https://gowharin.ir/gowhar/83910
گریزی نیست از کوی تو ای دوست چسان برگردم از کوی تو ای دوست مرا در حلقۀ زلف تو افکند فریب چشم جادوی تو ای دوست فشاندی زلف مشکین را و پُر شد مشام جانم از بوی تو ای دوست بکن چندان که خواهی جور بر من نمیرنجم من از خوی تو ای دوست غبار از هر دوعالم چشم پوشید نمی بیند بجز روی تو ای دوست غبار همدانی : غزلیات : شمارهٔ ۱۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/83910