https://gowharin.ir/gowhar/85414
طاعت ما جز مَی مغانه نباشد مسجد ما جز شرابخانه نباشد راه طلب را پدید نیست نهایت بادیه عشق را کرانه نباشد گفتی اگر جان دهی وصال بیابی جان بدهم تا ترا بهانه نباشد مردم آسوده سر نهند به بالین بالش عاشق جز آستانه نباشد تیرکمان ابروان سلسله مو را جز دل اهل نظر نشانه نباشد وقت غنیمت شمار ، صحبت احباب عمر یقین دان که جاودانه نباشد مرغ دلِ مستمند خسته دلان را جز شکن زلفت آشیانه نباشد هر که خورد بهر کار و بار جهان غم یک نفس از عمر شادمانه نباشد شادی آزاده ای که همچو جلالش فکر جهان و غم زمانه نباشد جلال عضد : دیوان اشعار : غزلیّات : شمارهٔ ۸۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/85414