https://gowharin.ir/gowhar/77494
ای صبا تاکی به زلف بار بازی می کنی سر دهی بر باد چون بسیار بازی می کنی از هوا گر بر زمین افتی چو زلف او رواست بر رسنها چون شبان تار بازی می کنی با لب او عشق میبازی دلا خونت حلال چون به جان خویش دیگر بار بازی می کنی مرهم ریشت دهم گفتی ندانم میدهی با زه شوخی با من انگار بازی می کنی در دبیرستان بدین شوخی و طفلی لوح مهر چون بیاموزی که در تکرار بازی می کنی در گلستان آی وعکس زلف و رخ بنگر در آب گر شب مهتاب در گلزار بازی می کنی برگ ریزان بهار زندگی آمد کمال چند با خویان گلرخسار بازی می کنی کمال خجندی : غزلیات : شمارهٔ ۹۷۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/77494