت سوم که بعدا نوشته شد:
عدول از نجس‌شماری غیر مسلمان‌ها و روایاتش "اینجا"
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
[عید آمد و عید آمد]

ویدئوی تازه منتشر شدۀ عید در مصر

این سرودی که جوانان دانشجوی مصری... با هم در حال خواندن آنند از معروف‌ترین ترانه‌هایی است که از عربستان تا امارات و از مصر تا تونس بین اکثر کشورهای عربی رایج است... یک‌جورایی حکم «عید آمد و عید آمد» ما را دارد!

یک جملۀ آن که در خواندن این جوانان سرخوش دانشگاهی بسیار جلوه‌گر است آنجا است که می‌گویند:

العيد فرحه... واجمل فرحه
تجمع شمل قريب وبعيييييد

شادی عید و این زیباترین شادی وقتی معنادار است که بتواند از دور تا نزدیک همگان را به صورت فراگیر کنار هم گِرد آورد و متحد کند

غنو معايا غنو... قولوا ورايا قولو...
جانا العيد اهو جانا العيد

با ما بخوانید و هم‌آوا شوید شما هم در پی ما با ما بگویید که عیدِ فرخنده و فرح‌بخش آمده است

اهلاً اهلاً بالعيد    مرحب مرحب بالعيد
خوشآمد گوی عید باشید

سعدنا بيها بيخليها
ذكري جميلــه لبعد العيد

همانطور که در این عید ما سرخوشیم بگذارید شادی و سرور عید برای روزهای پس از آن هم برای ما باقی بماند

کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۳/۰۱/۲۲
https://t.me/baznegari/1359

منبع "اینجا" و یادداشت شادیانه عید فطر جوانان مصری "اینجا"
شبهۀ بدعت

(آیا تعمیم الزام به پوشش سر، امری شرعی و مطابق فقه است؟)

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۱/۲۳


من سخنان رهبری و نگرانی‌های وی پیرامون حجاب را درک می‌کنم با این‌حال توضیحاتی در باره "تعمیم" مداخلۀ حکومت (و نه اصل مداخله) می‌آورم.
من اینک تحقیق خود پیرامون حدود پوشش شرعی (که در کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر، سخنرانی‌ها و یادداشت‌های این کانال آورده‌ام) را ملاک قرار نمی‌دهم بلکه بر اساس آن‌چه در هزار سال فقه و فقاهت و در تمام کتب فقیهان وجود دارد، به ذکر تبصره بر آن دغدغه‌های شرعی رهبری می‌پردازم (نیز بیفزایم که حتی با مأموریت حکومت در جلوگیری از نقض احکام شرعی فعلا همراهی می‌کنم).


رفع تحریم فقه سنتی
به نظرم اگر احکام همین فقه رسمی و سنتی (که شورای نگهبان موظف به پاسداری از آن در بررسی قوانین جمهوری اسلامی ایران است) مبنا قرار گیرد و از تحریم درآید، این گره تو در تو و پیچیده تقریبا باز خواهد شد. فقه چه می‌گوید: مطابق احکام فقهی پوشاندن سر (پوشیدن روسری) واجب است و هر چند چیزی در خصوص الزام و تعزیر حکومتی در خصوص مصداق مشخص فاقدین روسری وارد نشده اما طبق همان فقه پذیرفتیم که حکومت می‌تواند در جلوگیری از نقض احکام شرعی به طور عام و کلی (از جمله فقدان روسری) نقش آمرانه و قانونی ایفا کند. بنابراین تا اینجا از نظر فقهی، پوشاندن سر هم واجب است و هم حکومت می‌تواند از نقض آن جلوگیری کند. نادرستی "تعمیمِ" الزام (فقه چه نمی‌گوید): با این‌همه همان فقه رسمی و هزار ساله گروه‌های متعددی از زنان را مشمول آن وجوب و یا مشمول آن الزام ندانسته!!! ولی ما بر شمول و تعمیم آن وجوب یا الزام همچنان اصرار می‌ورزیم. من الآن نمی‌خواهم کنیزان مسلمان (که کلا از روسری معاف‌اند) را مثال بیاورم (زیرا امروزه لااقل در ایران بلا موضوع است) بلکه به گروه‌های دیگری می‌پردازم تا بر آن اساس بگویم فشار موجودِ دستگاه حکمرانی، نه فقط با خواست مردم و عقلای جامعه همراهی ندارد بلکه با فقه و شریعت رسمی و هزار سال تدریس‌شده نیز سازگاری ندارد (شبهۀ بدعت:) و به همین خاطر برای تعمیم این اصرار شبهه بدعت را مطرح کردم، زیرا دولت‌مان در موارد زیر، احکام شرع و فقهِ هزار ساله را تحریم کرده و زیر پا نهاده و به جای آن با اصرار بر شرعی بودن سیاست و اقدامش چیز دیگری را جایگزین کرده و شرعی معرفی می‌کنند!!. نقض نصوص فقهی: آن نصوص فقهی و اجماعی که متولیان کشورمان نقض کردند و به جایش چیز دیگری را تشریع کردند از این قرار است:

زنان یائسه و ۵۰ ، ۶۰ ساله به بالا شرعاً و قانوناً می‌توانند روسری نپوشند (اینان درصد بسیار زیادی از جمعیت زنان بالغ و بلکه نیمی از آنان را تشکیل می‌دهند)

زنان هموطن ارمنی و دیگر اقلیت‌های دینیِ کشورمان می‌توانند شرعاً و قانوناً روسری نپوشند

زنان مسلمان که روسری را برنمی‌تابند و به امر و نهی تن نمی‌دهند قانوناً نمی‌توان روسری را بر آن‌ها تحمیل کرد (اینان ۱۰ ، ۱۵ درصد از زنان ایران را تشکیل می‌دهند)

دختران مدارس ابتدایی شرعا و قانونا می‌توانند روسری نپوشند (اگر ملاک را ۹ سال بگیریم در این صورت فقط دوره اول ابتدایی را فرا می‌گیرد و اگر ۱۳ سال ملاک شود در آن صورت هر دو دوره ابتدایی تا پایان ششم را فرا گرفته که درصد بسیار زیادی از جمعیت زنان خواهند بود)

مسافران و گردشگران خارجی که به کشورمان می‌آیند بسان اقلیت‌های دینیِ کشورمان شرعاً و قانوناً می‌توانند روسری نپوشند

زنان خارجی ساکنِ کشور و نیز هیئت‌های دیپلماتیک و سیاسی که راهی ایران می‌شوند هیچ یک شرعاً و قانوناً تکلیفی در باره روسری ندارند


خاستگاه نگرانی متولیان
بنابراین نگرانی متولیان یا باید خاستگاه شرعی و دینی و فقهی داشته باشد (که دیدیم با آموخته‌های خودشان همراهی نداشت) و یا باید خاستگاه عقلایی داشته باشد که این یکی پس از برگزاری میزگردها و شنیدن سخنان کارشناسان و جامعه‌شناسان و دین‌شناسان و روان‌شناسان و متخصصان علوم تربیتی و فرهنگیان به دست می‌آید


ابتنای احکام بر مصالح و مفاسد
گویند احکام با نگاه به مصالح و مفاسد پی‌ریزی شده و دائر مدار آن‌اند؛ اگر چنین است مشاهدات گواه آن است که با وجود متنوع شدن پوشش‌ها و کاهش حجاب اما خوشبختانه حریم‌ها مجموعاً بهتر از پیش رعایت می‌شود و یعنی مفاسد محتمل سیر نزولی داشته و عفاف محفوظ مانده است


پیشنهاد
در این مرحله پیشنهادم آن است که از تعمیم الزام و اجبار دست برداشت و بقای الزام (در قالب لباس فرم،) متوجهِ معلمان، کارمندان دولت، پرسنل نظامی و کارکنان دادگستری شود (و یعنی به سال‌های نخست استقرار جمهوری اسلامی که لزوم استفاده از روسری، به کارمندان دولت در اوقات اداری برمی‌گشت برگردیم) تا نه از شرع و فقه عدول شده باشد و نه اقتدار حیثیتی نظام مخدوش شود. این پیشنهاد را شهریور سال گذشته با عنوان "روسری پوشش کارمندان دولت شود" تقدیم کرده بودم.
https://t.me/baznegari/1360
مایه خرسندی است که با وجود رنگارنگ شدن پوشش زنان و حتی کاهش نسبیِ آن، اما عفاف و رعایت حریم‌ها که روح حجاب است آسیب ندیده و بلکه مردم باشخصیت‌تر شده‌اند

