https://gowharin.ir/gowhar/75909
ما را به عشق می کند ارشاد پیر ما داند که زاهدی نبود دلپذیر ما دل جای مهر تست چه پنهان کنیم راز چون روشن است پیش تو ما فی الضمیر ما جان میدهیم تحفه به باد و نمی برد خجلت برد مگر ز متاع حقیر ما در حسن و حسن عهد نیابیم سالها هم ما نظیر آن به و هم او نظیر ما گفتم فرست ناوکی از کیش خویش گفت نرسم که باز چشم بدوزی به تیر ما تاراج عمر سهل بود گر کنی به وصل مسکین نوازی دل و جان اسیر ما دست کمال گیر که بی تو ز پا فتاد کی رحمت نو در دو جهان دستگیر ما کمال خجندی : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۴۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/75909