https://gowharin.ir/gowhar/53380
شوق دل دیگر به آب تیغ مژگان تشنه است آتش خاکسترآلودم به دامان تشنه است چشمه سار خضر را زحمت مده ای باغبان خاک این گلشن به خون عندلیبان تشنه است از طراوت گر چه آب از عارض او می چکد سبزه خطش به خونریز شهیدان تشنه است چند از آب خجالت تازه رو باشد کسی؟ گل به خون خود در آن چاک گریبان تشنه است بود تا در بزم یک هشیار، ساقی می نخورد باغبان آبی ننوشد تا گلستان تشنه است صائب تبریزی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۱۸۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/53380