https://gowharin.ir/gowhar/96455
ای سر نامه نام تو عقل گره گشای را ذکر تو مطلع غزل طبع سخن سرای را آینه وار یافته یکنظر از جمال تو دل که فروغ میدهد جام جهان نمای را نسخه ی سحر سامری کاغذ توتیا شود گر بکرشمه سر دهی نرگس سرمه سای را در طلب تو دیده ام کاسه ی آب جغد شد منکه زمغز استخوان طعمه دهم همای را تیغ زبان عارفان گرد گرفت و همچنان عشق تو جلوه میدهد خنجر سرزدای را غایت دستگیری است آنکه چو طایر حرم بر سر کعبه ره دهی رند برهنه پای را من زکجا و حالت صوت و سماع صوفیان گوش نهاده ام همین زمزمه ی درای را کیست فغانی حزین مست سیاه نامه یی تا بزبان عارفان وصف کند خدای را بابافغانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/96455