https://gowharin.ir/gowhar/69982
دلم را یاری از یاری ندیدم غمم را هیچ غمخواری ندیدم به قاف عشق بر سیمرغ شادی اگر دیدی تو من باری ندیدم امید راحتی اندر که بندم کزو در حال آزاری ندیدم دلم را با دهانت کاری افتاد کز آن در بسته‌تر کاری ندیدم به هر بادی شود زلف تو از جای به سان او سبکباری ندیدم امیر معزی : غزلیات : شمارهٔ ۳۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/69982