ما درون را بنگریم و حال را
نی برون را بنگریم و قال را

امید که در این روند و گذار سرنوشت‌ساز  سیرت شرقی زنان و ظواهر بومی آنان همچنان محفوظ بماند
امید که آتش به اختیاران، در اولین گام چشمان خود درویش کنند

خوشا آن‌که پرداختن به عیوب خود، وی را از پرداختن به عیوب دیگران باز می‌دارد (طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب الناس)


امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۰۱/۲۴
https://t.me/baznegari/1361
عدول از نجس‌‌شماری غیرمسلمان‌ها و روایاتش
اصرار بر الزام‌شماری روسری‌ها و فقدان روایتش

(کنار گذاردن روایات معصومین بخش۳)

امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۰۱/۲۶


قبلا غیرمسلمان‌ها نجس شمرده می‌شدند ولی اینک نه!!!
بچه که بودیم تمام مراجع آن زمان (که همگی فوت کرده‌اند) غیر مسلمان‌ها را نجس می‌شمردند که یعنی با آب هفت دریا هم پاک نخواهند شد و بلکه آن آب باعث گسترش نجاست خواهد شد. آنان در رساله‌های توضیح‌المسائل‌شان می‌گفتند نجاسات یازده چیز است و از ادرار و مدفوع برمی‌شمردند تا برسد به عرق جنب از حرام، و در آن وسط در شماره هشتم نام کافر را می‌آوردند و توضیح می‌دادند هر کس منکر خدا یا (حتی معتقد به خدا ولی) غیر مسلمان باشد جزو نجاسات است و با همین بند، هشتاد درصدِ جمعیت جهان را نجس معرفی می‌کردند! این نجس‌شماری سنت رایج‌مان در طول تاریخ در تعامل با غیر مسلمان‌ها شده بود زیرا مستند به شمار قابل توجهی از روایات معصومین بود (برای اطمینان پیش از یادداشت ابتدا توضیح المسائل محشی که مطابق با فتاوای آقای بروجردی و حواشی مراجعِ بلافاصله پس از او است را نگاه کردم که نقلم از مراجع دوران کودکی و نوجوانی اشتباه نبوده باشد).

اما اینک که بزرگ شدیم، می‌بینم که اکثر مراجع کنونی از آن نجس‌شماری و احادیث متعددش فاصله گرفته و غیر مسلمان‌ها را به صرف نامسلمانی نجس نمی‌شمارند و لااقل همه را به یک چوب نمی‌رانند (به نظر می‌رسد مراجع نیز همپای ما بزرگ شده‌اند)

تأکید می‌کنم نجس‌شماری غیر مسلمان‌ها در آرای مراجع گذشته، مستند به روایات و احادیث (یعنی مستند به سخنان ائمه و قال الصادق و قال الباقرها) بود چنان‌که شدتِ حرام بودن موسیقی و شطرنج نیز مستند به انبوه روایات بود؛ حال پرسش این است که چرا در موضوع نجس‌شماری انسان‌ها (و نیز موضوع موسیقی و شطرنج) می‌توان از سدّ روایات گذشت اما در موضوع روسری، نه فقط از وجوبش بلکه حتی از الزام حکومتی‌اش هرگز و هرگز نمی‌توان گذشت!؟
ابهام و شگفتی و پرسش وقتی جدی‌تر می‌شود که بدانیم برای آن سه موضوع (موسیقی، شطرنج، نجس‌شماری) تا دل‌تان بخواهد حدیث و روایت وجود دارد اما برای تحمیل حکومتیِ روسری، حتی دو تا روایت ولو ضعیف و بی‌اعتبار هم وجود ندارد!! (یعنی هیچ قالَ‌یی در آن باره نقل نشده است)


روایات نجس‌شماری غیر مسلمان‌ها، مذکور در وسائل الشیعه ج ۳ ص ۴۱۹:

 باب نجاسة الكافر ولو ذمّياً ولو ناصبيّاً

۱- عن محمّد بن مسلم قال: سألت أباجعفر (ع) عن آنية أهل الذمّة والمجوس فقال: لا تأكلوا في آنيتهم ولا من طعامهم الذي يطبخون ولا في آنيتهم التي يشربون فيها الخمر

۲- عن عبدالله بن يحيى الكاهلي قال: سألت أباعبدالله (ع) عن قوم مسلمين يأكلون و حضرهم رجل مجوسي، أيدعونه إلى طعامهم؟ فقال: أمّا أنا فلا أواكل المجوسي وأكره أن أُحرّم عليكم شيئاً تصنعونه فی بلادكم

۳- عن محمّد بن مسلم عن أبی‌جعفر (ع) فی رجل صافح رجلاً مجوسيّاً، قال: يغسل يده ولا يتوضّأ

۴- عن خالد القلانسيّ قال: قلت لأبی‌عبدالله (ع): ألقى الذمّي فيصافحنی، قال امسحها بالتّراب وبالحائط. قلت: فالناصب؟ قال: اغسلها


۵- عن أبی‌بصير عن أحدهما (ع) فی مصافحة المسلم الیهودی والنصرانی، قال: من وراء الثوب، فإن صافحك بيده فاغسل يدك

۶- عن علی بن جعفر ، عن أخيه أبی‌الحسن موسى (ع) قال سألته عن مؤاكلة المجوسيّ في قصعة واحدة، وأرقد معه على فراش واحد، وأصافحه؟ قال: لا

۷- عن هارون بن خارجة قال: قلت لأبی‌عبدالله (ع): إنی أُخالط المجوس فآكل من طعامهم؟ قال: لا

۸- عن سعيد الأعرج قال: سألت أباعبدالله (ع) عن سؤر اليهوديّ والنصرانيّ؟ فقال: لا

۹- عن علی بن جعفر أنّه سأل أخاه موسى بن جعفر (ع) عن النصراني يغتسل مع المسلم في الحمّام، قال: إذا علم أنه نصرانيّ اغتسل بغير ماء الحمّام ، إلا أن يغتسل وحده على الحوض فيغسله ثمّ يغتسل. وسأله عن اليهوديّ والنصراني يدخل يده في الماء أيتوضّأ منه للصلاة؟ قال: لا، إلا أن يضطر إليه

١٠- عن عليّ بن جعفر عن أخيه موسى بن جعفر (ع) قال: سألته عن فراش اليهوديّ والنصراني ينام عليه؟ قال: لا بأس ، ولا يصلى في ثيابهما ، وقال: لا يأكل المسلم مع المجوسيّ في قصعة واحدة، ولا يقعده على فراشه ولا مسجده ولا يصافحه. قال : وسألته عن رجل اشترى ثوباً من السوق للبس لا يدري لمن كان، هل تصح الصلاة فيه؟ قال: إن اشتراه من مسلم فليصلّ فيه ، وإن اشتراه من نصراني فلا يصلّي فيه حتّى يغسله

۱۲- عن زرارة عن أبی‌عبدالله (ع) في آنية المجوس قال: إذا اضطررتم إليها فاغسلوها بالماء

https://t.me/baznegari/1362



دو یادداشت مرتبط پیشین:

رؤیت شرمگاه مادر (= شطرنج) بدتر است یا پیدا بودن موی زنان "اینجا"

نردبان زنا (= آواز و موسیقی) آزاد شد چرا روسری نه؟ "اینجا"
حکم اجبار مشروع

(اجبار شرعی چه حکمی دارد؟)

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۱/۲۶


اگر اجبار مردم بر انجام شرعیات جزو حقوق حکومت دینی باشد در این صورت باید بررسی کرد و دید آن حق واجد چه حکمی (از احکام خمسه) است:

▪️آیا اِعمال آن حق صرفاً جایز است و مباح

▪️آیا اِعمال آن حق مندوب است و مستحب

▪️آیا اِعمال آن حق واجب است و ضروری



بنابراین در موضوع شال یا روسری، باید به این تردید پرداخت که:
-آیا این حق برای حکومت محفوظ است که اگر تصمیم گرفت، این اختیار را داشته باشد که اقدام به وضع مقررات کند و جلوی تردد زنان فاقد روسری را بگیرد؟
-یا نه تنها، چنان اختیار و حقی دارد بلکه برایش واجب است از آن اختیار استفاده کرده و جلوی رفت‌وآمد آنان را بگیرد
-یا استفاده از آن حق و اختیار، مستحب و مورد توصیه است

