https://gowharin.ir/gowhar/90885
ریزد مدام ساقی جانها شراب ناب در کام جان که مست خرابست در خراب گوید حریف ماشو و پیوسته باده نوش نظاره کن جمال دلفروز بی حجاب نوشیم جامهای پیاپی ز دست دوست زان باده که نیست خمارش بهیچ باب در کوی زهد جان مرا چونکه راه نیست مائیم و بزم عشق و می و مطرب و رباب زاهد اگر نعیم ابد میکنی طلب دوری مجو ز شاهد و پیمانه شراب جان مست شد چنانکه نیامد دگر بهوش زان بحرهای می که بنوشید بیحساب هر دو جهان کشید اسیری بجرعه کو مست تشنه بود و دو عالم شراب ناب اسیری لاهیجی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/90885