https://gowharin.ir/gowhar/54792
من نه آن دریای پرشورم که خس پوشم کنند یا به گفتار خنک دلسرد از جوشم کنند از فروغ مهر تابان زندگی گیرم زسر چون چراغ ماه اگر صدبار خاموشم کنند شور من حق نمک بسیار دارد بر جهان دشمن چشمند اگر مردم فراموشم کنند می مرا بیخود نمی سازد، مگر سیمین بران شیر مست از پرتو صبح بناگوشم کنند در می روشن رگ تلخی شود رگهای خواب پنبه مینا اگر از پنبه گوشم کنند سالها شد پیچ و تاب بیقراری می زنم تا مگر چون رشته با گوهر هم آغوشم کنند چون چراغ روز نوری نیست در سیما مرا آن زمان گردد دلم روشن که خاموشم کنند مصرع برجسته ام دیوان موجودات را زود می آیم به خاطر گر فراموشم کنند آسمان صائب عبث خم در خم من کرده است من نه آن شمعم که پنهان زیر سرپوشم کنند صائب تبریزی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۵۹۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/54792