بعید است طرفداران الزام به راحتی بتوانند وجوب مداخله را اثبات کنند و تازه حتی اگر حکمش وجوب باشد باز باید دید واجب کفایی است یا واجب عینی!! و یعنی اگر تذکر حجاب، دائم از سوی رسانه‌های حکومت، رسانه‌های حوزه، مدارس سراسر کشور و آموزشگاه‌ها و همچنین از طریق پوسترها و بنرهای شهری پیاپی بیان می‌شود در این صورت وظیفه شرعی عمل شده و دیگر نیاز نیست مثلاً پلیس کشور و نهادهای دولتی خود را بدان مشغول کنند زیرا دیگران عمل کرده‌اند، یا نه واجب عینی است و همه مردم و همه نهادها و دستگاه‌ها باید کارشان را تعطیل کنند و بیفتند توی خیابان‌ها و از صبح تا شب هی تذکر حجاب دهند؟
https://t.me/baznegari/1363
کانال بازنگری
عدول از نجس‌‌شماری غیرمسلمان‌ها و روایاتش اصرار بر الزام‌شماری روسری‌ها و فقدان روایتش (کنار گذاردن روایات معصومین بخش۳) امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۰۱/۲۶ قبلا غیرمسلمان‌ها نجس شمرده می‌شدند ولی اینک نه!!! بچه که بودیم تمام مراجع آن زمان (که همگی فوت کرده‌اند)…
توضیح پیرامون سلسله یادداشت‌هایِ:

کنار گذاردن روایات معصومین
یا (عبور از روایات معصومین)

تاکنون به بهانه پافشاری حکومت‌مان در موضوع روسری، سه یادداشت با این مضمون نوشتم که اگر دردتان شرع و نادیده گرفته شدن احادیث و روایات است پس چرا این درد را وقتی کرور کرور روایات تحریم شدید شطرنج و موسیقی و یا روایات نجس‌شماری غیرمسلمان‌ها را کنار گذاشتید و نادیده گرفتید و حتی فدراسیون شطرنج و رادیوی آوا راه‌اندازی کردید احساس نکردید؟ چرا در آن موضوعات (و بسیاری موضوعات دیگر که در آینده می‌آورم) نگران کنار گذاشته شدن روایات و قال الصادق و قال الامام و حتی قال النبی نبودید؟ سپس خواستار آن شدم که از نگاه تبعیضی (نؤمن ببعض و نکفر ببعض) به سخنان امامان دست بردارید و یعنی اگر دلیل‌تان در عبور از آن روایات، تغییر زمان و زمانه و موضوع و شرایط است پس با همین فرمان سراغ روایات روسری بروید چرا که در اقتضائات آن نیز شاهد تغییر و تحول هستیم.

اینک تصمیم گرفتم برای آن سه یادداشت، یک تیتر کلی و مشترک انتخاب کنم: "کنار گذاردن روایات معصومین (یا عبور از روایات معصومین)"، (هم اینک آن را به صدر آن‌ها افزودم) تا در روزهای آینده بخش‌های بعدی آن را بنویسم و تقدیم خوانندگان کانال بازنگری کنم.


سه یادداشت پیشینِ "کنار گذاردن روایات معصومین" از این قرار است:

بخش۱- رؤیت شرمگاه مادر (= شطرنج) بدتر است یا پیدا بودن موی زنان "اینجا"

بخش۲- نردبان زنا (= آواز و موسیقی) آزاد شد چرا روسری نه؟ "اینجا"

بخش۳- عدول از نجس‌شماری غیر مسلمان‌ها و روایاتش "اینجا"

توجه
-به انتهای بخش۳، روایات مربوطه را افزودم
-در بخش ۴ و ۵ و ... به کنارگذاردن روایات معصومین در موضوعات سنّ ازدواج دختران، هیئت و نجوم قدیم، آموزش ندادن به زنان، ... خواهم پرداخت تا خود دریابید که چه منطقی می‌توان از آن روایات دست کشید به طوری‌که امروز حتی مراجع فقهی نیز پای‌بندِ آن احادیث نیستند.

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۱/۲۷
https://t.me/baznegari/1364

ادامه‌ی بخش‌های یادداشت:

بخش۴- مشهودترین و فراگیرترین گناه و جرم شرعی (= نقض پرده‌نشینی) آزاد است "اینجا"

بخش۵- جلوگیری از گناه مشهودِ ریش تراشی "اینجا"

بخش۶- ربا (= جنگ با خدا) حلال شد! "اینجا"

بخش۷- کیهان‌شناسی مردود در روایات منسوب به امامان "اینجا"

+ کیهان‌شناسی نامردود در روایات منسوب به امامان "اینجا"

.
کم‏توجّهی پیامبر به حجاب معهود در ذهن ما

پیش‏تر آوردم که پیامبر نیز همانند معاصرینش درون واقعیّات گریزناپذیر زندگی می‏کرد. در میان مردمی که بسیاری از آنان نه چندان مال داشتند که بتوانند خود را به خوبی بپوشانند و نه این‏که پدیده نیمه‌برهنگی در نزد آنان زشت می‏نمود بلکه امری نسبتاً رایج و عادی بود. در فقر مال و نبود جامه، همین بس که گاه رسول‏خدا همانند بسیاری از مردم، فاقد جامه‌ی معوّض بود بطوری‏که پس از شستنِ لباسی که در بر داشت از جامه‌ی دیگر، خبری نبود و به همین خاطر منتظر می‏ماند که جامه‌اش خشک شود تا همان را دوباره بپوشد: «و کان‏یضع ثیابه لتغسل فیأتیه بلال فیؤذنه بالصلاة فمایجد ثوبا یخرج به الی الصلاة حتی تجف ثیابه فیخرج بها الی الصلاة» و جالب این‏که در فاصله مابین شستن تا خشک شدن لباس ،که نیمه‌برهنه بود، نگرانی و اضطرابی ناشی از بی‌لباس بودن به وی دست نمی‏داد.

در کم‏اعتنایی حضرت نسبت به حجابِ مورد انتظار ما، می‏توان به:
نحوۀ حضور وی در تشییع جنازۀ سعدبن‌معاذ اشاره کرد آن‏جا که به احترام شخصیّت متوفّی ،به تأسّی از فرشتگان خدا، در حضور دیگران رداء از تن بینداخت و به تشییع پیکر سعد ادامه داد.
در این کم‌اعتنایی همچنین می‏توان به واکنش منفی‌اش به اقدام أم‌سلمه در ساختِ بنایی خشتی (که با هدف استتار افراد حاضر در خانه از ناظران بیرونی انجام داد)،
یا گلایه‌اش از فاطمه در مورد نصب پرده بر درگاه خانه،
یا کندن پرده‌ای که عایشه برای ستر پنجره و طاقچه نصب کرده بود،
یا عدم موافقت با بلندی دامن زنان مگر به قدر یکی دو وجب،
و یا خواستگاری از زنی که (همچون سایرین) سابقه طواف عریان بر گرد کعبه داشت اشاره کرد که همگی نشان از کم‌اهمّیّتی حجابِ غلیظ، و یا مهمّ‌تر بودن دیگر ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و معنوی در نزد رسول‌الله است.


گفتنی است عدم حسّاسیّت به حجاب در انتخاب همسر، پیش از حضرت محمد (ص) در مورد حضرت موسی (ع) نیز روی داده بود آن‏جا که همسر آیندۀ موسی پیشاپیش وی راه می‏رفت، و نشیمن‌گاهش در اثر وزش باد، برجسته یا نمایان گردید ولی موسی (ع) با وجود مشاهدۀ این صحنه (و حتی با این‏که این وضعیت برای آن دختر عادی می‏نمود) با وی پیوند زناشویی برقرار کرد: «فقام معها فمشت بین یدیه فضربت الریح ثوبها فحکی عجیزتها فقال لها امش خلفي و دلیني علی الطریق فإنا أهل‏بیت لاننظر فی اعقاب النساء ... و ازدادت رغبة شعیب فی موسی فوجه ابنته التي أحضرته و اسمها صفورا» و «فقام موسی معها و مشیت [/فمشت] أمامه فسفقتها الریاح فبان عجزها...»
بنابراین واقعیّت حجاب در "صدر اسلام" (و نیز امم سابقه) با حجاب در "اعصار بعدی مسلمانان" کاملاً متفاوت است.

