https://gowharin.ir/gowhar/53039
دارند اگر سر رشته ای در کف به ظاهر چنگ ها در پنجه مطرب بود سر رشته آهنگ ها از من مدان چون باغ اگر هر دم به رنگی می شوم بی رنگی او می زند بر آب زینسان رنگ ها موسی چه غم دارد اگر صد کوه طور از جا رود؟ سودا نمی پرد ز سر از حمله این سنگ ها از ساده لوحی می شوم هر گام محو لاله ای با آن که دور افتاده ام از کاروان فرسنگ ها روزی که از می جام را می کردم جم روشنگری در زنگ صائب غوطه زد آیینه فرهنگ ها صائب تبریزی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۸۴۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/53039