https://gowharin.ir/gowhar/52626
اگر چه رنگ آن گل می برد از کار گلچین را همان از شوخی بو می کند بیدار گلچین را به روی غیر می خندد نگار من، نمی داند که رغبت می فزاید از گل بی خار گلچین را هوس را در حریم حسن رو دادن به آن ماند که خار از دست بیرون آورد گلزار گلچین را مرا از روی شرم آلود او روشن شد این معنی که خواهد دید آن گل پشت سر بسیار گلچین را ز قرب بوالهوس در آتشم، با آن که می دانم که خواهد سوختن آن آتشین رخسار گلچین را جگر را در ذوق داغش کرد گرم عشقبازی ها به گلشن می دواند گرمی بازار گلچین را ز قرب بوالهوس صد خار دارم در جگر صائب چسان بلبل تواند دید در گلزار گلچین را؟ صائب تبریزی : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۴۲۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/52626