پیامبر به راحتی، بی‌هیچ تکلّف، و کاملاً عادی با زنان و جمعِ آن‏ها به گفتگو می‌نشست (حتی اگر حجاب مورد پسند متشرّعان را رعایت نمی‏کردند): «استأذن عمربن‌‌‏الخطاب علی رسول‌الله(ص)، و عنده نسوةٌ من قریش یُکلّمنه و یستکثرنه، عالیة اصواتهنّ علی صوته، فلمّا استأذن عمربن‌‌‏الخطاب، قُمن فبادَرن الحجاب...» ... و بعضاً پیش می‏آمد در حالی‏که سوار بر مَرکب، همراهِ یارانش در حرکت بود در این‏حال چنان‏چه با بانوی آشنایی در بیرون از شهر روبرو می‏شد؛ حضرت از درِ نوع‌دوستی و خویشاوندی به آن بانو پیشنهاد می‏کرد که بر تَرک وی! سوار شود تا او را به خانه‌اش برساند: «حدیث اسماء بنت ابی‌بکر‌‌‏، قالت: ... فجئت یوماً و النوی علی رأسی، فلقیت رسول‌الله(ص) و معه نفر من الانصار فدعانی... لیَحمِلنی خَلفَه فاستحییت أن‏أسیرَ مع الرجال...».

بریده‌ای از کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر، اثر امیر ترکاشوند، ص ۲۵۵ و ۲۵۶

کانال بازنگری ۱۴۰۳/۰۱/۲۹
https://t.me/baznegari/1365
آیا پلیس با کسانی که جورهای دیگر کوتاهی دارند نیز چنین تند و خشن رفتار می‌کند

رهبری (۲۶ دی ۱۴۰۲):
《مردم ما مردم خیلی خوبی‌اند مردم ما مؤمن‌اند؛ حتی کسانی که به حَسَب ظاهر به بعضی از ظواهر شرعی هم ملتزم نیستند، این ملتزم نبودنِ عملی، به معنای عدم التزام قلبی نیست دل‌شان با خداست دل‌شان با معانی و مفاهیم معنوی است دارای ایمان‌اند؛ خب کوتاهی در عمل، در همه‌ی ماها هست، کدامِ ماها در عمل کوتاهی نداریم هر کدام یک جور: بنده یک جور کوتاهی دارم شما یک جور کوتاهی دارید او هم یک جور کوتاهی دارد》 "اینجا"

دختران بی‌روسری که نمی‌خواهند سوار ون شوند و از آن بابت احساس خوف و ناامنی دارند را با کدام اصول اخلاقی محاصره می‌کنید، هل می‌دهید و کشان کشان سمت قفس خودرو می‌برید!؟ گناه بی‌روسری بودن بیشتر است یا این گناه که مردان به بدن زنان نامحرم دست می‌زنند و گلاویز می‌شوند!؟ بی‌ناموسی مگر شاخ و دم دارد. اگر نگران عفاف جامعه‌اید که خوشبختانه وضعیت عفاف و حریم‌ها آسیب ندیده و بلکه رفتارها محترمانه‌تر شده ولی اگر نگران صرفاً ظواهر حجاب‌اید که خب درگیر شدن پلیسِ مرد با زن نامحرم صد برابر، ظاهر بدتری دارد!.

پلیس پاسخ دهد
با کدام گروه که جورهای دیگر کوتاهی دارند چنین تند و خشن و ضد اخلاقی رفتار می‌کنید!؟

ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۱/۳۰
https://t.me/baznegari/1366
شما حکمرانان کدام سمت ایستاده‌اید؟

در جریان بازداشت هر دخترِ بی‌روسری، خوب به اطراف همان محل و صحنه و به چهره یکایکِ مردان و زنانِ ناظر بنگرید و پاسخ دهید چند درصدشان با آن بازداشت موافق‌اند؟
گمانم پاسخ روشن است چرا که سنگدل‌ترین افراد هم احساس خوشی نسبت به آن ندارند ولی این‌که شما حکمرانان کجای آن صحنه ایستاده‌اید را خود پاسخ دهید؛ آیا طرف مردم‌اید، کدام مردم؟ چه در آن صحنه هیچ کس برای‌تان نه سوت و کف می‌زند نه حمایت می‌کند نه دعای‌تان می‌کند؛ در آن صحنه فقط شاهد چشمانی متعجب، نگران، و یا متأسفانه نفرین‌کنان هستیم! شما حکمرانان کدام سمت ایستاده‌اید!؟

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۱/۳۰
T.me/baznegari/1367
پرسش‌های استفهامی استاد علوم قرآن و حدیث پیرامون الزام روسری

(برگرفته از کانال تلگرامی جعفر نکونام "دین عقلانی")


▪️چه دلیلی بر حجاب اجباری دارید؟
▫️اگر مدعی شرعی بودن حجاب اجباری هستید، کدام آیه یا حدیث بر آن دلالت دارد؟
▫️و اگر مدعی عرفی بودن آن هستید، طبق کدام عرف به حجاب اجباری روی آورده‌اید؟ آیا حجاب در تمام کشورهای جهان و حتی آیا در تمام کشورهای مسلمان اجباری است؟
▫️و اگر مدعی عقلی بودن حجاب اجباری هستید، کدام دلیل عقلی بر حجاب اجباری وجود دارد؟
▪️مگر در اسلام بدعت، حرام شمرده نشده و مگر بدعت عبارت از چیزی نیست که در اسلام سابقه نداشته است؟ حجاب اجباری در اسلام چه سابقه‌ای دارد؟ نیز در چه زمانی حفظ حجاب برای پیرزنان و زنان غیرمسلمان و حتی زنان مسلمانی که عادت به حفظ حجاب ندارند، واجب شمرده شده بود که اکنون بر آنان هم اجبار می‌شود؟
▪️غرض از حجاب اجباری چیست؟
▫️اگر غرض از آن، حفظ یا تقویت دین است، آیا یک نظرسنجی علمی صورت گرفته که حجاب اجباری به حفظ یا تقویت دین کمک کرده است؟ آیا در کشورهای اسلامی دیگر که حجاب اجباری نیست، دین از بین رفته است؟
▫️اگر غرض از آن، حفظ و تقویت نظام است، چگونه پرداختن به امری که اکثریت مردم با آن مخالفت دارند و نفرت و اعتراض آنان را بر می‌انگیرد، در مقام حفظ و تقویت نظام هستید؟
▪️آیا حجاب اجباری باعث برانگیختن نفرت مردم کشور و جهان بر ضد اسلام نمی‌‌شود و آیا منفور ساختن اسلام نزد مردم کشور و جهان به لحاظ شرعی حرام شمرده نمی‌شود؟
▪️چه ملازمه‌ای میان حفظ دین و حفظ حجاب وجود دارد؟ آیا هر زنی که حجابش را رعایت کند، لزوماً به دیگر ظواهر و شعایر دینی هم پایبند است است؟ و اگر حجابش را رعایت نکند، به دیگر ظواهر و شعایر دینی هم پایبندی ندارد؟
▪️از این که برخی از زنان بی‌حجاب باشند، چه هراسی دارید؟
▫️آیا هراس دارید که زنان دیگر هم از آنان الگو بگیرند و حجاب را کنار بگذارند؛ ولی آیا در کشورهایی که حجاب اجباری وجود ندارد، تمام زنان مسلمانان بی‌حجاب شدند؟
▫️یا آیا هراس دارید که مبادا با اختیاری کردن حجاب، زنان به طور کامل لخت شوند؛ ولی آیا در کشورهایی که حجاب اختیاری است، زنان لخت شدند؟ مگر جز این است که زنان در تمام کشورها یک حدی از پوشش را همچنان رعایت می‌کنند؟
▪️آیا وقتی خود مردم دلیل قانع‌کننده‌ای برای حفظ حجاب نداشته باشند، با اجبار می‌توان آنان را به رعایت آن واداشت؟ و آیا اگر اکثریت مردم با حجاب اجباری مخالف باشند، موفق خواهید شد، حجاب اجباری را ادامه دهید؟ آیا مطمئن هستید که حجاب اجباری همان سرنوشتی را پیدا نخواهد کرد که برداشتن اجباری دیش‌های ماهواره پیدا کرد؟
▪️حجاب چه خصوصیتی دارد که برای حفظ آن حتی به اجبار روی آورده می‌شود؛ اما احکام دیگری که حتی اجبار بر آنها سنت بوده است، مثل اخذ زکات وا نهاده می‌شود؟ چرا زکاتی که اجباری بوده است، اختیاری می‌شود، اما حجابی که اجباری نبوده است، اجباری می‌شود؟ اگر اختیاری شدن زکات، مشمول تغییر مقتضیات است، چرا اختیاری شدن حجاب مشمول تغییر مقتضیات نباشد؟ ... ...

