https://gowharin.ir/gowhar/85051
قدت سرو گفتیم و رویی نداشت چو زلف تو هم مشک بوئی نداشت فرات ار چه سیل در سیل بود چو چشمم بسی جست و جویی نداشت دل ریش من هر شبی تا سحر بجز ذکر تو گفت و گویی نداشت محیط ار چه در خویشتن غرقه بود چو مژگان من آب رویی نداشت بحسرت چو شد شاهدی زیر خاک جز آن خاک کو آرزویی نداشت ابراهیم شاهدی دده مغلوی : دیوان فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۲۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/85051