https://gowharin.ir/gowhar/74129
بازآی که سینه‌ام کباب است بی روی تو حال دل خراب است دلگرمی من ز دیدن توست این آینه رو بر آفتاب است هر گوشه چشم فتنه‌بارت طوفان کرشمه و عتاب است مینای دلم پی شکستن هم‌بیعت شیشه حباب است هرگز دلم از تپش نیاسود سیماب طلسم اضطراب است پیداست ز شام طره تو صبحی که سراسر آفتاب است از پرده چشم من ز مردم تا نقش پی تو در نقاب است قدسی مشهدی : غزلیات : شمارهٔ ۹۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/74129