بسترسازی برای گفتگو: طرح پرسش باعث می‌شود ... به رویکرد مسالمت‌آمیز نظیر گفتگو و بحث علمی روی بیاورند و بلکه از رهگذر آن، به این اقناع دست پیدا کنند که رفتارهای خشونت‌آمیز نه تنها به حفظ و تقویت دین و نظام کمک نخواهد کرد؛ بلکه باعث روی‌آوری مردم به گریز از دین و نظام و حتی ستیز با دین و نظام خواهد شد ...》

کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۳/۰۱/۳۱
https://t.me/baznegari/1368
پیشنهاد

۱- تذکر حجاب، فقط توسط زنان پلیس بدون حضور مردان پلیس داده شود
۲- زنان پلیس در ایفای آن مسئولیت در کنار ملاحظات اخلاقی و شرعی، همچنین ملبس به لباس فرم کارآمد جدید بوده و یعنی تأکیدا فاقد چادر باشند چرا که هم دست‌وپا گیر است و هم موجب بدبینی است و هم بدون آن امکان برقراری ارتباط و مفاهمه بین طرفین بیشتر است.
۳- تذکرها متوجه زنان مستثنی از نهی (: سنین بالای پنجاه شصت سال، سنین کم‌تر از سیزده سال، ...) نباشد
۴- در ایفای آن وظیفه باید حساب هزینه و فایده را نمود و مثلا اگر زنی از تذکر و ارشاد و دعوت و نهی، بیزاری جست از پی‌گیری و تداوم تذکر کنار کشید.
۵- پس از چند ماه با سپری شدن این دوران، باید به تفکیک وظایف پرداخت به این ترتیب که روسری همچنان لباس فرم اداری برای محیط‌های دولتی باقی بماند و نهاد اداری کشور مسئول آن باشد ولی مسئولیت حفظ و گسترش آن در غیر دوایر اداری به نهادهای تبلیغی سپرده شود و نه نهادهای انتظامی
۶- به زنان پیشنهاد می‌شود در عین روزآمدی اما همچنان از سیرت شرقی و ظواهر بومی دور نشوند.
۷- به طراحان پیشنهاد می‌شود لباس بومی اقوام مختلف ایرانی را روزآمد نموده و در شهرها ترویج کنند.
۸- زنان چادری از پوشش جایگزین دیگری که هم واجد پوشانندگی آن باشد و هم تردد را (به ویژه در خرید و حمل بچه) آسان‌تر کند و هم شکاف اجتماعی را پر کند استفاده کنند

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۱/۳۱
https://t.me/baznegari/1369
مشهودترین و فراگیرترین گناه و جرم شرعی (= نقض پرده‌نشینی) آزاد است

(کنار گذاردن روایات معصومین بخش۴)

امیر ترکاشوند، یکم اردیبهشت ۱۴۰۳


آن گناه، مشهودترین گناه است آن گناه فراگیرترین گناه است که همه‌روزه انبوه و متراکم در برابر دیدگان مردم، پلیس، مأموران و حکمرانان است! هیچ گناه مشهود و قابل مشاهده‌ای از حیث گستردگی به گَرد پای آن نمی‌رسد ولی با این وجود در حکومت دینی‌مان آزادِ آزاد است و حتی افراد متعصب نیز با آن کاری ندارند و بلکه خود نیز در آن دام افتاده‌اند. روایات در گناه شمردن آن، سنگ تمام گذارده‌اند و فقهای فریقین بر اساس همان روایات، حکم به گناه بودن آن داده‌اند و یعنی چه جرمی مشهودتر و فراگیرتر از آن؛ با این وجود حکومت دینی‌مان که خود را موظف به جلوگیری از گناه می‌داند نه زیر بار آن همه روایات قاطعِ معصومین رفت و نه به اجماع فقیهان تن داد! بلکه حتی بستر را برای شیوع بیشترش آماده‌تر ساخت. اینک از آن گناه مشهود در ضمن خود روایات رونمایی می‌کنم:

روایات منسوب به رسول:
-زن عورت است پس وقتی از خانه بیرون بزند شیطان به استقبالش آید
-بهترین مسجد برای زنان، قعر و پستوی خانه‌شان است
-زنان عیّ و عورت‌اند عورات را با (نگه داشتن در) خانه بپوشانید و عیّ را با سکوت
-زنان عورت‌اند پس آنان را در خانه حبس کنید و با لخت نگه‌داشتن‌شان مانع خروج‌شان از خانه شوید

روایات منسوب به فاطمه
-در پاسخ به پرسش لاینحلّ و معمّایی گفت: بهترین چیز برای زنان آن است که (در طول عمرشان) نه مردی را ببینند و نه مردی آنان را ببیند.
-در پاسخ به معمایی دیگر گفت: نزدیکترین جای تقرّب زن به پروردگار، قعر خانه است.
-نابینایی از فاطمه اذن دخول خواست پس فاطمه خود را از او در پرده بُرد. پیامبر به فاطمه گفت: این فرد که نابینا است چرا خود را از او محجوب می‏کنی؟ فاطمه پاسخ داد: ای رسول‏خدا! اگر او مرا نمی‏بیند من که او را می‏بینم.

روایات منسوب به امام علی
-در سفارش به فرزندش حسن: برای آن‏که دیده‌شان به نامحرمان نیفتد آن‏ها (زنان) را در پرده نگه‏دار؛ زیرا هرچه بیشتر در پرده باشند برای تو و آن‏ها بهتر است و بیرون رفتن آن‏ها بدتر از این نیست که اشخاص نامطمئن بر آنان وارد کنی. اگر توانی کاری کنی که مردی جز تو را نشناسد این کار را بکن.
-همّ مردان پیرامون زمین است زیرا از خاک و زمین آفریده شده‌اند ولی همّ زنان به مردان است زیرا از مرد آفریده شده‌اند بنابراین ای مردان! حبس کنید زنان‌تان را

جعفر صادق
-زنان را حبس کنید
-بهترین مساجد زنان، خانه است


فقیهان در طول تاریخ و بر اساس روایاتی که نمونه‌هایش را تقدیم کردم قائل به پرده‌نشینی زنان و بیرون نیامدن‌شان از خانه (مگر در دو مورد کلی [۱- یکبار حج واجب ۲- خرجی نیاوردن شوهر]، برخی اضطرارها، استثنائاتی چند در باره پیرزنان) شده‌اند!

من شاید روایات بالا را (چنان‌که در کتاب "حجاب شرعی در عصر پیامبر" شرح داده‌ام) ساختگی بدانم چرا که اساسا با واقعیات مسلّم عصر صدور روایات سازگاری ندارد، ولی مهم فقها هستند که بر اساس آن‌ها حکم صادر کرده و شریعت‌مان را شکل داده‌اند.

چرا؟
فقه و شریعت رسمی می‌گوید بیرون آمدن زنان از خانه و به اصطلاح آفتابی شدن‌شان در سطح شهر گناه است نیز می‌گوید و می‌گویید گناه جرم است خب مگر نمی‌گویید جلوی گناه/جرمِ مشهود را باید گرفت! چرا در اِعمال فقه و شریعت تبعیض می‌گذارید و جلوی این گناهِ بسیار فراگیرتر و بسیار مشهودتر را نمی‌گیرید؟ چرا فقط فاقدین روسری مورد هجوم و بازداشت و اخذ تعهد قرار گیرند چرا زنان روسری‌دار و یا چادری را نیز بر علیه‌شان سخنرانی نمی‌کنید و بر علیه‌شان دستورالعمل و طرح نور و پیگرد صادر نمی‌کنید؟ آخه فقها فقط پیدا بودن مو را که گناه و جرم ندانستند بلکه پیدا شدن نفس زن در سطح شهر را گناه می‌شمارند! اگر حکومت وظیفه دارد جلوی گناه را بگیرد، بسم‌الله این همه زن در سطح شهر، چه جرمی مشهودتر از این! چرا سر خودتون را درد می‌آورید که بگردید بی‌روسری پیدا کنید چرا جلوی تمام زنان بیرون از خانه را نمی‌گیرید و تحت پیگرد قرار نمی‌دهید؟ اگر گناه جرم است و پیگرد دارد پس باید برای پیگرد تمام زنان حاضر در شهر مانور پلیسی راه انداخت

زمانه عوض شده!؟؟
اگر گویید زمانه عوض شده، گوییم پس دردتان نادیده گرفته شدنِ روایات روسری نیست بلکه ملاک تشخیص خودتان است که البته مبارک است به شرطی که آن تشخیص حاصل خرد جمعی و کارشناسیِ کارشناسان و جامعه‌شناسان و متخصصان و دین‌شناسان و فرهنگیان باشد و نه حاصل دغدغه‌ی معدودی در پشت درهای بسته و با نگاه گزینشی به روایات؛ به ویژه که به عینه ببینیم سیاست اینان در دیگر حوزه‌ها (از جمله تمشیت امور اقتصادی) دمار از روزگار مردم درآورده است.

