https://gowharin.ir/gowhar/46356
دل ندارد هر که او را درد نیست وانکه خود دردی ندارد مرد نیست نزد بی دردان مگو زینهار درد دشمنست آن دوست کو همدرد نیست با لب و رخسار و چشم مست یار حاجت نقل و شراب و درد نیست در هوای آفتاب روی او در به در گشتیم از وی گرد نیست درد بی درمان ما را از یقین غیر سید دیگری در خورد نیست شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۸۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46356