https://gowharin.ir/gowhar/47382
ما نقش خیال تو نگاریم به دیده کاری به جز این کار نداریم به دیده در گوشهٔ دیده به خیال تو نشستیم عمری به خیالت به سرآریم به دیده جز تور خیال تو که نقش بصر ماست در دیده خیالی ننگاریم به دیده گر زان که ز ما بر سر کوی تو غباریست بر خاک درت آب بیاریم به دیده جان در تن ما عشق نهاده به امانت گر می طلبد هان بسپاریم به دیده هر شب من و رندی به هوای مه تابان تا روز ستاره بشماریم به دیده در دیدهٔ ما معنی سید بنماید هر صورت خوبی که نگاریم به دیده شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۴۰۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/47382