توجه
۱- متن روایات جا نشد بیاورم
۲- از پیشوایان اهل سنت نیز اخباری از همین دست گزارش شده
https://t.me/baznegari/1370
حجاب! رکن هویتیِ نظام دینی!؟

احمد وحیدی در حمایت از دور جدید برخورد پلیسی با فاقدین روسری (موسوم به طرح نور) گفت:

مسئله حجاب از "ارکان هویتی نظام" است》 "اینجا"

پرسش
آیا حجاب در نظام دینیِ پیامبر گرامی نیز از "ارکان هویت" آن نظام بود؟

پاسخ را از نخستین پُست این کانال که در معرفی کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر نوشتم وام می‌گیرم:

《کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر.
حجاب و پوشش امری است که بیشترین درگیری ذهنی و مراقبت عملی را برای مؤمنان به وجود آورده است. نقش حجاب شرعی در زندگی روزمرۀ مسلمانان با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست. ناگفته پیداست لزومِ این مراقبت در ایران، پس از استقرار نظام مبتنی بر احکام اسلامی دوچندان گردید.
اهمّیّت حجاب، از جمله ناشی از ذهنیّتی است که ما مسلمانان در مورد میزان پوشیدگی مؤمنانِ صدر اسلام و به ویژه پیشوایان داریم. تصوّر اکثر مسلمانان در بارۀ حجاب آنان معمولاً یکسان است. ما گمان می‌‏کنیم که رسول‌‏خدا، امام‏‌علی و سایر صحابه دارای پوشش حدّاکثری بوده، و از آن مهم‌‏تر پوششِ همسران پیامبر، حضرت فاطمه و سایر بانوانِ آن زمان را سرتاسری دانسته و چه بسا اینان را همراه با روبند و یا پنهان در پس پرده تصوّر می‌‏کنیم.
حال پرسش این است که آیا به راستی آنان چنین بودند، آیا آن‌‏ها آن‌‏گونه که ما فکر می‌‏کنیم بوده، و میزان حجاب و پوشیدگی‌‏شان مطابق با همان ذهنیّتی است که از ایشان داریم و تصویری که روزگار از آن‌‏ها در ذهن‌‏مان حکّ کرده با واقعیّت‌‏شان یکسان است؟ آیا زنان‌شان دارای چادر، مقنعه، بلوز، مانتو، شلوار، دامن، و... بوده، و مردان از شورت، شلوار، زیرپیراهن، پیراهن و... استفاده می‌کردند؟
وجود چنین تصوّراتی ناشی از مقایسۀ حجاب و البسۀ رایج در عصر کنونی با وضعیّت حجاب و جامه‌های رایج در آن عصر، و نیز ناشی از مقایسۀ مؤمنان زمانِ خود با مؤمنان و شخصیّت‌های آن روزگار است.
امّا در پاسخ باید گفت که این‌ها همه فاقد صحّت است زیرا در آن زمان خبری از وجود "شورت، شلوار، دامن، زیرپیراهن، پیراهن، مانتو، مقنعه و چادر" نبود و علاوه بر آن حجاب در نزد پیامبر و مؤمنان صدر اسلام، در حدّی که اینک مطرح است به دین گره نخورده بود.
بنابراین می‌بایست به بازنگری در متون دینی پرداخت تا حجاب واقعیِ مؤمنان عصر پیامبر ،که برگرفته از آیات الهی و ارشادات نبوی بود، را استخراج کرد تا از رهگذر آن به درستی یا نادرستیِ ذهنیّتی که از حجاب آنان داریم برسیم و در نتیجه میزان پوشیدگی واقعی ایشان را به دست آوریم (سخن نویسنده در آغاز کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر).
▫️در این کتاب تلاش داشتم تا خواننده را برای درک بهتر و ملموسِ سرگذشت حجاب و پوشیدگی در ماقبل و مابعدِ بعثت، با سفر در زمان، به مکه و مدینۀ چهارده قرن پیش ببَرم و ابتدا (علاوه بر شناسایی و توضیح تمام عناصر و پدیده‌های مرتبط با پوشش و کاستی‌های فوق‌العادۀ هریک در آن عصر و مصر) تصویری از پوششِ ناچیز، محدودیت‌ها و بی‌انگیزگی مردم در دوران جاهلیت را ترسیم کنم تا سپس خواننده با آن آگاهی‌ها، انتظارات خود از تغییرات به وجود آمده از سوی اسلام (که به احکام و رهنمودهای صادره از قرآن و پیامبر گرامی معروف شد) را تعدیل کرده، آمادۀ شنیدن رهنمودهایی متناسب، متوازن و طبیعتاً حداقلی و ناظر به واقعیات شود.
با این تبیین، تمام آن ذهنیّت‌های حداکثری که در بارۀ شخصیّت‌ها و مؤمنان عصر پیامبر داشتیم فرو می‌ریزد. این البته تلاشی است که می‌تواند مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد.
اینک فایل پی‌دی‌افِ این کتاب که در اردیبهشت ۱۳۹۰ در وبلاگم بارگذاری شد در پیوند زیر به علاقه‌مندان در فضای تلگرام تقدیم می‌شود. امیر ترکاشوند، ۱۳۹۴/۰۸/۱۹》 "اینجا"

کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۳/۰۲/۰۱
https://t.me/baznegari/1371
چرا می‌ترسید از نقض ظواهر حجابی
دل قوی دارید چه مگر از نقض حجاب اعظم (= پرده‌نشینی) زیان دیدیم؟

چرا می‌ترسید از نقض ظواهر حجابی
دل قوی دارید چه مگر از نقض حجاب عظیم (= پوشیه و روبنده) زیان دیدیم؟

چرا می‌ترسید از نقض ظواهر حجابی
دل قوی دارید چه مگر از نقض حجابِ ضخیم (= چادر سیاه) دین و دنیا به سر آمد؟

چرا می‌ترسید از نقض ظواهر حجابی
دل قوی دارید چه مگر نقض بچه‌حجاب از نقض حجاب اعظم و عظیم و ضخیم فروریختنی‌تر است؟

و مگر سال‌ها با نقصان آن (= موهایی نیمه‌پیدا) کنار نیامدید و دیدید که عرش نلرزید!؟


چرا می‌ترسید از نقض ظواهر حجابی
اما نمی‌ذوقید به این همه رنگارنگیِ معصومانه!

زورِ پلیسی‌تان را غلاف کنید
جهت چشمان را عوض کنید

دل قوی دارید و گذار را مدیریت کنید ای نامدیرانِ سراپاپلیس

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۲
https://t.me/baznegari/1372
کانال بازنگری
بی‌حجابی اجباری در صدر اسلام امیر ترکاشوند، ۱۳۹۸/۱۱/۱۲ @baznegari اگر مرادمان از حجاب، داشتن روسری و پوشاندن مو و سر باشد در این صورت: نه تنها اخبار و روایاتی در اجبار و الزام و قهری بودنِ استفاده از روسری در صدر اسلام و حکومت اسلامیِ آن زمان وجود ندارد…
اگر پوشاندن سر لزوماً ملازمه‌ای با عفاف و خویشتن‌بانی دارد در این صورت آیا سیاست صدر اسلام که در آن زنان غیر آزاد نباید روسری سر می‌کردند را باید به خاطر ترویج بی‌عفتی محکوم نمود!؟

ر.ک: بی‌حجابی اجباری در صدر اسلام "اینجا"

ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۲
https://t.me/baznegari/1373
همچو نیای پیامبر تست کنید

