https://gowharin.ir/gowhar/71683
دروغ بود که من در غمت صبور شدم خلاف بود که از خدمنت نفور شدم دراز دیدم در تو زبان نزدیکان برای مصلحتی یک دو روز دور شدم در اندرون من از آرزو جگر خون شد بظاهر ار چه نمایم که من صبور شدم شدم بوصل تو مغرور من ز نادانی ببین که عاقبت اندر سر غرور شدم هنوز زلف تو دارد دل شکستۀ من که تا نگویی در بند آن کسور شدم چو خاک کوی ترا زحمت از حضور بود بآستان تویی زحمت حضور شدم کمال‌الدین اسماعیل : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/71683