https://gowharin.ir/gowhar/63131
چو خمر عشق تو خوردم سخن نگیرم باز که هرکه مست شود با همه بگوید راز بنهب دست بر آورد در ولایت جان غمت که از سر دل پای می نگیرد باز بدرگه تو فرو برده ایم پای ثبات بحضرت تو برآورده ایم دست نیاز سپر بر وی درآورد جانم از تسلیم چو شد بسوی دلم نرگس تو تیرانداز تو رو نمودی و کردند عاشقان افغان چو گل شکفت برآرند بلبلان آواز چو گشت دانه خال تو دام دل زین پس بهر طرف نکند مرغ همتم پرواز سیف فرغانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۹۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/63131