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۲

《 در شهر مکه ،زادگاه پیامبر و محلّ نزول وحی، تا زمان قُصیّ‌بن‌کلاب (جدّ پنجم پیامبر) هیچ خانه‌ای وجود نداشت! ساکنین مکّه روز را در شهر و پیرامون کعبه سپری می‏کردند امّا برای استراحت، قضاءحاجت و خواب شبانه از محدوده‌ی حرم و شهر فاصله می‏گرفتند و به نقاط دورتر، ارتفاعات و کوه‌های محیط بر شهر می‏رفتند. می‏گویند اولین خانه‌ای که در این شهر بنا شد خانه‌ی قصی‏بن‏کلاب بود. این خانه، همانی است که به "دارالندوه" معروف شد. می‏توان گفت که دلیل معروفیّت دارالندوه، به اولین خانه بودنش از جهت زمان ساخت، و نیز به سازنده آن یعنی قصی برمیگردد. خانه قصی ،این پدیده‌ی نوظهور در مکّه، چنان ارزش و مقام یافت که بزرگان قریش در این محل به شور و رایزنی در امور مهم می‏پرداختند و کارهای دیگری نظیر ازدواج را نیز به قصد تبرّک و تیمّن در همین‏جا انجام می‏دادند.
البته باید دانست که مردم برای عدم ساختِ خانه در درون مکّه دلایلی داشتند زیرا سرزمین مکّه پوشیده از بوته و درخت و خار و خاشاکی بود که مطابق مقررّات حجّ، اجازه بریدن آن‏ها را نداشتند، و از طرفی چون لازمه‌ی ساختِ خانه و اسکان در داخل آن، بریدن این بوته‌ها و درختچه‌های مزاحم بود بنابراین از ساخت خانه پرهیز می‏کردند. آنان واهمه داشتند که اگر درون مکّه دست به قطع اشجار و ساخت خانه بزنند عذاب الهی بر آن‏ها فرود می‏آید و یا چیز سوئی به آن‏ها خواهد رسید و به همین خاطر قصی‌بن‌کلاب را از اقدامش در قطع بوته‌ها و ساخت خانه پرهیز می‏دادند، ولی سرانجام قصیّ ،که خود امیر آنان بود و کاملاً به قوانین شرعی نیز پای‌بند بود، این جسارت را به خرج داد و احتمال نزول عذاب را ،که مورد باور سایرین بود، به جان خرید و با اتکا به دلایل شرعی و توجیهات خودش، اقدام به بریدن درختچه‌ها و بوته‌ها کرد و خانه را بنا نهاد و چون از نزول عذاب خبری نشد ترس مردم ریخت و در نتیجه خانه قصی مورد احترام واقع شد و مجلس شور و مشورت آن‏ها گردید و سپس آرام آرام خانه‌سازی در داخل مکّه ،البته در حدّ ساده‏‌اش، پا گرفت》 (حجاب شرعی در عصر پیامبر ص ۱۷۰)

تست قصی در رویارویی با سنت و شرع.
خانه‌سازی در مکه شرعاً حرام بود (زیرا مقدمه‌اش که صاف کردن زمین و یعنی کندن درخت و درختچه و گیاه و شاخ و برگ و بوته است حرام بود) اما قصی استدلال منطقی می‌آورد که ما خانه را برای استراحت و پذیرایی بهتر از حجاج می‌خواهیم پس دل را به دریا زد و از آن حرام شرعی با دلیل عقلانی عبور کرد و با اقدام جسورانه در ساختِ خانه به جنگ سنت شرعی رفت تا چنان‌چه خدا راضی نبود خب لابد عذاب و بلایی نازل خواهد کرد و اگر نه که خانه‌سازی را ادامه خواهیم داد. خانه ساخته شد و عذاب نازل نشد ... و خانه‌سازی‌ها در پی آن پا گرفت. آن خانه تاریخی شد و معروف‌ترین و کاربردی‌ترین خانه‌شان تا قرن‌ها بعد گردید (دار الندوه).

شما هم تست کنید
شما نیز می‌توانید دل به دریا زنید و به روش نیای پیامبر عمل کنید و با این استدلال که رفع حجاب/روسری لزوماً موجب نقض عفاف و حریم‌ها نمی‌شود از این حرام شرعی عبور کنید و آن را آزاد گذارید تا اگر خدا راضی نبود و عذاب و بلایی (از زبانم‌لال گسترش ناامنی و افزایش فحشا) نازل کرد دوباره همه بالاتفاق روسری سر کنند و اگر نه که نه

البته سرانداز در هر صورت همچو پوشاکِ سایر اندام، موجب زیبندگی زنان است (به ویژه روسری‌های اقوام ایرانی: گلوَنی و ..‌)
https://t.me/baznegari/1374
جلوگیری از گناه مشهودِ ریش‌تراشی

(کنار گذاردن روایات معصومین بخش۵)

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۳

از آغازی که موضوع تراشیدن ریش (حلق لحیه) در فقه مطرح شده، فقها همه حکم به حرام بودن آن داده‌اند (البته در دوران معاصر بخشی از فقها با احتیاط حکم به حرام بودن داده‌اند) و یعنی کسی که ریش بتراشد فاسق و گناهکار شمرده شده و حتی شهادتش در دادگاه پذیرفته نیست و می‌توان وی را به خاطر همین گناه مشهود تعزیر کرد.

چنان‌که در بخش‌های پیشین گفته شد فقیهان این حکم را از پیشِ خود نیاورده‌اند بلکه حکم‌شان مستند به احادیث و قال النبی و قال الامام است که نمونه‌های آن را با هم می‌خوانیم:


۱- قال رسول الله ص: حفوا الشوارب واعفوا اللحى ولا تشبهوا باليهود (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ باب عدم جواز حلق اللحية واستحباب توفيرها قدر قبضة أو نحوها ش۱)

۲- قال رسول الله ص: إن المجوس جزوا لحاهم، ووفروا شواربهم وإنا نحن نجز الشوارب، ونعفي اللحى، وهي الفطرة (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ ش۲)

۳- قال رسول الله ص: حفوا الشوارب، واعفوا اللحى، ولا تشبهوا بالمجوس (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ ش۳)

۴- عن حبابة الوالبية قالت: رأيت أمير المؤمنين ع في شرطة الخميس ومعه درة لها سبابتان يضرب بها بياعي الجري والمارماهي، والزمار، ويقول لهم: يا بياعي مسوخ بنی‌إسرائيل، وجند بنی‌مروان، فقام إليه فرات بن أخنف فقال: يا أمير المؤمنين وما جند بنی مروان؟ قال: فقال له: أقوام حلقوا اللحى وفتلوا الشوارب فمسخوا (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ ش۴)

۵- عن الصادق ع فی قوله تعالى: "وإذ ابتلى إبراهيم ربه بكلمات فأتمهن" ... إلى أن قال: "إني جاعلك للناس إماما" ثم أنزل عليه الحنيفية وهي عشرة أشياء: خمسة منها في الرأس، و خمسة منها في البدن، فأما التي في الرأس فأخذ الشارب، وإعفاء اللحى، وطم الشعر، والسواك، والخلال، وأما التي في البدن فحلق الشعر من البدن، و الختان، و تقليم الأظفار، والغسل من الجنابة، والطهور بالماء، فهذه الحنيفية الظاهرة التي جاء بها إبراهيم ع، فلم تنسخ ولا تنسخ إلى يوم القيامة، وهو قوله: واتبع ملة إبراهيم حنيفا (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ ش۵)

 ۶- عن علی ع في حديث الأربعمائة قال: لا ينتف الشيب فإنه نور للمسلم، ومن شاب شيبه في الاسلام كانت له نورا يوم القيامة (وسائل ج۱ ص ۴۳۲)


۷- عن علی بن أبی‌طالب ع قال: قال رسول الله ص: حلق اللحية من المثلة، ومن مثّل فعليه لعنة الله (مستدرک الوسائل ج۱ ص ۴۰۶ ش۱)

۸- قال رسول الله ص: ليس منا من سلق ولا خرق ولا حلق، قال في الحاشية في شرح الحديث والحلق هي حلق اللحية (مستدرک الوسائل ج ۱ ص ۴۰۶ ش۲)


۹- أخرج ابن عساكر عن الحسن بن علي (ع) عن النبي (ص) أنه قال: عشر خصال عملها قوم لوط بها أهلكوا ، وتزيدها امتي بخلّة اتيان الرجال الى ان قال وقص اللحية وطول الشارب (مستدرک الوسائل ج ۱ ص ۴۰۷ ش۳)

۱۰- قال الكازروني في المنتقى في حوادث السنة السادسة بعد أن ذكر كتابة رسول الله (ص) الى الملوك: وأنه كتب كسرى الى عامل اليمن بازان، أن يبعثه (ص) اليه، وأنه بعث كاتبه بانويه ورجلا آخر يقال له: خرخسك اليه (ص). قال: وكانا قد دخلا على رسول الله ص وقد حلقا لحاهما ، وأعفيا شواربهما ، فكره النظر اليهما وقال : ويلكما من أمركما بهذا ؟ قالا : أمرنا بهذا ربّنا ـ يعنيان كسرى ـ فقال رسول الله ص: لكن ربى أمرنی باعفاء لحیتی وقص شاربی الخبر (مستدرک الوسائل ج ۱ ص ۴۰۷ ذیل ح ۲)

۱۱- عن أبی‌عبدالله ع قال: قضى أمير المؤمنين عليه السلام في اللحية إذا حلقت فلم تنبت الدية كاملة، فإذا نبتت فثلث الدية (وسائل ج ۱۹ ص ۲۶۰)

۱۲- عن علی ع أنه رأى رجلا به تأنيث في مسجد رسول الله فقال له: اخرج من مسجد رسول الله يا لعنة رسول الله ص ثم قال علی ع: سمعت رسول الله ص يقول: لعن الله المتشبهين من الرجال بالنساء والمتشبهات من النساء بالرجال (وسائل ج ۱۲ ص ۲۱۱)

