https://gowharin.ir/gowhar/85099
گر چه دل ز آتش هجران تو داغی دارد باز حال رخت از لاله فراغی دارد همه شب شمع رخت روشنی دیده ماست ای خوش آن کس که چنین چشم و چراغی دارد ما و کوی تو و صوفی و بهشت و رضوان هر کسی در خور خود میل به باغی دارد پای در گل بودش یا بودش جان در تن هر که چون لاله ز سودای تو داغی دارد شاهدی چون به سخن بلبل باغ ارم است کی کند گوش به فریاد که زاغی دارد ابراهیم شاهدی دده مغلوی : دیوان فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۷۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/85099