https://gowharin.ir/gowhar/92845
صبا چو با سر زلف تو کرد همرازی زبان گشاد نسیم خوشش بغمازی ببوی زلف تو مرغ دل از قفس بپرید هوای کوی تو بگزید و گشت پروازی دل از تو سیر نگردد بجور کز تو کشد گرش بعنف برانی ورش بلطف بنوازی دل از تو سیر نگردد بجور کز تو کشد گرش بعنف برانی ورش بلطف بنوازی دلم شکار تو گشت و هنوز در پی او کمان و تیر ز ابرو و غمزه میسازی بدینصفت که دل از دست عاشقان بردی ترا رسد که کنی بر بتان سرافرازی ز سر برون نکنم شور لعل شیرینت گرم بر آتش سوزان چو شمع بگدازی ز خط حکم تو تا حشر بر ندارم سر گرم چو خامه بآب سیه در اندازی چه با ک ابن یمین را از آنکه سر برود چو نیست در سرش الا هوای سربازی ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۱۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/92845