۱۳- قالا فما بال الرجل يلتحي دون المرأة قال [الرضا] ع زين الله الرجال باللحى وجعلها فصلا يستدل بها على الرجال والنساء (بحار الانوار ج ۶۱ ص ۳۱۶)

۱۴- قال رسول الله ص: خالفوا المشركين وفروا اللحی و أحفوا الشوارب

۱۵- البزنطی ... قال: وسألته [الرضا ع] عن الرجل هل يصلح له أن يأخذ من لحيته؟ قال: أما من عارضيه فلا بأس وأما من مقدمها فلا (وسائل ج۱ ص ۴۲۰)


پرسش
چرا حکمرانان دینیِ کشورمان که شدیداً نگران نادیده گرفته شدنِ حکم شرعی روسری و روایاتِ مورد استناد آن در سطح اجتماع‌اند و برای جلوگیری از تداوم آن حرام (که نهایتاً در میان حدود ۱۰ درصد زنان جریان دارد) پلیس و یگان به صف می‌کنند اما چرا به راحتی از حرام مشهودترِ تراشیدن ریش (که در جمعیتی بیش‌تر جریان دارد) و از روایات فراوانش چشم‌پوشی کرده‌اند؟ تبعیض در نگاه به روایات معصومین چرا!؟ آیا زمانه فقط در موارد مردانه و نه زنانه عوض شده!؟
T.me/baznegari/1375
برخورداری حق حکومت در الزام شهروندان به انجام شرعیات، خود دارای چه حکم شرعی است:
مباح، مستحب، واجب، ...؟

ر.ک: یادداشتِ "حکم اجبار مشروع" (اجبار شرعی چه حکمی دارد) "اینجا"

کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۳/۰۲/۰۳
https://t.me/baznegari/1377
ربا (= جنگ با خدا) حلال شد!
ما نمى‌توانیم بگوئیم که جمهورى‌مان جمهورى اسلامى است

(کنار گذاردن روایات معصومین بخش ۶)

امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۰۲/۰۵


یکی از مهم‌ترین و جدی‌ترین اعتراض‌های مذهبی به حکومت پهلوی و دولت‌های آن، عبارت از وجود ربا در بانک‌ها بود. منظورشان از ربا همان مبلغ افزوده بر اصل وامی بود که مشتری باید به بانک طیّ اقساط چند ساله می‌پرداخت. این مبلغ اضافه بر اصل وام را کارمزد، بهره، نرخ سود تسهیلات یا ... می‌نامند که دستگاه روحانیت و به تبع آن برخی مذهبی‌ها آن را همان نزول و ربا می‌دانستند که بنا به استناد قرآنی‌شان جنگ با خدا شمرده شده است. برادر من که پیش از انقلاب کارمند بانک ملی بود پس از چند سال اشتغال دقیقا به خاطر همین ربوی شمرده شدن سیستم بانکی حکومت، از بانک استعفا داد.

در راستای همان دغدغه بود که امام خمینی بلافاصله پس از پیروزی انقلاب پیاپی دستور حذف ربا از سیستم بانکی را صادر می‌کرد:

هجده روز پس از پیروزی انقلاب در روز ورود به قم (۱۳۵۷/۱۲/۱۰):

بانک‌ها به تدریج باید تعدیل بشود و ربا بکلى قطع بشود》 "اینجا"


و ۵۳ روز پس از پیروزی انقلاب (۱۳۵۸/۰۱/۱۶) در جمع گروهى از کارکنان بانک‌هاى سراسر کشور:

الان بانک‌ها باز به همان صورت طاغوتى هست، ربا در بانک‌ها هست》 "اینجا"


و دو ماه پس از انقلاب (۱۳۵۸/۱/۲۲) در جمع کارمندان بانک‌هاى قم و کاشان:

سیستم بانکدارى به این وضعى که الان در ایران هست، این وضع، وضع طاغوتى است. ربا در اسلام حرام است، در قرآن اعلام به حرمت شده است. کسی که ربا بخورد، ربا بگیرد، در اسلام، در قرآن گفته شده است که جنگ با خدا مى‌کند. این سیستم باید متحول بشود. سیستم بانکى باید عوض بشود و ما امیدواریم که با همت همه کارمندان و کارگران اینطور مسائل حل بشود》 "اینجا"


و پنج سال و سه ماه پس از انقلاب (۱۳۶۳/۰۲/۲۵) در جمع وزراى امور اقتصادى و دارایى، کشاورزى، جهاد سازندگى، رئیس کل بانک مرکزى و گروهى از کارکنان وزارت امور اقتصادى و دارایى و بانک‌ها و کشاورزان نمونه سراسر کشور:

《اما مسأله بانک از مسائل مهمى است که اگر چنانچه ربا از بانک حذف نشود، مشمول آیه شریفه و روایات کثیره مى‌شویم که آیه شریفه مى‌فرماید کسانى که ربا مى‌خورند اینها اعلام جنگ با خدا و پیغمبر مى‌کنند. این تعبیر در کم جائى واقع شده است که اعلان جنگ است بین کسانى که مى‌خواهند ربا بخورند با خدا و پیغمبر. روایات بسیار ما داریم که هیچ جاى شبهه در این روایات نیست که در بعضى از آنها تعبیرى شده است که شاید براى هیچ چیز نشده است که یک درهم ربا شدتش بیشتر است از اینکه هفتاد زنا بکند کسى با محرم خودش، با عمه خودش، با خاله خودش، با خواهر خودش و اگر چنانچه ربا در یک کشورى مثل کشور ما خداى نخواسته باز در بانکش، در تجارتش، در بین مردمش باشد، ما نمى‌توانیم بگوئیم که ما جمهورى‌مان جمهورى اسلامى است》 "اینجا"


نتیجه چه شد؟
ربا (= جنگ با خدا) دو برابر شد
.
نرخ بهره یا سود وام‌ها در پیش از انقلاب، بسته به موضوع مورد استفاده فرق می‌کرد ولی بیشترین سود برای بازرگانی و خدمات و امور متفرقه بود که حدود ۱۳٪ بود. همین سود ۱۳ درصدی (و حدود ۸ درصدی برای بخش کشاورزی) کافی بود تا آن را جنگ بر علیه خدا بنامند و اتهام رباخواری نثارِ آن دولت‌ها شود. اما همان نرخ تسهیلات هم اینک در حکومت فقهی و ضد ربویِ علما طبق ابلاغیه‌های رسمی عبارت از ۲۳٪ می‌باشد البته چندین سال پیش در مقطعی خواستند با کلاه شرعی همان نرخ ۱۳ ، ۱۴ درصدیِ سابق را احیا کنند ولی چون شرط دریافت این وام در بانک‌های عامل، مسدودسازی یک‌چهارم یا یک‌سومِ مبلغ وام دریافتی بود بنابراین عملا نرخ واقعی بهره/کارمزد/سودِ آن تسهیلات حدود ۲۴٪ بود. اگر وام ۱۳ ، ۱۴ درصدیِ پیش از انقلاب را ربا نامیدید اینک وام ۲۳ درصدیِ پس از انقلاب اسلامی و اجرای بانکداری اسلامی! را چه باید نامید!؟ (ربا پلاس)

از نظر من البته نرخ بهره‌های تسهیلات در پیش و حتی پس از انقلاب هیچ‌کدام مشمول عنوان ربا نمی‌شوند ولی مهم حکم عموم فقیهان (و سخنان بنیانگذار ج.ا) است که آن را شرعاً و مستند به (آیه‌ای سهمگین در قرآن و نیز) انبوهی از روایات بسیار غلیظ و تند، ربا می‌شمردند و حتی آن را جنگ با خدا معرفی می‌کردند اما امروز حکومت مبتنی بر همان فقه‌مان عملا از مواضع خود عدول کرده و قرآنِ خدا و روایات معصومین را کنار گذارده است (لینکِ شماری از روایات "اینجا" حتما بخوانید).
چرا جلوی این گناه مشهود (که در بخشنامه بانک‌ها و در تابلوی تمام شعب‌شان و در اطلاعیه‌های رسمی مشهود است) گرفته نمی‌شود و فقط مشهود بودن فقدان روسری، غیرت شرعی‌تان را به درد می‌آورد؟

حکایت سودی که بانک‌ها در اِزای سپرده به مشتری می‌پرداختند و علما آن را نیز غیر شرعی می‌شمردند ولی اینک نرخ آن بسیار بیشتر شده نیز همانند بهره وام‌ها است
https://t.me/baznegari/1378